۷- جنبه نوآوری تحقیق
سیره سیاسی نبوی (ص)تا کنون از منظر تحلیل سیستمی و جامع مورد بررسی قرار نگرفته است، و این پژوهش درصدد انجام این کار می باشد، بنابراین جنبه نوآوری تحقیق ارائه تحلیل سیستمی از سیره سیاسی پیامبر (ص)می باشد.
۸- روش انجام تحقیق
این پژوهش از نوع پژوهشهای بنیادی می باشد وروش جمع آوری اطلاعات از نوع، کتابخانه ایی است، این پژوهش از گونه پژوهش های تاریخی و توصیفی، تحلیلی است و از مدل تحلیل سیستمی برای تحلیل قضایا استفاده شده است و منابع تاریخی بر اساس این متد، مورد بررسی قرار می گیرد.
۹- مفاهیم
۱-۹- سیره
«سیره در زبان عربی از ماده «سیر» است. سیر یعنی حرکت، رفتن، راه رفتن، اما سیره یعنی نوع راه رفتن سیره بر وزن فعله است و فعله در زبان عربی دلالت می کند بر نوع… بنابراین، سیره معادل رفتار است ولی سیره یعنی نوع رفتار، کسب رفتار و در اصطلاح سیره عبارت از متدو اسلوب خاصی است که افراد صاحب سبک و صاحب منطق در سیر خودشان به کار می برند»[۳].
اهل لغت نیز «سیره» را بر وزن «فعله» و مشتق از واژه «سیر» دانسته اند. [۴]
سیره در اصطلاح قرآنی نیز به مفهوم، روش، خلقت و صورت به کار رفته است:
«سَنُعیدُها سیرتها الْاوُلی»[۵]
ترجمه: به زودی او را به صورت نخستین باز می گردانیم.[۶]
بنابراین سیره در واقع، اصولی پایدار است که تعیین کننده سبک رفتار در یک حوزه معین باشد و به عبارت دیگر، سیره منطق عملی است.[۷]
۲-۹- سیاست
۱-۲-۹- مفهوم لغوی سیاست
سیاست، واژه ایی است عربی که از ریشه «ساس- یسوس» گرفته شده است.
معانی آن در فرهنگ نامه های فارسی عبارتند از: «حکم راندن بر رعیت، اداره کردن امور مملکت، حکومت کردن، ریاست کردن، حکومت، ریاست، پرداختن به امور مردم بر طبق مصالح شان، پاس داشتن ملک، عدالت و داوری، حکم داری، سز ا و جزا، محافظت حدود ملک، نگهداری و حراست، امر و نهی، پژوهش و پروراندن و اداره امور داخلی و خارجی کشور».[۸]
«در تبارغربی واژه سیاست معادل «Politics» است که از واژه یونانی «Polis» اخذ شده است. «Polis» را معادل کلمه شهر در یونان قدیم گرفته اند، اما این عنوان ابتدا به معنای قلعه ایی بوده است که پای شهر برای حفاظت از آن در نظر گرفته می شد.
شهر در یونان قدیم ابتدا «Asty» نام داشته است. بر این اساس تحول زیر را درباره معنای سیاست در گفتمان غرب شاهدیم:
قلعه (پادگان)  شهر  سیاست.
قطعاً این دگرگونی بی دلیل نبوده است. چون در یک قلعه همه ارکان سیاست حضور دارد: فرماندهی و فرمانبری، تدبیر، قانون و مقررات، نظم، مجازات و بازداشت و نظایر آن.
واژه «Polis» بر شهر نیز از همان رو اطلاق شده است. چون شهر نیز بر خلاف روستا نیازمند همین امور است.[۹]»
بنابراین «واژه «Politics» و مشتقات آن در فارسی به معانی زیر ترجمه شده است:
الف: (Policy)؛ یعنی: خط مشی، رویه، سیاست، سیاستمداری، مصلحت، کاردانی، تدبیر و زیرکی.
ب: (Politc): یعنی: کاردان، مصلحت دان، با تدبیر، زیرک، مصلحت آمیز، مقرون به صلاح، مقتضی، مقرون به صواب، عاقلانه و سیاستمدارانه.
ج: (Polity): به معنای طرز حکومت، جامعه، ملت و دولت آمده است.[۱۰]»
۲-۲-۹- مفهوم اصطلاحی سیاست:
در نگاه کلی به مفهوم اصطلاحی سیاست، می شود آنرا این گونه تعریف کرد:
«سیاست به معنی مدیریت کلان دولت و راهبرد امور عمومی در جهت مصلحت جمعی و انتخاب روش های بهتر در اداره شئون کشور، یا علم اداره یک جامعه متشکل، و یا هنر تمشیت امور مردم در رابطه با دولت»[۱۱].
در تعریف دقیق تری سیاست در اصطلاح به دو مفهوم عام و خاص تقسیم می شود.
«سیاست به مفهوم عام، عبارت است از «اداره و سرپرستی نظری و عملی مجموعه ی امور ارتباطی، فرهنگی و اقتصادی در جهت وصول به اهدافی که رشد اجتماعی را محقق می سازد.
با این تعریف عناصر و لوازم زیر در تعریف سیاست قابل ذکر است:
۱- توجه اصلی سیاست به موضوع اداره و سرپرستی است که مستلزم تنظیم و اعمال اراده و قدرت در ساماندهی امور می باشد. البته با این توضیح که سرپرستی هر امری طی سه مرحله انجام می پذیرد؛ در مرحله ی تعیین، اصول تخلف ناپذیر و لازم الاجرای نظام، معین می شود، در مرحله تنظیم، طراحی بر اساس اصول مذکوره صورت می گیرد و در مرحله سوم، اجرای امور طراحی شده، مورد توجه است.
گذشته از مرحله ی اول که چارچوب های حرکت نظام به وسیله مکتب و به زبان نمایندگان و شارحین آن بیان می شود و ارتباط روحی و تعلقی ما را معین می کند، مرحله دوم و سوم سرپرستی نظری و عملی نظام را می سازد و سیاست با این نگرش و به معنای عام، هر سه مرحله را شامل می شود.
۲- امور جامعه در سه دسته بزرگ ارتباطی، فرهنگی و اقتصادی طبقه بندی می شوند و سیاست در معنای عام، متکفل اداره ی تمامی این امور است.
۳- جامعه ایی که به صورت نظام در نظر گرفته می شود، دارای هدفی شامل و نهایی بوده که بر آیند و نتیجه ی ترکیب هدف های مختلف زیر مجموعه های جامعه و واحدهای اجتماعی کوچک و بزرگ آن جامعه است.
۴- هر جامعه به گمان خود در پی رشد و تعالی است و نتیجه ی سیاست نیز، توسعه ی بستر رشد و ایجاد زمینه های تعالی جامعه می باشد؛ البته رشد در جوامع گوناگون با تفاوت فرهنگ ها، معانی مختلفی پیدا می کند.[۱۲]»
امام خمینی رحمه الله علیه که خود الگوی عملی سیاست اسلامی بود، در تعریف سیاست با به کار بردن همین مضامین، به ر

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

وشنی، ولی با عبارت دیگری فرموده اند: «سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد و اینها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان است، صلاح ملت هست، صلاح افراد هست و این مختص به انبیا است، دیگران این سیاست را نمی توانند اداره کنند، این مختص به انبیاء و اولیا است.»[۱۳]
۳-۲-۹- تعریف خاص سیاست
سیاست در تعریف خاص، عبارت است از «اداره و سرپرستی نظری و عملی مجموعه ی امور ارتباطی، در جهت وصول به اهدافی که رشد اجتماعی را محقق می سازد.
این مفهوم از سیاست، بیشتر زمانی به کار گرفته می شود که سیاست به عنوان یک زیر مجموعه ی اصلی، از معنای عام سیاست، در کنار دو زیر مجموعه ی بزرگ دیگر، یعنی فرهنگ و اقتصاد قرار بگیرد.
بدین ترتیب سیاست در مفهوم خاص، اموری را که بیشتر نقش ارتباطی داشته و نسبت میان امور دیگر پیوند و همبستگی را تداعی می کنند، شامل می شود و در قالب اموری، چون «نظریه های سیاسی» «قوانین و مقررات» «تشکیلات» «سازماندهی» و «روش ها» تبلور می یابد.[۱۴]»
۴-۲-۹- سیاست در فرهنگ اسلامی
در متون و منابع دینی واژه سیاست مکرراًً به کار رفته است، از جمله اوصافی که در ادعیه و زیارات بر ائمه اطهار علیهم السلام وارد شده است، ساستُه العباد است.
در زیارت جامعه آمده است: السلام علیکم یا اهل بیت النبوّه… و دعائم الدین و ساسهُ العباد در برخی از احادیث نیز آمده است: نحن ساسه العباد.
امام صادق علیه السلام در معرفی اهل بیت می فرماید: و نحن اخیار الدهر و نوامیس العصر و نحن ساسه العباد و ساسه البلاد.[۱۵]
بنابراین سیاست را با توجه به فرهنگهای گوناگون باید تعریف کرد، در مکتب و فرهنگ اسلامی نیز سیاست دارای معنای خاص است «مفهوم سیاست در فرهنگ اسلامی در گرو فهم وظایف حکومت اسلامی و مقایسه آن با وظایف سایر حکومت ها و نیز رسیدن به تمایزات سیاست اسلامی از غیر آن است.
انتظار مسلمانان از حکومت چیست؟ آیا این انتظار را حکومت های غیر دینی نمی توانند بر آورده کنند؟
به دیگر سخن، حکومت دینی چه اقداماتی انجام می دهد که حکومت های غیر دینی به آن اهتمام نمی ورزند؟
پاسخ به این پرسش در گرو توجه به برداشت های مختلف از سیاست است. به طور کلی می توان برداشت های مختلف از سیاست را در مکتب قدرت و مکتب هدایت، طبقه بندی کرد.
در مکتب قدرت، غایت دولت امور دنیوی است، اما در مکتب هدایت، غایت دولت امور اخروی می باشد، در اوّلی دنیا مقصد است و در دوّمی، آخرت مقصد و دنیا منزلگاه.
اساسی ترین انتظار متدینان از حکومت، فراهم کردن فضا، امکانات و زمینه های عبودیت خداوند متعال است، در حالی که این انتظار، دغدغه حکومت های غیر دینی نیست، بر همین اساس اهل دیانت بر استقرار حکومت دینی و اجرای قوانین با صبغه الهی اصرار می ورزند.
قانون در حکومت های غیر دینی، امری بشری است، اما در حکومت دینی امری فرا بشری و الهی می باشد و انسان ها در محدوده مباحات می توانند قانون گذاری و برنامه ریزی کنند. تمام برنامه ریزی های حکومت دینی به گونه ایی است که به قوانین الهی خدشه ایی وارد نشود، در حالی که حکومت غیر دینی چنین دغدغه و تعهدی ندارد… مفهوم سیاست در مکتب هدایت تلاش انسانها برای تحقق قانون الهی در روی زمین به رهبری انبیاء، اوصیا و اولیا جهت رسیدن به سعادت نهایی است.[۱۶]»
۳-۹- سیره سیاسی
بر طبق مفهوم سیره، مفهوم سیره سیاسی را می شود چنین معنا کرد که:
سیره سیاسی یعنی نوع رفتار و سبک رفتار در حوزه سیاست می باشد. به عبارتی دیگر، اصولی پایدار که تعیین کننده سبک رفتار در حوزه سیاست باشد.
«بنابراین اگر سخن از سیره نبوی در حیطه سیاسی در میان است، شیوه، متدو سبک پیامبر در سیاست که از نوعی استمرار و مداومت برخوردار بوده و قاعده مند و ضابطه پذیر بوده و قابلیت تکرار دارد.»[۱۷]
۱۰- سازماندهی تحقیق

عکس مرتبط با اقتصاد

موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1399-12-18] [ 02:10:00 ق.ظ ]