بعد از دستگیری امام خمینی(رحمه الله علیه)در سال ۱۳۴۲ مردم ایران قیام می کنند لذا رژیم برای جلوگیری از قیام همگانی اقدام به دستگیری علمای برجسته می کند. سید قرشی نیز در شهرستان ارومیه با شش تن از علما دستگیر و به شهربانی منتقل و با تعهد تحمیلی آزاد می شود[۲۳]… در جریان قیام ۱۵ خرداد و چند روز پس از آن دوباره دستگیر و به ستاد فرماندهی لشکر ۶۴ ارومیه منتقل و با تعهد شفاهی آزاد می شود.[۲۴]

و در سال ۱۳۵۵ روز نهم محرم (تاسوعا) توسط صیادیان رئیس ساواک ممنوع المنبر می شود . در سال ۱۳۵۶ توفیق زیارت عتبات و دیدار با امام (رحمه الله علیه) را در نجف اشرف پیدا می کنند. روز دوم اردیبهشت ماه ۱۳۵۷ دستگیر شده و به کرمان تبعید می شود و بافت کرمان محل تبعید ایشان می شود. خود آیت الله قرشی می فرمایند: «حکم تبعید من یک سال بود،ولی بعد از حدود سه ماه، تبعید شکسته شد و من آزاد شدم و برگشتم».[۲۵]
پس از بازگشت از تبعید در کنار علما و مردم ارومیه به مبارزات ادامه می دهند تا فرار شاه در روز ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ و ورود امام (رحمۀ الله علیه) به میهن، تا اینکه در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی پیروز می شود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مجلس خبرگان قانون اساسی راه پیدا می کند؛ و جزء اعضای کمیسیون تنظیم مکاتبات قانون اساسی با ۹ نفر دیگر می شوند که عبارت بودند از : شهید بهشتی ، آیت الله مشکینی، آیت الله جوادی آملی، مرحوم ربانی شیرازی ، شهید دستغیب، شهید دکتر ابراهمیم آیت، آقای جلال الدین فارسی ، دکتر عضدی و یک نفر مسیحی به نام آقای دکتر اوشانا[۲۶]. خود مفسر در این باره می نویسد: «از الطاف خداوند بر این بنده در این مدت سه ماه یکی هم این بود که در خدمت شهیدان و عالمان بزرگ همچون شهید بهشتی، شهید دستغیب ، مرحوم مشکینی، جوادی آملی و ……… بودم.نقش شهید بهشتی در وضع و تدوین اصل پنجم قانون اساسی ، که مربوط به ولایت فقیه است بسیار اساسی بود».[۲۷]
سید قرشی درباره حضورش در مجلس خبرگان رهبری چنین می نویسد:«به لطف خدا و به یمن محبت و اعتمادی که مردم شریف منطقه به اینجانب دارند ، از اول تشکیل مجلس خبرگان رهبری در زمان امام راحل (رحمه الله علیه) از سال ۱۳۶۱ تا کنون نمایندگی آذربایجان غربی را در این مجلس در هر چهار دوره برعهده داشتم و خداوند را بر این نعمت که نشانگر قبول عامه و جلب اعتماد اهل ایمان است، شکر می گویم.[۲۸]
در روزهای اول از استان آذربایجان غربی سه نفر با مجموع ۶۹۱۵۰۴ رای انتخاب شدند، که آرای اینجانب ۴۲۶۹۸۱ بود. در دوره های بعدی یعنی سال ۱۳۶۹، سال ۱۳۷۷ و اخیرا سال ۱۳۸۵ اینجانب نیز شرکت کرده و در هر سه دوره حائز اکثریت آراء ماخوذه و نفر اول نیز بوده ام. یکی از جلسه های بسیار مهم ، جلسه سرنوشت ساز مجلس خبرگان در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ بود. بیان سید قرشی در این زمینه چنین است:
« درشب ۱۴ خرداد ، قلب امام برای همیشه ایستاد. من بی خبر از رحلت امام، در منزل نشسته بودم. تلفن زنگ زد. مرحوم سید حسن طاهری خرم آبادی بود. “گفت : آقای قرشی خودت هستی ؟”"گفتم بله خودم هستم".” گفت همین الان حرکت کن به تهران بیا، باید فردا ساعت ۸ صبح در محل مجلس شورای اسلامی باشی. “من فهمیدم که امام وفات کرده است. با مرحوم عطایی استاندار آذربایجان غربی تماس گرفتم آن مرحوم ماشین مخصوص خود و راننده اش مرحوم حاجی زاده را در اختیار بنده گذاشت و بلافاصله حرکت کردیم. در نزدیکی قزوین بودیم که از رادیو خبر رحلت امام پخش شد و یک هفته تعطیل رسمی و یک ماه عزای عمومی اعلام کردند. حدود ساعت ۸ صبح به مجلس رسیدم که تقریبا همه اعضای مجلس خبرگان حاضر بودند. ……… آقای خامنه ای وصیت نامه ی امام را قرائت فرمودند…..حدود ۲ ساعت قرائت وصیت نامه طول کشید. بعد از قرائت وصیت نامه، آقای خامنه ای نشستند و مرحوم مشکینی رسمیت مجلس را اعلام کردند و گفتگو برای انتخاب رهبر، آغاز و صحبت ها طولانی شد و نظرات مختلفی ابراز گردید. …………………….
من با خود فکر کردم که اگر روند جلسه ی انتخاب رهبر این گونه پیش برود، ما تا ده روز دیگر هم نمی توانیم رهبر انتخاب کنیم . حدود ساعت ۱۲ ظهر بود که مرحوم مشکینی ختم جلسه را اعلام کرد و گفت که ساعت ۳ بعد از ظهر همه در مجلس حاضر باشند. بعد از ظهر هم گفتگوها شروع شد و سخن بر سر شورای رهبری یا تک رهبری دور می زد که نظر خواهی کردند، تک رهبری رای آورد و قرار شد یک نفر به عنوان رهبر انتخاب شود. در این حال- خدا را شاهد می گیرم که – دفعتا و ناگهانی سخن پنج شش سال پیش آقای جور کش از خاطرم گذشت که به نقل از حجت الاسلام سراج گفت:«امام فرمودند: اگر من از دنیا بروم، اقای خامنه ای برای رهبری از همه بهتر و اصلح است». ……… بلافاصله یاد داشتی خطاب به آقای مشکینی نوشتم و فرستادم که اگر امام درباره ی صلاحیت رهبری آقای خامنه ای سخن گفته اند و شما می دانید، لطفا برای نمایندگان بگویید، آقای مشکینی به نوشته ی من جواب نداد، یا………. به هر حال ،من به آقای محسنی شبستری امام جمعه ی فعلی تبریز گفتم:من شنیده ام که امام فرمودند …….. آیا شما درباره ی آقای خامنه ای چیزی شنیده اید؟ گفت : من نیز شنیده ام که امام گفته اگر من از دنیا رفتم، آقای خامنه ای بهترین کسی است که می تواند رهبر نظام باشد !)) وقتی آقای شبستری این مطلب را گفت : من بی درنگ به ایشان گفتم : « پس برخیزیم و با هم فریاد بکشیم و این مطلب را برای همه نمایندگان حاضر بگوییم !»آنگاه بنده و آقای شبستری چنان فریاد کشیدیم که همه ی نمایندگان و رئیس مجلس خبرگان متوجه ما دو نفر شدند! ما گفتیم:آقایان ! اگر امام درباره شایستگی رهبری آقای خامنه ای سخن گفتند ، بگویید تا همه آقایان بدانند ……………. بعد آقای رفسنجانی اضافه کرد : روزی من تنها در محضر امام بودم. بازهم از رهبری آینده سوال کردم ، امام فرمودند : « آقای خامنه ای از همه اصلح است»……………. آنگاه سید علی خامنه ای پشت تریبون آمدند و ضمن سخنانی گفتند« من کجا و جانشینی امام کجا ؟این چه حرفی و پیشنهادی است که می گویید» ………. خلاصه وقتی جو مجلس به این سو برگشت . آقای رفسنجانی گفت : « آقایانی که با رهبری آیت الله خامنه ای موافق هستند، قیام کنند.»جز آقای خامنه ای و دو نفر دیگر همه ی نمایندگان حاضر که بیش از هفتاد نفر بودند، قیام کردند ! بدین گونه سید علی خامنه ای به اتفاق اکثریت آرای خبرگان به رهبری جمهوری اسلامی ایران انتخاب شدند[۲۹].
۱-۲-۱۲: موقوفه توحید:
یکی از خدمات مهم اجتماعی مفسر، موقوفه ی توحید می باشد که عبارت است از : ساختمان سه طبقه واقع در خیابان طالقانی ارومیه ، شامل ۱۶۵ اتاق و مغازه که بعد از اتمام، وقف کرده و در اختیار اوقاف گذاشته است.درآمد آن صرف امورعامه و دینی می شود که در وقف نامه مشخص کرده اند . از مهمترین مصارف عایدات این مجموعه ی تجاری عظیم ، هزینه مدارس دینی و تربیت طلاب است[۳۰].
۱-۲-۱۳: همراه با برادران اهل سنت در مسیر اتحاد اسلامی:
یکی از فعالیتهای فرهنگی سید قرشی همراه با برادران اهل سنت در مسیر اتحاد اسلامی می باشد. خود ایشان چنین می فرمایند:« من یک شیعه متعصب هستم اما این تعصب بنده عوامانه و کورکورانه نیست. من در اثر مخالفان شیعه حدود هشت سال از عمر تحقیقی و علمی ام را صرف تحقیق و پژوهش در موضوع تشیع و امامت و ولایت ائمه ی اطهار (علیهم السلام) کردم. …………. در آن هشت سال شیعه پژوهی مستمر برای خودم، اکثر کتب معتبر حدیثی، تفسیری و تاریخی اهل سنت را با دقت و نقادانه مورد مطالعه قرار دادم و به عنایت حق تعالی و امداد اولیای او توانستم حقایق مکتب تشیع را از کتب اهل سنت استخراج و استنباط کنم و در ایمان به تشیع به حد یقین برسم. البته در این جهاد علمی و فکری، برخی از کتاب های علمای بزرگی که با استناد به کتب اهل سنت نوشته اند ، یاری ام کرد مثل کتاب( المراجعا ت)علامه سید عبدالحسین شرف الدین عاملی ( از بزرگترین عالمان؛ اندیشمندان و نویسندگان شیعی و مجاهد لبنانی است و از پیشگامان وحدت مسلمین در قرن چهارم هجری به شمار می رود ) و شش جلد اول از یازده جلد(( الغدیر)) علامه امینی» [۳۱].
در زمینه ی وحدت تؤام با حفظ حقانیت اهل بیت(علیهم السلام)می نویسد:
«اینجانب از حدود سال ۱۳۳۴ که ساکن دائمی ارومیه بوده ام. در این شهر و در استان آذربایجان غربی ، با برادران و خواهران اهل سنت همسایه بوده ام و در این مدت بیش از نیم قرن ، همواره با تاسی از شیوه ی رفتار اهل بیت (ع) با اهل سنت کمال حسن همجواری داشته ام. بارها و بارها با علمای اهل سنت چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب بر مسائل مذهبی دو مکتب برادرانه به مباحثه و مناظره ی علمی و منطقی پرداخته ام[۳۲]. یکی از روحانیون با نفوذ سنی مرحوم قاضی محمد خضری اهل اشنویه آذربایجان غربی بود که سال های متمادی با هم مراوده و دوستی داشتیم و بارها در زمینه مذهب تشیع بحث و گفتگو می کردیم» . «یک بار بنده، ایشان و آقای حسنی امام جمعه ارومیه در بیان وحدت مسلمانان با هم گفتگو و مصاحبه ی تلویزیونی داشتیم که در میان عموم مردم این منطقه بسیار موثر واقع شد. سال های قبل از انقلاب بود که شنیدیم آقای قاضی خضری در اشنویه گفتند: علامه امینی مطالب الغدیر را از خودش نوشته و مطالبی به نفع شیعه از اهل سنت نقل کرده که در کتب ما اهل سنت نبوده و نیست . مخصوصا این سخن که عمر گفته : ((دو متعه (حج تمتع و متعه زنان)) در زمان رسول خدا بوده و من آن دو را تحریم می کنم. هر کس آنها را انجام دهد تازیانه اش می زنم )). بنده و آقای حسنی و آقای میرزای ناصحی ، مقداری کتاب به ویژه کتاب (( الدررالمنثور)) جلال الدین سیوطی را از علما و دانشمندان اهل سنت برداشتیم و با هم به شهرستان اشنویه رفتیم. شب مهمان آقای قاضی خضری شدیم. روایات و آن سخن عمر را از کتاب از (الدرر المنثور) سیوطی نشان قاضی خضری دادیم، ایشان انصافا قبول کرد و گفت (( بله ، حرف علامه امینی صحیح است، من اینها را ندیده بودم! )) در آن شب سخنی از امامان دوازده گانه شیعه به میان آمد که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در زمان حیاتش نام آنان را برده و برای مسلمانان معرفی کرده و آنها را خلیفه های خود خوانده بود: (( الائمه بعدی اثنا عشر کلهم مِن قریش )) امامان بعد از من دوازده نفر و همه از طایفه قریش هستند. علمای اهل سنت گفتند : (( این حدیث در کدام کتاب اهل سنت آمده است؟ )). جواب دادیم ابن حجر از علمای اهل تسنن این حدیث را در کتاب ( صواعق محرمه) به طور متواتر روایت کرده است …….. ما کتاب را باز کردیم و حدیث را خواندیم و به اهل مجلس نشان دادیم. این حجر بعد از نقل حدیث مزبور گفت :این حدیث متواتر است .آنان ساکت شدند ، بدین طریق دیدار ما با آقای قاتضی خضری به پایان رسید و فردا به ارومیه برگشتیم»[۳۳].
«ملا حسین مجد از علمای سنی و اهل مهاباد بود که مکاتباتی با هم داشتیم . اولین نامه ی من به او درباره ابوهریره صحابی مشهور بود که با استناد به کتاب های اهل سنت اثبات کردم . ابوهریره در سال هفتم هجری مسلمان شده و حدود یک سال در مدینه در محضر رسول خدا بوده و بعد از آن از طرف حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم) به بحرین رفته و در آنجا مانده است. پس از رحلت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به مدینه باز آمده است. پس این همه روایات بی حد و شمار را چگونه از رسول خدا نقل کرده است؟ در نامه های بعدی از کتب اهل سنت به ویژه صحیح مسلم و شرح ابن ابی الحدید روایاتی آوردم که ابوهریره مورد غضب عمر بوده و عمر او را کتک زد و گفت: «تو به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دروغ می بندی و از زبان پیغمبر روایات جعلی برای مردم نقل می کنی»[۳۴].
۱-۲-۱۴: سایر فعالیت های فرهنگی:
یکی از اقدامات فرهنگی سید قرشی مبارزه با وهابیت می باشد. یکی از معروفترین و فعالترین عناصر این خاندان وهابی و منحرف « یوسف شعار»بود. این شخص در سال های قبل از نهضت اسلامی گاهی به ارومیه رفت و آمد می کرد و با طلاب و جوانان تحصیل کرده مشغول بحث و گفتگو می شد و سعی داشت رگه های اعتقادات وهابیت را در افکار و اندیشه های ایشان نفوذ دهد. آدم جسور و پر رویی هم بود . تمام حرفهایش در این جمله خلاصه می شد ما باید به قرآن اهمیت بدهیم و نه غیر آن ……………ایشان چنین می نویسد: روزی به راحتی به او گفتم : « آقای شعار ! من فکر می کنم شما جاسوس انگلیس هستید و در این رفت و آمدها به ارومیه، ماموریتی بر عهده شما گذاشته شده است». یوسف شعار نگاه معنی داری به من کرد ، اما چیزی نگفت. او کتابی هم تحت عنوان « تفسیر آیات مشکله ی قرآن»نوشته بود که با عکس العمل علمای اسلام روبرو شد و بی تاثیر ماند.. ( آیت الله جعفر سبحانی کتاب ارزشمند «تفسیر صحیح آیات مشکله قرآن » را در سال ۱۳۴۰ در پاسخ به کتاب یوسف شعار نوشت ).[۳۵]
یکی از امورات فرهنگی سید قرشی ارتباط با اقلیت های مذهبی است که خودش چنین می نویسد: «ارومیه یکی از شهرهای مسیحی نشین کشورمان است و بسیاری از ارامنه و آشوری ها هموطن ما در این شهر ساکن هستند و با مسلمانان هموطن خود همزیستی برادرانه دارند. بنده با آنها و آنان نیز با بنده به ویژه بعد از انقلاب اسلامی همواره ارتباط داشتیم. ((اسقف طوماس )) رئیس خلیفه گری آشوری ها ی ارومیه در مواقع خاصی به کلیسای خودشان دعوت کردهاند و من نیز بر اساس قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) درباره حضرت عیسی ( علیه السلام) و حضرت مریم (علیها السلام) سخنرانی داشته ام. گاهی مشاهده می کردم که بسیاری از مسیحی ها به شدت تحت تاثیر آیات قرآنی و روایات اسلامی در باب ولادت و زندگی حضرت عیسی و حضرت مریم قرار می گرفتند و متاثر می شدند[۳۶].
سید قرشی از اوایل تشکیل جهاد سازندگی در استان آذربایجان غربی ، نماینده ولی فقیه در این نهاد بودند بعدها که جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی با هم ادغام شدند و با عنوان ((جهاد کشاورزی)) درآمد، بازهم مسئوول نمایندگی ولی فقیه در آن شدند. در این نهاد علاوه بر نظارت و انجام وظایف اداری ، در طول ۲۵ سال گذشته روزهای یکشنبه درس تفسیر قرآن گفته اند. همچنین از اول نماینده ی رهبری در دانشگاه ارومیه بوده و هستند . ابتدا از طرف امام راحل و بعد توسط مقام معظم رهبری این مسئولیت را عهده دار شدند. در کنار همه ی فعالیتها و مسئولیتها، حدود پانزده سال امام جمعه ی موقت ارومیه هم بودند و بعضی از هفته ها نماز جمعه را اقامه کرده اند.[۳۷]
۱-۲-۱۵: کسب اجازات از مراجع :
سید علی اکبر قرشی از اکثر علمای بزرگ و مراجع تقلید اجازه نامه های روایی و تصرف در امور حسینیه دارند. از جمله امام خمینی (رحمه الله علیه) ، مرحوم حکیم، مرحوم خویی ، مرحوم سید احمد خوانساری و مقام معظم رهبری. متاسفانه در طی سال ها بر اثر غفلت و سهل انگاری، بسیاری از آنها مفقود شده یا از بین رفته است، فقط اجازه نامه امام خمینی (رحمه الله علیه) و مقام معظم رهبری در دستش مانده است[۳۸].
لازم به ذکر است برخی از این اجازات به صورت سند مکتوب است از جمله سند شماره ۱ اجازه تصدی در امور حسبیه به آقای قرشی از طرف امام (رحمه الله) که متن ان چنین است:
(( بسم الله الرحمان الرحیم. الحمدالله رب العالمین و صَلی الله علی اَشرف الانبیاء و المرسلین محمدٍ و آله الطاهرین ولعنه الله علی اعدائهم اجمعین و بعد جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج سید علی اکبر قرشی دامت افاضاته مجازند در تصدی امور حسبیه و رسیدگی به اوضاع اجتماعی منطقه ارومیه و اخذ وجوه شرعیه و صرف آنها در مصارف لازمه و هم چنین اخذ سهمین مبارکین و صرف ثلث آن در صورت لزوم در مصارف محلی و تصدی سایر امور مذهبی و از خدای ادامه توفیقات ایشان به عموم مسلمانان جهان را خواستارم. تاریخ سوم جمادی الاولی / ۹۹ ))[۳۹].
اجازه تصدی در امور حسبیه به آقای قرشی از طرف مقام معظم رهبری سند شماره ی ۲.
((بسم الله الرحمان الرحیم. الحمدالله رب العالمین و صَلی الله علی اَشرف الانبیاء و المرسلین محمدٍ و آله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین)) و بعد جناب حجه الاسلام آقای حاج سید علی اکبر قرشی دامت افاضاته از طرف اینجانب مجازند در تصدی امور حسبیه و اخذ وجوه شرعیه از قبیل مظالم عباد و زکوات و کفارات و صرف آنها در موارد مقرره و هم چنین مجازند در اخذ سهمین مبارکین و صرف آن در مخارج خودشان به نحو اقتصاد و چنانچه مازادی داشت مجازند ثلث از سهم مبارک امام علیه السلام را در ترویج شریعت مقدسه صرف نموده و نصف سهم سادات را به سادات مستحق محلی پرداخت کرده و مابقی را ارسال دارند ((و اوصیه الی الله تعالی بما اوصی به السلف الصالح من ملازمه التقوی و اجتنب عن الهوی و التمسک یعرفه الاحتیاط فی امور الدین و الدنیا و السلام علیه و علی اخواننا المومنین و رحمه الله. بتاریخ بیستم ذی الحجه الحرام ،سید علی، ۱۴۱۱ )). [۴۰]
۱-۲-۱۶: تبیین جایگاه علمی مفسر:
آن گونه که در تحصیلات مفسر گذشت و اشاراتی که به اساتید ایشان در حوزه های علمی شد. پس می توان انتظاراتی بجا از شان و منزلت علمی وی داشت؛و آثار قلمی وی را برای چیدن خوشه های معرفت ، مد نظر قرار داد. لذا در این پروژه مخاطبین را تا حد امکان با آثار و تولید های علمی مفسرآشنا می کنیم . ایشان در این باره چنین می فرمایند : « اینجانب از اوایل اقامت در ارومیه به تالیف و نگارش پرداخته ام و بحمدالله تاکنون بیش از ۴۰ جلد کتاب در موضوعات قرآنی ، حدیث، تاریخی ، معارف و اخلاق به رشته ی تحریر درآورده ام و خدا را بر این نعمت سپاس می گویم که اولا هرگز از مطالعه و نگارش خسته و دل زده نمی شوم. ثانیا همه ی تالیفاتم که جز برای رضای او ننوشته ام ، مورد مطالعه و استفاده ی اهل علم و عامه ی مردم قرار گرفته و هر کدام چندین بار به چاپ رسیده است.[۴۱]
آثاری که با مراجعه به کتابخانه ی مفسر توانستیم ببینیم و یا با استناد به بیان ایشان بیاوریم عبارتند از:
۱ – شخصیت حضرت مجتبی (علیه السلام) :
این کتاب را در چهار صد صفحه به شرح زندگی حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام اختصاص داده است و نخستین کتاب ایشان می باشدکه در دی ماه ۱۳۳۸ از تالیف آن فارغ شده و الان نایاب است[۴۲].
۲ – قاموس قرآن :
این کتاب در هفت جلد می باشد که دایره المعارف مختصر واژه شناسی قرآن مجید است از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۴ به مدت پنج سال روی آن تحقیق کار شده است. گفتنی است مجموع واژه های به کار رفته در قرآن بدون تکرار و بدون مشتقات ، حدود ۱۸۶۰ واژه ی خالص است. یعنی در ریشه یابی کلمات قرآنی به ۱۸۶۰ کلمه دست می یابیم. بقیه کلمات از این تعداد مشتق شده یا تکرار آنها ست. قاموس قرآن جزو کتب مرجع و منبع در قرآن پژوهی و واژه شناسی کتاب خداست[۴۳]. گذشته از آن در نوبت خود یک کتاب تفسیر و اگر اغراق نباشد یک دایره المعارف مخصوص به قرآن است. در هر ماده که تشخیص داده شده آیاتی چند نقل و تفسیر شده است. نقل روایات شان نزول و اشاره به بعضی از قضایا و نقل اقوال بزرگان از آن جمله است. به احوال و قضایای انبیاء علیهم السلام از دیدگاه قرآن نظر شده و نسبت به اقتضاء حال اکثرا به تفصیل سخن گفته شده است. و ذیل بعضی از کلمات امثال : آدم ، اجل، ارض، بئر، جن، عرش و ….. مفصلا بحث شده است[۴۴].
۳ – تفسیر احسن الحدیث:
از آنجائیکه اساس پروژه بررسی این تفسیر می باشد لذا در این باره به طور گسترده در فصل های بعدی سخن خواهیم گفت.
۴- مفردات نهج البلاغه : (در دو جلد )
این کتاب به سبک قاموس قرآن است که به توضیح، معنی و معانی اصیل مورد نظر کلمات پرداخته و در تالیف آن از منابع و تفاسیر دست اول استفاده شده است . مولف حدود پنج سال و هفت ماه زمان اختصاص داده است[۴۵]. مؤلف در این باره می نویسد: « نهج البلاغه با حذف مکررات و مشتقات آن ، حدود دو هزار و چهارصد و بیست و دو کلمه است که همه ی آنها در این کتاب معنی و بررسی شده و شواهد و مصادیقی از سخنان امام صلوات الله علیه برای آن ها نقل گردیده است. مطالعه ی این کتاب سبب آشنایی با نهج البلاغه و کشتی آن دریای ژرف و بیکران است، و چون نتوانستم در کلمات امام مشروحا و گسترده تر کارکنم اسمش را قاموس نهج البلاغه نگذاشتم بلکه ((مفردات نهج البلاغه))نامیدم تا اغراق گویی نباشد ، با آنکه بعضی از فضلاء صلاح می دانستند که (( قاموس نهج البلاغه )) نامیده شود. طریق استفاده از این کتاب آن است که ثلاثی مجرد کلمه ای را در نظر گرفته و با طریق الف و باء مثل کتابهای لغت آن را پیدا کنید و بعد از پیدا کردن خواهید دید آن کلمه با مشتقاتش در کتاب ترجمه شده و شواهدی از نهج البلاغه برای آن آورده شده و به مناسبت همان کلمه بعضی از فرموده های امام صلوات الله علیه توضیح داده شده است. مثلا برای پیدا کردن واژه« شقشقیه» اگر مراجعه کنیم به کلمه ی «شقشق» که استثناء رباعی است خواهیم دید معنی این کلمه و جریان خطبه شقشقیه در ذیل آن آمده است . در شمار خطبه ها و نامه ها و کلمات حکمت آمیز و در تعیین صفحات نهج البلاغه ، نسخه ی صبحی صالح را در نظر گرفته و از روی ان نقل کرده ایم که ظاهرا در حال حاضر صحیح ترین نسخه از لحاظ اعراب و شمارش است»[۴۶].
۵ – آئینه نهج البلاغه :
مولف درباره ی این کتاب می نویسد:
«تفسیر کل کتاب نهج البلاغه در ۳ جلد و جمعا مشتمل بر ۲۵۰۰ صفحه است . این کتاب را به شیوه ی تفسیر احسن الحدیث نوشته ام و شش سال و شش ماه به نوشتن آن مشغول بوده ام . بعد از نوشتن کتاب مفردات نهج البلاغه ((واژه شناسی نهج البلاغه)) به دلم افتاد که تفسیر عامه فهم بر کامل نهج البلاغه بنویسم و اقدام به این کار کردم لذا “آئینه ی نهج البلاغه” را نوشتم. آئینه نهج البلاغه در سال ۱۳۸۵ دوبار چاپ و منتشر گردید و از سوی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران به عنوان یکی از بهترین ترجمه های نهج البلاغه در سال ۱۳۸۵ شناخته شد. پس از آن طی برنامه ای از سوی سازمان مزبور، در دانشگاه ارومیه با حضور اساتید و صاحب نظران از تهران و ارومیه از این کتاب رونمایی گردید»[۴۷].
۶ – خاندان وحی :
کتاب خاندان وحی مجموعا از صد و نود شش واقعه فراهم شده ، به عبارت دیگر : از هر معصوم از معصومین چهارده گانه علیهم السلام ، چهارده واقعه نقل گردیده و مجموع آنها به صد و نود و شش رسیده است[۴۸].
۷ – سیری در عالم برزخ:
کتاب سیری در عالم برزخ در خصوص حقیقتی است که کمتر درباره ی آن کتاب مستقلی تالیف یافته است و مطالب آن در قرآن مجید و روایات معصومین علیهم السلام به طور پراکنده بیان گردیده است. در این کتاب صدو نود هشت و بلکه بیشتر از آیات قرآن مجید و روایات اهل بیت استفاده شده است[۴۹].
این کتاب بر استقلال روح و بقای آن در عالم پس از مرگ ، سوال و جواب قبر، ارواح برزخی، تنعم یا عذاب اهل برزخ مشتمل می باشد[۵۰].
۸ – مرد مافوق انسان، سیدالشهداء علیه السلام :
تحلیلی بر قیام خونین امام حسین (ع) است . الان این کتاب نایاب است. این کتاب تحت عنوان ((زندگانی سید الشهداء)) به قلم بانو ((سیده گلشن بتول تقوی )) به زبان اردو ترجمه شده است[۵۱].
۹- امیر المومنین (علیه السلام) : این کتاب حدود صد و بیست حکایت و واقعه درباره امیر المومنین علیه السلام هست. این حکایت عقیدتی، قرآنی، اخلاقی، برزخی ، قضایی ، غیبی، جنگی و نظایر آنهاست. این اثر در سال ۱۳۸۷ در ۴۸۰ صفحه به چاپ رسیده است.[۵۲]
۱۰ – نگاهی به قرآن :
موضوعات: بدون موضوع
[جمعه 1400-07-23] [ 08:16:00 ب.ظ ]