کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل







مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



آخرین مطالب


  • منابع پایان نامه با موضوع بررسی جامعه شناختی گرایش به نزاع دسته‌جمعی در شهرستان کهگیلویه- فایل ...
  • بررسی عوامل اساسی افزایش تاخیرات پروژه در استان اردبیل و رتبه بندی آنها با استفاده از تصمیم گیری چند معیاره- قسمت ۴
  • کدانلود پایان نامه یفیت خدمات حسابرسی
  • بررسی جایگاه صبر و سکوت درآثار سعدی- قسمت ۷
  • بررسی میزان بقاء لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7 ریزپوشانی شده توسط صمغ فارسی (زدو) در ماست و در شرایط شبیه‌سازی شده گوارشی- قسمت ۱۲
  • مفهوم قتل عمد و ارکان متشکله آن در قوانین ایران و عراق- فایل ...
  • پایان نامه رهن دریایی//سابقه‌ی قانونگذاری رهن دریایی
  • دانلود مطالب در مورد طراحی و پیاده سازی شبکه باند پهن موبایل (همراه اول) ...
  • پایان نامه درباره صاحبان فرض
  • پایان نامه با موضوع ارزیابی و تشخیص اختلال کمبود توجه- بیش فعالی
  • دانلود مقاله و پایان نامه : روشهای تدریس مهارت‌های زندگی
  • تأثیر فضای روانشناختی حاکم بر سازمان و خود ارزشیابی های محوری بر اشتیاق شغلی کارکنان شرکت گاز میانکوه
  • آموزش هندسه به دو شیوه اوریگامی و انیمیشن و مقایسه تأثیر آن‌ها بر یادگیری مفاهیم هندسی و هوش منطقی ریاضی دانش آموزان- قسمت ۳
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر اشتیاق شغلی کارکنان دانشگاه سیستان و بلوچستان- فایل ...
  • مقاله : اختلال کمبود توجه- بیش فعالی
  • قپایان نامه با موضوع اعده ی احسان
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها با موضوع بررسی میزان سرمایه اجتماعی بین حاشیه نشینان شهر اهواز۹۱- فایل ۱۷
  • پایان نامه مدیریت : کلید تواناسازی منابع انسانی
  • داوری در تجارت الکترونیک در ایران و حقوق بین الملل- قسمت ۵
  • خرید اینترنتی فایل لذت چالش بهینه و بازخورد مثبت
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره تأثیر مشخصات ساختمانی فرش دستباف( نوع گره، جنس نخ چله ...
  • دانلود منابع پایان نامه درباره بررسی رابطۀ میان هوش فرهنگی و اثربخشی ارتباطات انسانی در ...
  • مقالات و پایان نامه ها درباره بررسی مسئولیت کاهش یافته در قتل عمد در حقوق ایران و ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با مقایسه شاخص های اصلی آنتروپومتریکی، بیومکانیکی، فیزیولوژیکی، روانی و وضعیت ...
  • ادانلود پایان نامه درباره لگوی مدیریت منسجم
  • راهنمای نگارش مقاله در مورد ارائه الگوی انواع استراتژی های ارزیابی عملکرد برای سازمان های نظارتی جمهوری اسلامی ...
  • بررسی محتوایی اشعار شاعران شاخص انقلاب اسلامی- قسمت ۱۷
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی میزان دستیابی به سطح مطلوب حریم خصوصی شهروندان- فایل ...
  • بررسی عوامل موثر در انتخاب مکان جرم از سوی مجرمان- قسمت ۳
  • بررسی تحلیلی حقوق خصوصی زن در شعر و ادب فارسی- فایل ...
  • پایان نامه روانشناسی با موضوع : آنتاگونیست های دوپامین خوراکی:
  • پایان نامه آموزش رفتاری والدین
  • بررسی شاخص‌ها و ویژگی‌های غزل انقلاب اسلامی در آثار شاعران معاصر قادر طهماسبی(‌فرید)، علی رضا قزوه، مرتضی امیری‌اسفندقه و غلامرضا کافی- قسمت ۲۰
  • بپایان نامه درباره یوتکنولوژی کشاورزی
  • جستجوی مقالات فارسی – بررسی تاثیر هوش سازمانی بر عملکرد سازمانها مورد کاوی شعبه ۱ سازمان تامین …
  • پایان نامه طرح مطالعاتی
  • پایان نامه آموزش های مهارتی:/رسالت‌های آموزش‌ در ایران
  • فروش پایان نامه روانشناسی : داراییهای نقدی
  • تپایان نامه با موضوع حلیل رفتار
  • شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر رفتار خریداران ماشین آلات راهسازی در پروژه های عمرانی شهر تهران- قسمت ۲۸
  • مکان یابی فضاهای ورزشی شهر تالش و حومه با استفاده از۹۲ AHP ...
  • پایان نامه رشته روانشناسی درباره : تن انگاره -تصویر بدنی – تن انگاری زنان
  • دانلود مقاله سنجش گرایش‌های تفکر انتقادی
  • فروش پایان نامه : نظریه‌های توزیع و موازنه قدرت در خانواده
  • مطالب درباره بررسی-جرائم-اختلاس-و-ارتشاء-درقانون-مجازات-جرائم-نیروهای-مسلح- فایل ۴
  • مقاله (پایان نامه حقوق) خود کارآمدی
  • پژوهش های انجام شده در رابطه با تاثیر فرم کالبدی بر کیفیت زندگی مطالعه موردی شهر ساری- فایل ۲۷
  • ادانلود پایان نامه دراکات مشتریان
  • جایگاه کارشناس (خبره) از دیدگاه فقه و حقوق موضوعه- فایل ۲۴
  • منابع پایان نامه درباره تجزیه زنده مانی و بررسی اثر عوامل مختلف بر آن ...




  • جستجو




     
      پایان نامه با موضوع افکار خودکار[۱] ...

    در متون شناخت درمانی، به نظر می‌رسد، شناسایی افکار خودکار و تغییر خطاهای شناختی بالقوه آسان‌تر باشند. به افکاری که ناخودآگاه و بدون تلاش و اکثراً به طور بازتابشی ظاهر می‌شوند، افکار خودکار اطلاق می‌شود و گویی ظاهر شدن آن‌ها از پیش تعیین شده است. به عبارت دقیق‌تر، ممکن است بیماران به طور هوشیارانه از افکارشان آگاه نباشند. به نظر می‌رسد، افکار خودکار مرتباً ظاهر می‌شوند و پیوسته به صورت گفتگوی فرآیندهای تفکر مرتبط با شرایط یا رویدادهای محیطی خاص رخ می‌دهند. افکار خودکار مانند باورهای هسته‌ای و باورهای واسطه‌ای ممکن است واقعی باشد یا نباشند. وقتی به طور واقعی تحریف شوند، به صورت خطاهای شناختی در می‌آیند (اوتیس،۲۰۰۷).

     

    بک و راش[۲] (۱۹۷۹) بیان کرده‌اند که افراد افسرده گرایش به افکار اتوماتیک منفی[۳] یا خودگویی‌های منفی دارند که این افکار می‌تواند در مورد خود، جهان و یا آینده‌شان باشد (مثلث شناختی[۴]).

     

     

      • دیدگاه بدبینانه در مورد خود: این دیدگاه‌ها مربوط به ارزیابی شخصی افراد از خودشان می‌باشد (من شخص دوست داشتنی نیستم).

     

      • دیدگاه‌های بدبینانه در مورد دنیا: این دیدگاه اشاره به احساسات شخصی افراد از ناتوان بودن در مقابله با تقاضاهای محیطی دارد (نمی‌توانم با تقاضاهایی که از من می‌شود مقابله کنم)، این دیدگاه‌ها مفاهیم کلی دنیا را منعکس نمی‌کنند (برای مثال حالت محیطی را) اما لزوماً به طور مستقیم شخص را در بر می‌گیرند (این شغل خیلی با من هم‌خوان است).

     

    دانلود مقاله و پایان نامه

     

     

    • دیدگاه‌های بدبینانه در مورد آینده: اعتقاداتی راجع به اوضاع منفی آینده هستند، این‌که اوضاع در جهت بهتر شدن و علاقه مجدد به رویدادهای ذهنی تغییر نخواهد کرد (من هرگز نخواهم توانست این کار را انجام دهم)، (به نقل از کریگ‌هد[۵] و همکاران، ۲۰۰۸).

     

     

     

    شکل ۲-۳. مثلث شناختی

     

     

     

    ۲-۳۶- خطاهای شناختی[۶]

     

    در این خطا، فرد خود را بی جهت مسئول حادثه‌ای قلمداد می‌کند که به هیچ وجه امکان کنترل آن را نداشته است. وقتی مادری از آموزگار پسرش شنید که او در مدرسه خوب درس نمی‌خواند با خود گفت این نشان می‌دهد که من مادر بدی هستم و چه بهتر که این مادر علل واقعی درس نخواندن فرزندش را می‌جست تا او را کمک کند. شخصی سازی منجر به احساس گناه، خجالت و ناشایسته بودن می‌شود. بعضی‌ها هم عکس این کار را می‌کنند و سایرین و یا شرایط را علت مسائل خود تلقی می‌کنند و توجه ندارند که ممکن است خود در ایجاد گرفتاری سهمی داشته باشند علت زندگی زناشویی بد من این است که همسرم منطقی نیست. سرزنش به خاطر ایجاد رنجش اغلب مؤثر واقع نمی‌شود.

     

    بسیاری از افراد در سیر تفکر خود به دلیل عدم آشنایی با اصول تفکر منطقی و صحیح، ناخواسته دچار خطای شناختی می‌شوند. عدم اطلاع از خطاهای شناختی ورطه‌ای بسیار خطرناک و سهمگین است. شاید بسیاری از گرفتاری‌های مردم به دلیل آلوده بودن افکارشان به این نوع خطاها باشد. به نظر می‌رسد افسردگی، بی قراری، رقابت‌های ناصحیح، خشونت، پرخاشگری و بسیاری از رفتارهای غیر عادی ما بی ارتباط با خطاهای شناختی نباشند. آلبرت آلیس روانشناس معروف این خطاها را شناسایی و در قالب ده خطای شناختی معرفی نموده است. (موتابی، فتی،۱۳۹۰)

     

    انسان‌هایی که تفکر غیر منطقی دارند و یا خطاهای شناختی در افکارشان هویدا است، در بسیاری از موارد اطلاع چندانی از این خطاها ندارند. شاید عدم اطلاع، باعث آلودگی این افکار با خطاهای شناختی می‌شوند.

     

    در زیر به بعضی از خطاهای شناختی اشاره شده است:

     

    ۲-۳۷- تفکر همه یا هیچ

     

    در این نوع افکار قانون همه یا هیچ حاکم است. فرد یک رفتار، فکر، موفقیت، پدیده یا موضوع را کلاً سفید یا سیاه می‌بیند. هر چیز کمتر از کامل، شکست بی چون و چراست. عدم قناعت به مقدار و یا بخشی از یک کار، یک فعالیت و یا یک امتیاز، آن‌ها را از مزایای آن امر محروم می‌کند. به طور مثال عده ای این نوع تفکر را دارند که یا باید فلان ماشین را داشته باشند یا اصلاً هیچ ماشینی را نمی‌خواهند. این نوع تفکر در بسیاری از قسمت‌های زندگی دیده می‌شود. در مثالی دیگر مدرس دانشگاه بیان می‌دارد که اگر این تعداد دانشجو بود و با این شرایط به طور مثال من این درس را خواهم داد. در مثال دیگر خانمی که رژیم لاغری گرفته بود، پس از خوردن یک قاشق بستنی گفت: برنامه لاغری من دود شد و به هوا رفت. با این طرز تلقی به قدری ناراحت شد که یک ظرف بزرگ بستنی را تا به آخر نوش جان کرد. (موتابی، فتی،۱۳۹۰)

     

    ۲-۳۷- تعمیم مبالغه آمیز

     

    افرادی که این نوع خطا را در افکار دارند حقایق زندگی را پررنگ تر از مقدار واقعی آن می‌بینند. شدت و مقدار واقعی خیلی کمتر از مقدار و شدتی است که در ذهن فرد قرار دارد. فردی که دچار این خطای شناختی است، هر حادثه منفی و از جمله یک ناکامی شغلی را شکستی تمام عیار و تمام نشدنی تلقی می‌کند و آن را با کلماتی چون هرگز و همیشه توصیف می‌کند. فروشنده دوره گرد افسرده ای که فروش خوبی نداشته و در حال رانندگی پرنده ای به شیشه اتومبیلش خورده بود گفت: چه بد شانس هستم، پرنده‌ها همیشه به شیشه اتومبیل من می‌خورند. شاید بتوان این طور بیان کرد که این افراد به دلیل مبالغه در بخشی از افکار، نمی‌توانند جوانب مثبت زندگی را ببینند. شاید در مثال ذکر شده بتوان این طور بیان کرد که این فروشنده دوره گرد ازخیلی مواهب که دارد غافل است و این که او ماشینی دارد که خیلی از فروشندگان دیگر ندارند. (برنز[۷]،۱۹۸۰).

     

     

     

    ۲-۳۸- فیلتر ذهنی

     

    افرادی که دارای این نوع افکار هستند تحت تأثیر یک حادثه منفی همه واقعیت را تار می‌بینند. به جزیی از یک حادثه منفی توجه می‌کنند و بقیه را فراموش می‌کنند. عدم توانایی در دیدن بخش‌های مهم‌تر این حوادث، عاملی است که ذهن ما را درگیر می‌کند. شبیه چکیدن یک قطره جوهر که بشکه آبی را کدر می‌کند. به مثالی توجه کنید: به خاطر طرز برخورد شایسته خود با همکاران اداره، از طرف رئیس اداره تشویق می‌شوید، اما در این میان و در حین دریافت جایزه یکی از همکاران کلمه ای نه چندان جدی در مقام انتقاد به شما می‌گوید. روزهای طولانی در حالی که همه گفته‌های مثبت و مراسم با ارزش تشویق را فراموش می‌کنید، تحت تأثیر این انتقاد بسیار جزئی یک همکار، رنج می‌برید. (موتابی، فتی،۱۳۹۰)

     

    ۲-۳۹- بی توجهی به امر مثبت

     

    افرادی که دارای این نوع تفکر غیر منطقی هستند، توجه زیاد و با ارزشی به جنبه‌های مثبت زندگی خود ندارند و همیشه نکات مثبت را برای خود بی اهمیت جلوه می‌دهند. با بی ارزش شمردن تجربه‌های مثبت، اصرار بر مهم نبودن آن‌ها دارند. کارهای خوب خود را بی اهمیت می‌خوانند، معتقدند که هر کسی می‌تواند این کار را انجام دهد. بی توجهی به امر مثبت شادی زندگی را می‌گیرد و شما را به احساس ناشایسته بودن سوق می‌دهد. به طور مثال نگهبان ساختمان تجاری با تیز هوشی موفق به شناسایی یکی از سه سارقی شده بود که در هفته قبل از یکی از مغازه‌های این ساختمان دزدی کرده بودند. مسئول ساختمان ضمن قدردانی از نگهبان که بعد از چند روز موفق به کشف این گره شده بود از نگهبان خواست که یکی از روزهای هفته زمانی را مشخص کند که در جلسه ای با حضور افراد و مالکین ساختمان از زحمات وی قدردانی شود. نگهبان امروز و فردا کرده و یکسره می‌گفت کار مهمی نکرده‌ام و از تعیین وقت سرباز می‌زد. (موتابی، فتی،۱۳۹۰)

     

    ۲-۴۰- نتیجه گیری شتابزده

     

    بی آنکه زمینه محکمی وجود داشته باشد شتابزده نتیجه‌گیری می‌کنید. ذهن خوانی: بدون بررسی کافی نتیجه می‌گیرید که کسی در مورد شما منفی فکر می‌کند. پیشگویی: پیش بینی می‌کنید که اوضاع بر خلاف میل شما در جریان خواهد بود. بدون هر گونه بررسی می‌گویید. «آبرویم خواهد رفت، از عهده انجام این کار برنخواهم آمد» و اگر افسرده باشید ممکن است به خود بگویید آ «هرگز بهبود نخواهم یافت».

     

    ۲-۴۱- درشت نمایی

     

    از یک سو در باره اهمیت مسائل و شدت اشتباهات خود مبالغه می‌کند و از سوی دیگر، اهمیت جنبه‌های مثبت زندگی را کمتر از آنچه هست برآورد می‌کند. به دلیل اعتماد به نفس پایین، این افراد چون خود را نسبت به دیگران دست کم می‌گیرند، در صورت انجام کاری خطا، این اشتباه خود را خیلی پررنگ تر از حد و حدود واقعی آن اشتباه می‌بیند. به طور مثال شخصی دوست قدیمی خود را می‌بیند و به او سلام می‌گوید، دوست قدیمی مانند همیشه سلام او را به گرمی جواب نمی‌دهد. او از این مسئله ناراحت می‌شود و این واقعه را برای خود فاجعه تلقی می‌کند. این درحالی است که شاید دلایل مختلفی برای سرد برخورد کردن وجود داشته باشد. از طرفی این قدر هم مهم نباشد ولی ساعت‌ها این مسئله ذهن فرد را درگیر خود می‌کند. (موتابی، فتی،۱۳۹۰)

     

    ۲-۴۲- استدلال احساسی

     

    افرادی که دارای استدلال احساسی هستند فکر می‌کنند که احساسات منفی ما لزوماً منعکس کننده واقعیت‌ها هستند. این نوع استدلال احساسی ما را از بسیاری واقعیت‌ها دور نگه می‌دارد. به طور مثال: «از سوار شدن در هواپیما وحشت دارم، چون پرواز با هواپیما بسیار خطرناک است». «یا احساس گناه می‌کنم پس باید آدم بدی باشم». یا «خشمگین هستم، پس معلوم می‌شود با من منصفانه برخورد نشده است.» یا چون احساس حقارت می‌کنم، معنایش این است که فرد درجه دومی هستم. یا احساس نومیدی می‌کنم، پس حتماً باید نومید باشم. (برنز،۱۹۸۰)

     

    ۲-۴۳- بایدها

     

    انتظار دارید که اوضاع آن طور باشد که شما می‌خواهید و انتظار دارید. همیشه این انتظار محقق نمی‌شود و یا با درصد کمتری محقق می‌شود. به طور مثال نوازنده بسیار خوبی پس از نواختن یک قطعه دشوار پیانو با خود گفت: «نباید اینهمه اشتباه می‌کردم». آنقدر تحت تأثیر این عبارت قرار گرفت که چند روز متوالی حال و روز بدی داشت. انواع و اقسام کلماتی که «باید» را به شکلی تداعی می‌کنند، همین روحیه را ایجاد می‌نمایند. آن دسته از عبارت‌های «باید» دار که بر ضد شما به کار برده می‌شوند، به احساس تقصیر و نومیدی منجر می‌گردند. اما همین باورها، اگر متوجه سایرین و یا جهان به طور کلی شود منجر به خشم و دلسردی می‌گردد نباید این قدر سمج باشد. خیلی‌ها می‌خواهند با «باید» ها و «نباید» ها به خود انگیزه بدهند. نباید آن شیرینی را بخورم. این نوع فکر اغلب بی تأثیر است زیرا «باید» ها تولید تمردد می‌کنند و اشخاص تشویق می‌شوند که درست برعکس آن را انجام دهند.

     

    ۲-۴۴- برچسب زدن

     

    برچسب زدن شکل حاد تفکر همه یا هیچ چیز است. به جای اینکه بگویید «اشتباه کردم». به خود برچسب منفی می‌زنید: «من بازنده هستم». گاه هم اشخاص به خود برچسب «احمق» یا «شکست خورده» و غیره می‌زنند. برچسب زدن غیر منطقی است، زیرا شما با کاری که می‌کنید، تفاوت دارید. انسان وجود خارجی دارد اما بازنده و احمق به این شکل وجود ندارد. این برچسب‌ها تجربه‌های بی فایده ای هستند که منجر به خشم، اضطراب، دلسردی و کمی عزت نفس می‌شوند. گاه برچسب متوجه دیگران است. وقتی کسی در مخالفت با نظرات شما حرفی می‌زند ممکن است او را متکبر بنامید. بعد احساس می‌کنید مشکل به جای رفتار یا اندیشه بر سرشخصیت یا جوهر و ذات او است. در نتیجه او را به کلی بد قلمداد می‌کنید و در این شرایط فضای مناسبی برای ارتباط سازنده ایجاد نمی‌شود. (برنز،۱۹۸۰)

     

    ۲-۴۵- شخصی سازی و سرزنش

     

    در این خطا، فرد خود را بی جهت مسئول حادثه ای قلمداد می‌کند که به هیچ وجه امکان کنترل آن را نداشته است. وقتی زنی از آموزگار پسرش شنید که او در مدرسه خوب درس نمی‌خواند با خود گفت این نشان می‌دهد که من مادر بدی هستم و چه بهتر که این مادر علل واقعی درس نخواندن فرزندش را می‌جست تا او را کمک کند. شخصی سازی منجر به احساس گناه، خجالت و ناشایسته بودن می‌شود. بعضی‌ها هم عکس این کار را می‌کنند و سایرین و یا شرایط را علت مسائل خود تلقی می‌کنند و توجه ندارند که ممکن است خود در ایجاد گرفتاری سهمی داشته باشند علت زندگی زناشویی بد من این است که همسرم منطقی نیست. سرزنش به خاطر ایجاد رنجش اغلب مؤثر واقع نمی‌شود. (برنز،۱۹۸۰).

     

    [۱].Automatic thoughts

     

    [۲].Beck & Rush

     

    [۳].Negative Automatic Thought

     

    [۴].Cognitive Triad

     

    [۵]. Craighead

     

    [۶].cognitive distortions

    موضوعات: بدون موضوع
    [شنبه 1399-09-15] [ 08:29:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      منابع پایان نامه روانشناسی و مقاله در مورد تعریف و اهمیت مهارت های زندگی ...

    سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۴ مهارت زندگی را این گونه تعریف می کند : مهارت های زندگی یعنی توانایی لازم برای رفتار مثبت و سازگارانه که به فرد توان رویارویی موثر با چالش های زندگی روزانه را می دهد ( طارمیان ، ۱۳۷۸) .

     

     

    طبق نظر بروکز[۱] (۱۹۸۴) ، مهارت های زندگی رفتارهای آموخته شده و اکتسابی هستند که برای زندگی اثر بخش که شامل آگاهی و ایجاد شرایط لازم جهت رشد چنین رفتارهایی می باشد ، ضروری اند ( گینتر ، ۱۹۹۹).

     

    اگر چه دو اصطلاح مهارت های زندگی و مهارت های اجتماعی هر دو بر اهمیت مهارت های رشدی اساسی زندگی تاکید دارند . اما بین آنها تمایز عمده وجود دارد . مهارت های اجتماعی زیر مجموعه مهارت های زندگی است و شامل عملکرد بین فردی می باشد که از دو بخش درون فردی و بین فردی تشکیل شده است . از جمله این مهارت های اجتماعی ، مهارت جرات ورزی و حل مساله می باشند . عده ای دیگر مهارت های اجتماعی را بر حسب اصلاحات رفتاری قابل مشاهده مانند تماس چشمی و ارتباطات کلامی و غیر کلامی مطرح می کنند (داردن و گازدا[۲] ، ۱۹۹۶) .

     

    ۲-۲-۲ اهمیت مهارت های زندگی از لحاظ سلامت روانی

     

    رشد انسان در زمینه های روانی ، اجتماعی ، جسمانی ، جنسی ، شغلی ، اخلاقی و عاطفی صورت می گیرد . هر یک از این زمینه ها نیازمند مهارت و توانایی می باشد . در واقع می توان گفت که تکامل مراحل رشدی وابسته به مهارت و برتری در مهارت زندگی است زمانی که افراد مهارت های زندگی اساسی را کسب نمایند در عملکرد بهینه خود پیشرفت کنند آموزش مهارتها نقش اساسی را در بهداشت روانی ایفا می کند و زمانی که در یک مقطع رشدی مناسب ارائه شود نقش برجسته ای خواهد داشت . به طور یقین می توان گفت که بسیاری از نوروزها و سایکوزها ناشی از نقص در رشد مهارت های اساسی زندگی است . در واقع آموزش مهارت زندگی نقش درمانی دارد ( گینتر ، ۱۹۹۹).

     

    آموزش مهارت های زندگی ،‌در برنامه های گوناگونی موثر و مفید بوده است، از جمله :          برنامه های پیشگیری از سوء مصرف مواد (بوتوین، ۱۹۸۴؛ پنتز[۳]، ۱۹۸۳) بارداری نوجوانان (زابین[۴] ۱۹۸۶؛ شینکه ، ۱۹۸۶) ، ارتقای هوش (گونزالس[۵] ۱۹۹۰) ، پیشگیری از بی بند و باری جنسی (الویس [۶]، ۱۹۹۰) ، پیشگیری از ایدز(سازمان بهداشت جهانی ، ۱۹۹۴، انجمن کتاب مقدس ) آموزش صلح (پراتزمن [۷] ۱۹۹۸) و ارتقای اعتمادبه نفس و عزت نفس (تاکد، ۱۹۹۰) . بنابر این اهمیت و ارزش آموزش مهارت های زندگی با اهداف گوناگون پیشگرانه و افزایش سطح سلامت ،‌نمایان می گردد. در تحقیقی از (ترزا[۸] ۱۹۹۵) ، افزایش مهارتهای زندگی در پیشگیری از خودکشی موثر نشان داده شد. همچنین (کیم[۹]۱۹۹۴) ، دریافت که آموزش مهارت های زندگی بر کودکان دارای  ناتوانی های یادگیری موثر است (  به نقل ازسازمان بهداشت جهانی، ترجمه نوری قاسم آبادی و محمد خانی ، ۱۳۷۷).

     

    برخی مطالعات نشان می دهد که نوجوانان بزهکار در مقایسه با جوانان غیر بزهکار، نقص های مهارتی بیشتری را نشان می دهند .از دیر باز این موضوع روشن شده است که بزهکاری ناشی از نقص در رشد مهارتهای زندگی است. بدین معنی که مهارت های لازم جهت زندگی موثر هنوز رشد نیافته است. نقص در رشد کامل مهارت های زندگی در یک یابیش از یک جنبه رشد انسان می تواند در نتیجه عوامل مختلفی اتفاق افتد از جمله ناشی از مشکلات یادگیری (مانند ناتوانی های یادگیری، اختلال کمبود توجه) و یا محیط های یادگیری مشکل زا (مانند فقدان الگوهای مناسب) بر اساس این تبیین مداخلاتی جهت قوت بخشیدن به مهارت های موجود که موجب پیشگیری از بزهکاری های آینده می شوند،‌تعیین می گردند. مراحل مداخله از طریق آموزش، تمرین مهارت ها، پسخوراند مربوط به انجام مهارت و اجرای طرح مداخله ای می باشد ( داردن و گازدا، ۱۹۹۶).

     

    پژوهش های متعدد نشان داده است که مهارت های زندگی در زمینه های زیر اثر گذاشته است :

     

    الف- افزایش سلامت روانی وجسمانی :

     

    ۱-تقویت اعتماد به نفس و احترام به خود (خود ارزشمندی )

     

    ۲-مقابله با فشارهای اجتماعی و روانی

     

    ۳-کمک به تقویت و ارتباطات بین فردی دوستانه

     

    ۴-افزایش سطح رفتارهای سالم و مفید اجتماعی

     

    ب- پیشگیری از مشکلات روانی ، رفتاری و اجتماعی :

     

    ۱- کاهش مصرف سیگار و سوء مصرف مواد مخدر

     

    ۲- کاهش اضطراب و افسردگی

     

    ۳- کاهش آزار جسمانی دانش آموزان در محیط مدرسه و خانه

     

    ۴- کاهش تمایلات و افکار خودکشی

     

    ۵- کاهش افت تحصیلی (طارمیان ، ۱۳۷۸) .

     

    یکی از مولفه های اساسی آموزش مهارت های زندگی ، بحث های گروهی است . بحث های گروهی موجب می شود که دانش آموزان استعدادها و توانایی های فردی خود را کشف کنند در ضمن از طریق مشکل گشایی گروهی راه حل هایی را برای مشکلات زندگی روزمره تجربه          می کنند . حتی در این روش دانش آموزان احساس می کنند که مورد پذیرش همسالانشان هستند . از جمله تاثیرات مثبت دیگر گروهی افزایش توانایی خود رهبری ، خود کنترلی ، توانایی تصمیم گیری ، خوداثر بخشی ، منبع کنترل درونی و شایستگی های رفتاری اجتماعی دانش آموزان            می باشد( میلرو نان[۱۰] ، ۲۰۰۱) .

     

    در مطالعه ای نیز که توسط کلینگمن (۱۹۹۸) انجام گرفت اهمیت مهارت های زندگی در             زمینه هایی مانند برقراری ارتباط صمیمانه ، مسائل تحصیلی و شغلی ، رفتارهای خود تخریبی ، چاقی ، زندگی اجتماعی و بهداشت ، توسط نوجوانان دانش آموز ، اثر بخش تلقی گردید . در واقع این موارد ، نگرانی های آنان بود که امید داشتند از طریق آموزش مهارت های زندگی کمبودها و نقص ها جبران شوند و به پیشرفت نائل شوند.

     

     

    آموزش مهارت های زندگی فرد را قادر می سازد تا دانش ها ، ارزش ها و نگرش ها را به توانایی های بالفعل تبدیل کند . مهارت های زندگی توانایی هایی است که فرد را قادر می سازد ، انگیزه و رفتار سالم داشته باشد و فرصت و میدان انجام چنین رفتارهایی را نیز ایجاد نماید . آموختن و به کارگیری مهارت های زندگی ، بر احساس فرد از خود و دیگران ، به اندازه ادراک دیگران از وی اثر می گذارد . مهارت های زندگی بر ادارک فرد از کفایت خود و اعتماد به نفس و عزت نفس اثر دارد .

     

    و بنابراین نقش مهمی در سلامت روان دارد . همراه با افزایش سطح بهداشت روان ، انگیزه فرد در مراقبت از خود و دیگران ، پیشگیری از بیماریهای روانی ، پیشگیری از مشکلات بهداشتی و مشکلات رفتاری افزایش می یابد (سازمان بهداشت جهانی ، ترجمه نوری قاسم آبادی و محمد خانی ، ۱۳۷۷) .

     

    جدول (۲-۱) نقش برنامه مهارت های زندگی را در پیشگیری اولیه نشان می دهد .

     

     

     

     

     

     

     

    یادگیری و دانش

     

     

     

     

     

    یادگیری و تمرین مهارتهای زندگی

     

     

     

     

     

    پیشگیری از مشکلات بهداشتی ، روانی جامعه

     

     

     

     

     

    رفتارهای مثبت و سالم

     

     

     

     

     

    تقویت ها یا تغییرهای نگرشی ، ارزشی و رفتاری

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    شکل(۲-۱): اثرات اجرای برنامه آموزش مهارت های زندگی را بر روی فرد و جامعه نشان می دهد .

     

     

     

     

     

     

     

    – ایجاد دانش

     

     

    – تغییر نگرش

     

    – بهبود سطح بهداشت روان

     

    – تمایلات رفتاری مثبت

     

    – بهبود توانایی های روانی – اجتماعی

     

     

     

     

     

    آثار کوتاه مدت 

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    – بهبود فضای کلاسی

     

     

    – بهبود رفتارهای مدرسه

     

    – بهبود روابط بین شاگردان و بهبود روابط شاگرد و معلمان

     

    – بهبود عملکرد تحصیلی

     

    – بهبود حضور در مدرسه

     

    – ایجاد تغییرات معنی دار در رفتار سلامت و رفتارهای اجتماعی

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    آثار میان مدت

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    – ایجاد تغییرات معنی دار در رفتار سلامت و رفتارهای اجتماعی

     

     

    – بهبود روابط بین شاگردان و بهبود روابط شاگردان و معلمان

     

    – نگهداری و تغییرات ایجاد شده در طی زمان

     

    (طارمیان و همکاران ، ۱۳۷۸)

     

     

     

    آثار بلند مدت

     

     

     

     

     

    [۱] – Brooks

     

    [۲] – Darden & Gazda

     

    ۱-Pentz

     

    ۲-Zubin

     

    ۳-Gonzalez

     

    ۴-Olweus

     

    ۵-Prutzman

     

    ۶-Thereza

     

    ۷-Kim

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:28:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دانلود مهارت های حل مساله / تصمیم گیری ...

    این نوع از مهارت های زندگی شامل مهارتهای لازم برای شناسایی مشکل، جستجوی اطلاعات،  ارائه راه حل هایی در مورد مشکل ، ارزیابی و تحلیل از آنها ، اجرای راه حل نهایی ، تعیین هدف ، مدیریت زمان ، تفکر انتقادی و حل تعارض می باشد  (کادیش و همکاران ، ۲۰۰۱ ،به نقل از محمد خانی،۱۳۸۰).

     

    پایان نامه ها

     

    حل مساله سطح عمده ای از مهارت شناختی است و تفکری است که از مجموعه نگرش ها ، رفتارها و مهارت هایی که می تواند آموخته شود ، تشکیل می شود این بعد از مهارت های زندگی شامل دو فرایند حل مساله می باشد .فرایند خودکار یا اتوماتیک و فرایند ارزیابی کننده. فرایند خودکار مربوط به روش می شود که افراد مسائل خودشان را از طریق راهبردهای تجربه شده در گذشته حل می کنند . فرایند ارزیابی کننده ، رسمی تر و شکل یافته تر است و شامل شناسایی مشکل ، ارائه راه حل ها ، ارزیابی راه حل ها ، انتخاب ها و تعیین پیامدهای آنها و در نهایت انتخاب یک روش مناسب به وسیله فرمول بندی یک طرح یا برنامه جهت حل مشکل می باشد            ( پیکلسیمر و هوپر ، ۱۹۹۸به نقل از علیمردانی،۱۳۸۴).

     

    انتخاب های تحصیلی و شغلی دو نمونه از تصمیماتی هستند که به توانایی در این بعد از مهارت های زندگی مربوط می شوند . گازدا مطرح نمود که این بعد از مهارت های زندگی مراحلی دارد که این مراحل عبارتند از جهت گیری کلی ، تعریف مسئله یا مشکل، ارائه راه حل، ارزیابی راه حل ها ، و تصمیم گیری. به نظر وی اگر چه اصطلاح حل مسئله و تصمیم گیری همراه با هم یک بعد از مهارت های زندگی را تشکیل می دهد اما بین آنها تمایز وجود دارد . اصطلاح حل مسئله در مورد اموری که دارای یک راه حل مناسب و مشخص هستند به کار می رود . اما اصطلاح تصمیم گیری بیشتر در مورد موقعیت هایی به کار می رود که با موضوعات و مسائلی که راه حل مشخص و مناسب ندارند ، سرو کار دارند ( داردن و گازدا ، ۱۹۹۶) .

     

     

     

     

     

    ۲-۳-۳ مهارت های مربوط به سلامت جسمانی / حفظ سلامتی

     

    این نوع از مهارت های زندگی شامل مهارت هایی هستند که مربوط به رشد حرکتی و تعادل ، حفظ تغذیه مناسب ، کنترل وزن ، سلامت جسمانی ، ورزش جنبه های فیزیولوژیکی جنسی ، کنترل استرس و انتخاب فعالیت های تفریحی می شود( کادیش و همکاران ، ۲۰۰۱به نقل از محمد خانی،۱۳۸۰).

     

    سلامت جسمانی بسیار نزدیک و وابسته به سلامت روانی است . عوامل چند گانه ای هم روی جنبه های جسمانی و هم در جنبه ی روانی تاثیر می گذارد از جمله جذابیت جسمانی ، تناسب کلی بدن ، وزن بدن خود پنداره یا تصور از خود ، عزت نفس ،منزلت اجتماعی و تعامل با دیگران.  تاکروپیج (۱۹۹۴) ، طی مطالعه ای آشکار کردند که افرادی که عزت نفس بالاتری دارند،اغلب نیازهای اجتماعی آنان تحقق یافته است و کمتر احساس استرس می کنند . همه این جنبه هایی که تجربه می کنند یک راه موثری برای حفظ تندرستی هستند ( پیکلسیمر و هوپر ، ۱۹۹۸به نقل از علیمردانی،۱۳۸۰).

     

    اصول متنوعی برای رشد سبک زندگی توسط گازدا ( ۱۹۸۷) ،فرض شده است . از جمله این اصل که یک سبک سالم زندگی به جای اینکه به عنوان سبک هدف مورد نظر قرار گیرد باید به عنوان یک فرایند در نظر گرفته شود . به علاوه آنها پنج هدف را برای این بعد از مهارت های زندگی (سلامت جسمانی / حفظ سلامتی ) مشخص کرده اند .

     

     

      • احساس خوب داشتن و شور وشوق و علاقه برای زندگی

     

      • سلامت جسمانی داشتن

     

      • مصون ماندن از بیماریهای واگیردار و مسری

     

      • مصون ماندن از خشونت و تصادفات

     

    • به حداقل رساندن وقوع و شدت بیماریهای جسمانی و مزمن

     

    ۲-۳-۴ مهارت های رشد هویت / هدف در زندگی

     

    این نوع از مهارت های زندگی شامل مهارت های لازم جهت افزایش رشد هویت فردی و شناخت عاطفی هیجانی از جمله خودکنترلی ، حفظ دیدگاه مثبت نسبت به خود ، سازگاری با محیط ، تعیین ارزشها ، رشد نقش جنسیتی و اتخاذ تصمیمات اخلاقی می باشد (کادیش ، گلاسر ، کالهون و گینتر ، ۲۰۰۱به نقل از محمد خانی،۱۳۸۰).

     

    نوجوانان در این سن با هویت اجتماعی ، جنسیتی ، تحصیلی و شغلی خویش مواجه می شوند . میوز [۱](۱۹۹۳) ، دریافت که رشد و حمایت اجتماعی توسط دوستان در موقعیت تحصیلی ، رشد هویت شغلی را بر می انگیزد . وی همچنین دریافت که والدین بیشتر در مورد موضوعات مرتبط با تحصیل و شغل و حرفه تاثیر گذارند ، در حالی که همسالان بیشتر در موضوعات مربوط به اوقات فراغت تاثیر گذارند . دانش آموزانی که در مدرسه عملکرد خوبی دارند ، احساس قویتری از هویت شغلی خویش دارند که منجر به احساس امنیت و اطمینان بیشتری می شود . از آنجایی که انتخاب ها و تصمیمات شغلی و تحصیلی از مهم ترین نیازهای رشدی نوجوانان است به همین جهت مهارت های زندگی در تمامی ابعاد باید به حد مطلوب خود برسد . تمام تحقیقات در این زمینه نشان دهنده تاثیر متقابل این ابعاد بر یکدیگر است . به طوری که رشد یکی از جنبه های مهارت های زندگی بر تمامی جنبه های دیگر موثر است  ( پیکلسیمر و هوپر ، ۱۹۹۸به نقل از علیمردانی،۱۳۸۴).

     

    آموزش مهارت های زندگی که توسط « بوتوین و تورتو » بر روی جمعیت عادی اعتباریابی شده است ، مبتنی بر رویکرد تاثیرات اجتماعی ( نفوذ و فشار اجتماعی ) و تئوری یادگیری اجتماعی است و مدلی در زمینه پیشگیری می باشد .

     

    « بوتوین » و همکارانش چندین مطالعه در رابطه با نتایج برنامه آموزش مهارت های زندگی انجام داده اندو به نتایج مثبتی در این زمینه دست یافته اند (کرس و الیاس ، ۱۹۹۳) .

     

    به اعتقاد شینکه ( ۱۹۸۴) ، نوجوانی زمان کسب مهارت های بزرگسالی و رفتارهای خطر – جویانه است و به جای اینکه نوجوانان این مهارت ها را به صورت تصادفی و آزمایش و خطا بیاموزند بهتر است ، آنها را به صورت رسمی و منظم به آنان آموخت . در این روش سعی بر این است تا نوجوانان مهارت های کفایت شخصی و اجتماعی را بیاموزد تا بتوانند با مشکلات روبرو شوند ، آنها را پیش بینی و کنترل کنند و سلامتی روانی ، جسمانی و اجتماعی خود را افزایش دهند .           ( آقاجانی ، ۱۳۸۱) .

     

    طبق نظر بوتوین و کانتور ( ۲۰۰۰) اجزاء مهارت های زندگی شامل مهارت های خود مدیریتی و مهارت های اجتماعی می باشد . مهارت های خود مدیریتی فردی شامل توانایی تصمیم گیری و حل مساله ، آگاهی از تاثیرات اجتماعی و مقاومت در برابر آن ، مقابله با اضطراب ، خشم و ناکامی، تعیین هدف ، خود رهبری و خود تقویت دهی می باشد . مهارت های اجتماعی نیز بخشی از مهارت های زندگی است که شامل برقراری ارتباط اجتماعی ، مهارت های جرات مندی کلامی و غیر کلامی ، احترام گذاشتن و افزایش شایستگی اجتماعی با دانش آموزان می باشد (طارمیان ، ۱۳۷۸) .

     

     

    مهارت های زندگی باید در تمامی ابعاد به حد مطلوب خود برسد . تمام تحقیقات در این زمینه نشان می دهند تاثیر متقابل این ا بعاد بر یکدیگر است به طوری که رشد یکی از جنبه های مهارت های زندگی بر تمامی جنبه های دیگر موثر است ( پیکلسیمر و هوپر ، ۱۹۹۸) .

     

    نلسون – جونز ( ۱۹۹۲) در کتاب درمان ، مشاوره و مسئولیت پذیری فردی ، مهارت های زندگی را در چهار بعد سلامت روانی طبقه بندی کرده است که عبارتند از :

     

    ۱-مسئولیت پذیری ، ۲- واقع گرایی ، ۳- وابستگی و ارتباط مناسب ، ۴- فعالیت ارزشمند مفید و رضایت بخش .

     

    در طبقه بندی دیگری ، توسط نلسون – جونز (۱۹۹۲) ، مهارت های تفکر ، مهارت های عملی و مهارت های مربوط به احساسات متمایز شده اند .

     

    الف- مهارت های تفکر شامل موارد ذیل می باشند :

     

     

      • برخورداری از یک ادراک منطقی و واقع بینانه

     

      • مسئولیت پذیری تصمیمات فردی

     

      • مقایسه با مکالمه منفی با خویش

     

      • انتخاب قوانین فردی واقعی و منطقی

     

      • ادراک صحیح و درست از مسائل

     

      • اسنادهای صحیح و مناسب

     

      • پیش بینی احتمالات و نتایج به طور منطقی

     

      • تعیین اهداف فردی

     

    • تمرین مهارت های تصمیم گیری

     

    ۱۰- مهارت کنترل مشکلات

     

    ب- مهارت های عملی شامل موارد ذیل می باشند :

     

    ۱- مهارت های ارتباطی : شامل برقراری ارتباط ا ولیه ( آغاز گر ارتباط بودن ) ، مکالمه ، گوش دادن فعال ، توجه نشان دادن ، بیان احساسات خود ، کنترل خشم و تعارض .

     

    ۲- مهارت های فرزند پروری : شامل تربیت اخلاقی و اجتماعی فرزندان

     

    ۳ – مهارت های مطالعه و تحصیل : شامل مدیریت زمان به طور موثر ، شیوه صحیح نوشتن مقالات ، کنترل اضطراب امتحان ، شرکت در بحث های گروهی و صحبت کردن در جمع .

     

    ۴- مهارت های کاری : شامل جستجوی کار ، مدیریت و نظارت ، کار به صورت گروهی ، مذاکره کردن ، کنترل موقعیت ها ، بدست آوردن اکثر موقعیت های کاری و ارائه و دریافت پسخوراند .

     

    ۵- مهارت های تفریحی : شامل جستجوی تفریحات ارضاء کننده و رضایت بخش ، تمایل به کسب مهارت در زمینه فعالیت های ویژه ، داشتن توانایی برای آرامش منفعلانه و دست یافتن به سر گرمی های شادی بخش و مناسب .

     

    ۶- مهارت های بهداشتی : شامل رعایت اعتدال در تغذیه ، اجتناب از سیگار کشیدن ، نوشیدن الکل و سایر مواد اعتیاد آور ، حفظ تناسب جسمانی ، کنترل استرس و رعایت تعادل مناسب بین کار ، روابط خانوادگی و اجتماعی و فعالیت های تفریحی .

     

    ۷- مهارت های مشترک اجتماعی : شامل همسایه خوب بودن ، شرکت در فعالیت های اجتماعی و فعالیت جهت تغییرات اجتماعی دلخواه و مناسب .

     

    ج- مهارت های مربوط به احساسات :شامل : آگاهی از اهمیت احساسات ، توجه به خواسته ها و آرزوها ، احساس همدلی درونی ، اگاهی از احساسات بدنی ، توانایی تجربه ، احساس لذت ، عشق و محبت ، آگاهی کامل داشتن از محدودیت ها (مانند مرگ  ) ، آرامش سازی و کنترل اضطراب و استرس ، احساس پذیرش خود و خود اثر بخشی ( به نقل از آقاجانی ، ۱۳۸۱) .

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    جدول (۲-۲)خلاصه برنامه ی آموزش مهارت های زندگی به منظور افزایش سلامت روان و عزت نفس کودکان

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    موضوع هدف و محتوای آموزشی نتایج

     

     

     

     

     

     

     

    خودآگاهی

    – کمک به دانش آموز برای شناخت توانایی و کاستی های خود به صورت انتزاعی و خلاق

     

     

    – تمرین پر کردن برگه ی اهمیت آشنایی با خصوصیات فرد

     

    – بحث گروهی در خصوص ضعف خودآگاهی در ایجاد آسیب های روانی – اجتماعی

     

    – بررسی رابطه ی بین احساسات وآسیب های روانی – اجتماعی افراد

    توانایی تجسم بصری علایق و استعدادها و شناخت فرد

     

     

     

     

     

    هم دلی

    – کمک به دانش آموز برای پی بردن به اهمیت ابراز وجود به خصوص در موقعیت های دشوار

     

     

    – بحث در مورد دلایل شایع عدم هم دلی بین افراد و لیست کردن آنها

     

    – هر یک از گروه ها یکی از موقعیت های هم دلی را انتخاب نموده و به ایفای نقش پرداختند.

    ایجاد توانایی برای پذیرش و احترام به دیگران ، درک بهتر روابط اجتماعی ، جلب حمایت دیگران

     

     

     

     

     

     

     

    تصمیم گیری

    – کمک به فراگیران برای اندیشیدن در مورد آینده و نتایج برخی تصمیمات از طریق سوال کردن

     

     

    – تصمیم گیری در مورد مسائل زندگی خود

     

    – یادگیری یک الگو برای تصمیم گیری

     

    – پیش بینی عواقب برخی تصمیمات و نحوه ی تاثیر آن بر زندگی

    توانایی تصمیم گیری در موردمسائل زندگی

     

     

    انتخاب رشته تحصیلی و شغل آینده

     

     

     

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:27:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پایان نامه مبانی نظری برنامه آموزش مهارت های زندگی ...

    پایه مطالبی که در آموزش مهارت های زندگی به کار برده می شود ، اطلاعاتی است که از نحوه یادگیری کودکان و نوجوانان از طریق مشاهده رفتار دیگران و پیامدهای آن بدست می آید و در واقع مبتنی بر نظریه یادگیری اجتماعی بندورا ( ۱۹۷۷) ، می باشد . در نظریه یادگیری اجتماعی بندورا ، یادگیری فرایندی فعال و مبتنی بر تجربه است و به همین جهت کودکان در جریان یادگیری و آموزش ، فعالان به امر یادگیری مهارت های زندگی ، می پردازند . بنابراین در این آموزش از روش هایی که شرکت فعالانه کودکان و نوجوانان را در امر تسهیل می بخشد ، استفاده می شود . این شیوه شامل تشکیل گروه های کوچک یا گروه های دو تایی ، با روش  بارش فکری ، ایفای نقش و بحث و مناظره می باشد ( سازمان بهداشت جهانی ، ترجمه نوری ، قاسم آبادی و محمدخانی ، ۱۳۷۷) .

     

     

    در تئوری یادگیری شناختی نوین که مبتنی بر مدل عملکرد سالم روانی انسان است سه اصل مطرح می شود : فرض یا اصل اول بر این است که کودک زندگی خود را با یک توانایی ذاتی جهت عملکرد روانی سالم آغاز می کند . این توانایی ذاتی شامل تمایل به یادگیری و انگیزش جهت رشد و شکوفایی توانایی های بالقوه در جهت سبک زندگی اجتماعی سالم می باشد . بنابراین در این دیدگاه عزت نفس فطری است و نیازی به یادگیری و رشد و افزایش ندارد . فرضیه یا اصل دوم این تئوری آن است که بزهکاری و دیگر رفتارهای انحرافی از طریق یادگیری حاصل می شوند . کودک و نوجوان در شرایطی است که اگر هر عاملی را که متفاوت و یا در تعارض با الگوی او باشد ، دریافت نماید ، دچار احساس نا امنی مانند خشم ، اضطراب و افسردگی خواهد شد . بنابراین هر زمان که الگوی کودک و نوجوان دچار دگرگونی شود یا مورد تهدید قرار گیرد ، او به طور ناخودآگاه احساس نا امنی خواهد نمود ، و این احساسات بعدها به صورت رفتارهای انحرافی مانند بزهکاری ، سوء مصرف مواد مخدر و شکست تحصیلی نمایان خواهد شد . بنابراین اگر کودکان و نوجوانان یک سیستم شناختی نا آشنا را به طرح شناختی اولیه خویش ضمیمه نکنند ، در آن صورت توانایی ذاتی و فطری آنان جهت عملکرد سالم طبیعی و رفتار تکامل یافته ، عزت نفس و سلامت عاطفی تکامل خواهد یافت . اصل سوم آن است که هر توانایی ذاتی کودک برای سلامتی و عملکرد روانی تکامل یافته می تواند در جهت رفتارهای بزهکارانه و خود تخریبی بر انگیخته شود . بنابراین اگر شرایط اصلی موجود باشد ، کودکان و نوجوانان می توانند توانایی تفکر خویش را به کار اندازند و از این طریق عملکرد روانی سالم و طبیعی خویش را به دست آورند . بنابراین طبق مدل تئوری یادگیری شناختی نوین ، نوجوانان خطر آفرین سطوح بالاتری از احساس ناامنی آموخته شده دارند و از طرفی آن ها می توانند به چهار چوب های شناختی که نا امنی کمتری را تحریک می کنند ، دست یابند . به نظر میلز( ۱۹۸۷) ، تحقیقات اخیر در مورد جوانان خطر آفرین بر پایه تئوری یادگیری شناختی نوین می باشد .طبق نظر محققان ، جوانان خطر آفرین شرایط موجود را بیشتر از طریق استفاده از یک سیستم تفکر شناختی موجود که به طور خودکار برنامه ریزی می شود و بر اساس یادگیری شناختی نوین بر اساس مطالعات و تحقیقات برنامه های پیشگیرانه می باشد .

     

    لانگ و شرر[۱]،‌در تحقیقی دریافتند که منبع کنترل مجرمانی که تحت آموزش مهارت های زندگی و بحث گروهی بودند به طور معناداری از منبع کنترل بیرونی به درونی تغییر یافت.

     

     

     

    رویکرد مداخله ای مهارت های اجتماعی در مورد کودکان و نوجوانان کاربرد دارد. این رویکرد مربوط به کارهای لازاروس[۲](۱۹۷۱) و گلداشتاین [۳](۱۹۷۳) می شود(ناصری،۱۳۸۴). زمینه تحقیقات در آموزش مهارت های اجتماعی بر اساس رویکرد رفتارگرایی می باشد . تحقیقات مختلف ارتباط بین رفتار پرخاشگرانه و مهارت های اجتماعی ضعیف را گزارش کرده اند. در ضمن تحقیقات نشان می دهد که بین مهارت های اجتماعی ضعیف و پیشرفت تحصیلی ضعیف و زیر متوسط ارتباط وجود دارد. به علاوه نقص های مهارت های اجتماعی در کودکان پیش بینی کننده قوی در مورد مشکلات سلامت روانی در آینده از قبیل بزهکاری، رفتارهای ضد اجتماعی و خشونت آمیز، سوء مصرف مواد مخدر و الکل و افت تحصیلی هستند . آموزش مهارت های اجتماعی موجب پیشرفت تحصیلی، تعامل مناسب با همسالان و بهبود عزت نفس می شوند و همچنین توانایی آنها را در روابط مسالمت آمیز با افراد معنادار در زندگی (والدین ، معلمین و اعضای دیگر خانواده ) بهبود می بخشد.

     

    عزت بدنی به بخش عاطفی تصور یا احساسات شخص در مورد بدن خودش برمی گردد(فرانزو و شیلدز[۴]، ۱۹۸۴ ، به نقل از هنری کوییز و کالهون [۵]،۱۹۹۹). عزت بدنی پایین با آسیب پذیری نسبت به افسردگی ، اضطراب ، عزت نفس پایین و اختلالات خوردن ارتباط دارد (هنری کوییز و کالهون، ۱۹۹۹،به نقل از شریفی،۱۳۷۲).

     

    میلز ( ۱۹۸۷) ، معتقد است که جوانان خطر آفرینی که در برنامه های پیشگیرانه شرکت نموده اند سطوح بالاتری از عملکرد روانی سالم نشان دادند و در انواع روابط مثبت ، سالم و سازنده با بزرگسالان ، معلمان و همسالان درگیر شدند . همچنین در نگرش های مثبت ، توانایی حل مسئله

     

    منطقی – عقلانی ، رفتار اجتماعی ، انگیزش در دستیابی به اهداف تحصیلی و سبک زندگی بهنجار و سالم بهبودی نشان دادند . بنابراین طبق این تئوری هدف پیشگیری اولیه ، ایجاد شرایطی است که عامل ایجاد کننده اسناد نا ایمنی را به حداقل رساند و در ضمن بر محیط امن مثبت و سازنده و بدون تهدید اتکاء نماید تا بهداشت روانی طبیعی کودکان و نوجوانان به طور مناسب تامین گردد . در تایید این مطلب از یکی از برنامه های مداخله ای طبق مدل یادگیری شناختی نوین در سال ۱۹۸۷ نتایج مثبتی حاصل شد ، به طوری که میزان فرار از مدرسه به صفر رسید . میزان شکست تحصیلی در دبیرستان به حداقل رسید و بهبود کلی در دانش آموزان خطر آفرین دبیرستانی بدست آمد . همچنین بهبود معناداری در عزت نفس و سلامتی روانی آن ها ایجاد شد . حتی والدین آنها نیز در عزت نفس و سلامت روانی خود بهبود معنا داری نشان دادند و در نهایت میزان سوء مصرف مواد مخدر و کودک آزاری و غفلت از کودکان کاهش یافت .پیشگیری از مشکلات آینده  آنها راآماده می سازد و به این ترتیب موجب می شود که آن ها بتوانند سلامت جسمانی و روانی خودشان را بهبود بخشند (یاد آوری ،۱۳۸۳).

     

     

    به عقیده مورای ( ۱۹۹۸) ، هدف برنامه های ترویجی بهداشت روانی کمک به رشد و حفط توانایی های روانی افراد در مقابله با مشکلات زندگی است . از همین رو برنامه های آموزش مهارت زندگی می تواند هدف بهداشت روانی را به مرحله اجرا بگذارد . این گونه برنامه های جامع و چند جانبه می تواند برای گروه های سنی ۱۲ تا ۱۷ سال ارائه شود که شامل دو زیر مجموعه است :

     

    زیر مجموعه اول می تواند در جمعیت وسیعی به کار برده شود و هدفش بهبود مهارت های زندگی (افزایش بهداشت روانی ) است . زیر مجموعه دوم در موقعیت های ویژه در مورد نوجوانان در معرض خطر کاربرد دارد و هدفش کاهش عوامل احتمالی خطر زا (پیشگیری از اختلالات روانی ) می باشد (گنجی،۱۳۷۹).

     

    طرح تحقیقاتی چارلی[۶] نمونه ای از برنامه آموزش مهارت های زندگی پیرامون مصرف مواد برای دانش آموزان مقطع ابتدایی می باشد که در ایالات متحده آمریکا اجرا شده است. یک ارزیابی که اخیراً از طرح این مرکز به دست آمده است که برنامه های آموزشی پیشگیرانه از مصرف مواد در مدارس ابتدایی می تواند اثر پیشگرانه اساسی سوء مصرف مواد در آینده داشته باشد و مصونیت ایجاد کند (بارلو،‌اینانک،‌البورن و وایتنل[۷]، ۱۹۹۸به نقل ازسرخوش،۱۳۸۴).

     

    برخی از ارزیابی ها ثابت کرده اند که شرکت در کلاس های آموزش مهارت زندگی موجب ایجاد عزت نفس می شود.بر طبق یک تئور ی ، عزت نفس انگیزش را تقویت می کند، انعطاف پذیری در مقابل تغییرات را افزایش می دهد و نگرش های مثبت در جهت پیشرفت احساس خود کفایتی را تقویت می کند. در یک تحقیق نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به زنان منجر به افزایش عزت نفس و حمایت اجتماعی و احساس کفایت می شود که این امر نشان دهنده اهمیت این برنامه است. (ویچروسکی [۸] ،۲۰۰۰)

     

    برنامه های مرتبط با افزایش برنامه ها که هدفش کفایت و شایستگی تحصیلی ( از جمله بهبود مهارت ها برای کاهش اضطراب امتحان و کاهش اضطراب اجتماعی ) ، رشد استدلال شناختی

     

    ( مانند مهارت های تصمیم گیری ) و راهبردهای خود نظم دهی ( مانند کاهش افکار اضطرابی رنج آور ) است ، می تواند کفایت اجتماعی را افزایش دهد (شی یر و بوتوین ، ۱۹۹۸) .

     

    به نظر کلینگمن ( ۱۹۹۸) ، برنامه آموزش مهارت های زندگی از رویکردهای پیشگیرانه نشات

     

    می گیرد و این رویکردهای پیشگیرانه مبتنی بر روانشناسی پیشگیری اجتماعی می باشد که هدف آن آموزش و ترویج شایستگی هاست . بنابراین یکی از این مداخلات در جهت افزایش رشد روانی و سازگاری در مدرسه ، آموزش روانی می باشد . آموزش روانی منجر به این می شود که دانش آموزان به آگاهی ها و مهارت های لازم در برخورد با مشکلات زندگی واقعی مجهز شوند . با توجه به این مطالب می توان گفت که آموزش روانی و مهارت های زندگی ، پیشگیری اولیه محسوب می شوند . امروزه با توجه به رشد روز افزون بیماری ایدز، لزوم اجرای برنامه های آموزش مهارت های زندگی جهت پیشگیری از ایدز بین نوجوانان آشکار شده است. به این معنا که اگر نوجوانان بتوانند به خوبی مهارت های زندگی را یادبگیرند، در آن صورت می توانند خودشان را در مقابل ویروس HIV محافظت نمایند. بنابر این زمانی که یاد بگیرند چگونه تصمیمات خود را در مورد روابط با دیگران بیان کنند و در مورد تصمیماتشان جدی و سخت باشند و همچنین در مقابل فشار های اطرافیان جهت مصرف مواد و روابط جنسی مقاومت نمایند، از بسیاری از مشکلات پیشگیری خواهد شد

     

    به طور کلی علاوه بر شیوع مشکلاتی نظیر بزهکاری ، خشونت، رفتارهای ضد اجتماعی ، سوء مصرف مواد مخدر، شکست تحصیلی، اضطراب، افسردگی و دیگر مشکلات آسیب زننده به سلامتی نوجوانان ، حتی نوجوانانی که بهنجار نامیده می شوند نیز نوعاً دوره هایی از افسردگی ، اضطر اب ، درگیری و اختلاف با بزرگسالان و تسلیم فشار همسالان شدن را تجریه می کنند.(کلی [۹]۲۰۰۰).

     

    یک مجموعه وسیعی از ادبیات تخصصی مربوط به رویکرد مهارت های زندگی پیرامون بزهکاری نوجوانان و جود دارد. یک جنبه از مهارت های زندگی که در واقع جنبه درمانی وسیعی دارد شامل آموزش مهارت های اجتماعی می باشد. استفاده از آموزش مهارت های اجتماعی در مورد نوجوانان بزهکار بر این فرض مبتنی است که آنان در مهارت های اجتماعی خود دارای نقص هستند. کسب این مهارتها مستقیما در کاهش تعاملات مشکل زا با دیگران موثر است (کادیش و همکاران ، ۲۰۰۱).

     

    طبق نظر ریکساچ [۱۰]( ۱۹۹۶) ، برنامه های آموزش مهارت های زندگی شامل بحث های گروهی   می باشد که یک موقعیت مناسبی را جهت کسب مهارت های ارتباطی و تعامل با دیگران فراهم  می نماید . در واقع لزوم همکاری شرکت کنندگان با یکدیگر موجب افزایش توانایی و اثر بخشی افراد در رفتارهای بین فردی می شود . آموزش مهارت های زندگی یا آموزش بهداشت مبتنی بر             مهارت های مربوط به رشد توانایی های است که نسل جوان را برای برخورد موثر با نیازها و چالش های زندگی روزمره به ویژه در زمینه بهداشت جسمانی ، عاطفی و اجتماعی توانمند             می سازد .

     

    پروژه آموزش مهارت های زندگی یکی از برنامه های بهداشت روانی « سازمان بهداشت جهانی » برای کودکان و نوجوانان در مدارس می باشد . این برنامه ها که در سطوح محلی و ملی و بین المللی در جهان انجام می پذیرد ، شامل رشد و گسترش آموزش مهارت هایی در زمینه زندگی شامل مهارت های ارتباطی ، تصمیم گیری ، تفکر انتقادی ، همدلی و مقابله با استرس می باشد .آموزش مهارت های زندگی جهت پیشبرد و افزایش بهداشت روانی در مدارس طرح ریزی             می شود . این برنامه آموزشی به کودکان و نوجوانان کمک می کند تا مهارتهای مورد نیاز در برخورد با نیازها و چالش های زندگی جدید را کسب کنند . این مهارت ها ، آن ها را در مقابل استرس ها و فشارهای زندگی که ممکن است سلامتی آن ها را در معرض خطر قرار دهد ، محافظت کند . سازمان بهداشت جهانی اولین گزارش خود را از خدمات بهداشتی مربوط به مدرسه در سال ۱۹۵۰ گزارش نمود . چندین دهه بعد اولین داده های معنادار از برنامه آموزش مهارت های زندگی مطرح گردید که به اهمیت نقش مدارس در کمک به کودکان و نوجوانان در کسب مهارت های زندگی جهت تامین و افزایش سطح روانی اشاره شد ( سازمان بهداشت جهانی ، ترجمه نوری قاسم آبادی و محمدخانی ، ۱۳۷۷) .

     

    انیسکیویچ و وایسونگ [۱۱](۱۹۹۰) پژوهش کنترل شده وسیعی درباره تاثیر آموزش مهارت  های زندگی در پیشگیری از سوء مصرف مواد بر روی جمعیت ۶۷۸ نفری از دانش آموزان کلاس پنجم انجام دادند. مقایسه پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که مهارتهای مقابله ای گروه آزمایشی در مقابل گروه کنترل، افزایش چشمگیری یافت (سازمان بهداشت جهانی، ترجمه نوری قاسم آبادی و محمد خانی ، ۱۳۷۷).

     

    الیاس (۱۹۹۱)، در یک مطالعه طولی ۶ ساله در مورد پیامد های برنامه پیشگری اولیه و آموزش مهارت های زندگی نشان داد که بدنبال آموزش ، رفتارهای مناسب اجتماعی افزایش یافته و رفتارهای منفی و خود تخریبی کاهش می یابد (سازمان بهداشت جهانی ، ترجمه نوری قاسم آبادی و محمد خانی، ۱۳۷۷).

     

    پروژه رشد اجتماعی (ستیل)[۱۲] که توسط هاوکینز[۱۳] اجرا شد، و با هدف کمک به نوجوانان جهت رشد مهارت های زندگی لازم برای عملکرد موفقیت آمیز در محیط های اجتماعی از طریق درگیری فعال خانواده ، مدرسه و گروه همسالان به وجود آمد،‌به نتایج مثبتی دست یافت . نتایج مثبت این تحقیق شامل کاهش رفتار بزهکارانه ، سوء مصرف مواد مخدر ، افزایش احساس مسئولیت نوجوانان نسبت به خانواده ، مدرسه و جامعه بود. (آقاجانی، ۱۳۸۱).

     

    ۱-Long & sherer

     

    ۱-Lazarus

     

    ۲-Goldstein

     

    ۳-Franzo & Shields

     

    ۴-Henriques & Calhoun

     

    ۱-Charlie

     

    ۲-Barlow; Enock ;Elbourne & Witnell

     

    ۳-Wichroski

     

    ۱-kelley

     

    ۲-Reixach

     

    ۱-Aniskiewich & Wysong

     

    ۲-Seattle

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:27:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دانلود مقاله اهداف آموزش مهارت های زندگی : ...

    مجموعه مهارت های زندگی نه تنها به توانمند ساختن افراد در زندگی حال نمی اندیشد بلکه به توانمندی آنان جهت زندگی آینده نیز تاکید می ورزد . در ضمن متمرکز بر شکوفایی توانایی های بالقوه افراد است به طور کلی هدف از مجموعه مهارت های زندگی ، کمک به فرد جهت حرکت از توانایی ها و ضعف های مهارتی به سوی مهارت های توانمند و قوی و سازنده می باشد . چنین مهارت های زندگی ، تصمیمات متعهدانه فرد را در بر می گیرد .

     

     

    مسئولیت پذیری یا تعهد فردی یک مفهوم مثبتی است که طبق آن افراد نسبت به سلامتشان و اتخاذ تصمیمشان در مسائل زندگی خویش متعهد هستند . در واقع هدف نهایی مهارت های زندگی این است که افراد مسئولیت برتری و شایستگی فردی خویش را بپذیرد . این شایستگی فردی شامل احساس کفایت و شایستگی سطح بالا ، سلامت روانی ، خودشکوفایی و پذیرش مسئولیت فردی می باشد . در نتیجه می توان گفت مجموعه مهارت های زندگی هم اهداف پیشگیرانه دارد و هم کنترل و مدیریت مشکلات و همانند سبک رویکرد آموزش هم برای مداخلات گروهی و هم فردی مناسب است .

     

     

    به گزارش سازمان بهداشت جهانی ، هدف از آموزش مهارت های زندگی ، افزایش توانایی های روانی – اجتماعی و در نهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده با بهداشت سلامت و ارتقای سطح روانی افراد است .

     

    یکی از اهداف اصلی برنامه مهارت های زندگی ، ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان است ، مطالعات بسیاری در مورد تاثیر برنامه آموزش مهارت های زندگی در ابعاد مختلف سلامت روان انجام گرفته و نتایج نشان داده است که آموزش این مهارت ها سبب افزایش عزت نفس ، بهبود رفتارهای اجتماعی و سازگاری اجتماعی ، افزایش رضایت سیستم خانوادگی و سازگاری با خانواده ، افزایش مهارت حل مسائل شخصی و بین فردی و افزایش مهارت های مقابله ای شده است .

     

    یافته ها ، به اثرات مثبت این آموزش ها بر مهارت دانش آموزان در حل مشکلات بین فردی و مقابله با اضطراب دلالت دارند . به دنبال چنین آموزش هایی ، شرکت کنندگان قادر می شوند تا تعارض های خود را با همسالان به نحو سازنده ای حل نمایند و محبوبیت بین فردی بیشتری یابند . یافته ها همچنین تاثیر آموزش مهارت های زندگی را در پیشگیری از خودکشی و خشم و خشونت نشان داده است ( باقری ، ۱۳۸۰) .

     

    هازل[۱](۱۹۸۳) مطرح کرد که نوجوانان دارای اعمال غیر قانونی، مهارت های لازم را جهت پیشبرد اهدافشان از طریق قانونی و مجاز ندارند. به علاوه نوروزها و سایکوزها نیز ناشی از نقص در رشد مهارت های زندگی است . (داردن وگینتر،۱۹۹۶)

     

    شینکه وکیلچرست (۱۹۸۳)، بوتوین(۱۹۹۷) با مروری بر مطالعات پژوهشی که تاثیر آموزش مهارت های زندگی را مورد ارزیابی قرار می دهند ، اظهار می دارند که این گونه رویکردها            می توانند میزان سیگار کشیدن را از ۵۰ تا ۷۵ درصد کاهش دهند. در یکی از مطالعات ، بوتوین و همکارانش (۱۹۹۰) با آموزش هشت نوع مهارت زندگی از دیدگاه شناختی ـ رفتاری به ۴۴۶۶ دانش آموز دوره  راهنمایی در ۵۶مدرسه ایالت نیویورک ،‌اثر  بخشی این روش را در پیشگیری از مصرف مواد بخصوص سیگار مورد بررسی قرار دادند. مهارت های مورد نظر ایشان عبارت بودند از :

     

     

      • اطلاعاتی در مورد مصرف مواد

     

      • تصمیم گیری

     

      • تاثیر رسانه ها

     

      • رفتار خود هدایتی

     

      • مدیریت اضطراب

     

      • مهارت های ارتباطی

     

      • مهارت های اجتماعی

     

    • مهارت های جرات ورزی

     

    مدت آموزش و ارزیابی اثرات این مهارت ها سه سال به طول انجامید و در طول این سه سال ، میزان گرایش ،‌میزان مصرف  و تغییر مهارت های مورد نظر با کمک معلمین تعلیم دیده ، مورد مشاهده قرار گرفت . یافته های پژوهش فوق تایید محکمی است بر اثر بخشی رویکرد شناختی ـ رفتاری در پیشگیری از مصرف مواد در بین دانش آموزان مقطع راهنمایی . در این پژوهش نشان داده شده ، مصرف سیگار ، الکل و ماری جوانا کاهش یافته است. نکته قابل توجه در نکته مذکور این است که اثر بخشی روش های فوق در کاهش مصرف سیگار نسبت به سایر مواد بیشتر بوده است(رضایی، ۱۳۷۷).

     

     

     

    آموزش مهارت های زندگی در پیشگری از خشونت و بزهکاری نیز کارایی داشته است . در یک برنامه ی پیشگیری از خشونت به ۱۳۵ دانش آموز مهارت حل مساله آموزش داده شد. نتایج نشان داد که افراد شرکت کننده در برنامه ، در مقایسه با گروه کنترل، با مشکلات اجتماعی کمتری روبروبوده و کمتر به راه حل های خشونت آمیز متوسل شده اند و عواقب منفی بیشتری برای خشونت مطرح کرده اند(سازمان بهداشت جهانی ،‌ترجمه نوری قاسم آبادی و محمدخانی،‌۱۳۷۷).

     

    در پژوهشی که اثر آموزش مهارت های زندگی را در زمینه ی خود آگاهی بررسی نمود، نتایج نشان داد که به دنبال این آموزش دانش آموزان صداقت بیشتر، نوع دوستی بیشتر و پرخاشگری کمتری از خود نشان دادند (سازمان بهداشت جهانی ،‌ترجمه نوری قاسم آبادی و محمدخانی،‌۱۳۷۷).

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:26:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت