مهندس شروین بادامچی مدیر عامل شرکت جولا باف یکی از مشکلات کارخانه جات نساجی را فرسودگی ماشین آلات دانسته و می گوید: کارخانه باید دارای برنامه سرویس و نگهداری منظم بوده و مراقبت شود که این برنامه علاوه بر جامع بودن در عمل نیز اجرا گردد. عمدهترین مشکل در اجرای برنامه سرویس و نگهداری ماشینآلات تأمین لوازم یدکی و قطعات میباشد که متأسفانه در این رابطه کار عمدهای در کشور صورت نگرفته و کارخانجات مجبورند از ابتدای بهرهبرداری تا پایان عمر ماشینآلات، قطعات و ابزار و لوازم را از طریق کارخانه فروشنده و یا از سازندگان خارجی تأمین کنند که این امر نوعی واردات اجباری است و با توجه به تأمین ارز که خود آن نیز دارای مشکلات زیادی میباشد. به دلیل رشد سریع تکنولوژی در ماشینآلات صنعت نساجی، گاهی در زمان مراجعه به فروشنده قطعات مورد نیاز وجود ندارد و باید این قطعات توسط فروشنده ساخته شود و این امر به زمان زیادی نیاز دارد و با توجه به حجم لوازم و قطعات مورد نیاز امکان برنامه ریزی دقیق برای واحد مدیریت مواد وجود ندارد و در بیشتر مواقع تعمیر و نگهداری با مشکل مواجه می شود و اکثراَ از لوازم و قطعات فرسوده یا غیر استاندارد استفاده میشود که انجام این امر علاوه بر اینکه به ماشین لطمه میزند باعث تولید با کیفیت نا مرغوب میگردد. و در بعضی موارد هم تولیدکننده مجبور است مقدار زیادی از سرمایه در گردش خود را صرف خرید قطعات یدکی ماشینآلات نماید و این قطعات یدکی را برای روز مبادا در انبار نگهداری نماید. متأسفانه برای حل این مشکل هنوز راهی وجود ندارد امید است کارشناسان و متخصصان امر در این رابطه طرح و الگویی را ارائه فرمایند.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید. |
۳٫ کمبود نیروی کار ماهر و متخصص:
این مشکل از مواردی است که هم مدیران کارخانه جات نساجی و هم مسئولان بخش نساجی وزارت صنایع و معادن از جمله دکتر مردانی بر روی ان اتفاق نظر داشتند،دکتر مردانی می گوید: آنچه مسلم است کشور ما از نظر نیروی انسانی متخصص و کارآمد در عرصه صنعت خصوصاَ صنعت نساجی، با تنگناههای زیادی روبروست. بطوری که از یک طرف صاحبان صنایع توان اعزام دانشجو برای فراگیری علم روز دنیا را نداشته و از طرف دیگر در داخل نیز این امر به صورت پیشرفته صورت نمیگیرد. نقش دانشگاهها به عنوان نهادی که نیروهای متخصص آینده را تربیت میکنند مهم میباشد. دانشگاه ها رسالت رهبری جوانان را داشته و باید اطلاعات روز دنیا را به آنها ارائه دهند. ادعا میشود که در ایران ارتباط صنعت با دانشگاه در حد مطلوب نیست. بطوریکه صنعت انتظار دارد که دانشگاه متخصصینی را تربیت کند که تخصص و توانمندیهای مورد نیاز صنعت خاص را دارا بوده و مسایل و مشکلات موجود در واحد تولیدی را برطرف نمایند. اما برنامههای دانشگاه بر اساس نیازهای تخصصی یک واحد تولیدی خاص تنظیم نشده و نمیتواند هم باشد. دانشگاه اطلاعات کلی، عمومی و علمی صنعت مربوطه را آموزش میدهد، بقیه آموزشهای مربوط به یک واحد صنعتی خاص میبایست از محیط کار و یا کسب تجربه حاصل شود.
فصل پنجم :
نتیجهگیری و پیشنهادات
در عرصه رقابت امروزی، بقا و توسعه کشورها منوط به بهرهگیری مطلوب و بهینه از منابع موجود میباشد. بطوریکه مقوله کارایی و بهره وری در اقتصاد ملی و فعالیتهای اقتصادی و صنعتی از اهمیت ویژهای برخوردار است.همچنین اندازه گیری کارایی و بهره وری ابزاری سودمند جهت تحلیل تغییرات بهره وری در طی زمان و علل ایجاد این تغییرات است. اندازه گیری تغییرات بهره وری صنایع نساجی با دارا بودن سه ویژگی اساسی تأمین نیازهای اساسی جامعه، توان اشتغالزایی بالا و توان صادراتی و ارزآوری بالا در برنامه چهارم توسعه و بررسی نقش دولت و سیاستگذاری دولتی در افزایش یا کاهش بهره وری هدف اصلی این پژوهش است. از اینرو در این رساله ابتدا تعاریف و مفاهیم بهره وری، تاریخچه بهره وری و انواع بهره وری را مطرح کردیم. از سه نوع بهره وری جزئی، بهره وری عوامل کل و بهره وری کل نام برده و روش محاسبه هرکدام را به تفکیک توضیح دادیم.در فصل بعد مبانی نظری و نظریههایی که در مورد بهره وری گفتهشده رابه طور کامل توضیح داده و عوامل مؤثر بر بهره وری را بیان کردیم در اینجا گفته شد عوامل عدیدهای بر سطح بهره وری مؤثر بودهاند از جمله این موارد میتوان به عوامل داخلی و خارجی اشاره کرد، عوامل داخلی شامل عوامل نرمافزاری و عوامل سختافزاری و عوامل خارجی هم شامل تغییرات ساختاری، منابع طبیعی و دولت و قوانین حکومتی است که مبنای کار ما در این پژوهش بوده است. در فصل بعدی بهره وری در صنایع نساجی ایران را به طور مفصل مورد کنکاش قرار دادیم بدین منظور ابتدا تاریخچه صنعت نساجی، تعریف نساجی، اهمیت و جایگاه صنعت نساجی را بررسی کرده و سپس به بررسی استراتژی توسعه صنعتی کشور و جایگاه صنعت نساجی در آن و اهداف صنعت نساجی در این استراتژی پرداختیم. پس از آن، ابتدا تمامی آمارهای مربوط به بهره وری نیروی کار، سرمایه و بهره وری عوامل کل صنعت نساجی به تفکیک در سه بخش منسوجات، پوشاک و دباغی و چرم در ۱۷سال اخیر را طی جداول و نمودارهایی آورده و در ادامه متوسط بهره وری نیروی کار، سرمایه و عوامل کل را در کل صنعت نساجی بیان کردیم. در این رساله همانطور که انتظار میرفت، نتایج و نمودارهای بهره وری، دلالت بر پایین بودن سطح بهره وری در صنعت نساجی ایران دارند.
در هر حال علیرغم پتانسیل بالای صنایع نساجی کشور جهت بهبود کارایی و بهره وری، مشکلات و مسایل زیادی باعث شده است که این صنعت نتواند به نحو بهینه از منابع و امکانات موجود استفاده کرده و حتی تعدادی از کارخانجات مدرن در کشور به دلیل عدم رقابتپذیری با محصولات خارجی، زیر ظرفیت تولید میکنند. چالشهای عمده گریبانگیر این صنعت را میتوان به شرح زیر فهرست نمود:
۱٫ قوانین و مقررات بازدارنده تولید مثل قانون کار، قانون تأمین اجتماعی و قوانبن مالیاتی.
۲٫ عدم برنامه ریزی مناسب و ثبات سیاستهای مرتبط با این صنعت.
۳٫ ضعف مدیریت و عدم بکارگیری سیستم ها و روش های نوین مدیریتی در جهت ارتقای بهره وری صنعت.
۴٫ فرسودگی و قدمت ماشینآلات و عدم انطباق با فنآوری روز دنیا، همچنین عدم تناسب تکنولوژی کارخانه ها با فرهنگ مدخواهی.
۵٫ بالا بودن قیمت تمام شده محصولات به جهت روند صعودی هزینه های تولیدی شامل قیمت مواد اولیه و انرژی، حجم بالا، پرداخت عوارض و مالیاتهای متعدد و ضایعات زیاد.
۶٫ کمبود نیروی کار متخصص و ماهر و افت کیفی نیروی انسانی و کاهش انگیزههای کاری.
۷٫ مسایل مالی نظیر کمبود نقدینگی.
۸٫ کیفیت پایین محصولات و عدم توجه به خواسته ها و نیازهای مشتریان داخل و خارج کشور و در نهایت عدم توان رقابت با کالاهای خارجی
۹٫ قاچاق محصولات نساجی به کشور و ورود محصولات مشابه توسط برخی از سازمانها
۱۰٫ عدم وجود نظام مناسب ارزیابی عملکرد مدیران، سرپرستان و کارکنان و نظام منسجم اطلاعات.
۱۱٫اعمال موانع تعرفهای بالا بر روی منسوجات صادراتی ایران از طرف کشورهای دیگر
در ادامه به ارائه پیشنهاداتی جهت بهبود کارایی و بهره وری صنایع نساجی کشور در حل مشکلات پیشروی این صنعت پرداخته میشود، پیشنهاداتی که در مورد ارتقاء سطح بهره وری در گروه صنایع نساجی ارائه میشود بهتبع عوامل مؤثر بر بهره وری ( عوامل داخلی و خارجی) به دو گروه تقسیم میشوند:

- توصیههای سیاستگذاری در سطح ملی و دولتی
- توصیههایی برای بهبود بهره وری در سطح صنعت و در داخل بنگاه های تولیدی
توصیههای سیاستگذاریهای در سطح ملی و دولتی:
-
- پیشنهاد میشود که دولت با ایجاد ساختار اقتصادی مناسب و تثبیت سیاستهای اتخاذ شده برای بخش صنعت، ایجاد فرهنگ بهره وری، برقرای سیستم های آموزشی صحیح و ایجاد مرکز اطلاعرسانی تخصصی و مشاورهای در زمینه نساجی، زمینه های ارتقای بهره وری در این صنعت را فراهم کند.

- اصلاح قوانین و مقررات موجود از جمله قانون کار، قانون تأمین اجتماعی و قوانین بیمه، به نحوی که مدیران صنایع نساجی بتوانند به راحتی کارگران فاقد بهره وری را اخراج نمایند. همچنین سهم دولت از هزینه های تأمین اجتماعی افزایش یابد. از معضلات اساسی تولید کنندگان صنایع نساجی در سالهای پس از انقلاب، قوانین متغییر و عدم هماهنگی ارکان دولت با یکدیگر و حتی مخالفت با اجرای تصمیمات یکدیگر و از همه مهمتر تغییر مواضع مسئولان دولتی در اثر تغییر پست آنها بوده است که باید برای این مشکل نیز راهحلی پیدا نمود.
۳٫ سعی در ثبات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ایجاد امنیت لازم برای سرمایه گذاری در امر تولید. بدون وجود یک محیط آرام و باثبات، سرمایه ها به جای تولید، یا به بخش خدمات غیرمولد (دلالی) که در زمان بسیار کم سود بالایی را نصیب اشخاص میکند سوق پیدا میکند ( یکی از علل سهم بالای خدمات و سهم پایین صنعت در سالهای مورد بررسی در ایران ناشی از همین مسئله است). و یا به خارج منتقل میشود که در هردو صورت، تولید با مشکل سرمایه مواجه میشود. این مسئله در صنایع نساجی میتواند مشکلآفرین باشد.
۴٫ تعیین یک استراتژی توسعه صنعتی بلندمدت: استراتژی یا خط مشی، نوع حرکت را در اقتصاد مشخص میکند و عبارت است از مسیر کلی جهتداری که مجموعه فعالیتها و اقدامات اقتصادی، اجتماعی کشور برای نیل به هدفهای تعیین شده در آن مسیر، به صورت هماهنگ هدایت میشود. تعیین نوع استراتژی با توجه به ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این امکان را فراهم میآورد که مجریان برنامه، بخشهای اولویتدار را شناسایی و با اتخاذ سیاستهای حمایتی مورد لزوم، به رشد این بخشها کمک نمایند.
برنامههای اقتصادی در ایران دارای استراتژی انفعالی هستند به عبارت دیگر نوع استراتژی در آنها مشخص نشده است. تعیین یک استراتژی توسعه صنعتی بلندمدت مبتنی بر تخصیص درونزا و هماهنگ منابع نفت در همه فعالیتهای کلیدی اقتصاد ایران (سرمایهای کردن منابع طبیعی بویژه نفت) میتواند راهگشای توسعه اقتصادی ایران باشد.
۵٫ در کشورهای پیشرفته، ابداعها و نوآوریهای اصلی در نتیجه هماهنگی و تشویق پیشرفت علمی، فنی در سه گروه یعنی دانشگاهها، آزمایشگاههای پژوهش دولتی و پیمانکاران بخش خصوصی (آزمایشگاههای بخش خصوصی) انجام میگیرد اما در کشورهای در حال توسعه به خاطر ریسک بالای اینگونه فعالیتها و احتیاج به سرمایه گذاری عظیم، این مهم فقط به عهده دولت میباشد. با توجه به اولویت این فعالیتها در بین بخشهای اقتصادی ایران، لزوم توجه ویژه دولت به این بخش، کاملاً محسوس بوده و در غیر این صورت، فرایند رشد صنعتی دچار مشکلات عدیدهای خواهد شد چنانچه در ایران اینگونه هم شده است.( کمیجانی و دیگران،۱۳۷۱، ص ۴۵)
۶٫ مدیریت: با توجه به اینکه مدیریت یکی از اجزاء فعالیتزاترین فعالیتها در ایران محسوب میشود میتواند نقش بسیار مهمی بر بهره وری عوامل تولید و نهایتاً رشد تولیدناخالص داخلی داشته باشد. از طرف دیگر مدیریت منابع بزرگ در دست دولت است. بهطوریکه ۷۰ درصد تولید بخش صنعت در ۱۵ درصد گارگاههایی که در بخش دولتی قرار دارند انجام میپذیرد. از ضعفهای مدیریت دولتی در ایران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱٫ مدیریت صنایع دولتی به صورت انتسابی و از بین مهندسین یعنی متخصصین فنی در بخش دولتی انجام میپذیرد . عدم آشنایی کافی مدیران صنایع با اصول نوین مدیریت و اقتصاد، میتواند ضربات جدی به تولید بخش صنعت وارد سازد.
۲٫ انتصابها غالباً موقتی هستند به این معنی که با تعویض دولتها، مدیریت در صنایع نیز معمولاً تغییر میکند. این انتقالها موجب صرف هزینه های زیاد در صنایع میشود به این ترتیب که آشنایی کافی مدیران با امور محوله و بهدست آوردن نبض کار در کارخانهجات، مدتی بهطول خواهد انجامید. بنابراین اشتباههات اجتنابناپذیر طی این مدت و بهکار بردن شیوه های متفاوت از جانب آنان مسلماً هزینه های زیادی را در بر خواهد داشت.
۳٫غالباً مدیران ارشد صنایع به طور همزمان دارای چند پست دولتی و حتی مشاغل خصوصی هستند. در چنین حالتی طبیعی است که وقت کافی برای رسیدگی کامل و همهجانبه به جزئیات امور مقدور نخواهد بود. رسیدگی دولت به امر بهبود کیفیت مدیریت در زمینه های مختلف با توجه به ویژگیهای مدیریت صنایع در ایران ( دولتی بودن، ضعفها و در اولویت قرار داشتن آن) نه تنها الزامی است بلکه یکی از اصلیترین و فوریترین وظایف دولت به شمار میآید. تنها از طریق سرمایه گذاری دولت در امر آموزش مدیران کارآمد و با کفایت و همکاری تنگاتنگ صنایع و دانشگاهها است که میتوان ضعف سازمانی و اطلاعاتی سیستم تولید را از بین برد و موجب ارتقاء بهره وری کل عوامل در تولید گردید. بهطور مثال سالانه دهها نفر از اروپای غربی، آمریکا و سایر نقاط جهان برای آشنایی با شیوه مدیریت ژاپنی که از کارایی و بهره وری بالایی برخوردار است به این کشور سفر میکنند. گذراندن انواع دوره های مدیریت مثل مدیریت نیروی انسانی، مدیریت کیفیت جامع، مدیریت مشارکتی، مدیریت جامع بهره وری و همچنین بازدید کارخانهجات و صنایع میتواند مدیریت صنایع ایران را نسبت به تجدیدنظر در ساختار سازمانی و بهبود شیوه های مدیریت، ترغیب و راهنمایی نماید و منجر به تربیت مدیرانی کارآمد و خلاق در زمینه های مختلف گردد.
۷- اجرای سیاستهای هماهنگ پولی، مالی، ارزی، بازرگانی و حمایتی توسط دولت در راستای تأمین اهداف استراتژی توسعه صنعتی
۸٫ نرخ بهره تسهیلات بانکی باید به حدی کاهش یابد که سرمایه گذاری در این صنعت سودآور باشد. همچنین موانع دریافت تسهیلات بانکی به حداقل کاهش یابد.
۹- سعی در افزایش کارایی دولت از طریق کاهش بروکراسی و مقررات دست و پاگیر در امر تولید
۱۰- تصحیح نظام مالیاتی بهصورتیکه اقتصاد از حالت وابستگی به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت خارج شود.همچنین با توجه به اهمیت صادرات در زمینه ارزآوری برای کشور، ارائه تسهیلات ویژه به صادرکنندگان مانند بخشودگی مالیاتی و ارائه جوایز صادراتی میتواند مفید باشد. البته پرداخت جوایز صادراتی در واقع نوعی ج
بران ضرر و زیان هزینه های افزایش یافته سالیانه به دلیل نرخ تورم و تعرفههای بالای صادرات کالاهای ایرانی به بازارهای جهانی است تا صادرکنندگان ایرانی بتوانند از این طریق سهم خود را در بازارهای بین المللی حفظ نمایند. بنابراین تداوم پرداخت جوایز صادراتی توسط دولت میتواند بخشی از کمبود نقدینگی واحدهای نساجی را جبران کند. البته جهت توسعه صادرات محصولات نساجی، افزایش کیفیت کالاهای صادراتی نسبت به مشابه خارجی و کاهش قیمت تمام شده آنها الزامی است.
۱۱- با احتساب تعطیلی ۵۲ روز جمعه، ۲۵ روز تعطیل رسمی در کشور و حداقل ۱۵ روز تعطیلات سال نو، جمعاً ۹۲ روز یعنی بیش از یک چهارم سال در ایران تعطیلات رسمی میباشد که بسیار زیاد است و به شدت در کاهش بهره وری مؤثر است. بنابرراین پیشنهاد میشود که مجلس تعطیلات سالانه را کاهش داده و یا به ۴۴ ساعت کار در هفته، حداقل ۴ ساعت اضافه نموده تا کاستی تعطیلات زیاد جبران شود.
۱۲- برای توسعه صنایع نساجی باید به برخی قابلیت ها و مزیتهای نسبی توجه نمود. برای مثال ایران در بخش الیاف مصنوعی دارای مزیتهای قابل ملاحضهای میباشد. چرا که مواد اولیه و منابع طبیعی آن در کشور فراوان و ارزان به دست میآید. بنابراین پیشنهاد میشود که سرمایهگذاریهای جدید به سمتی هدایت شود که افزایش تولیدات کشور در صنایع پتروشیمی و تولید الیاف مصنوعی را تضمین کند. البته منابع طبیعی فقط یک بعد از مزیتهای کشور است و باید در کنار آن قوانین و مقررات و بسترهای لازم جهت تشویق سرمایهگذار به سرمایه گذاری ایجاد شود.
۱۳- با توجه به اینکه قاچاق کالاهای نساجی مشکلات عدیدهای را برای نساجان کشور ایجاد کرده است، پیشنهاد میشود که اولاً با اقدامات مؤثر نیروهای انتظامی از طریق کنترل مبادی ورود کشور از جمله اسکلههای غیرمجاز و افزایش ریسک قاچاقچیان فرصت ارتکاب این جرم از آنها گرفته شود، ثانیاً عواملی که انگیزه قاچاق را بیشتر میکند از بین برود برای مثال بیکاری، فقر، بالابودن نرخ تعرفهها، پایین بودن کیفیت تولیدات داخلی و عدم رقابتپذیری آنها با مشابه خارجی همگی از علل قاچاق منسوجات میباشد که ریشه در مسایل اقتصادی دارند. بنابراین باید بتوان در کنار مبارزه انتظامی و قضایی، از راهکارهای اقتصادی جهت اصلاح ساختار اقتصادی استفاده نمود تا هرچه بیشتر انگیزه و تمایل به قاچاق منسوجات کاهش یابد.
۱۴- تشویق به سرمایهگذاریهای خارجی در ایران و ایجاد تسهیلات برای جلب سرمایه گذاری خارجی پیشنهاد میشود. البته سرمایه گذاری خارجی اگر با ورود تکنولوژی و کسب تجربه مدیریت حرفهای و ارتقاء سهم صادراتی در بازارهای خارجی همراه باشد، نتیجهبخش خواهد بود.
۱۵- جهت افزایش توان رقابتی و کیفیت محصولات داخلی، اعطای تسهیلات برای دسترسی به دانش فنی و واردات فنآوری و ماشینآلات جدید و ارائه آموزشهای لازم جهت استفاده از تجهیزات وارداتی پیشنهاد میشود.
۱۱- کاهش وابستگی صنعت به واردات از طریق ایجاد حلقه های مفقوده در صنایع و سعی در یکپارچگی اقتصاد
۱۲- استفاده از تکنولوژی مناسب با شرایط اقتصادی ایران و تکیه بر بومی کردن آن.
- توصیههایی برای بهبود بهره وری در سطح صنعت و در داخل بنگاه های تولیدی:
۱٫ واحدهای تولیدی با بکارگیری روش های مؤثر در افزایش بهره وری عوامل تولید، اندازه گیری و ارزیابی سطح بهره وری خود به صورت شاخصهای کمی و تحلیل تغییرات بهره وری و مقایسه سطح بهره وری عوامل تولید خود با سایر واحدهای تولیدی در شاخه های تخصصی یکسان، سطح بهره وری خود را بهبود بخشند.
۲٫ به منظور اندازه گیری و مقایسه مداوم سطح بهره وری هریک از عوامل تولید در شاخه های مختلف نساجی و دستیابی به استاندارد سطح بهره وری شاخه های مختلف این صنعت، باید مرکز واحدی ایجاد شود که به جمعآوری اطلاعات تک تک واحدهای نساجی پرداخته و این اطلاعات را طبقهبندی و پردازش کرده و در صورت نیاز به تجزیه و تحلیل نتایج و ارائه روش های بهبود به واحدهای مختلف با توجه به فضای خاص واحد تولیدی بپردازد.
۳٫ پرداخت دستمزد و ارتقای شغل کارکنان متناسب با مهارتهای شغلی و میزان تلاش و موفقیت در انجام وظایف محوله، با ایجاد انگیزه در کارکنان زمینه بهبود بهره وری کارکنان را فراهم میکند.
موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1399-12-18] [ 01:36:00 ق.ظ ]