روشن است که واژگان و ترکیبات و تعابیر «اوباش، خیل خواص، آری(رأی مردم ایران به جمهوری اسلامی)، چشم چرانی، چانه می زدند، دهنم آب افتاد و روشن نخواهم دید»، همه از زبان امروزین محاوره، به غزل کهن زبان اسفندقه راه یافته اند؛ البته این یک امر قابل ستایش است منتها در شعر امیری اسفندقه از این تازگی واژگان و تعابیر کم می بینیم و بیشتر واژگان و ترکیبات غزل او همان واژگان غزل دهه هاو بلکه سده های پیشین است.
به لحاظ بررسی ویژگی های زبانی، تعدادی از واژگان، تعابیر و ترکیبات کهن را که در غزلیات اسفندفه فراوان دیده می شوند، از نظر می گذرانیم.
«اسیر کنج کسالت، دچار خواب شدم
دوباره طعمه کابوس و اضطراب شدم
زجام آبله شوراب بهت می نوشم
به شوق آب، ز بس راهی سراب شدم
نشست خاک مذلت چنان به چهره ی من
که پیش آینه از شرم خویش آب شدم
به اصل نسخه ی متروکِ خویش برگشتم
خراب بودم از اول، همان خراب شدم
به پای چوبه ی دارم کشید بخت بلند
به دور گردن خودحلقه ی طناب شدم»(همان، ص۱۵و۱۶).
«زیاد برده دلم کوچه باغ یاران را
چگونه؟ از که بگیرم سراغ یاران را
ز روشنایی چشمان خویش بیزارم
خموش دیده ام از بس چراغ یاران را»(همان، ص۱۷).
«کربلا مرور روشن معاد
از مغاکِ خاک بردمیدن است»(همان، ص۵۲).
«جنون تو را به مرادت رساند ناگاهان
عجب تشرّف سبزی، جنون مریدت کرد»(همان، ص۶۰).
«ما تشنگی شنیدیم، ما تشنگی نخوردیم
دریای تشنه لب را در نینوا ندیدیم»(همان، ص۵۶).
وقتی غزلیات اسفندقه را مرور می کنیم، می بینیم که او از شاعرانی نیست که جرأت نحوشکنی زبانی و تحولات ساختاری و معنایی را به طور گسترده داشته باشد؛ در مجموع ابیات و غزلیاتش را با زبان ساده و با مضامین حدیث نفس، بدون بهره گیری از نوجویی زبانی، ساختاری و معنایی می سراید.
۴-۳-۴- برجستگی های غزل اسفندقه
۴-۳-۴-۱- ویژگی های لفظی
یک- استفاده از وزن های کوتاه و روان:[۱۳]
مثال های زیر حاکی از بهره گیری اسفندقه از وزن های کوتاه و روان است:
«ما کربلا ندیدیم، ما کربلا شنیدیم
سرهای بی بدن را بر نیزه ها ندیدیم»(اسفندقه، ۱۳۸۷، ص۵۶).
«حسین(ع) آمد و آزاد از یزیدت کرد
خلاص از قفسِ وعده و وعیدت کرد»(همان، ص۶۰).
«رانده از هر جمع، از هر جا شدی
دیدی ای دل! عاقبت تنها شدی»(همان، ص۲۶).
از تعداد ۴۵ غزل اسفندقه در مجموعه ی شعر«کوار» حتی یک غزل هم، در وزن های بلند سروده نشده است؛ در این اشعار شاعر، از پرداختن به مضامین غمناک، حسرت بار و… بیزاری جسته و بیشتر به همان حدیث نفس و مضامین ساده ی شعری اکتفا کرده است؛ این در حالی است که در غزل های شاعران انقلاب- دست کم شاعران نسل دوم انقلاب- به دلیل شرایط روزگار، به کارگیری وزن های بلند، از جایگاه ویژه ی برخوردار بوده است.
دو- نوجویی در قافیه و ردیف و به کارگیری ردیف های بلند:[۱۴]
مثال های زیر حکایت از بهره گیری اسفندقه از قافیه و ردیف های نو و بلند دارد:
«با تو بگذار که بی فاصله صحبت بکنیم
از غم و غربت این قافله صحبت بکنیم»(همان، ص۲۳).
«اگر نمی رسد از کوچه باغ، بوی درخت
چه اتفاق بدی! خشک شد گلوی درخت»(همان، ص۱۹).
«گل و ترانه و لبخند می رسد از راه
بهار، سرخوش و خرسند می رسد از راه»(همان، ص۳۴).
«اجاق خاطره خاموش می شود، برگرد
کلام عاطفه مخدوش می شود، برگرد»(همان، ص۴۶).
شاعر در بیت های بالا- که به عنوان مثال انتخاب شدند- از ردیف های بلند و نو “صحبت بکنیم، می رسد از راه، می شود برگرد و درخت” بهره گرفته است که این از ویژگی های بارز غزل انقلاب اسلامی است.
نمونه ای از به کارگیری قافیه های تقریباً نو، را در غزل اسفندقه از نظر می گذرانیم:
«حیف است اگر مکدّر، از کینه ی تو باشم
آئینه وار بگذار، آئینه ی تو باشم
ایام هفته ی من، تکرار روز مرگی است
تا کی در انتظار آدینه ی تو باشم»(همان، ص۴۵).
سه- ترکیب سازی:[۱۵]
به مثال های زیر دقت کنید:
«هنوز برجِ بلندِ نجابتم، حسرت!
بنای شعر تو آباد اگر خراب شدم»(همان، ص۱۶).
موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1399-12-18] [ 02:12:00 ق.ظ ]