دانلود منابع پایان نامه در رابطه با تقسیم بندی مشتریان بر اساس تمایل به خرید کالای سبز در بازار ... | ... | |
پیش بینی می شود که شرکتهای بین المللی به دلایل زیر به طور ویژهای استراتژی های بازاریابی سبز را در بازارهای آسیایی وارد کنند:
از دید بازارهای سبز در آسیا، شرکتهای غربی در حال تدارک برای پاسخگویی به نیازهای مشخص مصرف کنندگان در دستیابی به زندگی سبز میباشند. هرچند، با وجود علاقه روز افزون به مطالعات فرهنگی در میان پژوهشگران بازاریابی، اطلاعات تحقیقی اندکی از درک و واکنش مصرف کنندگان آسیایی در زمینه کالاهای سبز وجود دارد، اما ظهور و بسط بازاریابی سبز در بسیاری از کشورهای آسیایی مسلم است. عدم دسترسی به اطلاعات بازار هدف در کشورهای سرمایه گذار تبدیل به مانعی بزرگ برای گسترش موفقیت آمیز محصولات سبز در کشورهای آسیایی شده است(گورا و همکاران[۸۰]، ۲۰۰۵،صص ۵۶۱-۵۴۷).
مصرف کنندگان سبز از محصولاتی که احتمال ایجاد خطر برای آنها و دیگران داشته باشد، اجتناب می کنند به عنوان مثال در مواردی که محصول در فرایند تولید و یا استفاده منجر به آسیبهای جدی برای محیط زیست گردد؛ انرژی یا مواد خام را هدر دهد و یا گونه های گیاهی و جانوری و یا محیط زیست را در معرض مخاطره قرار دهد، مصرف کننده سبز از خرید و مصرف چنین محصولاتی پرهیز می کند(استرانگ[۸۱]، ۱۹۹۶، ص ۵).
بازاریابی پایدار به ایجاد و ادامه رابطه با مشتری، محیط اجتماعی و محیط طبیعی اطلاق میگردد (چارتر و همکاران[۸۲]، ۱۹۹۹، ص ۱۳). در راستای این مفهوم، بازاریابی سبز وارد یک مرحله خودتنظیمی شد تا تنها شرکتهایی که هدف توسعه پایدار تجاری را داشتند به حضور خود ادامه داده و محصولات خود را بهبود بخشند. با گسترش توسعه پایدار که در برگیرنده حساسیتهای زیست-محیطی و آگاهی های اجتماعی بود، پیش بینی دو گرایش برای بازاریابی سبز امکان پذیر مینمود. یکی، مفهوم دوستدار محیط زیست بودن یا سبزگرایی و دیگری توسعه بازاریابی سبز در کشورهای در حال توسعه که با رونق بازار بین المللی، فروش خود را افزایش داده و از تصویر مثبت ایجاد شده توسط برند سبز منفعت کسب مینمودند(پو و فلچر[۸۳]، ۲۰۰۲، صص ۸۵-۷۶).
شرکتهایی که در بازار مصرف فعالیت می کنند آگاه هستند که توانایی تامین نیازهای تمام خریداران را ندارند و یا حداقل با یک روش مشابه نمی توانند کلیه خریداران را راضی نگاه دارند. خریداران بیشمار و از نظر جغرافیایی بسیار پراکنده بوده و از نظر نیازها و رویههای خرید نیز بسیار متفاوتند. در این میان شرکتها نیز از نظر قدرت پاسخگویی به قسمت های متفاوت بازار، از قابلیت های متفاوتی برخوردارند. بنابراین منطقی است که شرکتها به جای تلاش برای رقابت در کل بازار و در مقابل رقبای برتر، قسمت هایی از بازار را برای فعالیت خود انتخاب نمایند که در خدمت به آن از توانمندی بیشتری برخوردار باشند.
در بازاریابی انبوه، یک فروشنده فقط یک کالا را برای تمام خریداران به طور انبوه تولید کرده، به طور انبوه توزیع نموده و به طور انبوه نیز مبادرت به تبلیغ مینماید. به عنوان مثال شرکت کوکاکولا زمانی فقط یک نوشابه برای کل بازار تولید مینمود. شرکت امیدوار بود که همین یک نوع، مورد پسند همه واقع شود. بر پایه استدلال بازاریابی انبوه، این گونه بازاریابی سرانجام به کاهش هزینهها و قیمت فروش میانجامد و بزرگترین بازار بالقوه را ایجاد خواهد نمود.
[جمعه 1400-07-23] [ 08:26:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|