کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل







اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    



آخرین مطالب


  • دانلود منابع پایان نامه در رابطه با تقسیم بندی مشتریان بر اساس تمایل به خرید کالای سبز در بازار ...
  • دانلود پایان نامه : ویژگی های اسباب بازی مناسب
  • پژوهش های پیشین درباره :قهر و لطف در دفتر اول و دوم و سوم مثنوی ...
  • پایان نامه آموزش های مهارتی:/بازار کار و کارآفرینی
  • بررسی رابطه بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد شرکت های تولیدی شهرستان رشت- قسمت ۳۸
  • نقد و بررسی نظریه اعجاز قرآن در تفسیر التحریر و التنویر- قسمت ۲۷
  • پایان نامه تیپ های شخصیتی:واکنش اضطراری و تیپ A
  • خرید اینترنتی فایل تحقیق : ابعاد کیفیت زندگی
  • مقاله : رویکرد رفتارگرایی[۱]
  • دانلود پایان نامه درباره بررّسی و تحلیل آداب نماز و نیایش- فایل ۴
  • دانلود پایان نامه جرم نشر اکاذیب
  • تحلیل بینامتنی دینی در رمان های «عمالقه الشمال» و «لیالی ترکستان» نجیب کیلانی- قسمت ۲۴
  • بررسی آزمایشگاهی و عددی پدیده قوسی خاک- فایل ۱۴
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع تاثیر نوسانات نرخ ارز بر تجارت دوجانبه بین ایران و ...
  • تدانلود پایان نامه درباره عارض های شغلی
  • بررسی آرمان‌شهر مولانا در مثنوی معنوی- قسمت ۱۹
  • دانلود مطالب پژوهشی در رابطه با بررسی رابطه ی بین سرمایه ی فکری وفرهنگ سازمانی دربانک مسکن ...
  • پایان نامه با موضوع حقوق اشخاص
  • مقاله مولفه های سلامت روان
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره : تحلیل روابط ساده و چندگانه بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان ...
  • پایان نامه روانشناسی با موضوع : علایم و نشانه های اختلال در مهارت هماهنگی دیداری – حرکتی
  • پروژه های پژوهشی در مورد بررسی رابطه بین طراحی شغل و عملکرد کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی ...
  • پایان نامه در مورد رابطه بین ارزش‌های فرهنگی و ابعاد الگوهای ارتباطات خانواده و دانشجو- استاد
  • جنبه های مختلف هیجان در روانشناسی
  • پایان نامه درباره شرایط صحت
  • نگارش پایان نامه درباره :تبیین وتحلیل رویکردتفکر انتقادی درعرصه تعلیم وتربیت و ارزیابی آن بر ...
  • دانلود منابع پایان نامه درباره بررسی رابطه بین تصویر ذهنی از برند با وفاداری مشتریان- فایل ...
  • استفاده از منابع پایان نامه ها درباره :بررسی میزان تحمل استرس بین دانشجویان پسر و دختر ۸۵ص- فایل ۶
  • پایان نامه با موضوع زمان، مکان و فضای قصه گویی:
  • مدیریت کیفیت خدمات بانکی با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای و توسعه عملکرد کیفی (مطالعه موردی بانک دولتی، نیمه خصوصی و خصوصی در مازندران)
  • بررسی اثربخشی راهبردهای مقابله ای برفشار روانی در مراقبین بیماران ...
  • محتوای کتاب علوم تجربی پایه ی چهارم ابتدایی- قسمت ۱۹
  • بررسی فقهی اقتصادی بیع خیاری و پیامدهای آن- قسمت ۴
  • خرید اینترنتی فایل خانواده اصلی و رضایت زناشویی
  • مقایسه کارایی کانال های مستقیم و غیرمستقیم در بازاریابی بیمه با استفاده از تکنیک DEA- قسمت ۷
  • بررسی نقش عوامل اجتماعی (با تأکید بر خانواده و رسانه ) در بزهکاری اطفال و نوجوانان- قسمت ۴
  • خرید پایان نامه روانشناسی : کارکردهای اجرایی و لب فرونتال
  • انواع ضرر:/پایان نامه ضررهای جمعی
  • بررسی-روش های-آشکارسازی-ناهمدوس-سیگنال های-فرا پهن باند- فایل ۳
  • پایان نامه رهن دریایی//تعیین دین در رهن دریایی
  • پایان نامه ارشد حقوق: ابعادخودکارآمدی ادراک شده
  • تئوری ادراکی – حرکتی کپارت
  • سیر تاریخی ارزیابی عملکرد
  • دانلود پایان نامه مدیریت در مورد منابع تأمین مالی بانک ها در ایران
  • پایان نامه آموزش های مهارتی:/آموزش همراه با تولید
  • ددانلود پایان نامه درباره وره های آموزش
  • بررسی میزان بقاء لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7 ریزپوشانی شده توسط صمغ فارسی (زدو) در ماست و در شرایط شبیه‌سازی شده گوارشی- قسمت ۱۲
  • پایان نامه روانشناسی با موضوع مدل‌های درمانی اختلال وسواس فکری و عملی
  • پایان نامه رهن دریایی//ماهیت رهن دریایی
  • پایان نامه روابط والدین و کودک





  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




    جستجو




     
      مدل مفهومی عوامل موثر بر بهره ­وری منابع انسانی ...

     

     

     

     

    همچنان که ذکر شد بهره ­وری منابع انسانی تابعی از عوامل مختلف است. لذا در ادامه این عوامل که از منابع مختلف داخلی و خارجی توسط محقق جمع­آوری شده را بیان می­کنیم:

     

    جدول۲-۸-  عوامل موثر بر بهره ­وری

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     
     
     
    موضوعات: بدون موضوع
    [شنبه 1399-09-15] [ 09:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دانلود مقالات : رابطه بین توانمند سازی روان­شناختی و بهره­وری منابع انسانی ...

    هرگاه از کیفیت و بهره‌وری سخن به میان می­آید، برنامه ­های توان­افزایی در زمره اجزای جدانشدنی و بدون تردید موضوع قرار می‌گیرند. ارتباط توانمندسازی و بهره ­وری سازمانی را می­توان یک ارتباط دو سویه تلقی کرد. بدین ترتیب که تحلیل مسئولیت­ها، تعیین وظایف و اختیارات و بهبود سطح دانش تخصصی کارکنان برای انجام مسئولیت­های تعریف شده، نه­تنها به ارتقای توان کاری سازمان و نهایتا بهبود بهره ­وری خواهد انجامید، بلکه کارکنان را از یک مدل ذهنی انعطاف­پذیر و پویا که همواره پذیرای ایده­ها و راه­حلهای جدید خواهند بود برخوردار می­ کند. ازطرف دیگر برنامه ­های تواناسازی موجب تغییر در مسئولیت مدیریت و کارکنان نیز می­شود. زمانی که توانایی کارکنان بیشتر می‌شود، سبک مدیریت از نظارت نزدیک به سمت نظارت هدایتی و تفویضی تغییر می یابد. این تغییر سبک، باعث تغییر در مسئولیت­ پذیری کارکنان نیز می­شود، چرا که کارکنان با آزادی عملی که در انجام کارها به دست می­آورند، خلاق و خودمدیر نیز می­شوند و این همان حلقه گم شده­ای است که در ایجاد بهره ­وری سازمانی می­بایست موردتوجه قرار گیرد(هداوند و صادقیان، ۱۳۸۶).

     

     

    امروزه در هر سازمان براى توانمندکردن نیروى انسانى روش­هاى مختلفى به کار برده مى­شود. تواناسازى کارکنان تکنیکی براى افزایش بهره­ورى از طریق بالابردن تعهد کارکنان نسبت به سازمان و بالعکس مورد استفاده قرار گرفته است. این شیوه، روش ارزشمندى است که بین کنترل کامل مدیریت و آزادى عمل کارکنان توازن برقرار مى­کند، چنانچه مدیریت، کنترل اعمال کند، علاوه بر این که حس ابداع و ابتکار و نوآورى از کارکنان سلب مى­شود، حجم کار مدیر افزایش یافته و کارکنان را متکى به غیر بار مى­آورد. آزادى کامل نیز ممکن است به لجام گسیختگى منجر شده و موجب دوباره­کارى و تداخل وظایف گردد. حاصل هر دو کار، آن است که از منابع سازمانى در جهت تحقق اهداف سازمانى استفاده به عمل نمى­آید. تواناسازى کارکنان بین دو عنصر مذکور تعادل برقرار کرده و اهداف فردى و سازمانى را هم­سو مى­سازد و در راستاى هم افزایى نیروها و استعدادها، کارکنان باور مى­کنند که رشد و پیشرفت سازمان­شان منافع آن­ها را نیز در بردارد. سازمان­هاى سنتى با تأکید بر فعالیت جسمى کارکنان مایلند تا کارها در چارچوبى کاملاً تعریف شده انجام شود و افراد وظایف خود را سریع، تمیز و بدون پرسش به اتمام رسانند. از سوى دیگر، محیط­هاى کارى امروزى نیاز به کارکنانى دارند تا تصمیم­هاى بایسته را اتخاذ نموده و براى مشکل­هاى موجود راه­حل­هاى خلاق ارائه دهند، در این موقعیت، افراد سازمان باید مبتکر باشند و نسبت به نتایج حاصله احساس تعهد و مسئولیت نمایند(شریف زاده و محمدى­مقدم، ۱۳۸۸).

     

     

    مطالعات انجام شده برروی مهارت­های رهبری و مدیریتی حاکی از این است که فعالیت­های مرتبط با توانمندسازی کارکنان، جزء اصلی فعالیت­های اثربخش مدیریتی و سازمانی است. توانمندسازی در سازمان­ها به عنوان ابزاری است که موجب تسهیل در ایجاد رفتار انگیزشی و رفتاری که موجب افزایش بهره ­وری می­گردد، شناخته شده است (یانگ و چوی، ۲۰۰۹). توانمندسازی اقدام درجهت تقویت باورهای فردی در رابطه با اثربخشی است به عبارت دیگر فرایند تغییر باورهای درونی افراد یا خودکارآمدی آنها که منجر به افزایش انگیزه و بهره ­وری می­شود(فلوس[۱]، ۲۰۰۴). در جهان امروز توانمندی، قدرت اقتصادی و رفاه هر کشور در گرو استفاده بهینه از امکانات، منابع و سرمایه انسانی آن کشور است. لذا بهره ­وری و کارآیی، ارزشمندترین جایگاه را نزد مدیران پیدا کرده است و همه برای حفظ سازمان خود در جست و جوی کارآیی بیشتر هستند. دستاوردهای جدید علم مدیریت، رسیدن به کارآیی بالا در سازمان را مرهون توسعه سرمایه انسانی می­داند. ارتقای بهره ­وری، یکی از عوامل مؤثر بر بهبود سازمان­ها است که در این راستا، عوامل متعددی نقش آفرینی می­نماید(نظری، طاهری و مرادی، ۱۳۹۲).

     

    توجهی که این روزها مدیران  نسبت به مسائل انسانی و پیشرفت در سایه بهره ­وری نیروی انسانی ابراز می­دارند، همگی نشانگر یک حرکت بزرگ در راستای استقرار فرهنگ صحیح بهره ­وری سازمان است. براین اساس، سازمان­ها، به ویژه سازمان­های کشورهای جهان سوم که نیازمند جهشی عمده در افزایش بهره ­وری و کارآمدی می­باشند، بایستی زمینه را به گونه­ای فراهم سازند که کارکنان و مدیرانشان با طیب خاطر تمامی تجربیات، توانایی­ها و ظرفیت­های خود را در جهت اعتلای اهداف سازمانی به­کار گیرند(مایل­افشار، رجب زاده و معمارپور، ۱۳۹۱).

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پایان نامه : مفهوم کیفیت زندگی ...

    در خصوص معنی کیفیت زندگی، دانشمندان تعابیر و تعاریف متعددی قائل هستند (جوزف و پتروکیت، ۱۹۹۷). به طوری که فرانز و پاور کیفیت زندگی را رضایت یا عدم رضایت از ابعادی از زندگی فرد می دانند که برای او مهم است. سل و تالسکی کیفیت زندگی را ارزیابی و رضایت فرد از سطح عملکرد موجودش در مقایسه با آنچه ایده آل یا ممکن می پندارند و تلقی می کند. از نظر سازمان بهداشت جهانی، کیفیت زندگی شامل پندارهای فرد از وضعیت زندگش اش با توجه به فرهنگ و نظام ارزشی که در آن زیست می کنند و ارتباط این دریافت ها با اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویت های مورد نظر می داند (فرانز و پاور، ۱۹۸۵). کیفیت زندگی موضوعی چندبعدی و پیچیده دارد و دربرگیرنده عوامل عینی و ذهنی است و ارزیابی فرد در مورد رفاه و آسایش در جنبه‌های مهم زندگی را مورد توجه قرار می دهد. ویژگی های مهم کیفیت زندگی که مورد نظر توافق اغلب صاحب نظران علوم اجتماعی است شامل چندبعدی بودن، ذهنی بودن و پویا بودن آن است و هر سه بعد اساسی کیفیت زندگی مربوط به سلامت ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی آن می باشد. کیفیت زندگی مفهوم وسیعی است که شامل همه ابعاد زندگی می گردد و این ابعاد شامل سلامت ولی تنها محدود به آن نمی گردد (جوزف و همکاران، ۱۹۹۷: ۸۶).

     

     

     

     

    چندین اندیشه کلیدی مفهوم کیفیت زندگی را بیان می‌کند. اولین اندیشه این است که افراد درباره کیفیت زندگی نظرات منحصر به فردی دارند و به روش فعلی، تجربیات گذشته، امید به آینده، و آرمانهای آنان بستگی دارد. دومین اندیشه این است که کیفیت زندگی به عنوان یک ساختار چند بعدی در بر گیرنده ابعاد مختلف است. در سومین اندیشه، کیفیت زندگی شامل دیدگاه های عینی و ذهنی است.

     

    نوردون فلت(۱۹۹۱) کیفیت زندگی را خشنودی از زندگی توصیف نموده است. به نظر او سنجش خشنودی افراد از طریق بررسی تجربه افراد از میزان حصول به آمال و آرزوهایشان انجام پذیر است. این تجربه ممکن است برای افراد دیگر همان معنی و مفهوم را نداشته باشد. سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را «درک فرد از موقعیت خویش در زندگی، در متن فرهنگی و سیستم های ارزشی که فرد در آن زندگی می کند، در رابطه با هدفها، انتظارات، استانداردها و علایق خود تعریف می کند». این تعریف ابعاد فیزیکی، روانشناختی، سطح استقلال، ارتباطات اجتماعی، ارتباط با محیط و معنویت را شامل می شود. این تعریف این دیدگاه را بیان می کند که کیفیت زندگی به ارزیابی ذهنی افراد از کیفیت زندگی اشاره دارد که این خود مبتنی بر زمینه های فرهنگی اجتماعی است(power,2003:74).

     

    پژوهشگران بر سه اصل در ارتباط با کیفیت زندگی اتفاق نظر دارند:

     

    ۱- کیفیت زندگی یک ارزشیابی ذهنی است و به، قضاوت افراد راجع به کیفیت زندگی بستگی دارد.

     

    ۲- کیفیت زندگی یک ماهیت پویا و دینامیک است، بدین معنا که کیفیت زندگی فرآیندی وابسته به زمان بوده و تغییرات درونی و بیرونی در آن دخالت دارد.

     

    ۳- کیفیت زندگی یک مفهوم چند بعدی است و باید از زوایا و ابعاد مختلف سنجیده شود. (Kibert,1997:120)

     

    کیفیت زندگی بیش از هر چیز امری نسبی است. برداشت افراد درباره کیفیت زندگیشان با یکدیگر یکسان نیست. بر این اساس شاید بتوان نتیجه گرفت که میان ارزیابی جوانان از واقعیت های زندگی و مطلوبیت زندگی و از آن مهمتر معیارهایی که برای ارزیابی زندگی وجود دارند، با آنچه پدران و مادران و حاکمان و مسئولان جامعه دارند، تفاوت وجود دارد و این شکاف، مدام رو به گسترش بوده و عمیقتر خواهد شد.(خوارزمی، ۱۳۸۶: ۶۷)

     

    هورنکویست کیفیت زندگی را بر اساس مطالعات خود و یافته های سایرین بعنوان نیاز بیان شده و رضایت عملی در ابعاد اصلی زندگی با تأکید بر احساس خوب بودن تعریف می نماید(هورنکویست، ۱۹۸۲: ۱۴۱).

     

    کیفیت زندگی یک مفهوم گسترده است که اغلب در تحقیقات بهداشتی بویژه در زمینه مطالعات معلولیت و سلامت ذهی بکار برده شده است. با وجود این، مناقشاتی بر سر معنای این مفهوم وجود دارد و درباره معنی آن اتفاق نظر وجود ندارد. حرفه‌های مختلف با اندک تشابهی، تفسیر خاص خود را از این معنی دارند. با وجود این شناخت کیفیت زندگی به عنوان یک پارامترِ مهمِ نشان دهنده تأثیر رفتارها، نیاز به بهداشت، ارزیابی سیاست گذاری ها و تجزیه و تحلیل هزینه – سود، رو به رشد می‌باشد. معمولاً دو نگرش در مورد کیفیت زندگی تشخیص داده شده است. کیفیت زندگی عینی که در رابطه با آن، از نشان دهنده های عینی برای سنجش این مفهوم استفاده می شود و کیفیت ذهنی  زندگی که در آن دیدگاه شخص در نظر گرفته می شود. در برداشت عینی کیفیت زندگی با بهره گرفتن از پارامترهای اجتماعی که به شرایط بیرونی اشاره دارد (به عنوان مثال بهداشت یا سلامتی، مسکن) توصیف می شود. رویکرد ذهنی از کیفیت زندگی بر مبنای عوامل روانی قرار دارد و ارزیابی دیدگاه های شخصی مردم را از زندگی‌شان میسر می سازد. به طور کلی ارتباط ضعیفی بین اندازه گیریهای عینی و ذهنی از کیفیت زندگی وجود دارد. تنها زمانی که کیفیت زندگی عینی خیلی پایین باشد همبستگی واضحی بین ابعاد ذهنی و متناظرهای ذهنی آنها وجود دارد.                          (De  Maeyer&etal,2008:110)

     

    در تعریفی که ویور در سال ۲۰۰۱ ارائه داد و مورد قبول بسیاری از صاحبنظران قرار گرفت کیفیت زندگی این گونه تعریف شده است: کیفیت زندگی عبارت است از: برداشت هرفرد از وضعیت سلامت خود و میزان رضایت از این وضع  (king,2006:829). البته باید توجه داشت که سلامتی برابر رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی در نظر گرفته می شود و فراتر از عدم وجود بیماری یا معلولیت می‌باشد. (تولایی، ۱۳۸۶: ۱۹).

     

    یونسکو درتعریف کیفیت زندگی بیان می کند: کیفیت زندگی یک مفهوم کلی است که تمام جنبه‌های زیستی، شامل رضایت مادی، نیازهای حیاتی و همچنین جنبه های انتقال زندگی نظیر توسعه فردی، خود شناسی و بهداشت اکوسیستم را پوشش می دهد (دوب، ۱۳۷۷: ۱۹۲)

     

    سازمان جهانی بهداشت کیفیت زندگی را این گونه تعریف می کند: کیفیت زندگی افراد به عنوان ادراک افراد از موقعیت شان در زندگی از حوزه های فرهنگی و نظام ارزشی که در آن زندگی می‌نمایند و در ارتباط با اهداف، انتظارات، استانداردها و نگرانی‌هایشان تعریف می‌شود. این تعریف مفهومی با دامنه وسیع می باشد که به شیوه پیچیده ای با سلامت فیزیکی، وضعیت روانشناختی، سطح استقلال، روابط اجتماعی افراد و رابطه آنها با خصوصیات برجسته محیط شان در هم آمیخته شده است (سازمان بهدشت جهانی، ۱۹۹۵).

     

    مفهوم کیفیت زندگی به برداشت و درک فرد از موقعیت خود در زندگی در چارچوب اهداف و نظام ارزشی پذیرفته شده وی بستگی دارد (ایوانز و کوپ، ۱۹۸۹). به بیان دیگر کیفیت زندگی هر فرد به درک منحصر به فرد وی از زندگی بستگی دارد و اینکه زندگی علیرغم ارتباطی که وی با خانواده، دوستان و جامعه دارد ارضاء کننده است. افزون بر آن وی از جنبه های روانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و جنسی اش رضایت دارد (Cella,1994:250).

     

    ­ در بررسی سیستماتیک مدلهای تعریفی کیفیت زندگی، تایلفر سه نوع متفاوت را تشخیص داده است. مدل مفهومی که ساده ترین نوع می باشد و ابعاد یا اجزاء خاصی از کیفیت زندگی بررسی می‌شود. در چارچوب مفهومی رابطه میان ابعاد کیفیت زندگی مورد بررسی قرار می گیرد. و در چارچوب نظری پس از بررسی ابعاد رابطه آنها با یک نظریه مورد بررسی قرار می گیرد.

     

    جدول: ۲-۱-  مدلهای تعریفی از دیدگاه تایلفر (تایلفر و همکاران، ۲۰۰۳: ۲۹۹)

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    نوع مدل تعریف
    مدل مفهومی مدلی است که ابعاد و اجزاء خاصی از کیفیت زندگی را تعیین می کند(ساده ترین نوع مدل)
    چارچوب مفهومی مدلی که رابطه مستقیمی را بین عناصر و ابعاد کیفیت زندگی تعریف، تبیین و یا پیش بینی می کند
    چارچوب نظری مدلی که شامل ساختار عناصر و رابطه شان با یک نظریه را بیان می کند.(پیچیده ترین نوع مدل)

     

    لیو(۱۹۷۶) سه رویکرد را در بررسی مفهوم کیفیت زندگی ارائه می دهد:۱- تعریف کیفیت زندگی بر اساس عناصر تشکیل دهنده آن مانند شادکامی، رضایتمندی، ثروت، سبک زندگی و… ۲- تعریف کیفیت زندگی از طریق بکارگیری شاخص های عینی و ذهنی اجتماعی مانند تولید ناخالص داخلی، بهداشت، شاخص رفاه، شاخص آموزش و … ۳- تعریف کیفیت زندگی بر اساس تعیین متغیرها یا عوامل موثر بر کیفیت زندگی و توجه به زمینه ها و شرایطی که در آن، سطح زندگی تعیین می شود. (غفاری و امیدی، ۱۳۸۸: ۴)

     

    فلس و پری نیز طرح شان از مدلهای کیفیت زندگی را به شرح ذیل بیان می‌کنند:

     

     

     

     

    به دلیل اهمیت و کاربرد متنوع مفهوم کیفیت زندگی، مدلهای متعددی براساس الگوی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی مطرح گردیده است که یکی از مدلهای شاخص توسط فلس و پری با هدف تشریح مفهوم کیفیت زندگی وابعاد وگستره آن در گروه های مختلف به نحوذیل بیان شده است:

     

    دیدگاه اول: کیفیت زندگی را به طور عینی مجموع شرایط قابل اندازه گیری زندگی تجربه شده توسط شخص می داند که این شرایط ممکن است شامل سلامت فیزیکی، موقعیتهای فردی، ثروت، شرایط زندگی و…) ارتباطات اجتماعی، فعالیتهای روزمره و مشاغل اجتماعی باشد. پاسخ ذهنی به این شرایط در حوزه رضایت شخص از زندگی خود است.

     

    دیدگاه دوم: این مدل مفهوم کیفیت زندگی را مترادف با رضایت شخصی نشان می دهد. رضایت جامع از زندگی، رضایت از تعدادی حوزه های را منعکس می کند که حوزه هایی شامل موارد زیر است: سلامت مواد غذایی – امنیت – دوستان و تفریح – ارتباط با خانواده – دارایی ارتباط اجتماعی.

     

    اما با این حال، مساوی انگاشتن کیفیت زندگی منحصراً با رضایت فردی و یا مساوی دانستن آن با شرایط زندگی قابل قبول نمی باشد، چرا که به عنوان مثال شخصی را در نظر بگیرید که از درآمدش راضی است تا اینکه متوجه می شود، همکاری که از نظر رتبه، شایستگی ها و مسئولیتها همپایه وی می باشد، درآمدش از وی بیشتر است. این قضیه فرد را وسوسه می کند که این مسأله را در ذهن خویش بپردازد که رضایت بالا از زندگی برابر است با حد اکثر بهزیستی فرد. انتظارات افراد ممکن است بالا و پایین باشد و در دوره های مختلف زندگی و در پاسخ به موقعیت های فردی تغییر کند. در واقع در مدل دوم کیفیت زندگی مترادف با رضایت از زندگی تعریف شده است. بدو ن اینکه به وسعت شرایط متفاوت زندگی و آزادی عمل افراد توجه شود.

     

    دیدگاه سوم: در این دیدگاه حوزه های زندگی ممکن است هم به طور عینی توسط شاخصهای بیولوژیکی، اجتماعی، رفتاری یا روانشناسی فرد بررسی شود و هم به صورت احساسات ذهنی در هر بخش از زندگی وی که انعکاسی از رضایت و بهزیستی فرد می باشد بررسی گردد.

     

    دیدگاه چهارم: در این دیدگاه حوزه های زندگی به صورت زیر تعریف شده است: (رضایت از ارزیابی شخصی، اهداف و نیازهای اولیه بواسطه درک از تواناییها یا سبک زندگی فرد). این تعریف با این واقعیت که رضایت و بهزیستی حاصله از درک شخص از موقعیتهای عینی آنها ، نیازها و یا علایقش می باشد، تطابق دارد. درواقع کیفیت زندگی شامل بررسی توامان عینی و ذهنی می باشد.­(فلس و پری،۱۹۹۵ به نقل از رحیمی،۱۳۸۲: ۱۲)

     

    [۱] -Nordonfelt

     

    [۲] – Hornquist

     

    [۳] – Viver

     

    [۴] – Cope

     

    [۵] -Taillefer

     

    [۶] -Conceptual Model

     

    [۷] -Conceptual Framework

     

    [۸] – theoretical Framework

     

    -Liu

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:02:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خرید اینترنتی فایل تحقیق : ابعاد کیفیت زندگی ...

    کیفیت زندگی انسان امروزی ابعاد گسترده ای پیدا کرده و در آینده نه چندان دور پیچیده تر و گسترده تر نیز خواهد شد، همچنان که روند گذشته تا حال مؤید این مطلب است. این پیچیدگی و گستردگی خود نتیجه افزایش آگاهی بشر به عوامل پیدا و پنهان است که زندگی وی را دستخوش تغییر کرده است. ابعاد کیفیت زندگی بشر امروز را شاید بتوان به طور کلی به شرح زیر بیان کرد: سرعت(استفاده هر چه بهتر از زمان، تنوع و انعطاف، پاسخ به نیازهای عملکردی، گذران اوقات زندگی، کار، فراغت، کسب آگاهی و…)، امنیت، ایمنی و سلامت(صدیقی،۱۳۸۶: ۴۱).

     

     

    علیرغم تلاش جدی بسیاری از متخصصین، بحث‌ها در ارتباط با ابعاد QOL بر قوت خود باقی است. به طور عمومی اساس تئوریکی اندکی برای ابعاد کیفیت زندگی وجود دارد(رخشنده رو و غفاری،۱۳۸۶). اگر چه بر ابعاد جسمانی، روانشناختی و اجتماعی توافق عمومی وجود دارد بعضی محققان ابعاد بیشتری را شناسایی کرده‌اند(رحیمی،۱۳۸۲). فینشتاین(۱۹۸۷) هشدار دارد که عقیده کیفیت زندگی یک نوع چتری شده است که تعداد زیادی شاخصهای مختلف را به رغم آنکه استفاده کننده می خواهد تمرکز کند، مورد بحث قرار می دهد(هولزمن،۱۹۹۵: ۵۴).

     

     

    کیفیت زندگی عمومی دارای چهار بخش است. اولین بخش: مهارتهای رفتاری است(فرد در حیطه سلامت خود و استفاده مناسب از زمان و رفتارهای اجتماعی تا چه اندازه خوب عمل می کند) که از طریق استانداردهای اجتماعی مورد قضاوت قرار می گیرند.

     

    دومین بخش: کیفیت محیطی است که از طریق معیارهای شخصی از قبیل آب و هوا و کیفیت مسکن مورد قضاوت قرار می گیرد. بخش سوم: کیفیت زندگی درک شده است که کاملاً ذهنی بوده و منعکس کننده ارزیابی خود فرد از سلامتی، خانواده، مسکن، محیط اطراف، استفاده از اوقات بیکاری، دوستان و سایر حیطه های زندگی می باشد. بخش چهارم: سلامت روانشناختی است که جنبه کلی از سلامت روان را در بر می­گیرد و شامل مفاهیمی چون افسردگی، وضعیت عواطف مثبت و رضایت کلی از زندگی است.

     

    تعاریف تک بعدی برای کیفیت زندگی اکثراً شامل آن تعاریفی می شود که مفهوم سلامتی را به عنوان مترادف با مفهوم کیفیت زندگی بیان نموده اند. به طور مثال میکالوس از آثار گویات و همکارانش یاد می‌کند که در آن مفهوم کیفیت زندگی را تک بعدی مورد سنجش قرار داده اند، آنها کیفیت زندگی را بر روی یک پیوستار به عنوان یک بعد بیان نموده اند. مرگ و میر در ابتدای خط و با ۰/۰  و سلامتی کامل با ۰/۱ نمایش داده شده است. در جایی دیگر کیفیت زندگی منحصراً بر حسب رضایت تعریف شده است. ریجسکی و میکالوس، هم سنجش تک بعدی کیفیت زندگی را به کار برده اند و هم چند بعدی. به طور مثال بر حسب رضایت از زندگی به طور کلی، یا اینکه رضایت را با حوزه های خاص از زندگی به طور جداگانه مورد توجه قرار داده اند. یکی از عام ترین سنجشها بوسیله آندروس و وایت نی انجام شد که شامل یک سوال به تنهایی می باشد: به طور کلی چه احساسی از زندگی تان دارید؟ و به صورت طیف لیکرت از رضایت کامل تا نارضایتی از کیفیت زندگی مورد سنجش قرار می‌گیرد (Galloway,2005:136).

     

    کامینز (۲۰۰۲) کیفیت زندگی را سازه ای می داند که دارای دو محور عینی و ذهنی است، هر محور برآیند هفت حوزه رفاه مادی، سلامتی، مولد بودن، صمیمیت، ایمنی ، اجتماع نگری، و رفاه هیجانی است. حوزه های عینی شاخص های مرتبط با فرهنگ رفاه عینی را شامل می شود و حوزه های ذهنی در برگیرنده وجه رضایت مندی از شاخص های عینی بر حسب اهمیتی است که فرد برای آنها قائل است. (به نقل از نائینیان،۱۳۸۸: ۱۲۰)

     

    بر این اساس است که تحقیقات گذشته عمدتاً در تعاریف خود در مورد کیفیت زندگی، دچار دوگانگی در مورد عینی یا ذهنی بودن شده اند. رویکرد عینی (لی، ۱۹۷۴؛ موریس، ۱۹۷۹؛ ویلیامز، ۱۹۷۹، ۱۹۸۵، به نقل از لی، ۲۰۰۶) کیفیت زندگی را به عنوان مواردی آشکار و مرتبط با استانداردهای زندگی می داند. این موارد می تواند سلامت جسمی، شرایط شخصی (از جمله ثروت و شرایط زندگی)، ارتباطات اجتماعی، اقدامات شغلی و یا دیگر عوامل اجتماعی و اقتصادی باشد. در مقابل، رویکرد ذهنی (کمپبل، ۱۹۸۰؛ هدی و ورینگ، ۱۹۸۸؛ اسکالاک، ۱۹۹۰، ۱۹۹۴، ۱۹۹۶؛ نوردنفلت، ۱۹۹۳، به نقل از لی، ۲۰۰۶) کیفیت زندگی را مترادف شادی یا رضایت فرد در نظر می‌گیرد. این منظر بر عوامل شناختی در ارزیابی کیفیت زندگی تأکید می کرد. در نوسان بین دو رویکرد عینی و ذهنی، یک دیدگاه کل نگر (فلس و پری، ۱۹۹۵، ۱۹۹۶؛ رنویک و براوان، ۱۹۹۶) به وجود آمد. این دیدگاه کیفیت زندگی را یک پدیده چندبعدی می بیند و هر دو مولفه عینی و ذهنی را درنظر می گیرد. (رحیمی،۱۳۸۷: ۷۶)

     

    در زمینه اولین بعد کیفیت زندگی، یعنی «سلامت جسمی»، شواهد نشان می‌دهد که وضعیت سلامتی فرد به طور وسیعی تحت تأثیر محرک های اجتماعی است (هاوس و همکاران، ۱۹۹۴؛ به نقل از ویکرما و همکاران، ۲۰۰۱). زیست شناسان نشان داده اند که شرایط محیطی استرس‌زا تأثیر مستقیمی بر سلامتی از طریق تولید مفرط کورتیزول و متعاقب آن بیماری فشار خون، ایجاد اختلال در سیستم ایمنی بدن، اختلالات تنفسی و سرماخوردگی‌های مزمن می شود (گروه انتشارات سلامت دانشکده پزشکی هاروارد، ۱۹۹۸، هربرت و همکاران، ۱۹۹۴، به نقل از ویکرما و همکاران، ۲۰۰۱؛ سانیک، ۱۹۹۹؛ دلونگیس، فولکمن، و لازاروس، ۱۹۹۸، کوهن، تیرل، و اسمیت، ۱۹۹۱، به نقل از سانیک، ۱۹۹۹).

     

    در مورد بعد دیگر کیفیت زندگی، یعنی «ارتباطات اجتماعی»، لونبچ (۲۰۰۴) نشان می دهد که اهداف و انتظارات مادران، رفتارهای اجتماعی فرزندان را پیش بینی می کند. همچنین، ارتباطات والد- فرزندی، پیش بینی کننده قوی ارتباطات و حساسیت های اجتماعی فرزندان است. شواهدی نیز در تأکید تأثیر تجارب اولینه زندگی ر رشد اجتماعی بعدی وجود دراد (موس، ۱۹۸۳؛ راتر، ۱۹۸۰؛ به نقل از تیلور، ۱۹۹۸).

     

    محققان آثاری را بررسی کردند تا مفهوم کیفیت زندگی را بر حسب نگرش های تعریفی نسبت به آن اصطلاح تشخیص دهند، در حالیکه بعضی دیگر یک مجموعه مدلهایی از مفهوم کیفیت زندگی تعریف نمودند که در آن نگرشها درمیان یک چارچوب نظری یا مفهومی با هم ترکیب می شوند. تلاش‌هایی در جهت تثبیت رویکردهای تعریفی کیفیت زندگی از مدلهای متفاوت وجود داشته اند که سه مورد از آنها در جدول ذیل نشان داده می شود: ۱- میبرگ  ۲- هاس  ۳-کارشناسان سازمان بهداشت جهانی

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    جدول:۲-۲ رویکردهای تعریف از دیدگاه میبرگ، هاس و کارشناسان سازمان بهداشت جهانی

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

      می برگ (۱۹۹۳) هاس (a1999) گروه سازمان بهداشت جهانی
    ۱ احساس رضایت از زندگی به طور کلی ارزیابی از کیفیت کنونی زندگی فرد از لحاظ ذهنی یعنی با درک فردی انجام می شود
    ۲ ظرفیت ذهنی برای ارزیابی زندگی فردی رضایت و یا چیزهایی دیگر چند بعدی چند بعدی
    ۳ یک بیان قابل قبول از سلامت احساسی، اجتماعی، ذهنی و یا جسمی که بوسیله افراد مورد مراجعه تعیین می شود ارزش ثابت و متغیر شامل ادراک فردی از ابعاد مثبت و منفی
    ۴ یک ارزیابی عینی بوسیله دیگران که شرایط زندگی فردی مناسب است یا تهدید آمیز ترکیبی از شاخص های عینی و ذهنی  
    ۵   بیشتر پایایی بوسیله شاخص های ذهنی که بوسیله افراد قادر به خود ارزیابی مورد سنجش قرار می گیرد  

     

    Haas (1999)a, p. 733, Meeberg (1993), p. 33 and The WHOQOL Group (1995), p. 1405.

     

    فرانس ۱۹۹۶ با بررسی مقالات و مطالعات انجام شده در ارتباط با کیفیت زندگی، به لحاظ مفهومی کاربرد این اصطلاح را را در شش حوزه ۱- زندگی عادی ۲- مطلوبیت اجتماعی ۳- شادکامی         ۴-رضایت از زندگی ۵- دستیابی به اهداف شخصی و ۶- استعدادهای ذاتی شناسایی و دسته بندی می‌کند که در جدول (۲-۳) ، این حوزه ها به عناصر موثر مربوط به هرکدام آورده شده است. (غفاری و امیدی، ۱۳۸۸: ۸)

     

     

     

     

     

     

     

    جدول : ۲-۳- حوزه های مختلف بکارگیری مفهوم کیفیت زندگی از دیدگاه فرانس

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    مفهوم حوزه کاربرد عناصر موثر در مفهوم سازی
    زندگی عادی توان تأمین نیازهای اساسی و حفظ سلامتی/ تمرکز بر توانایی های کارکردی
    مطلوبیت اجتماعی توانایی فرد به منظور ایجاد یک زندگی مفید اجتماعی/ ایفای نقش موثر در جامعه / برخورداری از موقعیت مناسب شغلی
    شادکامی تعامل میان احساس هیجان و افسردگی / متأثر از عوامل درونی و بیرونی / موقتی و کوتاه مدت
    رضایت از زندگی ارزیابی مثبت فرد از کیفیت زندگی خود / معطوف به توانایی های شخص / رضایتمندی در زمینه های مختلفی چون عشق، ازدواج، روابط دوستانه، اوقات فراغت، شغل و…
    دستیابی به اهداف شخصی توان فرد در دستیابی به اهداف / رضایت شخصی ، خود باوری و رضایتمندی در هنگام مقایسه خود با دیگران/ حداقل شکاف میان موقعیت واقعی و انتظارات فرد
    استعدادهای ذاتی توانایی ها و استعدادهای فیزیکی و ذهنی بالفعل و بالقوه فرد (به طور فطری)

     

     

     

    طبق نظر شالوک، ابعاد کیفیت زندگی به مجموعه ای از عوامل ارجاع دارد که احساس بهزیستی شخصی را به وجود می آورند (شالوک، ۲۰۰۴: ۲۰۵).

     

    به اعتقاد برخی از محققان تعداد ابعاد مورد بررسی کیفیت زندگی خیلی مهم نیست، بلکه آنچه اهمیت حیاتی دارد توجه به این مطلب است که هر مدل پیشنهادی برای سنجش کیفیت زندگی، باید بتواند نیاز به داشتن یک چارچوب چند بعدی را تشخیص دهد و به این که چه چیزهایی برای مردم در تعیین کیفیت زندگی شان مهم است توجه کند و شاخص های اساسی هر بعد را در کنار سایر ابعاد در کل نماینده مفهوم کاملی از کیفیت زندگی بداند. علی رغم اختلافات نظری فراوان، تحلیل اخیری که توسط شالوک (۲۰۰۴) صورت گرفته، حاکی از آن است که توافق قابل توجهی در خصوص هشت بعد مرکزی در سنجش کیفیت زندگی میان محققان وجود دارد. او این نتیجه را با توجه به تحلیل ۱۶ مطالعه چاپ شده درباره کیفیت زندگی به دست آورده است. در مطالعات مورد بررسی شالوک، ابعاد هشتگانه مذکور از طریق ۱۲۵ شاخص مورد سنجش قرار گرفته اند. این ابعاد به ترتیب عبارتند از:

     

     

      1. روابط بین شخصی ۲٫ پذیرش و ادخال اجتماعی                 ۳٫ رشد فردی

     

      1. احساس بهزیستی فیزیکی ۵٫ حق تعیین سرنوشت خود     ۶٫ احساس بهزیستی مادی

     

    1. احساس بهزیستی احساسی و          ۸٫ حقوق.

     

    در کنار ابعاد کیفیت زندگی، شاخص های اصلی سنجش این مفهوم باید به عنوان رفتارها، ادراکات یا شرایط مختص به هر بعدی در نظر گرفته شوند تا نشان دهنده احساس بهزیستی فرد در هر بعد خاص و در نهایت مجموع ابعاد باشند.

     

    جدول ۲-۴- شاخص های کیفیت: تحلیل محتوای ابعاد مورد نظر محققان در سنجش کیفیت زندگی

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    بعد تعداد شاخص
    روابط بین شخصی ۱۵
    پذیرش و ادخال اجتماعی ۱۴
    رشد فردی ۱۳
    احساس بهزیستی فیزیکی ۱۳
    حق تعیین سرنوشت خود ۱۲
    احساس بهزیستی مادی ۱۲
    احساس بهزیستی هیجانی ۸
    حقوق ۶
    محیط زیست (مسکن/اقامت/شرایط زندگی) ۶
    خانواده ۵
    تفریح و اوقت فراغت ۵
    امنیت/ ایمنی ۴
    رضایت ۳
    شأن و احترام ۲
    معنویت ۲
    محله و همسایگی ۲
    خدمات و حمایت ها ۱
    میزان ابراز وجود ۱
    مسئولیت پذیری مدنی ۱

     

    منبع: (شالوک، ۲۰۰۴)

     

    به اعتقاد شالوک، شاخص های تشکیل دهنده هر بعد باید دارای ویژگی های زیر باشند:

     

     

      1. به لحاظ کارکردی با بعد مربوط مرتبط باشند.

     

      1. آنچه را که مورد نظر است، مورد سنجش قرار دهند (دارای روایی باشند).

     

      1. از ثبات نسبی در بین محققان و تحقیقات مختلف برخوردار باشند (پایایی داشته باشند).

     

      1. تغییرات را به خوبی مورد سنجش قرار دهند (از حساسیت پذیری زیادی برخوردار باشند).

     

      1. تغییرات را تنها در حوزه مربوط به هر بعد خاص بسنجند (تخصصی باشند).

     

      1. به لحاظ زمانی، هزینه ای و توان محقق قابل اجرا باشند (قابل استطاعت باشند).

     

      1. از طریق طولی قابل ارزیابی باشند.

     

    1. به لحاظ فرهنگی حساس و دقیق باشند (شالوک، ۲۰۰۴: ۲۰۷).

     

    از سال ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۴ میلادی، بیش از ۲۰۹۰۰ مقاله که اصطلاح کیفیت زندگی را در عنوان خود داشته اند، در عرصه بین المللی به چاپ رسیده اند. در تحلیلی که شالوک و وردوگو (۲۰۰۲) بر اساس مطالعه ۹۷۴۹ چکیده مقاله، ۲۴۵۵ مقاله و ۸۹۷ مطالعه عمیق مقاله با بهره گرفتن از دقیق ترین معیارها (با توجه به مبنای تجربی و استفاده از ارجاع نویسندگان به یک یا چند بعد خاص کیفیت زندگی) انجام دادند، سه مورد از معمول‌ترین شاخص ها در هر یک از ابعاد هشتگانه تشکیل دهنده مفهوم کیفیت زندگی مشخص شدند. این شاخص‌ها در جدول ۲ به همراه بعد مربوطه‌شان فهرست شده اند.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    جدول۲- ۵-  شاخص ها و توصیف کننده های اصلی هر یک از ابعاد هشتگانه کیفیت زندگی

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    ابعاد هشتگانه کیفیت زندگی شاخص و توصیف کننده

    احساس بهزیستی هیجانی

     

     

    Emotional Well-being

     

     

    ۱)ارضا (رضایت، خلق ها، لذت)

     

     

    ۲)مفاهیم مربوط به خود (هویت، خودارزشمندی، عزت نفس)

     

    ۳)فقدان استرس (پیش بینی پذیری، کنترل)

    روابط بین شخصی

     

     

    Interpersonal Relations

    ۱)کنش های متقابل (شبکه های اجتماعی، تماس های اجتماعی)

     

     

    ۲)ارتباطات (خانواده، دوستان، همسالان)

     

    ۳)حمایت ها (احساسی، فیزیکی، مالی، بازخورد)

    احساس بهزیستی مادی

     

     

    Material Well-being

    ۱)پایگاه مالی (درآمد، سود)

     

     

    ۲)وضعیت اشتغال (وضعیت کار، محیط کاری)

     

    ۳)مسکن (نوع اقامت، مالکیت)

    رشد فردی

     

     

    Personal Development

    ۱)آموزش (دستاوردها، پایگاه تحصیلی)

     

     

    ۲)شایستگی فردی (شناختی، اجتماعی، عملی)

     

    ۳)عملکرد (موفقیت، دستاورد، کارآمدی)

    احساس بهزیستی فیزیکی

     

     

    Physical well-being

    ۱)سلامت (کارکردی، نشانه های بیماری، تناسب اندام، تغذیه)

     

     

    ۲)فعالیتهای جسمی زندگی روزانه (مهارت های مراقبت از خود، تحرک)

     

    ۳)فراغت (تفریح، سرگرمی ها)

    حق تعیین سرنوشت خود

     

     

    Self-determination

    ۱)استقلال/ کنترل شخصی (عدم وابستگی)

     

     

    ۲)اهداف و ارزش های شخصی (آرزوها، انتظارات)

     

    ۳)انتخاب ها (فرصت ها، گزینه ها، ترجیحات)

    پذیرش و ادخال اجتماعی

     

     

    Social Inclusion

    ۱)مشارکت و ادغام در اجتماع

     

     

    ۲)نقش های اجتماعی (کمک کننده، داوطلب)

     

    ۳)حمایت های اجتماعی (شبکه های حمایت، خدمات)

    حقوق

     

     

    Rights

    ۱)حقوق بشر (احترام، شأن، برابری)

     

     

    ۲)حقوق قانونی (شهروندی، برخورداری، فرایندی)

     

    منبع: (شالوک، ۲۰۰۴: ۲۰۶)

     

    آنگونه که از فحوای کلام محققین این حوزه برمی آید عمدتاً بر دو بعد اصلی در کنار سایر ابعاد برای کیفیت زندگی تأکید می شود این دو بعد عبارتند از بعد روانی و بعد اجتماعی:

     

    – بعد روانی کیفیت زندگی

     

    به نظر روان شناسان اولین عامل تعیین کننده در مطالعه کیفیت زندگی، بررسی نگرش فرد نسبت به زندگی است. در این زمینه، سطح سنجش در مقیاس خرد قرار دارد و بر حسب طبقه بندی‌های متداول در شمول شاخص های ذهنی طبقه بندی می شود. بسیاری از نظریه پردازان بر میزان احساس بهزیستی فرد در زندگیش به عنوان عامل تعیین کننده در نگرش فرد به زندگی تأکید کرده‌اند. در حقیقت، از جمله عواملی که برای مدت زیادی از جانب روان شناسان به عنوان مشخصات تعریف کننده احساس بهزیستی یا خوشبختی ارائه شده اند، می توان به معیارهایی نظیر دوست داشتن دیگران، لذت بردی از زندگی، یا شناخت خود اشاره کرد. اما تعریف جدیدی که داینر (۲۰۰۴: ۳۴) برای احساس بهزیستی، ارائه می دهد، متضمن این است که افراد خودشان از زندگی خود ارزیابی مثبتی داشته باشند. این تعریف ذهنی از احساس بهزیستی به اعتقاد وی، تعریفی مردم محور است؛ زیرا از خود فرد خواسته می شود که زندگیش را ارزیابی کند و شخیص دهد که آیا در زندگیش احساس خوشبختی می کند یا خیر. چنین تعریفی از یک زندگی خوب همان «احساس بهزیستی ذهنی» نامیده می شود که در محاورات دانشگاهی آن را به احساس شادکامی تعبیر می کنند. محققان زیادی در توصیف این احساس به ارزیابی مردم از زندگی خودشان توجه می کنند، ارزیابی‌ای که هم عاطفی است و هم شناختی. مسأله‌ای که در ارتقای احساس بهزیستی نقش بسیار مهمی دارد، نیازها و میزان برآورده شدن آنها در نزد افراد است. در این زمینه، اولین کوشش ها از جانب مازلو از منظری جامعه شناختی نسبت به مقوله نیازها صورت گرفت. مازلو نیازهای انسان را به چند دسته نیازهای فیزیولوژیکی و جسمی، نیاز به امنیت، نیاز به روابط اجتماعی و محبت، نیاز به تأیید و احترام و نیاز به خویشتن یابی طبقه بندی کرد و معتقد است تا نیازهای انسان در هر مرحله برآورده نشود، نیازهای بعدی مطرح نخواهند شد. بر اساس رهیافت های روان شناختی تا زمانی که نیازهای انسان، به طور کامل برآورده نشوند احساس بهزیستی انسان تأمین نخواهد شد. برای مثال، زیلر (۱۹۷۴) در بررسی خود احساس بهزیستی را مستقیماً با نیاز به احترام به خود در ارتباط می داند و معتقد است احساس بهزیستی تا حد زیادی با ارزیابی فرد نسبت به برآورده شدن این نیاز تأمین می شود. در مورد نظریه نیازها در ادامه به صورت مفصلتری بحث خواهد شد.

     

    عامل دیگر تعیین کننده احساس بهزیستی، به زندگی خانوادگی فرد بر می گردد. کونو و ارلی (۱۹۹۹) در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که احساس بهزیستی و شادکامی با ارزیابی فرد نسبت به همسر و زندگی زناشویی اش همبستگی بالایی دارد. همچنین، در مطالعه گلن و ویور (۱۹۷۹) مشخص شد که ازدواج موفقیت آمیز میزان احساس بهزیستی و شادکامی فرد را تا حد زیادی افزایش می دهد (گلن و ویور، ۱۹۷۹، به نقل از شوسلر و فیشر، ۱۹۸۵).

     

    علاوه بر این در بعد روانی، احساس بهزیستی و خوشبختی با عوامل دیگری مانند میزان رشد فردی ارتباط دارد. رشد فردی معمولاً به لحاظ شناختی، اجتماعی و عملی مورد توجه محققان قرار می‌گیرد. همچنین، عملکرد فرد و میزان موفقیت وی در رسیدن به اهداف تعیین شده در کنار میزان کارآمدی، از عوامل تعیین کننده این متغیر هستند (شالوک، ۲۰۰۴: ۲۰۶).

     

    به اعتقاد لئونارد (۱۹۹۳)، وجود یا عدم فشارهای روانی و به ویژه فشارهای روانی در زندگی شهری، تأثیر به سزایی در تعیین احساس بهزیستی فرد دارد. زندگی شهری معمولاً مملو از فشارهای روانی مزمنی است که افراد به واسطه زندگی در شهر و قرار گرفتن در مناسبات شهری گریزی از تجربه آنها ندارند. مراقبت و توجه مداوم به بچه های کوچک در خارج از خانه، رانندگی در ترافیک سنگین روزانه، احساس سنگینی و فشار کار و کمبود وقت، مثال هایی از این نوع استرس ها، در زندگی روزانه انسان های شهرنشینِ کلان شهرها هستند. این استرس ها خود را در طیف وسیعی از احساسات ناخوشایند، مانند احساس نگرانی، دلهره، اضطراب، ناکامی، بی قراری، خشم، آزرده دلی و… نشان می دهد که گاهی اوقات با علائم جسمانی خاصی نیز همراه می شود؛ مانند کشیدگی عضلات، اختلالات غذایی (اشتهای زیاد یا بی اشتهایی)، اختلالات خواب (کم خوابی، پرخوابی، بی خوابی)، خستگی و ضعف مفرط… . برای جلوگیری از صدمات مخرب این استرس ها، معمولاً تحرک بدنی و ورزش توصیه می شود (لئونارد، ۱۹۹۳: ۶۹).

     

    در کنار احساس بهزیستی، برخی محققان از احساس رضایت از زندگی در اجتماع نیز به عنوان عاملی موثر در بالا بردن کیفیت زندگی سخن گفته اند (داینر، ۲۰۰۰). همچنین این عامل از جمله شاخص‌های ذهنی در تعیین کیفیت زندگی است. تحقیقات قبلی به این مطلب اشاره کرده اند که نارضایتی از زندگی در اجتماع حتی تمایل به جابه جایی به اجتماعی دیگر را موجب می شود (زوچز، ۱۹۸۱؛ به نقل از فیلکینز و همکاران، ۲۰۰۰: ۱۹۴). در بررسی مدل های رضایت از زندگی، متغیرهای مختلفی به عنوان عوامل تأثیرگذار بر رضایت از زندگی در اجتماع ذکر گردیده اند. برای مثال، کاساردا و جانویتز (۱۹۷۴) یک مدل نظام مند تدوین کردند تا با بهره گرفتن از شاخص های طول مدت اقامت، موقعیت اجتماعی و چرخه زندگی شخص، میزان پیوستگی به اجتماع را پیش بینی کنند. در این مدل، اجتماع یک نظام پیچیده شبکه های رفاقت و خویشاوندی و پیوندهای رسمی و غیر رسمی دیده می شود که ریشه در زندگی خانوادگی و فرایندهای اجتماعی شدن دارد و در نهایت میزان رضایت فرد از زندگی در اجتماع را مشخص می کند. علاوه بر مدل فوق، گودی (۱۹۹۰) سامسون (۱۹۸۸) و استینر و همکاران (۱۹۹۰) نیز مدل هایی را برای ارزیابی رضایت از زندگی در اجتماع تدوین و ارائه کرده اند (فیلکینز و همکاران، ۲۰۰۰: ۱۹۶). با وجود این، هیچ یک از مدل های فوق نتوانسته اند جنبه های متفاوتی از زندگی اجتماعی، مانند رضایت از خدمات شهرداری را در نظر بگیرند و با یکدیگر ادغام کنند. در راستای چنین هدفی، نظریه «میدان اجتماع محلی» نظریه مناسبی است؛ زیرا در این نظریه، اجتماع محلی به عنوان ساختاری تعاملی تعریف می شود که از طریق آن شهروندان احتیاجات و علایق خود را برآورده می سازند (ویلکینسون، ۱۹۹۱: ۳۰۴). بنابراین، تمام جنبه های اجتماع، مثل فعالیت های شهرداری، فرصت های خرید (حراجی ها)، فرصت های شغلی و تعاملات اجتماعی، می‌بایست با هم در نظر گرفته شوند تا مشخص شود چگونه ترکیبی از عوامل مختلف، رضایت شهروندان از زندگی را متأثر می سازد. معمولاً در بررسی سطح رضایت از زندگی، محققان از پاسخ‌های مردم به ارزیابی خدمات شهرداری استفاده می کنند. با این وجود، در مطالعات گذشته این ارزیابی‌ها غالباً واریانس بسیار کمی از سطوح رضایت از اجتماع را تبیین کرده اند. برای مثال، مطالعه‌ای که کمپبل، کانورس و راجرز (۱۹۷۶) در سطحی ملی در کشور آمریکا به انجام رسانیدند، مشخص کرد که نه ویژگی اجتماع مانند مدارس، آب و هوا، خیابان ها و جاده ها، پارک ها و زمین های بازی و حفاظت پلیس، تنها ۱۹ درصد واریانس رضایت از زندگی در اجتماع را تبیین می کند (در فیلکینز و همکاران، ۲۰۰۰: ۱۹۵).

     

    بعد روانی کیفیت زندگی در مقیاسی خرد و با توجه به دو مقوله احساس بهزیستی و احساس رضایت مورد توجه روان شناسان و روان شناسان اجتماعی بوده است. اما کیفیت زندگی از بعدی اجتماعی هم برخوردار است که بررسی آن تخصص و همکاری جامعه شناسان را می طلبد. در بخش بعدی یعنی بعد اجتماعی کیفیت زندگی عناصر اجتماعی تشکیل دهنده کیفیت زندگی مورد بررسی قرار می گیرند.

     

    [۱] . Michalos

     

    [۲] . Guyatt

     

    [۳] . Rejeski

     

    [۴] . Andrews

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:01:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      فروش پایان نامه روانشناسی : بعد اجتماعی کیفیت زندگی ...

    بعد اجتماعی از جمله عوامل کلیدی در شکل دادن کیفیت زندگی است که تأثیر قابل توجهی بر احساسات اساساً اجتماعی مردم دارد. این بعد در سطح میانه مورد سنجش قرار می گیرد و شاخص‌های آن تلفیقی از شاخص‌های ذهنی و عینی کیفیت زندگی هستند. در صحبت از بعد اجتماعی کیفیت زندگی، معمولاً از ارزیابی کارکردی شهروندان سخن به میان می‌آید. به عبارت دیگر، وظیفه یا کاری که یک شهروند می‌تواند در اجتماع بر عهده بگیرد تأثیر مهمی بر کیفیت زندگی‌اش به جا می‌گذارد. هرچه نقش و کارکرد شهروندان در امور اجتماعی بیشتر باشد کیفیت زندگی آنها افزایش می یابد و در این جاست که معنا و مفهوم “شهروندی” عینیت یافته و ابعاد وجودی آن مشخص می‌شود.

     

    بعد از استانداردهای شهروندی، دومین عامل تشکیل دهنده بعد اجتماعی کیفیت زندگی، منزلت نقشی افراد در جامعه است. منزلت نقشی با بهره گرفتن از “نظریه ویژگی های پایگاهی” مورد بررسی قرار می گیرد. طبق این نظریه، هر ویژگی که افراد را در “گروه های مبتنی بر انجام وظیفه” از یکدیگر متمایز کند، می‌تواند به عنوان عاملی در تفکیک پایگاه و منزلت نقشی افراد عمل کند (کورل، ۲۰۰۴: ۹۶). ویژگی های پایگاهی، با توجه به الگوهای فرهنگی و یا نوع کار درحال انجام تعیین می‌شوند. برای مثال، در فرهنگ‌هایی که الگوهای مردسالارانه مسلط است، جنسیت می تواند به عنوان یک ویژگی پایگاهی عمل کرده و به مردان پایگاه و منزلت بیشتری نسبت به زن‌ها اعطا کند. به همین شکل، هنگامی که در یک گروه مبتنی بر انجام وظیفه، کاری در حال انجام باشد که استفاده از ظرفیت‌های عقلانی و محاسباتی را در حد بالا بطلبد، تحصیلات افراد می تواند به عنوان یک ویژگی پایگاهی وارد عمل شده و به افراد دارای تحصیلات بیشتر پایگاه بالاتری بدهد و به افراد دارای تحصیلات کمتر پایگاه پایین تر. وقتی یک ویژگی پایگاهی در گروه یا اجتماع از اهمیت زیادی برخوردار باشد، ارتباط آن ویژگی با ارزش یا شایستگی فرد حامل آن، انتظارات پنهانی را نسبت به عملکرد وی شکل می دهد. در نتیجه، از افرادی که دارای ویژگی پایگاهی با ارزش تری هستند یا از پایگاه بالاتری نسبت به سایرین برخوردارند انتظار عملکرد بهتری می‌رود. طبق اصول نظریه ویژگی‌های پایگاهی، چنین افرادی در گروه:

     

    دانلود مقاله و پایان نامه

     

     

     

      1. فرصت های بیشتری برای اجرا به دست می آورند

     

      1. عملکرد بهتری نسبت به سایرین از خود بر جا می گذارند

     

      1. عملکردشان با ارزیابی های بالاتر و مثبت تری مواجه می شود

     

    1. از قدرت تأثیرگذاری بیشتری در گروه برخوردار می شوند (برگر، روزن هولز و زلدیتچ، ۱۹۸۰؛ در لواگلیا و هوزر، ۱۹۹۶).

     

    فرایند مذکور سلسله مراتب پایگاهی گروه را شکل می‌دهد. در این سلسله مراتب، پلکان‌های بالای نردبان متعلق به افراد دارای ویژگی های پایگاهی بالا است و پلکان‌های پایین از آن افرادی است که از پایگاه اجتماعی پایینی برخوردارند. مجدداً، بر اساس نظریه ویژگی‌های پایگاهی، افرادی که در گروه از پایگاه بالایی برخوردار باشند اغلب احساسات مثبتی نظیر احساس رضایت، غرور و شادکامی را تجربه می کنند و افرادی که دارای پایگاه پایینی باشند مجبور به تجربه احساسات منفی از قبیل حقارت، خشم و ناکامی هستند. به عبارت دیگر، کنش متقابل گروهی در اعضای پایگاه بالا احساسات مثبت و مبتنی بر همبستگی ایجاد می کند و در اعضای پایگاه پایین احساسات منفی مبتنی بر تضاد. بنابراین، اعضای پایگاه بالا قاعدتاً خوشحال تر و راضی تر از سایر اعضا هستند. به اعتقاد لواگلیا و هوزر (۱۹۹۶)، اعضای پایگاه بالا وقتی احساسات مثبت دریافت کنند، با تلاش برای جذب اعضای پایگاه پایین به گروه (دادن فرصت بیشتر به آنها برای اجراء ارائه ارزیابی بهتر نسبت به عملکرد آنها، اجازه تأثیرگذاری بیشتر) واکنش نشان می دهند. به همین شکل، اعضای پایگاه پایین وقتی احساسات منفی تجربه کنند با تلاش برای فاصله گرفتن از اعضای پایگاه بالا (اعطای فرصت کمتر برای اجرا، ارائه ارزیابی منفی نسبت به عملکرد، مقاومت در برابر تأثیرگذاری) از خود واکنش نشان می دهند. نتیجه این فرایند به گونه ای است که افراد پایگاه بالا مداوماً احساسات مثبت و افراد پایگاه پایین مداوماً احساسات منفی را تجربه می کنند (لواگلیا و هوزر، ۱۹۹۶).

     

    بعقیده هورنکویست (۱۹۸۲) کیفیت زندگی دارای ابعاد پنج‌گانه زیر است:

     

    ۱- قلمرو فیزیکی شامل: سلامت بدن و فشار ناشی از بیماری خاص

     

    ۲- قلمرو روانی عاطفی شامل: احساس رضایت از زندگی یا احساس خوب بودن.

     

    ۳- قلمرو اجتماعی شامل: تماس اجتماعی و ارتباط مناسب با دیگران بطور عموم و با خانواده و همسر بطور ویژه.

     

    ۴- قلمرو رفتاری فعالیتی شامل: ظرفیت و پذیرش مراقبت از خود و انجام کار و فعالیت و حرکت.

     

    ۵- قلمرو مادی شامل: وضعیت اقتصادی و مالی فرد.

     

    تمامی این ابعاد به یکدیگر مرتبط هستند و بروز اختلال در هر یک بر سایر جنبه ها اثر می گذارد. مثلاً کاهش توانایی انجام کار با اضطراب و افسردگی همراه است و این بر وضعیت اجتماعی و معنوی تأثیر می گذارد(هورنکویست، ۱۹۸۲: ۱۲۳).

     

    فلانگان(به نقل از ­آندرسون و بارک هارد، ‌۱۹۹۹) پنج حیطه در­ گروه بندی کیفیت زندگی مطرح می کند:

     

    – خوب بودن فیزیکی و مادی شامل رفاه مادی و تأمین مالی بهداشتی و شخصی.

     

    – ارتباط با سایرین مثل: ارتباط با همسر، داشتن و اضافه کردن فرزندان، ارتباط با والدین، خویشان و سایر بستگان و دوستان.

     

    – فعالیتهای جمعی و اجتماعی از قبیل: فعالیتهایی در رابطه با کمک یا تشویق سایر مردم، فعالیتهایی در رابطه با نیروهای نظامی محلی یا ملی.

     

    – تکامل فردی و آشکار سازی شخصیت مثل: تکامل عقلانی، درک فردی و برنامه ریزی، خلاقیت و ابراز وجود و سرگرمی.

     

    – اجتماعی شدن از قبیل فعالیتهایی فعال سرگرم کننده قابل مشاهده و عملی.

     

    اکثر متخصصین و صاحبنظران معتقدند که به طور کلی کیفیت زندگی دارای چهار، پنج بعد پذیرفته شده است:

     

    ‌۱- فیزیکی،                                    ۲- روانی،                       ۳- اجتماعی،

     

    ۴- جسمی(نشانه‌های مربوط به بیماری و درمان)،                     ۵- روحی.

     

    بعد فیزیکی بیشتر از سایر ابعاد، معیارهای اندازه‌گیری نتایج را نشان می دهد، سؤالات مربوط به بعد فیزیکی عبارتند از سؤالات درباره قدرت، انرژی، توانائی برای انجام فعالیتهای روزمره زندگی. شایع‌ترین نشانه‌های روانی که مطالعه می‌شود، عبارتند از:‌ اضطراب، افسردگی و ترس. احساس بهتر بودن از لحاظ اجتماعی به کیفیت و چگونگی ارتباطات افراد با خانواده، دوستان، همکاران و اجتماع اشاره دارد. بعد جسمی به علائم بیماری و عوارض جانبی درمان اشاره دارد. در حالیکه احساس بهتر بودن از لحاظ روحی به این مفهوم اشاره دارد که زندگی هر کس هدف و معنایی دارد(رخشنده رو و غفاری، ۱۳۸۶: ۷۵).

     

    زان کیفیت زندگی را مفهومی چند بعدی توصیف نموده و معتقد است می توان آنرا به روش عینی و ذهنی اندازه گیری کرد. ابعاد کیفیت زندگی به عواملی نظیر رضایت از زندگی، کارکرد اجتماعی، اقتصادی و… تقسیم کرده است که طبق این مدل کیفیت زندگی تحت تأثیر سن، محیط، فرهنگ، موقعیت اجتماعی ، سلامت و خصوصیات شخصی فرد قرار می گیرد(کینگ و هینوس،۱۹۹۵: ۱۷۷ به نقل از:شیر افکن،۱۳۸۷:  ۲۸)

     

    رویکردهای ذهنی در مقابل رویکردهای عینی: تلاش‌های اولیه برای تعریف و سنجش کیفیت زندگی، بوسیله رویکردهایی با شاخص‌های عینی اجتماعی– اقتصادی بررسی می‌شد. مطالعات در دهه ۱۹۷۰ نشان دادند که سنجش عینی شرایط زندگی افراد را از لحاظ ذهنی مورد ارزیابی قرار دادند. از میان این مطالعات، پژوهش مهمی بوسیله آندروس و وایت نی، کمپل و همکارانش در زمینه کیفیت زندگی انجام شد که منجر به جهت گیریهای مجدد در ارتباط با سنجشهای ذهنی شد.استفاده متداول شاخصهای اقتصادی به عنوان ارزیابی ملی کیفیت زندگی باعث ایجاد چالشهایی شد و مطالعات تمرکز بیشتری به سمت پاسخهای ذهنی پیدا کردند. این مطالعات که گاهی از آنها به عنوان شاخصهای اجتماعی آمریکایی اشاره می شودمفاهیمی همچون شادکامی، رضایت از زندگی و خوشبختی را در بر می گیرد و سعی شد که سنجش اینها در یک سطح جمعیتی انجام شود. مثالهایی از دو نوع متفاوت شاخص های اجتماعی عینی و ذهنی در جدول ذیل نشان داده می شود.

     

    جدول ۲-۶- شاخصهای اجتماعی عینی و ذهنی (راپلی، ۲۰۰۳؛ ۱۰)

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    شاخص های اجتماعی عینی شاخص های اجتماعی ذهنی
    داده های اجتماعی نشان داده شده به صورت مستقل از ارزیابی های افراد ارزیابی فردی و ارزیابی شرایط اجتماعی
    امید به زندگی حس تعلق اجتماعی
    نرخ جرم ثروت مادی
    نرخ بیکاری احساس امنیت
    تولید ناخالص ملی (GDP) شادکامی
    نرخ فقر رضایت از زندگی به عنوان یک کل
    گرایش به تحصیل روابط خانوادگی
    میزان ساعت کاری در هفته رضایت شغلی
    نرخ مرگ و میر زندگی زناشویی
    نرخ خودکشی احساس عدالت توزیعی
      هویت طبقاتی
      عضویت در کلوپها و سرگرمیها

     

    امروزه کم و بیش یک آگاهی پیرامون نیاز به ترکیب جنبه های عینی و ذهنی کیفیت زندگی احساس می شود، برای مثال یک واحد تحقیق بین المللی به نام یورو مدل استفاده از شاخصهای اجتماعی را بنا نهاد. این تیم متشکل از ۱۹ کشور اروپایی می باشد و داده‌های مقایسه‌ای در زمینه شرایط زندگی را جمع آوری و هر دو بعد ذهنی و عینی را در نظر می‌گیرد. از نظر بعضی از محققان، زمانیکه بحث پیرامون تجربه یا احساس افراد از چگونگی زندگی آنها معیار اصلی می باشد، رویکردهای ذهنی کیفیت زندگی اعتبار بیشتری دارد. این دیدگاه بعضی اوقات بر آرمانگرایی یا پست مدرنیسم مبتنی می‌باشد که واقعیت یا عینیت فراتر از تجریه ذهنی ما از دنیا وجود ندارد و کیفیت زندگی ارزشهای ذهنی مورد نظر افراد را انعکاس می‌دهد. اسکالوک بیان می‌دارد که در این حوزه توافقی بر سر این موضوع وجود دارد که کیفیت زندگی ماهیتاً ذهنی است. این دیدگاه چارچوب این حوزه خاص از تحقیق را مشخص می کند. بنا به دلایل معنوی و اخلاقی بعضی از پژوهشگران بر این عقیده می‌باشند که فقدان رابطه عینی و ذهنی کیفیت زندگی دلیلی برای نادیده گرفتن شرایط عینی نمی‌باشد بلکه برای حفظ آنها می‌باشد.

     

    در ارتباط با مهمترین ابعاد کیفیت زندگی مطالعاتی انجام گرفته است که در ذیل بیان می شود:

     

    – اسکالوک هشت بعد اصلی را در مدل پیشنهادی‌اش بیان می کند، او ۱۲۵ شاخص را در ۱۶ مطالعه انجام گرفته در دهه ۱۹۹۰بررسی کرده و دریافته است که ۷۴٫۴ درصد این شاخص ها مربوط به این ۸ بعد اصلی می باشد.

     

    – کیت بر اساس مدل پیشنهادی اسکولاک از ۶ بعد نام برده و آنها را گسترش داده است.

     

    – سازمان بهداشت جهانی نیز ترکیبی از ۶ بعد را بیان نموده است که در نهایت در چهار بعد اصلی جمعبندی می شود.

     

     

    – هاگرتی[۱۰] و همکارانش بر اساس یک بررسی از۲۲ تا از شاخص های کیفیت زندگی در جهان ۷ بعد را پیشنهاد نمودند که اینها به عنوان مقدمه ای بر تشخیص تجربی و نظری به سوی بعد ساختاری کیفیت زندگی توسعه داده شدند. در حالیکه این ابعاد به عنوان ابعاد کلی برای همه کشورها در نظرگرفته شدند، آنها ابعاد دیگری را نیز با توجه به شرایط خاص بعضی از جمعیت ها در نظر گرفتند به طور مثال “فراغت” در اقتصادهای سرمایه داری پیشرفته و “مشارکت سیاسی” را در کشورهای دموکراتیک اصلاح طلب پیشنهاد نمودند. آنها این ۷ بعد اصلی را بر اساس بررسی‌ای که از ۲۷ تعریف کیفیت زندگی انجام دادند و نیز یافته‌هایشان از پرسش‌هایی که از مردم در مورد ابعاد مهم زندگی‌شان پرسیده‌اند، تعیین کردند.

     

     

     

    جدول ۲-۷- ابعاد کیفیت زندگی بر اساس نظریات گوناگون

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    فلس (۱۹۹۶) اسکالوک(۲۰۰۰) سازمان بهداشت جهانی(۱۹۹۳) هاگرتی و همکاران کومینز(۱۹۹۷)
    ناتوانی/ روانشناسی ناتوانی / روانشناسی سلامتی بررسی شاخصهای اجتماعی ناتوانی
    ۶ بعد اصلی ۸ بعد اصلی ۶ بعد ۷ بعد اصلی ۷ بعد اصلی
    رفاه فیزیکی رفاه فیزیکی جسمی یا فیزیکی  سلامتی سلامتی
    رفاه مادی رفاه مادی محیط رفاه مادی رفاه مادی
    رفاه اجتماعی پیامد اجتماعی روابط اجتماعی احساس تعلق به اجتماع محلی رفاه اجتماعی
    رفاه تولیدی     کار و فعالیت تولیدی کار و فعالیت تولیدی
    رفاه احساسی رفاه احساسی روانشناختی رفاه احساسی رفاه احساسی
    رفاه مدنی و حقوقی حقوق      
      روابط بین فردی   روابط با خانواده و دوستان ارتباطات خانوادگی و اجتماعی
      توسعه فردی      
      خود ارزیابی سطح استقلال    
        سطح معنوی یا روحی    
          امنیت فردی امنیت

     

    Felce(1996) ,  Schalock(2000),P.118,     World Health organizationQOL definition(1993),  Hagerty et al (2001),pp.74-75,  Cummins(1997)

     

    کومینس(۱۹۹۶؛ به نقل از ماهر، ۱۹۹۶) ۲۷ تعریف از کیفیت زندگی را مرور کرد، و ۷ حیطه شامل: بهزیستی عاطفی در ۸۵%، سلامتی در ۷۰%، صمیمیت در ۷۰% ، بهزیستی روانی در ۵۹% ، بهره وری در ۵۶%، امنیت در ۲۲%، و رابطه اجتماعی را در ۳۰%  از تعاریف کیفیت زندگی یافت.

     

    ویسینگ و وان دان(به نقل از زنجانی طبسی ،۱۳۸۳)، کیفیت زندگی را یک سازه بهزیستی روانشناختی کلی معرفی کردند که بوسیله «احساس انسجام و پیوستگی»‌ در زندگی، تعادل عاطفی و رضایت کلی از زندگی، مشخص و اندازه گیری می شود. آنان تأکید کردند که بهزیستی روانی، سازه‌ای چند بعدی است و به صورتهای زیر بروز می کند:

     

    ۱- عاطفه: احساسات مثبت،

     

    ۲- شناخت:‌ زندگی قابل درک و کنترل،

     

    ۳- رفتار:‌ علاقه به کار و فعالیت،

     

    ۴- خودپنداره: توانایی اثبات خویشتن،

     

    ۵- روابط بین فردی: تعامل اجتماعی بروز می کند.

     

    ریف(۱۹۸۹) کیفیت زندگی را شامل شش مؤلفه پذیرش خود، هدف داشتن در زندگی، رشد شخصی، تسلط بر محیط، خود مختاری، و روابط مثبت با دیگران می داند(ریف و سینگر،۱۹۹۸).

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

               
               

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     
       

     

     

     

     

     

     

     

    (منبع : ریف و سینگر،۱۹۹۸)

     

    شکل(۲-۱): مؤلفه های کیفیت زندگی

     

    ۱- پذیرش خود: به معنای احترام به نفس بر اساس آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود است.

     

    ۲- هدف داشتن در زندگی: روشن ترین نظریه در مورد هدف داشتن در زندگی از فرانکل است. فرانکل(۱۹۹۲) سالهای سختی را در اردوگاه نازیها گذراند. او در طول این سالها به دلیل داشتن هدف زنده ماند. با بهره گرفتن از هدف در زندگی، افراد می توانند در مقابل سختیها و رنجها پایداری و مقاومت کنند.

     

    ۳- رشد شخصی: بصورت شکوفا ساختن کلیه نیروها و استعدادهای خود و بدست آوردن توانایی های جدید که مستلزم روبروشدن با شرایط سخت و مشکلات است حاصل می شود.

     

    ۴- تسلط بر محیط: یکی دیگر از مؤلفه های کیفیت زندگی تحت کنترل داشتن جهان پیرامون است. یعنی فرد باید بتواند تا حد زیادی بر زندگی و محیط اطراف خود تسلط داشته باشد. این کار در گرو آن است که فرد محیط را مطابق خصوصیات و نیازهای فردی خود شکل دهد و بتواند آن را به همان شکل نگه دارد. کنترل در زندگی، چالشی است که انسان تا آخر عمر با آن روبروست. این جنبه از کیفیت زندگی بر این نکته تأکید دارد که، برای ایجاد و حفظ محیط کار و خانوادگی مطلوب هر شخصی، همواره به نیروی خلاقه­ای احتیاج است.

     

    ۵- خود مختاری: به این معنا که فرد بتواند بر اساس معیارها و عقاید خویش عمل و زندگی کند، حتی اگر بر خلاف عقاید و رسوم پذیرفته شده در جامعه باشد.

     

    ۶- روابط مثبت با دیگران: عبارت است از توانایی برقراری روابط نزدیک و صمیمی با دیگران و اشتیاق برای برقراری چنین رابطه ای و نیز عشق ورزیدن به دیگران. این جنبه اجتماعی- ارتباطی، در برگیرنده­ی بالا و پایین شدنهای روابط و تعاملات اجتماعی و بین فردی است. به این معنا که روابط می تواند از یک رابطه ی شدیداً عاشقانه و صمیمی تا روابطی پر از مشکل و ناراحتی در نوسان باشد.

     

    ملاک های فوق با کنش وری مثبت از قبیل رضایت از زندگی رابطه مثبت و با کنش وری هایی از قبیل افسردگی رابطه منفی نشان می دهد(ریف و سینگر،۱۹۹۸). علاوه بر این، معیارهای موردنظر با بهزیستی زیست شناختی نیز رابطه نشان می دهند(ریف و سینگر،۲۰۰۲: ۱۵۴).

     

    مؤلفه های کیفیت زندگی بر اساس ارزش های فردی و اجتماعی و ملی تعریف می شوند. شکی نیست که واقعیت ها و شرایط عینی جامعه و وضعیت مادی زندگی فرد نیز در آن نقش تعیین کننده دارند(خوارزمی،۱۳۸۶: ۹۸).

     

    ۲-۱-۱-۴- دیدگاه های نظری مربوط به کیفیت زندگی

     

    تئوری‌های کیفیت زندگی هرکدام تلاش می‌کنند فرآیندهای شناختی، احساسی و نمادین که از طریق آنها افراد، کیفیت زندگی خود را ارزیابی، تعیین و تجربه می کنند را توصیف نمایند. اما هریک از این تئوری‌ها توجه به عوامل موثر بر کیفیت زندگی با یکدیگر تفاوت دارند. برای مثال، نظریه‌های روانشناختی بر برآوردن نیازهای اولیه انسان تأکید می‌کنند، در حالی که نظریات اقتصادی اختصاص منابع مالی محدود را بر اساس اصول عقلانی در تعیین کیفیت زندگی حائز اهمیت می‌دانند و نظرات جامعه شناسی بر اهمیت روابط در کیفیت زندگی پای می فشارند(ربانی خوراسگانی، ۱۳۸۵: ۴۶) با این وجود دیوید اسمیت معتقد است که همان میزانی که انسانها نیازهای مشترک دارند، نوعی اتفاق نظر نیز در مورد معیارهای کیفیت زندگی بوجود می آید.(فیشلر، ۱۳۸۱: ۲۲).

     

    در اینجا برای بر شمردن رویکردهای نظری مربوط به کیفیت زندگی به نظریاتی اشاره می کنیم که از دیدگاه‌های مختلف به موضوع مورد مطالعه اشاره کرده‌اند و در نهایت سعی در تدوین چارچوب نظری تحقیق خواهیم نمود.

     

    – نظریه نیازها

     

    نیازهای انسانی و تعریف و تحدید بار معنایی آن یکی از دغدغه های اندیشه ورزان در طول تاریخ بوده است و در این باره می توان به هزاران سال اندیشه مکتوب بشری بازگشت. اما طرح آرای متأخر می‌تواند ما را از معلول گویی باز دارد. فن هرمان در سال ۱۸۳۲ نیاز را «احساس یک کمبود، همراه با کوشش در جهت بر طرف کردن آن» تعریف می کند(رفیع پور،۱۳۶۵: ۱۴).

     

    از هر منظر که بنگریم، رضایت با نیاز ارتباط ارگانیکی دارد. تا نیازی نباشد، یا مطرح نشود و با وجود و طرح خود به دنبال برآوردن آن حرکتی، تلاشی و کوششی انجام نپذیرد، مقوله رضایت نمی‌تواند مطرح باشد (محسنی، ۱۳۷۹: ۱۱)

     

    بنابر این رضایتمندی از زندگی بیانگر میزان برآورده شدن و ارضای تمایلات و نیازهای اساسی انسانها است و از این طریق مفهوم رضامندی با مفهوم نیاز مرتبط می شود. به همین جهت می توان گفت: رضامندی از زندگی یکی از واکنشهای اساسی انسان در برابر امکانات زندگی است که انگیزش‌ها، نیازها، انتظارات و آرمانهای او ناشی می شود. از این رو، رضامندی نسبی بوده و در افراد مختلف متفاوت است(سلیمانی،۱۳۷۳: ۳۸)

     

    نیاز را می‌توان احساس فقدان یا حرمانی دانست که به یک موجود زنده (مخصوصاً انسان دارای آگاهی) به جهت آن که در جریان تحقق اهدافش خود را فاقد چیزی می بیند، دست می‌دهد. این احساس می‌تواند موجب تمایل به هر آنچه می‌شود که امکان ارضای نیاز را فراهم می سازد و یا حالت موجودی است که از خارج و در برابر آنچه در جریان تحقق اهدافش کم دارد، به او نگریسته می شود، در این معنی ممکن است فردی دارای نیازهایی باشد بدون آنکه از آن خبر یا آگاهی داشته باشد(بیرو، ۱۳۶۶: ۲۴۲).

     

    اما برای نیاز نمی توان حدی قائل شد، چرا که انسان دارای تمنیات بی پایان و توانایی های بالقوه بسیار متنوعی است، توانایی هایی که در بستر زندگی اجتماعی شکل گرفته و بالفعل می شوند. از این رو، نیازها بر حسب شرایط زمانی و مکانی، مراحل رشد و توسعه جامعه وضعیت فنی و تکنولوژیک میزان تحول در سطوح شهرنشینی و عوامل بسیار دیگر، تنوع می پذیرد. به لحاظ طبیعی، انسان از هنگام تولد برای بقا و رفع نیازهای خود محتاج دیگران است. این احتیاج تنها شامل رفع نیازهایی از قبیل خوراک و پوشاک و مسکن نمی شود. بلکه از یک سو نیازهای دیگری نیز وجود داردکه فرد ناگزیر از روابط اجتماعی است و بدون آن قادر به زندگی ورفع نیازهای خود نخواهد بود و از سوی دیگر، روابط اجتماعی، خود نیازهای دیگری را برای فرد و جامعه شکل می دهد. بدین معنی که در جریان تعاملات اجتماعی و در پی مقایسه‌های اجتماعی، خواسته‌های جدیدی در انسان پدید می‌آید. از این رو، طبیعی است که با گسترش روابط و تعاملات اجتماعی و به عبارتی با پیچیده شدن جوامع بشری و افزایش سطح روابط، زندگی اجتماعی در مقایسه با گذشته ابعاد بیشتری بگیرد. (رفیع پور، ۱۳۶۵: ۱۶)

     

    از این رو در سنجش کیفیت زندگی ضروری است ابعاد گوناگونی را مورد توجه قرار داد، ابعادی که هریک متأثر از بخشی از نیازهای اساسی انسان دارد، توجه به نظریه‌های نیاز ضروری می کند. در این زمینه، نظریه نیاز آبراهام مازلو  مبنای بسیاری از مباحث قرار گرفته است.

     

    آبراهام مازلو

     

    دسته بندی او از نیازهای اساسی انسان برای تعیین نیازهای اصلی در قلمروهای مختلف زندگی مکرر به کار گرفته شده است. مازلو بر آن بود که در تمامی انسانها گرایش برای تحقق خود هست… انگیزه آدمی، نیازهایی مشترک و نظری است که در سلسله مراتبی از نیرومندترین تا ضعیف ترین نیاز قرار می گیرد.(محسنی و صالحی، ۱۳۸۱: ۱۴)

     

    بر همین اساس او معتقد بود که  نیاز، پیش‌نیاز، نیاز دیگری است و برای پاسخگویی به نیازهای بالاتر باید نیازهای پایین برآورده شود تا فرد در نهایت به تحقق خویشتن و خود شکوفایی نایل شود. این نیازها در پنج گروه دسته بندی می شوند:

     

    ۱- نیازهای فیزیولوژیک                 ۲- نیازبه ایمنی                       ۳- نیازهای اجتماعی

     

    ۴- نیاز به احترام یا صیانت ذات                            ۵- نیاز به خود شکوفایی (مازلو،۱۳۶۷: ۷۳)

     

    نیازهای فیزیولوژیک: نیازهایی هستند که برای ارگانیسم ضروری قلمداد می شوند. مازلو معتقد است این نیازها هنگامی اهمیت خود را در پویایی جاری فرد از دست می دهند که ارضا شوند. تنها نیازهای ارضا نشده بر ارگانیزم مسلط می شوند تا آن را سازمان بندی می کنند.(مازلو، ۱۳۶۷: ۷۴)

     

    نیاز به ایمنی: اگر نیازهای قبل در حد مقبول و نسبتاً خوبی ارضا نشوند، مجموعه نیازهای جدیدی شکل می گیرند که مازلو با عنوان ایمنی از آنها یاد کرده است. وی این مجموعه را شامل: «امنیت، ثبات، وابستگی، حمایت، رهایی از ترس، رهایی از نگرانی و آشفتگی، نیاز به سازمان، نظم، قانون، محدودیت و داشتن حامی مقتدر» می داند(همان: ۷۵).

     

    او بر آن بود که ترس از بی قانونی، بی نظمی، آشوب و هرج و مرج و پوچ گرایی، نیازهای متعالی را واپس می زند و توجه به نیازهای ایمنی را غلبه می بخشد(همان:۷۹)

     

    نیازهای اجتماعی: با برآورده شدن نیازهای فیزیولوژیک و ایمنی در سطح نسبتاً خوب، نیازهای عشق و محبت و تعلق غلبه می‌یابد. در این وضعیت، شخص برخلاف گذشته به شدت غیاب دوستان، معشوق، همسر و یا فرزندان را احساس خواهد کرد. او تشنه روابط عاطفی با مردم به طور کلی، یعنی داشتن جایگاهی در گروه یا خانواده‌اش خواهد بود. (همان: ۸۰)

     

    بر همین اساس او به اهمیت قلمرو زیست، قوم و قبیله و خویشاوندان، همقطاران، طبقه، گروه همکاران و آشنایان در شکل دادن و پاسخ به این نیازها و ایجاد تعلقات اجتماعی در فرد، تأکید می‌کند و حتی شکل گرفتن گروه های غیررسمی و انجمن های عمومی را ناشی از نیاز به چیرگی بر احساسات ناشی از خود بیگانگی، غربت و بی همدمی، کم رنگ شدن روابط سنتی، پراکندگی خانواده‌ها، شکاف بین نسلها، رشد شهر نشینی و محو صمیمیت روستایی و در نتیجه نیاز به تعلق به گروه های دارای روابط نخستین و عاطفی عمیق دانسته است.

     

    نیاز به احترام یا صیانت ذات: فرد در یک ارزشیابی از خود در دو مجموعه فرعی طبقه بندی می‌شود: الف) تمایل به قدرت، موفقیت، کتابت، سیادت، شایستگی، اعتماد در رویارویی با جهان و استقلال و آزادی ب) تمایل به اعتبار و حیثیت، مقام، شهرت و افتخار، برتری به معروفیت، توجه به اهمیت اعتماد به نفس، ارزش، قدرت، لیاقت، کفایت و مفید و موثر بودن در جهان منتهی خواهد شد. اما بی اعتنایی به این نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی می شود(همان).

     

    نیاز به خود شکوفایی: با برآورده شدن نیازهای پیش گفته، به زودی بی قراری و نارضایتی دیگری به وجود خواهد آمد و این نارضایتی، نیازی را شکل می دهد که گرایش به شکوفا شدن آن چیزی دارد که بالقوه در فرد وجود دارد. مازلو این گرایش را تمایل «نسبت به تکوین تدریجی آنچه که ویژگی فردی شخص ایجاب می کند، و شدت هر آنچه که شدت شایستگی شدنش را دارد» تعبیر می‌کند (همان: ۸۳) که ظهور آن معمولاً به ارضای نیازهای قبلی (فیزیولوژیکی، ایمنی، عاطفی و نیاز به احترام) بستگی دارد.

     

    همانطور که ملاحظه می شود، مازلو بین نیازهای جسمانی و روانی تمایز قائل می شود، هر چند بین آنها ارتباط می یابد. بر این نظریه، نقدهای بسیاری وارد شد. مهمترین نقد آن بود که لزوماً رفع نیازهای فردی همیشه از چنین نظم معقولی تبعیت نمی کند. در یک خانواده فقیر ممکن است هنگام مصرف یک مال باد آورده تهیه یک خوراک اشرافی یا تلویزیون بزرگ را بر رفع نیازهای اساسی خود ترجیح دهد. ممکن است اولویت های شخصی افراد تابع برخی ضروریات که آشکارترین آنها بقا است باشد، ولی حتی در چنین حالتی این امکان وجود دارد که زندگی را فدای اهداف متعالی کنند. آلن بیرو نیز هر چند بر آن است که معمولاً بین نیازهای جسمانی و زیستی از یک طرف و نیازهای روانی و روانشناختی از طرف دیگر، تمایز قائل می شوند. لیک باید نیازهای ناشی از زندگی در جامعه و نیازهایی را که نظم معقول نیازها بر اساس آن چه مازلو بیان کرده است پیش نرود. بر این مبنا او علاوه بر نیاز به آموزش و پرورش، نیاز به پدیده‌های نو و نوآوری، نیاز به فرارفتن از چارچوب نیازهای مادی، نیاز به محیطی اجتماعی- فرهنگی و نیاز به احراز مسئولیت نیز اشاره می‌کند که ترتیب و ترتبی بر آن حاکم نیست (بیرو، ۱۳۶۶: ۲۴۳).

     

    با توجه به تئوری سلسله مراتب نیازهای مازلو که در مباحث مربوط به کیفیت زندگی اهمیت می‌یابد. سلسله مراتب نیازهای مازلو را می‌توان به صورت یک هرم در نظر گرفت که در آن نیازهای فیزیولوژیکی همچون نیاز به آب، غذا، خواب، میل جنسی و، دفع و… در قاعده هرم قرار دارند و نیاز به خودشکوفایی در رأس این هرم می‌باشد. بین نیازهای فیزیولوژیکی موجود در قاعده هرم و نیاز به خود شکوفایی که در رأس قرار دارد، نیازهای دیگری- به ترتیب صعودی- نیز وجود دارد که عبارتند از نیازهای مربوط به تعلق و عشق، نیازهای مربوط به احترام و عزت نفس، نیازهای شناختی و نیازهای ذوقی و زیبا شناختی. به عقیده مازلو، نیازهایی که در قاعده هرم قرار دارند باید قبل از نیازهایی که در قسمت فوقانی هرم می باشند، ارضا شوند بنابر این نیازهای دیگر یعنی نیاز به تعلق و عشق، نیاز به عزت نفس و…. نیازهای شناختی و نیازهای ذوقی را مورد نظر قرار داد، که در این صورت بحث در مورد نیاز به خود شکوفایی معنی و مفهومی نخواهد داشت.(اقلیما، ۱۳۸۲: ۵۰)

     

     

     

    سرجی: سرجی دیدگاه توسعه یافته‌ای از نظریه مازلو در ارتباط با کیفیت زندگی ارائه داده است. او می‌گوید در جوامع توسعه یافته، افراد در این جوامع در مراتب بالاتر از نیازها اقناع می‌شوند. ولی برعکس در جوامع کمتر توسعه یافته افراد در مراتب پایین تر نیازها اقناع می‌شوند. کیفیت زندگی نیز با توجه به اینکه افراد یک جامعه مشخص، در کدام یک از سطوح مختلف این نیازها سلسله مراتب ارضاع و اقناع می‌شوند تعریف می‌شود. بنابر این هرچه افراد یک جامعه از برآورده شدن نیازهایشان رضایت بیشتری داشته باشند. کیفیت زندگی جامعه نیز بالاتر است، حال ممکن است به این نیازها در جوامع دیگر نیز پاسخ داده شود ولی افراد آن جامعه در سطوح بالاتری اقناع شوند، که در نتیجه احساس رضایت و کیفیت زندگی کمتری خواهند داشت. سرجی همچنین بیان می‌دارد که نهادها برای رفع نیازهای انسان و بالا بردن کیفیت زندگی جامعه طراحی شده اند(سرجی، ۱۹۸۶: ۳۱ به نقل از فرخ‌وندی،۱۳۸۸: ۴۶)

     

    اینگلهارت: بر اساس نظر اینگلهارت آرزوهای شخص به طور طبیعی با وضعیت او تطابق می‌یابند و بدینوسیله سطح رضایت فرد از زندگی و احساس خوشبختی افزایش می یابد. به نظر وی رضایت ذهنی فرد از هر جنبه خاص از زندگی بازتاب شکاف بین سطح آرزوی او و وضعیت عینی وی است. از نظر او چیزی با ارزش است که کمیاب باشد و فرد احساس نارضایتی به دنبال آن می رود. و زمانی که به خواسته‌ای ارزشمند می‌رسند، احساس خوشبختی و رضایت می‌کنند. لیکن این احساس سعادت ذهنی ذاتاً زودگذر است. درکوتاه مدت ممکن است آنچه شما بدست آورده اید موجب سرخوشی شود، اما در بلند مدت این طور نیست زیرا اگر این گونه بود فعالیتهای هدفمند متوقف می‌شد. پس از مدتی، مردم آنچه را دارند بدیهی پنداشته، زیاده خواهی می کنند و یا اینکه وقتی به نقطه اشباع می‌رسند، بدنبال سایر خواسته ها می روند. درصورتی که خواسته های معینی مدتهای مدیدی ارضاء شده باشند، مردم بهای کمی به آنها داده، متوجه خواسته های دیگری می شوند. احساس خوشبختی در دراز مدت تداوم ندارد زیرا احساس سعادت بازتاب توازن میان آرزوهای شخص و وضعیت او

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:01:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت