کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل







مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



آخرین مطالب


  • خرید اینترنتی فایل خانواده اصلی و رضایت زناشویی
  • پایان نامه روانشناسی در مورد : ضبط هویتی (هویت زود شکل گرفته)
  • منابع پایان نامه و مقاله با موضوع : شرایط مهریه
  • مقایسه کارایی کانال های مستقیم و غیرمستقیم در بازاریابی بیمه با استفاده از تکنیک DEA- قسمت ۷
  • ارزیابی رابطه ی عملکرد بازاریابی و وفاداری مشتریان در بانکهای دولتی و خصوصی ...
  • پایان نامه رشته روانشناسی در مورد : نقش کاربردی تعهد زناشویی
  • پایان نامه با موضوع سرمایه فکری
  • منابع پایان نامه با موضوع اندازه گیری ضریب اتلاف گرما در پدیده کلیدزنی و تعیین مکانیسم کلیدزنی در ...
  • پژوهش های انجام شده درباره تأثیر عدالت سازمانی بر تعهد سازمانی کارکنان بانک رفاه استان خوزستان۹۳- فایل ۸
  • پایان نامه در مورد : وسواس، احکام و آثار آن- فایل ۶
  • دانلود مقاله انواع سبک­های فرزندپروری
  • دانلود پایان نامه روانشناسی : تشخیص های افتراقی میگرن
  • تأثیر ترکیب تنوع هیات مدیره بر کیفیت گزارشگری مالی و ریسک در شرکت های پذیرفته شده- قسمت ۳۳
  • آزمون رشدی یکپارچگی بینایی – حرکتی بیری
  • بررسی تأثیر آگاهی شهروندی بر مبلمان شهری مطالعه موردی شهر اصفهان- قسمت ۴
  • لذات معنوی ۹۱
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره تحلیل نمادهای بومی شعر دفاع مقدس در گیلان با تکیه بر آثار بهمن ...
  • پایان نامه روانشناسی در مورد هیجان شادی
  • مقاله تغییر در دلبستگی
  • پایان نامه : نظریه ساختاری ژن ها در مورد استرس
  • تحقیقات انجام شده در مورد : مفاهیم نظری و ویژگی‌های ساختاری انیمیشن تعاملی(در ارتباط با مخاطب-تماشاگر)
  • اثر استرس
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره : بررسی تاثیر تجربه خدمت، ارزش ویژه رابطه و ارزش ویژه برند بر وفاداری ...
  • ارزیابی ارتباط محافظه کاری سود و زیانی و محافظه کاری ...
  • مؤلفه های سازش پذیری
  • بررسی جرم تهدید در قوانین کیفری ایران- قسمت ۸
  • دانلود مطالب پژوهشی در رابطه با مبانی-تدوین-الگوی-اسلامی‌ایرانیِ-سیاست-جنایی- فایل ۶۶
  • پایان نامه رهن دریایی//حقوق دریایی
  • مپایان نامه درباره هندسی صنایع
  • مقایسه عوامل آموزشی درس تربیت بدنی از دیدگاه مدیران و معلمان تربیت بدنی مدارس ابتدایی دخترانه دولتی و غیردولتی شهر کرمان (۲)- قسمت ۴
  • بدانلود پایان نامه درباره ازتوانی
  • دانلود مبانی نظری HIVماهیت ویروس اچ آی وی/ ایدز
  • بررسی میزان بقاء لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7 ریزپوشانی شده توسط صمغ فارسی (زدو) در ماست و در شرایط شبیه‌سازی شده گوارشی- قسمت ۱۲
  • مپایان نامه درباره دل پنج نیروی
  • دانلود مقاله اهمیت عزت نفس
  • اثر تیمول، نایسین و اسید لاکتیک بر روی لیستریا مونوسایتوژنز تلقیح شده به قطعات مرغ۱
  • پایان نامه : انواع مشاغل بر حسب استرس
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره استخراج روغن پسته ی کوهی(Pistacia atlantica) با کمک امواج فراصوت و ...
  • طراحی پروتکل فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی و مقایسه کارآمدی آن با ...
  • واژه ها، ترکیبات، صنایع بدیع، نکته های بلاغی و بعضی نکات دستوری در ۲۰ قصیده اول دیوان مجیرالدین بیلقانی- قسمت ۲۶
  • تبیین سیره سیاسی و راهبردهای پیامبر اعظم(ص) در تشکیل حکومت- قسمت ۵
  • بررسی رابطه هوش هیجانی با مقیاس ارزیابی انطباق پذیری و همبستگی خانواده در ...
  • بررسی میزان گرایش فرزندان نوجوان مددجویان تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان سمنان به انحرافات اجتماعی
  • پایان نامه روانشناسی با موضوع : جنسیت و نارضایتی بدن
  • ابعاد دین‌داری و مذهبی بودن
  • اثر فاصله کاشت و سطوح مختلف اسید سالیسیلیک بر عملکرد ...
  • بررسی شاخص‌ها و ویژگی‌های غزل انقلاب اسلامی در آثار شاعران معاصر قادر طهماسبی(‌فرید)، علی رضا قزوه، مرتضی امیری‌اسفندقه و غلامرضا کافی- قسمت ۱۸
  • مطالب با موضوع : ارزیابی عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان بر اساس مدل تعالی سازمانی ...
  • متن کامل پایان نامه : مهارت‌های اجتماعی لازم برای زندگی
  • مطالعه اثر پرستیژ، اعتبار و تصویر برند بر قصد خرید ...




  • جستجو




     
      ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با بررسی رابطه بین بازاریابی داخلی وبازارگرایی باتوجه به نقش متغییرمیانجی عدالت ... ...

    عدالت اطلاعاتی: توزیع اطلاعات درباره رویه‌ها، مراودات و توزیع نتایج باید عادلانه باشد، با تاکید بر اینکه امروزه اطلاعات یکی از پر رایج‌ترین سرمایه‌های موجود برای توسعه سرمایه‌های انسانی و اقتصادی است (کالکویت[۱۰۹]،۲۰۰۱). توضیحات اطلاعات باید صادقانه و بدون هیچ قصد و انگیزه دیگری بر مبنای دلایل و اطلاعات منطقی بوده و از مشروعیت کافی برخوردار باشد تا باعث تقویت ادراک عدالت در افراد گردد ( نباتچی، بینگهام و گود[۱۱۰]،۲۰۰۷).
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    ۲-۱۴-۶- عوامل موثر بر درک عدالت
    عدالت سازمانی ادراک شده:
    نظریه عدالت سازمانی ادراک شده کارکنان احساس افراد درباره منصفانه بودن نحوه رفتار با خودشان و دیگران طبقه‌بندی و تشریح می‌کند (ساندرس و تونهیل،۲۰۰۱). احساسی که برای اثربخشی عملکرد سازمان‌ها و رضایت افراد در سازمان‌ها ضرورت دارد. کروپانزا [۱۱۱](۲۰۰۱) عدالت سازمانی را به مثابه یک جستار روان‌شناختی که روی ادراک از انصاف در محیط کاری تاکید دارد در نظر می‌گیرد (سیتر[۱۱۲]، ۲۰۰۳). به نظر گرینبرگ نیز عدالت سازمانی با ادراک کارکنان از انصاف کاری در سازمان مرتبط است. در واقع این اصطلاح را برای تشریح و تفسیر نقش انصاف در محیط کاری به کار می‌برد. از دیدگاه مک دوال و سیت عدالت سازمانی شامل ۴ بعد زیر است: ۱- عدالت توزیعی ۲- عدالت رویه‌ای ۳- عدالت تعاملی ۴- عدالت اطلاعاتی
    درک عدالت تحت تاثیر (الف) پیامدهایی که شخص از سازمان دریافت می‌کند (ب) رویه‌های سازمانی ( رویه‌ها و کیفیت تعاملات) و (ج) خصوصیات ادراک کننده قرار دارد. باون و اشنایدر[۱۱۳] (۱۹۸۵) با تصور مشتریان به عنوان منابع انسانی سازمان‌ها، بر این عقیده می‌شویم که این استدلال بیان می‌کند که مشتریان نیز می‌توانند به عنوان کارمندان برده شوند.
    شکل ۲-۲: عوامل موثر بر عدالت سازمانی ادراک شده
    پیامدهای سازمانی:
    ارزش پیامدها
    عملکرد
    رفتار فرانقش
    عدالت ادراک شده:
    توزیعی، رویه‌ای، تعاملی، اطلاعاتی
    اقدامات سازمانی: پیروی از قوانین، کیفیت برخوردها و ارتباطات
    رفتار خلاف انتظار
    خصوصیات ادراک کننده: جمعیت شناسی شخصیت
    نگرش‌ها و احساسات
    منبع: (حسین‌زاده و ناصری،۱۳۸۷)
    همانگونه که اشاره شد هر شخص و یا هر مشتری مانند کارمندان عدالت موجود در سازمان را ادراک نموده و بر اساس آن ادراک در خصوص عدالت قضاوت می‌کند.. حال سوال این است که چه چیزهایی در ادراک فرد و یا همان ادراک عدالت موثر است؟ با توجه به مباحث قبلی سه عامل را می‌توان نام برد:
    پیامدهای مثبت و منفی که فرد از سازمان دریافت می‌کند، مانند خدمات اضافی، که این عامل بستگی به قوانین حاکم بر سازمان در خصوص عدالت توزیعی است و معمولا توسط کارکنان سازمان به مشتریان القا می‌شود.
    رویه‌های سازمانی، دومین عامل رویه‌های سازمانی است که وابسته به میزان تبعیت سازمان‌های خدماتی از عدالت رویه‌ای است. این موضوع وابسته به قوانین و مقرارت تقریبا ثابت سازمان است. در واقع رویه‌های سازمانی نوعی از ادراک است که از طریق شخصیت حقوقی سازمان و کارکنان به مشتریان القا می‌شود.
    خصوصیات ادراک کننده: درک عدالت می‌تواند تحت تاثیر خصوصیات فردی ادراک کننده قرار گیرد. این عوامل می‌تواند سن، جنس، نژاد، احساسات مثبت و منفی، عزت نفس، سابقه استفاده از خدمات و محصولات سازمان و حدود انتظارات فردی و نیز فرهنگ حاکم بر فرد باشد.
    ۲-۱۴-۷- نتایج درک عدالت
    عملکرد: این نتیجه بیشتر مرتبط با عدالت توزیعی می‌باشد. یعنی زمانی‌که مشتری همانند کارمندان بی‌عدالتی توزیعی را درک می‌کند. زمانی که این عدالت متناسب با عدالتی باشد که با سایر مشتریان است، مشتریان ممکن است احساس کنند که با آنها منصفانه رفتار شده است (مسهام و نیتمیر[۱۱۴]،۲۰۰۲). عدالت رویه‌ای از طریق اثر بر نگرش بر عملکرد مشتریان اثرگذار است.
    رفتار فرانقش: یکی از بیشترین همبستگیهای مطالعه شده عدالت سازمانی در کارکنان فتار شهروندی سازمانی و اجزایش ( روحیه مردانگی، فضلیت شهروندی، از خود گذشتگی، وظیفه شناسی و ادب است ( اسپکتور و چاراش[۱۱۵]،۲۰۰۱). بر اساس این تعاریف، امکان این‌که مشتریان خدماتی، رفتار شهروندی همانند کارمندان ارائه دهند امکان‌پذیر است اورگان[۱۱۶]، ۱۹۸۸). این رفتارها، رفتار اختیاری است که جز الزامات شغلی کارمند و یا جز قوانینی که یک مشتری باید رعایت کند و انجام دهد نیست، اما این رفتارها عملکرد و بهره‌وری سازمان را افزایش می‌دهد (رابینز[۱۱۷]،۲۰۰۱).
    رفتار خلاف انتظار: رفتارهای خلاف انتظار و ترک شغل با هر ۴ شکل عدالت توزیعی، رویه‌ای ، تعاملی و اطلاعاتی مرتبط است ( حسین‌زاده و ناصری، ۱۳۸۷). اما در کارمندان این رفتارها بصورت: مخالفت، خشونت، خرابکاری، قربانی کردن جسمی و روحی و … می‌باشد (فولترون و پانج[۱۱۸]،۲۰۰۴). این رفتارها در اثر بی‌عدالتی ادراک شده ایجاد می‌شود که این از طریق تاثیر نهادن بر نگرش‌هایی همچون رضایت درونی و بیرونی صورت می‌گیرد.
    ۲-۱۵- پیشینه تحقیق
    بعد از بررسی مبانی نظری، در این بخش به بررسی پیشینه پژوهشی تحقیق پرداخته می‌شود. در واقع معیار انتخاب تحقیقات در این بخش تحقیقاتی است که در راستای اهداف و سوالات تحقیق در انجام شده است. این تحقیقات خود به دو بخش پیشینه داخلی و خارجی تقسیم‌بندی می‌شود که به شرح زیر است:
    ۲-۱۵-۱- پیشینه داخلی
    سید جوادین و دیگران(۱۳۸۹) در مطالعه­ ای تاثیر بازاریابی داخلی بر بهبود رفتار شهروندی سازمانی و کیفیت خدمات را سنجیدند. نتایج نشان داده است که اقدامات بازاریابی داخلی در شرکت ملی گاز ایران توانسته است بر طبق یک مدل مفهومی­ (تحلیل مسیر) رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان و در نهایت، کیفیت خدمات را افزایش دهد.
    کمالیان و دیگران(۱۳۸۹) در مقاله­ای به بررسی رابطه بازاریابی داخلی و کیفیت خدمات در صنعت بانکداری پرداختند. نتایج نشان داده است که بازاریابی داخلی بر کیفیت خدمات خارجی اثر مثبت و معناداری نداشته است.
    احمدو رفیق (۲۰۰۰) بازاریابی درونی یک تلاش برنامه‌ریزی شده برای کسب رضایت مشتریان و کارکنان و همچنین هماهنگیهای درونی سازمانی بواسطه توانمند سازی کارکنان می‌باشد.
    نعامی و شکرکن (۱۳۸۲) در پژوهشی بر روی ۲۶۸ نفر کارکنان یک کارخانه در اهواز نشان داده‌اند که عدالت سازمانی با خشنودی شغلی رابطه معنی‌داری دارد.
    عادل صلواتی و همکاران در سال( ۱۳۹۱ )در تحقیقی با عنوان بررسی رلبطه بین بازارگرایی و ابعاد سرمایه فکری در شرکت بیمه ایران به این نتیجه رسیدند که بین ابعاد سرمایه فکری و بازارگرایی رابطه معناداری وجود دارد .بدین معنی که هر اندازه وضعیت سرمایه فکری در شرکت بیمه بالا بوده،بع تبع آن روحیه بازارگرایی در آن شرکت بالاتر بوده است.
    آقازاده (۱۳۸۷)در یک تحقیق رابطه بازارگرایی با ایجاد ارزش و عملکرد تجاری را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که بین بازرگرایی و عملکرد بانکهای تجاری دو نوع رابطه مستقیم و غیر مستقیم به واسطه ایجاد ارزش وجود دارد.
    ۲-۱۴-۲- پیشینه خارجی
    زمان و همکاران(۲۰۱۲) در مطالعه­ ای به بررسی اثر بازاریابی داخلی بر بازارگرایی و عملکرد کسب و کار پرداخته­اند. هدف از مطالعه آنها بررسی تاثیر بازاریابی داخلی بر روی تعهد سازمانی کارکنان بانک، بازارگرایی، و عملکرد کسب و کار بوده است که از ۱۲ بانک تجاری پاکستان با جمع­آوری ۵۰۰ پرسشنامه انجام شد. یافته­های مطالعه نشان داد که برنامه ­های بازاریابی داخلی تاثیر قابل توجهی بر تعهد کارکنان، بازارگرایی و سودآوری کلی سازمان داشته است. همچنین نقش واسطه­ تعهد سازمانی بین بازاریابی داخلی و بازارگرایی پشتیبانی نشد.
    جوناریس و همکاران(۲۰۱۰) تحت مقاله­ای به عنوان ” بازارگرایی داخلی: جنبه درک نشده تئوری بازاریابی"، به بررسی تجربی بین بازارگرایی و بازارگرایی داخلی[۱۱۹] و همچنین تاثیر مشترک این دو بر رضایت مشتریان پرداخته­اند. اتخاذ بازارگرایی، ارزش و کیفیت درک شده مشتری از خدمات را افزایش می­دهد، از طرفی اتخاذ بازارگرایی داخلی، ارزش درک شده کارکنان را افزایش می­دهد که باعث سطح بالاتری از کیفیت خدمات ادراک شده از سوی مشتریان می­ شود. همچنین نتایج نشان دادکه بازارگرایی و بازارگرایی داخلی تاثیر مستقیمی بر رضایت مشتریان دارد.
    آواد و اگتی(۲۰۱۱) در مقاله­ای به بررسی تاثیر بازاریابی داخلی، تعهد سازمانی، و رفتار شهروندی سازمانی بر بازارگرایی بانک­های تجاری پرداخته­اند. یافته­های تجربی تایید کرد که بازاریابی داخلی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی دارای تاثیر مستقیم و مثبتی بر بازارگرایی بانک است.علاوه بر این، تعهد سازمانی اثر مثبتی بر رفتار شهروندی سازمانی داشته است.
    (شیلاق و همکاران،۲۰۰۴): تاثیر بازارگرایی را بر عملکرد سازمان‌های ارائه دهنده خدمات سنجیده و بیان کردند که گرایش بازاریابی، هنگامی که در ترکیب با جایگاه‌یابی و توسعه برند مطرح می‌شود، بطور مستقیم در عملکرد تاثیر نمی‌گذارد.
    پاپاسولومو و رنتیس(۲۰۰۶)در تحقیقی تحت عنوان تاثیر بازاریابی داخلی بر برندتجاری شرکت در صنعت بانکداری به این نتیجه رسیدند که بازارایبی داخلی موجب تقویت و تمایز برند تجاری شرکت می شود.
    .هوانگ و چی (۲۰۰۵)در مطالعه ای به برررسی تاثیر بازاریابی داخلی بر رضایتمندی شغلی و عملکرد سازمانی پرداختند و به این نتیجه رسیدند که بین بازاریابی داخلی و رضایتمندی کارمنان و عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود دارد.
    لایو(۲۰۰۹)در تحقیقی با عنوان تاثیر بازاریابی داخلی بر مشتری مداری در صنعت بانکداری که بازاریابی داخلی منجر به افزایش تعهد و رضایتمندی کارکنان و افزایش روحیه مشتری مداری در آنها می شود.
    کولکوئیت وهمکاران(۲۰۰۶):نشان دادند که عدالت رویه‌ای و توزیعی و تعاملی بر عملکرد شغلی و رفتار تولیدی در سازمان تاثیر مثبتی می‌گذارند.
    ۲-۱۶- نتیجه‌گیری و ارائه مدل مفهومی تحقیق
    تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین بازاریابی درونی وبازارگرایی باتوجه به نقش متغییرمیانجی عدالت سازمانی در کارمندان بانک­های دولتی شهر ایلام می ­پردازد که بر گرفته از چندین مدل می­باشد. در تحقیق حاضر بدنبال این هستیم تا با بهره گرفتن از این مدل­ها، مدل مفهومی تحقیق خود را توجیح نماییم.
    بازارگرایی از دیدگاه فرهنگی نارور و اسلاتر ۱۹۹۰ گرفته شده است. بازارگرایی فرهنگ سازمانی است که به کاراترین و اثربخشترین شکل ممکن باید موجب خلق رفتارهای مورد نیاز جهت خلق ارزش­ برتر برای خریدار شود و در نتیجه موجبب استمرار عملکرد برتر کسب و کار گردد. در دیدگاه نارور و اسلاتر بازارگرایی مفهومی فرهنگی است که اثر خود را در رفتارهای سازمانی نشان می­دهد.
    مبنای تئوریک اصلی برای عدالت، تئوری برابری آدامز می باشد که در سال ۱۹۶۳ مطرح کرده است. این تئوری بر این پیش فرض بنا نهاده شده است که انسان­ها می­خواهند با آنها منصفانه برخورد شود؛ بنابراین برابری باوری است که در مقایسه با دیگران با ما منصفانه برخورد شده است و نابرابری باوری که در مقایسه با دیگران با ما غیر منصفانه برخورد شده است.
    ارتباط بازاریابی داخلی با عدالت برگرفته از مدل سِنگ[۱۲۰](۲۰۰۶) می­باشد که در آن بازاریابی داخلی ارتباط مستقیمی با عدالت داشته است.
    مدل مفهومی تحقیق

    موضوعات: بدون موضوع
    [جمعه 1400-07-23] [ 12:36:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تحقیقات انجام شده درباره ارائه روشی جدید در خوشه بندی اطلاعات با استفاده ازترکیب الگوریتم ... ...

    ………………………………………………………………………………………………..۶۶
    ۴-۱- مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………. ۶۷
    ۴-۲- خوشه بندی اطلاعات به روش ترکیبی پیشنهادی ………………………………………………………………… ۶۸
    ۴-۳- تنظیم پارامترهای الگوریتم پیشنهادی …………………………………………………………………………………. ۷۱
    ۴-۴- بررسی نتایج حاصل از الگوریتم پیشنهادی و مقایسه آن با دیگر الگوریتم ها……………………………. ۷۱
    ۴-۴-۱- معرفی داده های استفاده شده و نتایج شبیه سازی مربوط به آن …………………………………………..۷۲
    ۴-۴-۱-۱- مجموعه داده Iris ……………………………………………………………………………………………… 72
    ۴-۴-۱-۲- مجموعه داده Wine ………………………………………………………………………………………….. 75
    ۴-۴-۱-۳- مجموعه داده CMC …………………………………………………………………………………………. ۷۷
    ۴-۴-۱-۴- مجموعه داده Vowel ……………………………………………………………………………………….. 80
    ۵- فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات …………………………………………………………………………………………۸۲
    ۵-۱- نتیجه …………………………………………………………………………………………………………………………….. ۸۳
    ۵-۲- پیشنهاد کارهای آینده ………………………………………………………………………………………………………. ۸۴
    فهرست جدول­ها
    عنوان و شماره صفحه
    جدول۲‑۱ مزایا و معایب الگوریتم k-means …………………………………………………………………………………………………26
    جدول۲‑۲ معایب و محاسن الگوریتم c میانگین فازی …………………………………………………………………………………… ۳۱
    جدول۲‑۳ معیارهای تشابه بر اساس توابع فاصله مختلف………………………………………………………………………………….۳۲
    جدول۳-۱ توابع عددی مورد استفاده برای تست الگوریتم‌ها …………………………………………………………………………۶۰
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    جدول۴‑۱ پارامترهای مربوط به الگوریتم های پیشنهادی ……………………………………………………………………………….۷۱ جدول۴‑۲مراکز خوشه به دست آمده با اجرای الگوریتم FCM-BA روی مجموعه دادهIris ………………….73
    جدول۴‑۳پاسخ الگوریتم های موجود بر روی مجموعه دادهIris …………………………………………………………………….74
    جدول۴‑۴ پاسخ الگوریتم FCM-BA بازاء مقادیر مختلف پارامترها بر روی مجموعه داده Iris ………………. 74
    جدول۴‑۵ پاسخ الگوریتم های موجود بر روی مجموعه داده Wine………………………………………………………………75
    جدول۴‑۶ مراکز خوشه به دست آمده بااجرای الگوریتم FCM-BA روی مجموعه داده Wine………………..76
    جدول۴‑۷پاسخ الگوریتمFCM-BA بازاء مقادیر مختلف پارامترها برروی مجموعه دادهWine …………….. 77
    جدول ۴‑۸ مراکز خوشه به دست آمده با اجرای الگوریتم پیشنهادی روی مجموعه داده CMC ………………. 78
    جدول ۴‑۹پاسخ الگوریتم های موجود بر روی مجموعه داده CMC ……………………………………………………………..79
    جدول۴‑۱۰پاسخ الگوریتم FCM-BAبازاء مقادیر مختلف پارامترها بر روی مجموعه داده CMC …………79
    جدول ۴‑۱۱ مراکز خوشه به دست آمده با اجرای الگوریتم پیشنهادی روی مجموعه داده Vowel ……………80
    جدول ۴-۱۲ پاسخ الگوریتم های موجود بر روی مجموعه داده Vowel ……………………………………………………….80
    جدول ۴‑۱۳ پاسخ الگوریتمFCM-BA بازاء مقادیر مختلف پارامترهابرروی مجموعه داده Vowel ………. 81
    فهرست شکل­ها
    عنوان و شماره صفحه
    شکل ۲‑۱ تفاوت خوشه بندی و طبقه بندی ………………………………………………………………………………………………… ۱۲
    شکل۲-۲ مراحل خوشه بندی ……………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۷
    شکل ۲‑ ۳ محاسبه فاصله در اتصال منفرد، اتصال میانگین و اتصال کامل …………………………………………………. ۰ ۲
    شکل ۲-۴ تفاوت بین روش متراکم شوتده و تقسیم کننده ………………………………………………………………………….. ۲۰
    شکل۲-۵ مجموعه داده پروانه­ا­ی ……………………………………………………………………………………………………………………. ۲۷
    شکل ۲‑۶ توزیع یک بعدی نمونه ها ……………………………………………………………………………………………………………… ۳۰
    شکل ۲‑۷ خوشه بندی کلاسیک نمونه های ورودی ……………………………………………………………………………………… ۳۰
    شکل ۲‑ ۸ خوشه بندی فازی نمونه ها …………………………………………………………………………………………………………. ۳۱
    شکل ۳‑۱ دسته ­بندی­های متفاوت در مسایل بهینه ­سازی …………………………………………………………………………. ۳۷
    شکل ۳‑۲ روش­های حل مسایل بهینه ­سازی ……………………………………………………………………………………………….. ۴۰
    شکل ۳‑۳ تقسیم بندی روش محاسباتی ……………………………………………………………………………………………………… ۴۱
    شکل ۳-۴ آزمایش پل دوگانه ………………………………………………………………………………………………………………………… ۴۷

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:36:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره : شرط ضمان عقود- فایل ۶ ...

    ولی چنان‌چه شرط بر خلاف بعضی از اجزا یا آثاری باشد که از نظر عرف غیر قابل انفکاک از ذات مقتضاء هستند، در حکم شرط خلاف مقتضاء است و در نظر عرف بین شرط مزبور و مقتضاء تضاد حاصل می‌گردد؛ برای مثال در عقد بیع که مقتضاء آن ملکیت مشتری است، هرگاه شرط شود که مشتری مالک مبیع نشود، در اثر تضاد بین شرط و مقتضاء عقد بیع باطل می‌شود، ولی هرگاه شرط شود که مشتری حق انتفاع یا حق استثمار و یا حق انتقال را برای مدت معینی ندارد، آن شرط و عقد صحیح می‌باشد. همچنین است هرگاه بر مشتری شرط شود که تا پنجاه سال حق ندارد مبیع را به دیگری انتقال دهد؛ زیرا تضاد عقلی بین شرط و مقتضاء که موجب بطلان عقد است، حاصل نمی‌شود، چنان‌چه در مورد اجاره معمول است که شرط می‌شود مستأجر حق انتقال اجاره را به غیر ندارد و حال آن‌که مقتضاء اجاره نیز ملکیت منافع است… . ایراد به آنکه کل، غیر از اجزا چیز دیگری نیست؛ بنابراین شرط خلاف یکی از اجزا مقتضاء در حکم شرط خلاف تمام مقتضاء است وارد نمی‌باشد؛ زیرا تضاد بین شرط و مقتضاء که علت بطلان عقد است، در مورد شرط خلاف بعضی از اجزا مقتضاء حاصل نمی‌گردد»[۳۹].
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    به نظر می‌رسد این نظر از دو جهت محل ایراد است؛ اولاً مقتضاء ذات عبارت است از اثری که ماهیت عقد آن را ایجاب می‌کند و لازمه ذات عقد و از آن غیر قابل انفکاک است؛ چه جزئی از مقتضاء باشد چه کل، از این نظر تفاوتی وجود ندارد؛ زیرا آن اثری که از عقد جدا‌شدنی است و ملازمه با ذات عقد ندارد، مقتضاء ذات عقد محسوب نمی‌شود؛ بلکه مقتضاء اطلاق عقد نامیده می‌شود که با شرط ضمن عقد و توافق طرفین قابل نفی است. بر‌خلاف مقتضاء ذات عقد که با شرط خلاف نمی‌توان آن را برطرف نمود. ثانیاً در صدر عبارت فوق حکم شرط خلاف یکی از اجزا مقتضاء و شرط خلاف یکی از آثار مقتضاء یکسان تلقی شده است ولی مثال‌هایی که در پایان از عقد بیع و اجاره آورده‌شده، مربوط به آثار مقتضاء ذات عقد بیع و اجاره است، نه اجزا مقتضاء ذات عقد بیع و اجاره؛ در صورتی که لازم بود بین آثار مقتضاء ذات عقد و اجزای مقتضاء ذات عقد تفاوت قائل می‌شدند و برای هریک مثال‌های جداگانه‌ای ذکر می‌کردند؛ هرچند حکم آن‌ ها یکسان بوده‌باشد.
    مقتضاء اطلاق عقد، عبارت است از اثری که از ماهیت و حقیقت عقد به وجود نمی‌آید و با ذات عقد ملازمه ندارد تا از آن جدایی‌ناپذیر باشد؛ بلکه هرگاه عقدی به نحو مطلق انشا شود و هیچ‌گونه قید و شرطی در آن پیش‌بینی نشود، این اثر را اقتضا دارد که با توافق طرفین می‌توان خلاف آن را شرط نمود و از پیدایش آن جلوگیری کرد؛ بدون اینکه هیچ‌گونه خدشه‌ای بر صحت و اعتبار عقد وارد آید. قانون مدنی ایران در موارد متعددی این مقتضاها را برشمرده‌است؛ از جمله:
    ماده ۲۸۰- انجام تعهد باید در محلی که عقد واقع شده به عمل‌آید؛ مگر اینکه بین متعاملین قرارداد مخصوصی باشد یا عرف و عادت ترتیب دیگری اقتضاء نماید.
    ماده ۲۸۱- مخارج تأدیه به عهده مدیون است؛ مگر اینکه شرط خلاف شده‌باشد.
    ماده ۳۴۴- اگر در عقد بیع شرطی ذکر نشود یا برای تسلیم مبیع یا برای تأدیه قیمت، موعدی معین نگشته‌باشد، بیع قطعی و ثمن حال محسوب است؛ مگر اینکه بر حسب عرف و عادت محل یا عرف و عادت تجارت در معاملات تجارتی وجود شرطی یا موعدی معهود باشد؛ اگر چه در قرارداد بیع ذکری نشده‌باشد.
    ب) صورتهای مخالفت شرط با مقتضای عقد
    ۱-مخالفت شرط با مضمون عقد:
    هرگاه شرط با مفاد اصلی عقد یا موضوع اصلی مورد توافق طرفین مخالف باشد، چنین شرطی مخالف مقتضای عقد و باطل و مبطل عقد است؛ برای مثال در عقد بیع آن‌چه مضمون عقد و موضوع اصلی تراضی طرفین می‌باشد عبارت است از تملیک مبیع به عوض معلوم. این تملیک مضمون و مقتضای عقد محسوب می‌شود؛ زیرا مقصود از مقتضی عبارت است از امری که از خود اثری بر‌جای می‌گذارد و این اثر ایجاد نمی‌شود مگر با اجتماع شرایط و عدم موانع و عقد در وجود مضمون‌اش در صورتی تأثیر می‌گذارد که مقتضی (شرایط) فراهم باشد و موانعی موجود نباشد، ولی اگر شرط منافی با مقتضای عقد باشد؛ برای مثال اگر بایع بگوید من این کالا را به شما فروختم به شرط اینکه تو مالک نباشی، نتیجه این شرط اجتماع نقیضین در آن‌ِ واحد می‌باشد و چنین عقدی باطل خواهد‌بود؛ قطع نظر از بطلان شرط؛ همچنین اگر شرط با جمیع آثار عقد منافات داشته‌باشد، شرط مخالف با مقتضاء عقد و باطل و مبطل عقد خواهد‌بود؛ برای مثال اگر شخصی بگوید من این خانه را به شما فروختم، به شرط اینکه در آن تصرف نکنی، چون نفی جمیع آثار مستلزم نفی مؤثر است؛ به خصوص اگر مؤثر از امور اعتباری باشد با نفی جمیع آثار، آن امر اعتباری لغو و بیهوده خواهد‌شد[۴۰].
    ۲-مخالفت شرط ضمن عقد با هدف نهایی که مد‌نظر طرفین قرار گرفته‌است:
    گاهی اوقات ممکن است عقدی آثار متعددی داشته‌باشد، ولی اثر به‌خصوصی غرض طرفین قرار‌گیرد که از آن به اثر ظاهر عقد تعبیر شده‌است. اگر شرط ضمن عقد منافی اثر ظاهر عقد و غرض نهایی طرفین باشد، عرفاً با نفی مضمون عقد ملازمه دارد؛ بنابراین در مقام اثبات درج شرط کاشف از عدم قصد طرفین نسبت به مضمون عقد خواهد‌بود؛ زیرا قصد شرط با قصد مضمون عقد منافات دارد؛ حال اگر شرط مورد قصد قرار نگیرد، شرط باطل می‌باشد و اگر شرط مورد قصد قرار گیرد، مضمون عقد مورد قصد قرار نمی گیرد؛ زیرا عرفاً قصد مضمون عقد و شرط امکان ندارد؛ در نتیجه عقد باطل می‌شود؛ به این دلیل که «العقود تابعه القصود» و شرط هم باطل می‌شود؛ زیرا بلا موضوع می‌ماند[۴۱]؛ برای مثال در عقد نکاح، زنی خودش را به عقد نکاح دائم مردی درمی‌آورد و ضمن عقد شرط می‌کند که زوج حق انجام عمل زناشویی با او را تا پایان عمر نداشته‌باشد، معلوم است که اثر ظاهر عقد نکاح دائم در نزد عرف و شرع انجام عمل زناشویی است و نفی چنین اثری، خلاف مقتضاء عقد محسوب می‌شود یا مالک اتومبیل سواری آن را به دیگری می‌فروشد و بر خریدار شرط می‌کند او هیچ‌گاه حق سوار‌شدن اتومبیل را ندارد؛ چنین شرطی به معنی نفی اثر ظاهر عقد بیع و باطل است.
    ۳-مخالفت شرط با احکامی که قانون‌گذار آن را از اسباب و لزوم تحقق مضمون و مفاد عقد قرار داده‌است:
    شرط ممکن است با مفاد و مضمون عقد تعارض نداشته‌باشد، ولی احتمال دارد احکامی را قانون‌گذار وضع کرده‌باشد که آن احکام، لازمهی تحقق مفاد و مضمون عقد باشد. حال اگر شرطی مخالف با این دسته از احکام باشد، شرط خلاف مقتضاء عقد محسوب می‌شود؛ زیرا با نفی این احکام، مفاد عقد نیز منتفی خواهد‌شد؛ برای مثال شخصی ملکی را به دیگری می‌فروشد، ولی بر خریدار شرط می کند که انتقال ملک ثبت شده، در دفتر اسناد رسمی واقع نشود و خریدار نتواند الزام فروشنده را در این خصوص از دادگاه تقاضا نماید. در اینجا شرط مخالف با مضمون و مفاد عقد بیع نیست، ولی با حکم ماده ۲۲ قانون ثبت که اشاره می‌دارد:
    «همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید، دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده و یا کسی که ملک مزبور به او منتقل گردیده و این انتقال نیز در دفتر املاک به ثبت رسیده، یا اینکه ملک مزبور از مالک رسمی به او رسیده‌باشد، مالک خواهد‌شناخت.»؛ منافات دارد؛ زیرا مفاد عقد بیع عبارت است از تملیک عین (مبیع) در مقابل دریافت عوض معلوم. این شرط با تملیک عین منافات ندارد، ولی با حکم ماده مذکور که ملازمه با انتقال مالکیت دارد تعارض پیدا می‌کند و با نفی این حکم، مفاد عقد بیع نیز منتفی خواهد‌شد؛ بنابراین شرط مذکور خلاف مقتضاء عقد بیع و باطل و مبطل است و یا در ماده ۴۸۴ قانون مدنی آمده‌است:
    «موجر نمی‌تواند در مدت اجاره، در عین مستأجره تغییری دهد که منافی مقصود مستأجر از استیجار باشد».
    حال اگر موجر در عقد اجاره بر مستأجر شرط نماید که حق تغییر عین مستأجره را به هر نحوی که بخواهد دارا باشد؛ چنین شرطی مخالف با حکم ماده ۴۸۴ قانون مدنی است که با مفاد عقد اجاره ملازمه دارد. به همین مناسبت شرط خلاف مقتضاء عقد اجاره است.
    ج) مبانی بطلان شرط خلاف مقتضای عقد
    شیخ مرتضی انصاری (ره) [۴۲] برای بطلان شرط خلاف مقتضای عقد، سه دلیل ارائه کردهاند: اول اینکه شرط خلاف مقتضای عقد، مخالف کتاب و سنت و جز شروط نامشروع و باطل است. دوم اینکه بین مفاد عقد و شرط، تنافی و تعارض ایجاد می‌شود و امکان اجتماع آن دو وجود ندارد. سوم اینکه اجماع وجود دارد شرط مخالف با مقتضای عقد باطل است. اینک با شرح و بسط مختصری به بررسی این دلایل می‌پردازیم.
    ۱-مخالفت با کتاب و سنت
    شرط خلاف مقتضای عقد، مخالف کتاب و سنت و جز شرط نامشروع باطل است؛ زیرا کتاب و سنت آن مقتضا را برای عقد مقرر کرده‌است. حال اگر شرط مخالف با آن مقتضاء باشد، مخالف با کتاب و سنت است. اگر اشکال شود که عقد در صورتی آن مقتضاء را ایجاد می‌کند که شرط عدم مقتضاء در عقد درج نشده‌باشد، نه اینکه عقد به نحو مطلق انشا شده‌باشد؛ پاسخ آن است که غرض از مقتضاء در اینجا مقتضاء مطلق عقد است که بین تمام افراد آن جاری است نه مقتضاء عقد مطلق که اگر عقد مطلق و عاری از قید و شرط باشد، آن مقتضاء را دارا است و در فرض مقید به عدم، فاقد آن مقتضاء است.
    ۲-وقوع تنافی بین مقتضای عقد و شرط
    مقتضای عقد تخلف‌پذیر نیست. از طرفی شرط، مشروط‌علیه را متعهد و ملزم می‌کند که مانع تحقق مقتضای عقد گردد؛ بنابراین بین مفاد عقد و مفاد شرط تنافی و تعارض ایجاد می‌شود؛ زیرا امکان اجتماع صحت عقد و صحت شرط وجود ندارد و با وجود تنافی بین شرط و عقد، نمی‌توان هم به دلیل «اوفو بالعقود» به مفاد عقد عمل کرد و هم به استناد «المومنون عند شروطهم» وفا به شرط نمود؛ پس باید حکم به تساقط هر دو نمود یا اینکه عقد را بر شرط مقدم داشت؛ به لحاظ اینکه عقد متبوع و بالذات مقصود طرفین است، ولی شرط تابع عقد است و در هر دو صورت شرط صحیح نخواهد‌بود.
    بند سوم– عدم مشروعیت شرط ضمان امین
    یکی از ادله عدم ضمان امین روایات است.از جمله روایت صحیحه حلبی که اباعبدالله(ع) فرمودند:«اگر مال مورد عاریه نزد مستعیر تلف شود، مستعیر ضامن نیست.[۴۳]» و روایت صحیحه محمد بن مسلم که ابیجعفر(ع) فرمودند: «غرامت و خسارت بعد از اینکه شخص امین قرار گیرد، بر او متحمل نمیشود.[۴۴]» و روایت صحیحه محمدبنقیس که امیرالمومنین (ع) فرمودند: «غرامت بر شخص نمیباشد؛ زمانی که چهارپایی را بدون اجبار و اکراه اجاره میکند.[۴۵]»
    بند ۳ ماده ۲۳۲ قانون مدنی شرط نامشروع را جزو شروط باطل غیرمبطل عقد شمرده‌است. یکی از دلایلی که برای بطلان شرط ضمان امین اقامه شده، این است که شرط مخالف با مشروع و باطل است. این استدلال در کتب فقهی[۴۶] به چشم می‌خورد که اغلب با عنوان شرط مخالف با کتاب و سنت مورد بحث و بررسی قرار گرفته‌است. حقوق‌دانان ما تعریف‌های گوناگونی از شرط نامشروع کرده‌اند. در این قسمت ابتدا به نقل این تعاریف می‌پردازیم؛ سپس مبانی فقهی شرط نامشروع را بررسی میکنیم.
    الف)تعریف شرط نامشروع
    بعضی از نویسندگان نوشته‌اند شرط نامشروع یعنی شرطی که مخالف قواعد آمره باشد. قواعد آمره مربوط به نظم عمومی است؛ به همین دلیل قانون‌گذار اجازه نمی‌دهد افراد با قراردادهای خود، هرچند به صورت شرط ضمن عقد آن را نقض کنند؛ بنابراین شرط نامشروع باطل است، ولی موجب بطلان عقد نیست[۴۷].
    تعریف دوم این است که نامشروع اعم از حرمت شرعی یا ممنوعیت قانونی است؛ مثل اینکه ضمن عقد شرط شود مشروط‌علیه به مدت شش ماه حق اقامه نماز نداشته‌باشد (حرمت شرعی) یا بدون داشتن گواهینامه رانندگی برای مدت معینی رانندگی اتومبیل مشروط‌له را شخصاً به عهده بگیرد (ممنوعیت قانونی). چنین شرطی باطل است، ولی مبطل عقد نیست[۴۸].
    تعریف سوم: منظور ماده ۲۳۲ قانون مدنی از شروط نامشروع، شرط بر خلاف قوانین موضوعه کشوری است و شرط نامشروع اعم است از انجام امری که قانون آن را جرم شناخته‌باشد؛ مانند آن که کسی ضمن عقد بر دیگری شرط نماید که خانه فلان شخص را آتش بزند و یا آن که عدم انجام امری باشد که تکلیف قانونی است. چنان‌که در ضمن عقد کسی بر دیگری شرط نماید که نفقه زوجه دائمه خود را پرداخت نکند و از اقسام شرط نامشروع، شرطی است که بر خلاف حکم قانون باشد؛ مانند آن که ضمن عقد نکاح شرط شود که حق طلاق با زوجه باشد و یا آن که زوج حق طلاق زوجه خود را ندارد؛ به اعتبار اینکه حکم ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی این است که زوج هروقت که بخواهد، می‌تواند زوجه‌اش را طلاق دهد؛ شرط خلاف با حکم این ماده بر خلاف قانون، نامشروع و باطل است ولی مبطل نیست[۴۹].
    تعریف چهارم: منظور از شرط نامشروع شرطی است که قانون آن را ممنوع دانسته‌باشد و امر غیرقانونی نمی‌تواند موضوع تعهد قرار‌گیرد و عدم مشروعیت شرط مانند آن است که انجام آن غیرمقدور باشد؛ زیرا چیزی که به موجب قانون امکان انجامش وجود ندارد؛ مانند امری است که واقعاً غیرمقدور باشد و مشمول قاعده‌ «الممنوع عقلاً کالممنوع شرعاً» می‌باشد و حکم این شرط مانند شرطی است که انجام آن عقلاً ممکن نباشد؛ البته منظور از شرط نامشروع این نیست که انجام آن جرم محسوب شود؛ بلکه هر عمل بدون مجوز قانونی است که در برابر روح مقررات، عملی ناپسند باشد؛ مثل اینکه ضمن عقد بیع بر خریدار شرط شود که ار انجام تعهدی که در برابر شخص ثالث دارد، خودداری نماید[۵۰].
    تعریف پنجم: شرط نامشروع را به دو گروه می‌توان تقسیم کرد: ۱- شرط خلاف قانون: منظور شرطی است که خلاف قانون امری باشد نه تکمیلی؛ مثل اینکه شرط شود مشروط‌علیه اسنادی را برباید؛ یعنی مرتکب جرمی شود، یا به همسر و فرزندان خود نفقه پرداخت نکند، یا شخص بیگانه‌ای جزء وارث او باشد، ولی در موردی که هدف قانون تکمیل قرارداد و تفسیر اراده طرفین باشد، شرط مخالف با قانون معتبر است؛ برای مثال در عقد نکاح، محل سکونت زن به اختیار او واگذار شود. این شرط معتبر است ؛هرچند مخالف ماده ۱۱۴۷ قانون مدنی باشد. ۲- شرط خلاف نظم عمومی: هر شرطی که موضوع آن انجام کاری خلاف اخلاق و نظم عمومی باشد یا انگیزه آن را بتوان رسیدن به غایتی نکوهیده و ضد‌اجتماعی توصیف کرد، باطل است؛ هرچند در قوانین ممنوع نباشد؛ زیرا قوانین ننوشته فراوانی بر ما حکومت می‌کنند؛ برای مثال تعهد به جلب رضایت زنی به ایجاد رابطه نامشروع صریحاً در قانون منع نشده‌است؛ در حالی که با نظم عمومی و اخلاق مخالفت دارد؛ در نتیجه کلمه «مشروع» مفهومی عامتر از کلمه «قانونی» است و دامنه آن وسیع‌تر است[۵۱].
    هرچند بر جامعیت و مانعیت برخی از این تعاریف اشکالاتی ممکن است وارد باشد، ولی در مجموع به این نتیجه می‌رسیم که شرط نامشروع ناظر به اموری است که انجام یا ترک آن ممنوع باشد و اگر ممنوعیت این امور صراحتاً در قانون پیش‌بینی نشده‌باشد، از نظر تعارضی که با اخلاق و نظم عمومی دارد، ممنوع تلقی می‌شود. برای درک درست شرط نامشروع در حقوق مدنی ایران، باید مبانی فقهی آن را تجزیه و تحلیل کرد.
    ب) مبانی فقهی شرط نامشروع
    فقها شرط نامشروع را به عنوان شرط مخالف کتاب و سنت به کار می‌برند و مستند آن‌ ها روایاتی است که از معصومین(ع) در این زمینه وارد شده‌است؛ از جمله روایت منسوب به حضرت علی(ع):
    «ان المسلمین عند شروطهم الا شرطاً حرم حلالاً او احل حراماً»؛ یعنی مسلمانان باید به تعهدات و شروطی که به عهده می‌گیرند، وفا نمایند؛ زیرا به موجب احکام اسلام، مسلمین نزد شروط خودشان هستند و نباید به واسطه مخالفت با شرع از آن جدایی حاصل نمایند؛ مگر شرطی که حرامی را حلال یا حلالی را حرام نماید. اگر به ظاهر این روایت عمل نمائیم، هر شرطی که حرامی را حلال یا حلالی را حرام نماید، باطل است و اگر ملاک فقط نظر شارع از حیث نفی و اثبات احکام باشد، می‌توان گفت شارع در خصوص احکام مستحب، مکروه و مباحات هم نفیاً و اثباتاً نظر داده‌است و مورد خطاب شارع قرار گرفته‌است؛ به این دلیل که احکام مستحب انجامش اولی و احکام مکروه ترکش اولی است و مباحات را هم چون شارع مقدس انجامش را جایز کرده‌است، جواز خود نوعی حکم اثباتی است که توافق بر خلاف آن، می‌تواند با عنوان شرط نامشروع تلقی شود؛ زیرا از مصادیق تحریم حلال و تحلیل حرام است. آنجا که به انجام کار مباحی تعهد می‌کند؛ یعنی امر مباحی را بر خود واجب کرده است. پس ترکش را بر خود حرام کرده‌است؛ یعنی حلال خدا را حرام کرده‌است؛ نظیر شرط ترک ازدواج مجدد؛ زیرا ازدواج مجدد عمل جائز و مباحی است. مشروط‌علیه به موجب شرط، عمل مباحی را بر خود حرام کرده‌است؛ پس شرط خلاف شرع است.
    به همین ترتیب اگر به معنی ظاهری حدیث اکتفا کنیم، تمام شروط ضمن عقد چون ناظر به امور جائزه هستند، خلاف شرع و باطل خواهند‌بود؛ بنابراین فقها برای رهایی از این بن‌بست، ضابطه‌ای را برای تشخیص شروط نامشروع ارائه داده‌اند که به نقل آن می‌پردازیم.
    ج) ملاک تمیز شرط مشروع از شرط نامشروع
    یکی از ضوابط این است که اگر شرط نافی آن‌چه که شرع برقرار کرده‌، باشد یا مثبت آن‌چه که شرع نفی کرده‌، باشد؛ نظیر شرط ترک فعل واجب یا ارتکاب حرام؛ مخالف کتاب و سنت است و قطعاً باطل میباشد؛ زیرا ارتکاب حرام و انجام واجب، از چیزهایی است که شارع آن را نفی و وضع کرده‌است، ولی اگر شرط متضمن انجام کاری باشد که فعل یا ترکش نه واجب باشد و نه حرام؛ اعم از اینکه مباح باشد یا مستحب یا مکروه، شرط خلاف شرع نمی‌باشد؛ چون شارع مقدس نه انجام متعلقات احکام غیر‌الزامیه (مباح – مکروه – مستحب) را ممنوع کرده است و نه ترک آن را؛ بنابراین شرط مخالف با آن احکام شرطی نیست که نفی نماید آن‌چه را شارع برقرار کرده و یا برقرار نماید آن‌چه را شارع نفی کرده‌است[۵۲].
    مرحوم شیخ مرتضی انصاری(ره) نیز برای رهایی از بن‌بست ناشی از عمل به ظاهر روایات وارده دربارهی شرط مخالف کتاب و سنت ضابطه‌ای را ارائه داده‌اند که مضمون آن را نقل می‌کنیم.
    طبق نظر ایشان اولاً: شرط مخالف کتاب دو نوع است؛ یکی اینکه امر مورد تعهد، خلاف کتاب (شرع) است؛ مانند وارث بودن اجنبی یا وارث نبودن شخص قریب؛ دیگر اینکه شرط و مورد تعهد خلاف شرع نیست؛ بلکه التزام و خود تعهد خلاف شرع است؛ مانند اینکه ضمن عقد ازدواج، زن بر شوهر شرط نماید که ازدواج مجدد نکند. دراین مثال ازدواج مجدد کردن خلاف کتاب و سنت نیست؛ بلکه شوهر مجاز است ازدواج مجدد بکند یا نکند، ولی اگر ضمن عقد ملتزم شود که ازدواج مجدد ننماید، این التزام خلاف شرع نیست.
    دوم اینکه برای رهایی از اشکال فوق، احکام را به دو دسته تقسیم کرده و سپس راه‌حلی برای نحوه تمیز شروط خلاف شرع از شروط جائزه تعیین کرده‌اند. دسته اول احکامی که به موضوع بستگی ندارد؛ بلکه به نحو مطلق می‌باشد؛ یعنی احکامی که عاری از هرگونه عنوان طاری است فقط عناوین طاری خاصی می‌تواند پیدا نماید که عبارت است از اضطرار و عسر و حرج و غیر از این عناوین، عناوین طاری دیگری را پذیرا نمی‌باشد؛ اینها احکام آمره هستند که محرمات و واجبات از این دسته هستند؛ مثل حرمت شرب خمر، وجوب اقامه نماز که حرمت شرب خمر مطلق است هیچ عنوان طاری نمی‌تواند آن را عوض کند؛ مگر در مواردی که تخصیص خورده‌است.
    دسته دوم احکامی است که به موضوع بستگی دارد؛ یعنی به نحو مطلق و به قول معروف «لوخلیّ و طبعه» انشا نشده‌اند؛ بلکه از اول مقید به این هستند که عنوان طاری دیگری بر آن‌ ها عارض نشود؛ یعنی از اول استثنایی هستند. این‌ها را احکام ترخیصیه گویند که به مباحات معروف شده‌است؛ مانند لباس مشکی پوشیدن مباح است؛ به شرط اینکه عنوان ثانوی بر آن عارض نشود، ولی با نذر می‌شود واجب گردد. به نظر مرحوم شیخ انصاری (ره) شرط مخالف احکام دسته اول یعنی شرط بر خلاف واجبات و محرمات خلاف کتاب و سنت است، ولی شرط بر‌خلاف مباحات و ترخیصیات، شرط مخالف کتاب و سنت نیست. این ضابطه در جایی کارایی دارد که در تشخیص مصداق یکی از دو مورد فوق تردید وجود نداشته باشد، ولی در مواردی که در تمییز مصداق آن اشکال پیش می‌آید؛ نظیر شرط ضمان امین که یک عده معتقدند چنین شرطی خلاف شرع است و عده‌ای آن را مشروع می‌دانند، باید دلیل حکم را مورد مطالعه قرار داد تا معلوم شود حکم جزو کدام دسته است. اگر پس از مطالعه نتوان به نتیجه منطقی رسید، باید از اصل نفوذ شروط استفاده نمود که بر اساس آن هر شرطی به دلیل عموم «المومنون عند شروطهم» الزام‌آور است؛ مگر خلافش ثابت شود و در مقام تردید، اصل نفوذ شرط است[۵۳].
    بعضی از حقوق‌دانان راه‌حل دیگری برای رهایی از اشکال ناشی از عمل به ظاهر روایات ارائه داده‌اند که به نظر می‌رسد این شیوه ابهام یاد شده را برطرف می‌کند و با این ضابطه بهتر می‌توان شرط نامشروع را از شرط مشروع تمیز داد. بر این اساس، ظاهر روایت دو قسم است؛ یک قسم به «تحلیل حرام» مربوط است که در این قسم تردیدی وجود ندارد «تحلیل حرام» با تعهد بر انجام هریک از مصادیق فعل حرام، تحقق پیدا می‌کند و چنین شرطی نامشروع است و تفاوتی نمی‌کند تعهد بر انجام فعل حرام به نحو جزئی باشد یا کلی؛ در هر صورت آن تعهد و شرط، خلاف شرع و باطل است؛ زیرا اجرای نهی مستلزم ترک تمام مصادیق فعل منهی‌عنه (حرام) است، ولی قسم دیگر روایت به «تحریم حلال» مربوط است. در اینجا باید گفت که مقصود روایت از تحریم حلال، از بین بردن و رفع حکم حلیت است که برای موضوع کلی ثابت شده‌است، ولی التزام به ترک فعل جزئی که از مصادیق موضوع کلی حکم اباحه است؛ مانند ازدواج نکردن با شخص معینی، هرچند سبب ممنوعیت مشروط‌علیه از انجام فعل و مسئولیت او در موقع تخلف از انجام تعهد خواهد‌شد، صدمه‌ای به حکم اباحه اولیه وارد نمی‌سازد؛ به عبارت دیگر تعهد بر ترک فعل جزئی، در صورتی از موارد «تحریم حلال» محسوب می‌شود که طرفین اراده کنند حکم قانونی این اعمال نسبت به متعهد (مشروط‌علیه) تغییر یابد و این اعمال نامشروع گردد یا در صورت انشای عقد، این عمل حقوقی باطل باشد نه اینکه تعهدی بر عهده متعهد در برابر متعهد‌له بر ترک این اعمال جزئی ایجاد شود؛ که در نتیجه، در مثال مذکور اگر مشروط‌علیه مبادرت به نکاح با شخص معین نماید، عمل او از نظر حکم اولی قانوناً عملی مجاز و مشروع است، ولی از نظر تخلف از انجام تعهد در برابر متعهد‌له مسئولیت دارد[۵۴].
    بند چهارم – غیر معقول بودن شرط ضمان امین
    بعضی از فقها، شرط ضمان امین را غیرمعقول می‌دانند[۵۵]. عمده دلایل عدم معقولیت شرط به شرح ذیل است:

     

      1. عدم امکان اجتماع ضمان با وصف امانت؛

     

      1. حقیقت عقود امانی.

     

    الف) عدم امکان اجتماع ضمان با وصف امانت
    پیدایش ضمان به وسیله شرط یا ۱- با حفظ امانی بودن ید امین است و یا ۲-شرط به‌گونه‌ای در آن تأثیر می‌گذارد که آن را منقلب می‌کند و ید مستأجر به ید غیر امانی تبدیل می‌شود که در هر صورت شرط، غیر‌معقول خواهد بود. در حال اول که ید امین با وجود شرط، امانی باقی می‌ماند، به این دلیل شرط غیر‌معقول است که ثبوت ضمان با وصف امانت امکان ندارد؛ زیرا حقیقت امانت به‌گونه‌ای است که ضمان بر او مترتب نمی‌شود «ما علی الامین الا الیمین»؛ اما در حال دوم به این دلیل شرط غیر‌معقول است که ضمان مستند به غیر امانی بودن ید امین است نه شرط ضمان امین؛ بنابراین از نظر اشتراط محض امکان دست‌یابی به ضمان وجود ندارد.
    ب) حقیقت عقود امانی
    این شرط با حقیقت عقود امانی نیز ناسازگار می‌باشد؛ برای مثال حقیقت عقد اجاره همان عقد بیع است؛ اما بیع مخصوصی است که در زمان محدودی وجود دارد. با این تحلیل شرط ضمان مستأجر، شرط معقولی نیست؛ زیرا بازگشت شرط به این معنی است که شخص مستاجر ضامن مال خود باشد و این غیر‌معقول است. دست امین به منزله دست مالک است و مسئول قراردادن امین، به منزله مسئول قراردادن مالک است.
    گفتار دوم – نظریه صحت شرط ضمان امین
    در مقابل کسانی که قائل به بطلان و عدم امکان شرط ضمان امین هستند، عده‌ای از فقها و حقوق‌دانان این شرط را صحیح می‌دانند و دلایلی برای صحت شرط ضمان امین ارائه کرده‌اند که از جمله آن دلایل عبارتند از: عموم دلیل شرط، صحت شرط ضمان امین بر اساس روایات، اصل صحت و اصل آزادی قراردادها که در این مبحث به ذکر این دلایل خواهیم‌پرداخت.
    بند اول – شمول عموم دلیل شرط نسبت به شرط ضمان امین
    مقصود از عموم دلیل شرط، روایت منسوب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم (ص) «المومنون عند شروطهم» است که برای اثبات صحت و لزوم عقود به آن استناد می‌شود. در اصل، این روایت برای بیان لزوم وفا به شرط مورد استناد قرار می‌گیرد، ولی از آنجایی که بین صحت و لزوم شرط ملازمه وجود دارد و عقلاً شرطی که صحیح نباشد، لازم‌ الوفا هم نخواهد‌بود؛ به استناد عموم دلیل وفا به شرط، می‌توان به صحت شرط ضمان امین حکم نمود.[۵۶]
    بند دوم – بناء و روش عقلا

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:35:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی پایان نامه های انجام شده درباره : استراتژیهای رد کردن در زبان فارسی در جامعه زبانی شیراز بر ... ...

    زبان‌شناسان با تحقیقات متعدد در زبان‌های گوناگون دریافتند که زنان به گونه ای متفاوت از مردان زبان را به کار می‌برند. این پژوهش‌ها نشان می‌داد که زنان معمولاً ساختارهای کهنه‌تر، خالص‌تر، مؤدبانه‌تر و نزدیک‌تر به زبان معیار را در گفتار خود به کار می‌برند.
    تحقیقات درباره‌ی تفاوت‌های کلامی زنان و مردان نشان می‌دهد که زنان بیشتر از مردان درباره‌ی رابطه‌های خود (مانند رابطه‌ی خود با همسر، دوست و آشنایان) صحبت می‌کنند ( تانن[۲۶] ۱۹۹۰) و بیشتر تعارف و عذرخواهی به کار می برند ( هولمز[۲۷]۱۹۸۹).
    پوینتون[۲۸] ( ۱۹۸۹: ۳-۷۰)، ذکر شده توسط دهقانی (۱۳۹۱)، لیستی از تفاوت‌های زبان‌شناختی گفتار زنان و مردان ارائه نموده است که از ترتیب منطقی مناسبی برخوردار است، لذا ابتدا تفاوت‌های گفتمانی را بیان کرده‌است و سپس به ذکر تفاوت‌های واژگانی، دستوری و واجی پرداخته است. در ادامه خلاصه‌ای از گزارش وی آمده است.
    ۲-۶-۱ تفاوت های گفتمانی[۲۹]
    قطع گفتار[۳۰] : صحبت زنان معمولاً توسط مردان قطع می شود اما برعکس آن معمول نیست.
    انتخاب موضوع[۳۱] : انتخاب موضوع معمولاً توسط مردان صورت می‌گیرد و با موضوعات انتخابی زنان مخالفت می شود.
    کنش‌های گفتاری[۳۲] : زنان بیش‌تر از جملات درخواستی، و مردان از جملات امری استفاده می‌کنند.
    شروع کننده‌ی مکالمات[۳۳] : زنان معمولاً زودتر از مردان در مکالمات شروع به صحبت می‌کنند اما کمتر از مردان در بیان اظهارات خود موفق هستند زیرا مردان با آنها کمتر همکاری می‌کنند.
    ۲-۶-۲ تفاوت های دستوری
    پرسش‌های پایانی[۳۴]: به دلیل این‌که زنان معمولاً به دنبال تأیید و موافقت طرف مقابل هستند، از پرسش‌های پایانی در جملات خود استفاده می‌کنند.
    تردیدنماها[۳۵]: زنان بیشتر از مردان از تردیدنماها استفاده می‌کنند که این به دلیل تردید و عدم قطعیتی است که در گفتار آنها وجود دارد.
    طول جمله[۳۶]: زنان در نوشتار خود از جملات بلندتری نسبت به مردان استفاده می‌کنند.
    اتمام جمله: از نظر یسپرسن ( ۱۹۲۳ ) زنان بیشتر از مردان جملات خود را ناتمام می‌گذارند.
    نقل قول مستقیم: معمولاً زنان از نقل قول مستقیم بیش‌تر از تفسیر و ترجمه کردن استفاده می‌کنند.
    ۲-۶-۳ تفاوت های واژگانی
    تعداد صفات: تحقیقات متعددی نشان می‌دهد که دختران از صفت‌های بیشتری نسبت به پسران در نوشتار و گفتار استفاده می‌کنند.
    نوع صفات: زنان معمولاً از صفت‌های نامشخص مانند: چنین، چقدر، محشر و معرکه در گفتار خود استفاده میکنند که این مسئله می‌تواند به دلیل عدم قطعیت بیشتر زنان باشد.
    صفات تقریبی: زنان از صفاتی مانند تقریباً، تا حدودی و حدوداً بیشتر از مردان استفاده می‌کنند، که این مسئله می‌تواند به دلیل وجود صراحت کمتر در زنان باشد.
    تشدید کننده‌ها: زنان از کلمات تشدید کننده مانند خیلی، بسیار، زیاد بیشتر از مردان استفاده می‌کنند.
    کلمات عامیانه: مردان معمولاً از کلمات عامیانه بیشتری نسبت به زنان استفاده می‌کنند. از نظر زبان‌شناسان چون زنان بیشتر به اعتبار و شأن اجتماعی اهمیت می‌دهند و به همین دلیل بیشتر از مردان مواظب صحبت کردن خود هستند و بنابراین از فرم‌های مؤدبانه و رسمی‌تر زبان استفاده می‌کنند.
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    حسن تعبیر: زنان معمولاً سعی می‌کنند تا از حسن تعبیر بیشتر از مردان استفاده کنند.
    نشانگر ادب: زنان بیشتر از مردان از کلمات مؤدبانه‌ای مانند “لطفاً” و “خواهش می‌کنم "استفاده می‌کنند، زیرا آن‌ ها به دنبال گفتار مؤدبانه هستند.
    ۲-۶-۴ تفاوت های آوایی
    به طور کلی زنان بیش‌تر از مردان از تلفظ معیار کلمات استفاده می‌کنند. زیرا زنان بیش‌تر از مردان به اعتبار اجتماعی اهمیت می‌دهند. هنگامی که گونه‌های تلفظی متفاوتی وجود دارد، زنان معمولاً آن گونه‌ای را به کار می‌برند که نزدیک‌تر به زبان معیار باشد. هم‌چنین آن‌ ها در جملات خود از آهنگ پرسشی استفاده می‌کنند.
    ۲-۷- خلاصه مطالب و نتیجه‌گیری
    در این فصل مبانی نظری پژوهش تبیین و تشریح شد. به طور خلاصه سه نظریه ادب براون و لوینسون (۱۹۸۹)، کنش گفتاری سرل (۱۹۸۶) و جفت‌های مجاور شگلاف و ساکس (ذکر شده توسط لوینسون ۱۹۸۳) بررسی شد.
    طبق نظریه‌های ذکر شده، عمل ردکردن یک تهدید جدی برای وجهه مثبت مخاطب به شمار می رود. در نتیجه می بایست تلاشی برای کاهش این تهدید به کار برد. گوینده باید استراتژی‌هایی را به کار ببندد که به استراتژی‌های ادب مربوط است. در واقع عمل ردکردن، یک پاسخ ثانوی غیر مرجح در جفت‌های مجاور بوده و این پاسخ غیرمرجح، قاعدتاً باید همراه استراتژی‌هایی باشد تا وضع غیرمرجحش تعدیل شده و برای مخاطب بیشتر قابل قبول باشد.
    همچنین در این فصل بیان شد که عوامل اجتماعی فرهنگی بسیاری وجود دارد که بروی اعمال گفتار مستقیم یا غیر مستقیم اثر می‌گذارد. عمل رد کردن نیز، بنا بر آنچه گذشت، طبق نظریه ادب و جفت‌های مجاور، پاسخی غیر مرجح و تهدیدآمیز است و باید به نحوی غیر مستقیم و همراه با استراتژی‌های خاصی به کار رود.
    بعد از بررسی نظریه‌های ذکر شده نگارنده به نگاهی اجمالی بر تاثیر جنسیت برروی زبان پرداخت. بدین شرح که جنسیت یکی از عواملی است که تأثیر مستقیمی بر روی زبان دارد. هم‌چنین تفاوت‌های زیادی در زمینه گفتار زنان و مردان وجود دارد.
    با بیان تمام این دیدگاه‌ها و نظریه‌ها، نگارنده برآن است تا استراتژی‌های ردکردن در زبان فارسی بر مبنای جنسیت گویشوران را در جامعه زبانی شیراز، کشف و بررسی کند. این استراتژی‌ها باید نظریه ادب هم‌خوانی داشته و برمبنای نظریه کنش گفتاری و جفت‌های مجاور، باید به نحوی باشد که تهدید وجهه مخاطب و نامطلوب بودن و غیرمرجح بودن عمل ردکردن را کاهش دهد. نگارنده برآن است تا تأثیر جنسیت بر انتخاب استراتژی‌های رد کردن را مورد بررسی قرار دهد.
    فصل سوم
    پیشینه تحقیق
    ۳-۱- مقدمه
    علی‌رغم اینکه بررسی استراتژی‌های ردکردن یکی از ده‌ها مباحثی است که می‌توان در منظورشناسی به آن پرداخت، و هم‌چنین یکی از مباحثی می‌باشد که اخیراً مورد توجه قرار گرفته‌است، پژوهش‌های چندی در خصوص آن صورت گرفته‌است. در این بخش، مروری بر تحقیقاتی که در زمینه استراتژی‌های ردکردن، در میان محققان ایرانی و غیر ایرانی صورت گرفته است، انجام می‌شود و سپس نگاهی اجمالی به تحقیقاتی که در زمینه تأثیر جنسیت در زبان صورت گرفته‌است، خواهد شد.
    ۳-۲- محققان غیر ایرانی
    بیب، تاکاهاشی و ولز[۳۷] (۱۹۸۵) تحقیقی را درباره عمل ردکردن دررابطه با انتقال کاربرد‌شناختی انجام داده‌اند. آن‌ ها افراد مورد تحقیق‌ را به سه گروه سخن‌وران بومی ژاپنی‌زبان که ژاپنی صحبت می‌کنند، سخن‌وران بومی ژاپنی‌زبان که‌ انگلیسی صحبت می‌کنند و سخن‌وران بومی آمریکایی که انگلیسی صحبت می‌کنند، تقسیم کرده‌اند. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که گروه اول و دوم، استرتژی‌های ردکردن مشابه هم دارند که با گروه سوم متفاوت است. محققان تأثیر وجهه اجتماعی را بر استراتژی های ردکردن آزمودند و به این نتیجه رسیدند که وجهه اجتماعی نقش بسیار مهمی را در انتخاب استراتژی‌های ردکردن دارد.
    رابینسون[۳۸] (۱۹۹۱ ) در پژوهش خود از ۱۲ زن ژاپنی زبان خواسته است که یک پرسش‌نامه تکمیلی نوشتاری گفتمانی را مبنی بر ردکردن درخواست و دعوت در زبان انگلیسی را پرکنند. اما این تحقیق یک مشکل اجتماعی فرهنگی داشت به این علت که زنان ژاپنی طوری تربیت شده بودند که همیشه ( بله ) بگویند و یا حتی الامکان ( نه ) نگویند لذا عمل ردکردن برای آنها بسیار دشوار بود .
    ناگروهو[۳۹] (۲۰۰۰) در رساله خود مبنی بر بررسی استراتژی‌های ردکردن در دانش‌آموزان آمریکایی و اندونزیایی، پنج استراتژی معمول ردکردن را چینین بر می‌شمارد: ۱٫ معذرت‌خواهی ۲٫ نشان دادن علاقه ۳٫ دلیل ۴٫ تشکر ۵٫ رد کردن مستقیم. در میان این پنج استراتژی، عذرخواهی بیش‌ترین اهمیت و فراوانی را داراست. از آن‌جا که عمل ردکردن تهدیدی برای وجهه مثبت افراد به حساب می‌آید، عذرخواهی باعث می‌شود این تهدید کاهش یابد و ادب و متانت را به همراه دارد. تحقیق نشان می دهد که ردکردن مستقیم کم‌ترین استراتژی به کار رفته در آزمودنی‌های این تحقیق است.
    مقاله‌ای دیگر مبنی بر مقایسه عمل ردکردن در دو فرهنگ توسط نوو[۴۰] ( ۲۰۰۴ )انجام شده است. این تحقیق عمل ردکردن را در دو گروه کره‌ای بومی و انگلیسی زبانان آمریکایی بررسی می‌کند. مهم‌ترین یافته تحقیق این است که کره‌ای ها در مقایسه با آمریکایی ها دلیل‌ها و بهانه‌ها و توضیح های گوناگون وکلمات غیر مستقیم بیشتری را برای ردکردن استفاده می کنند.
    فیلیکس- برسردفروسزار[۴۱](۲۰۰۶)، استراتژی‌های ردکردن به کاررفته درسخن‌وران بومی تک‌زبانه اسپانیایی مکزیکی، در دو موقعیت رسمی و غیر رسمی را بررسی کرده است. او سه جنبه از نظریه ادب را بررسی کرده است. ۱) درجه رسمی یا غیر رسمی بودن ۲) نظام ادب و استفاده از استراتژی ها ۳) ادب و وجهه در مکزیک. ۲۰ دانش آموز مرد مکزیکی در این تحقیق شرکت کرده و ۴ تعامل نقشی را بازی کرده‌اند. نتایج نشان می‌دهد که برای حفظ وجهه مثبت از استراتژی‌های غیر مستقیم ردکردن استفاده شده است.
    پژوهش دیگر از عبدا…. علی الایرانی[۴۲] (۲۰۰۸) از دانشگاه پنجاب هندوستان می‌باشد. او از بیست زبان‌آموز که زبان انگلیسی را یاد می‌گرفتند، در خواست کرده که در شش موقعیت عمل ردکردن را انجام دهند. سپس او نتایج بدست آمده را با بومی زبانان مقایسه کرده است. این پژوهش نشان می‌دهد که با وجود شباهت‌های استراتژی‌های ردکردن در دو زبان، گونه‌های متفاوتی در تعداد مفهوم فرمول‌های معناشناسی که هر گوینده استفاده کرده است، مشهود است.
    جی آیو [۴۳](۲۰۱۰) در مقاله ای یک مطالعه‌ی مقایسه‌ای از استراتژی‌های ردکردن بین انگلیسی و چینی انجام داده است که شامل مطالعه‌ی بین فرهنگی از انگلیسی و چینی و همچنین مطالعه‌ی بین گونه‌ای می‌باشد. این مقاله شامل مطالعاتی از ارتباطات درون شخصی تا فعالیت های خرید کردن می باشد.
    این پژوهش بر دومبانی نظری استوار است. یکی اینکه این باور وجود دارد که فرهنگ چینی جمعی‌گرا و فرهنگ آمریکایی فردی‌گرا می باشد. دو جامعه مذکور متفاوت هستند و در نتیجه برخلاف اینکه الگوهای ردکردن ممکن است در جهان مشابه باشد، الگوهای دریافت گفتمانی ممکن است از یک کشور به کشور دیگر تغییر کند؛ و دیگر اینکه گونه‌ی کاربردی که گونه های زبان هستند که برای استفاده در موقعیت‌های مختلف زبانی مورد استفاده قرار می‌گیرند، با گوینده و مخاطب و سبک و روند گفتمانی رابطه دارند. از آن‌جا که گونه‌ی کاربردی خرید کردن با گونه‌ی کاربردی تعاملات اجتماعی متفاوت است، در نتیجه الگوهای دریافت گفتمانی ممکن است از یک گونه به گونه دیگر فرق کند.
    اهداف این تحقیق به شرح زیر معرفی شده است:

     

    1. مشخص کردن شباهت‌ها و تفاوت‌ها در رابطه با الگوهای درکی رد کردن بومی زبانان در فعالیت‌های خرید کردن و در موقعیت های مختلف مانند فروشگاهای بزرگ، مغازه های خیابانی و سوپرمارکت‌های سلف سرویس ( تغییر پذیری موقعیتی ).
    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:35:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره بررسی احکام غنا و موسیقی از دیدگاه فقهای معاصر- فایل ... ...

    موسیقى با کارکردهاىِ گوناگونى که در دوره‏ىِ معاصر یافته، موضوعى نو به شمار رفته است. که ازمجتهدین در این امربه عنوان راهنماى جاودانه انتظار مى‏رود، در خصوص حرمت یا حلیت آن ارائه‏ىِ طریق کنند.

    کلیدواژه : موسیقی، غنا،فقهای معاصر،حکم،تغنّی.

    مقدّمه
    موسیقی پدیده ای است که در تاریخ زندگی بشر نقش انکار ناپذیری دارد. برای پی بردن به این امر، کافی است پیشینه‌ حضور آن در جوامع گوناگون بشری مورد مطالعه قرار دهیم. شاید به روشنی معلوم نباشد که سرآغاز آشنایی با این پدیده چه زمان بوده است، ولی قراین وآثار زیادی در دست است که حکایت از رواج آن در دوره‌های کهن تاریخی، میان اقوام وملل دارد. شاید پدیده موسیقی، فرایند کشش وتمایل فطری انسان به زیبایی‌ها باشد. استعداد آن در بین تمام طبقات بشری موجود، ولی اشکال وصور بکارگیری آن، گوناگون بوده است.
    دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
    این واقعیت هم گفتنی است که این پدیده به سان خیلی از بهره مندی های انسان در بیشتر ادوار، نقش تخریبی و باز دارنده از اهداف و مقاصد تکاملی داشته است و به همین جهت، ادیان آسمانی و شریعت اسلام در برابر آن واکنش منفی واعتراض داشته‌اند؛ دین مبین اسلام به عنوان کامل‌ترین و جامع ترین دین به نیازها و رفتارهای انسان از افق بالایی نگریسته و برای رشد و تکامل او تکالیفی قرار داده است. این تکلیف چون در زمان‌های مختلفی برای انسان پیش می‌آیند، متنوع و گوناگون‌اند. اگر به مجلس عزا و سوگواری ترغیب می‌شود، در مقا بل به برپایی مجالس شادی و جشن نیز توصیه می‌شود. لذا باید با دقت تمام در پی این مطلب بود که آیا این پدیده را کاملاً کنار نهاد؟! و انتظار هیچ نقش مثبتی از آن نداشت؟! یا آن که می‌توان ساحت آن را از آلایش‌ها زدود و نقش ها وکاربردهای صحیح، مشروع و عقلایی را از آن طلب نمود.
    درباره‌ی موسیقی از نظرگا ه های تاریخی، علمی، هنری، روان شناسی و فقهی می‌توان بحث نمود و هر یک از جهات نامبرده نیازمند تحقیقات گسترده و خاصّی است، ولی آن چه در این گفتار در پی آن هستیم، تحلیل جوانب فقهی مسآله است. این بحث را فقهای شیعه و مذاهب اهل سنت مورد توجّه قرار داده و لااقل در دو موضع، یعنی کتب متاجر بخش مکاسب محرّمه و شهادات، از آن بحث کرده‌اند.
    در این گفتار پیش از ورود به اصل بحث (تبیین وتوصیف بیان مسأله و بیان اهمیت و اهداف)، دو نکته را یادآوری می‌کنیم:
    الف) موضوع غنا وموسیقی ازموضاعات مجمل فقهی است که درباره‌ی آن تعریف واحدی ارائه نگردیده است این اجمال در موضوع، قطعاً به اجمال در حکم هم سرایت می‌کند؛ بنابراین، کوشش نخستین ما باید شناخت درست موضوع و ارائه تعریف درست به اقرب باشد.
    ب) فقهای شیعه اجمالاً حکم به حرمت موسیقی کرده‌اند و شاید در کمتر مسأله ای شهرت عظیمی در این حد حاصل شده باشد، ولی به یقین فتوای ایشان متأثر از شرایط متعارف روزگارشان ونقش سوء و مخرّب موسیقی بوده و امروزه با تحوّلات مکان وزمان، به ویژه اصل استقرار حکومت دینی که در صدد است ابزارهای هنری را در راستای مقاصد تکاملی استخدام کند، باید نگاه ما به این قضیّه، ژرف، اجتهادی، حق گرایانه و مصون از جمودِ ظاهر گرایی به نصوص باشد. چنین نگاهی به استنباط روشن درست فقهی خواهد انجامید.
    در این تحقیق تلاش مى‏شود، با استناد به آیاتى از قرآن و روایات تفسیرى مربوط و نقد و بررسى آن‌ ها به این موضوع پرداخته شود.
    روش تحقیق نظری و بر پایه‌ی مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. که؛ در ۵ فصل تنظیم شده که در دو فصل نخست به تعریف موسیقی و انواع آن پرداخته و نیز ارتباط واژه‌ی موسیقی با واژه‌ی غنا از نگاه مراجع عظام مطرح شده است، سپس در یک فصل مجزّا و طولانی تری به انواع دلایل غنا و موسیقی که در بخش‌های مختلفی از آن، از روایات و آیات قرآن استفاده شده پرداخته شده است. و امّا فصل چهارم، برای آشنایی با نظرات علما و دانشمندان اهل سنت معاصر (کنونی)، راجع به غنا و موسیقی تنظیم شده و در فصل آخر نیز بحث مختصری راجع به راهکارهای جایگزینی موسیقی مبتذل است و درکل یک بحث نسبتاً جامعی که راجع به موسیقی و غنا نیازاست ارائه می‌گردد.
    بخش اول: کلیات
    ۱-۱-کلیات
    ۱- ۱-۱- بیان مسأله
    در لغت به فن ترکیب اصوات به نحوی که به گوش خوش آیند باشد موسیقی می گویند (معین،۱۳۸۶، ص ۱۰۷۰). و در اصطلاح به صوت و آهنگی گفته می‌شود که از آلات موسیقی پدید می‌آید. بنابراین بین موسیقی اصطلاحی و موسیقی فقهی رابطه عموم و خصوص مطلق است. موسیقی اصطلاحی عام و گسترده است و شامل موسیقی فقهی نیز می‌گردد و موسیقی فقهی خاص است و به بخشی از موسیقی اصطلاحی اختصاص دارد (حسینی، ۱۳۸۶، ص ۲۷).
    در لغت به صوت طرب انگیز، آواز خوانی، آواز خوش، سرود و نغمه غنا گفته می‌شود. و در اصطلاح به آوازی که از حنجره بیرون می‌آید و در گلو چرخانده (چهچهه) و در شنونده حالت شادمانی ایجاد کند و مناسب با مجالس لهو و خوش گذرانی باشد غنا می گویند (غزالی، بی تا، ص ۲۷۳).
    موسیقی یعنی فن ترکیب اصوات به نحوی که به گوش خوش آید و غنا یعنی آواز خوش و طرب انگیز، پس فرق بین موسیقی و غنا این است که موسیقی از ترکیب اصوات است ولی غنا از صفات صوت.
    غنا همان آواز طرب انگیز، آواز و صوتی که دارای شأنیت ایجاد طرب است (خمینی، ۱۳۸۱، ص ۲۹۹).
    طرب حالتی است که در اثر حساسیت شدید به انسان دست می‌دهد و موجب بروز حرکات و رفتارهای خاص در او می‌شود. که در حالت معمولی از آن پرهیز می‌کند؛ یعنی رفتارهایی که خود را سزاوار آن نمی‌داند و آن‌ ها را بر خلاف شأن و وقار خود می‌داند. کسی که تحت تأثیر غنا و موسیقی قرار گرفته باشد حرکاتی از او سر می زند که در اوقات دیگر از آن‌ ها پرهیز می‌کند. و آن حرکات را ناپسند و خلاف شأن و شخصیت خود می‌داند. موسیقی و غنا یا نوازندگی و خوانندگی دو مقوله ایست که از دیرباز مورد بحث و کاوش پزشکی، روانشناسی، فقهی – دینی بوده است. به اتفاق همه ی فقهای معاصر از جمله؛ حضرت امام خمینی موسیقی و غنای مطرب و فسادانگیز حرام قطعی است که عقل و شرع بر آن صحه می‌گذارد. و همگان باید از آن پرهیز کنند.
    در اسلام هیچ حکمی اعم از وجوب و حرمت، بی جهت نیست. و قطعاً حکم تحریم موسیقی و غنا به سبب مفاسدی است که در آن‌هاست. هم چنان که در جوامع آلوده مشاهده می‌شود، یکی از مهم‌ترین وسایل اشاعه ی فساد اخلاقی در جامعه و به گمراهی کشاندن جوانان و ضایع ساختن استعدادهای آنان موسیقی و غناست. ولی متأسفانه برخی از مردم این دشمن خطرناک را در میان جامعه ی خود پرورش می‌دهند و عمر گرانبهای خود را در راه آن تلف می‌کنند به گمان این که موسیقی خوش آیند و شیرین است اسلام مخالفتی با جمال و زیبایی ندارد و با این حس نه تنها مبارزه نکرده بلکه در قسمت‌هایی این حس را تأیید کرده است.
    اگر تحریک مثبتی را هم در موسیقی در نظر بگیریم که ما را از موجودیت حقیقی خود به وسیله نوسانات بالاتر برده و پس از پایان، آن شبح مصنوعی از بین رفته و واقعیات با همان خشکی و خشونت نمودار می‌شود. تمام هنر موسیقی در این است که ما را خواسته و ناخواسته به سفری در دنیای ذهنی و خیالی دعوت می‌کند و انسان را به فضایی می‌برد که برای آن آفریده نشده و سرانجام سرگردان و متحیر و لبریز از احساساتی که به طور مصنوعی تحریک شده رها می‌کند.
    موسیقی و غنا از مهم‌ترین مقوله‌های فرهنگ و هنر به شمار می‌رود به طوری که تأثیر حیرت آور آن بر روح و فکر انسان‌ها حتی حیوانات، توجه بیشتر اقوام و ملل جهان را به خود جلب کرده خصوصاً بعد از انقلاب و استفاده از رادیو و تلویزیون در برنامه‌های خود بر حساسیت این مسأله در خارج از کشور افزوده به طوری که موسیقی یکی از حادترین و حیاتی‌ترین مسأله ی دینی- فرهنگی- اجتماعی در ایران است و شایسته بوده مراجع بزرگ تقلید این موضوع حساس را مورد بازنگری قرار دهند (سیستانی، بی تا، ج ۲۰، م ۲۰).
    با توجه به تأکید مخاطبان راجع به این موضوع و سوالات و شبهات بر آن شدیم تا این مسأله ی مهم را از دیدگاه علمی، تاریخی، فقهی (دینی) مطرح کنم تا مصادیق حلال و حرام آن روشن شود. مثلاً آیا می‌توان از طریق موسیقی به خدا رسید؟ و یا این که غنا و موسیقی برای انسان لذت بخش و به گفته ی برخی در درمان بیماری مفید است چرا خداوند متعال آن را حرام کرده است؟ بشر از ابتدای خلقت با غنا و بعد از آن به تدریج با موسیقی و صدای خوش آشنا شد. لذا در طور تاریخ همواره سؤالاتی برای او در رابطه با صدای خوش (خوانندگی، نوازندگی) مطرح بود. البته با پیشرفت دستگاه‌های صوتی (تلویزیون، ماهواره، ویدیو و اینترنت) غنا بیشتر وارد زندگی انسان شد در نتیجه سؤالات روحی و روانی و شرعی زیاد وارد شد.
    در نهاد آدمی دو نیروی مخالف وجود دارد که نیرو هستی شناسی یا عقل نظری است که انسان را به اندیشه و تفکر وا می‌دارد و دیگری عقل عملی که تصمیم گیری می‌کند و عشق و نفرت می‌آفریند. روانشناسان معتقدند که مغز انسان از دو بخش تشکیل شده است: نخست؛ که بخشی از فعالیت‌های فکری و امور سخت افزاری را مدیریت می‌کند. و دیگری؛ مربوط است به عواطف و احساسات و جنبه‌های انگیزشی و امور نرم افزاری. با این توصیف انسان گاهی می‌اندیشد و گاهی می‌انگیزد، محصول اندیشه آدمی حکمت و درک است و محصول انگیزش او عاطفه و احساسات متعالی و عشق و نفرت است. هم چنان که آدمی نیازمند اندیشیدن و فهمیدن است و در اندیشیدن نیازمند منطق و شیوه نامه است. به همان اندازه نیازمند عواطف و احساسات متعالی و دوست داشتن و هم گرایی است و این انگیزش‌ها سخت تشنه مدیریت حکیمانه می‌باشند. علوم زیباشناختی و هنر و ادبیات برای این پدید آمده‌اند که پاسخگوی نیازهای فطری انسان به حس زیبایی باشند و از آن میان، هنرهای زیبا به ویژه هنر آواز و موسیقی هم به لحاظ کمیت و هم به لحاظ کیفیت از اهمیّت به سزایی برخوردار است و نیز به این دلیل که، هنر تأثیر زیادی در روح و ضمیر آدمی دارد. و می‌تواند او را هم در جنبه‌های مثبت و هم جنبه‌های منفی دگرگون سازد، گاه او را در قلّه‌های عطرآگین معنویت و گاه در دلتاهای پست حیوانی فرود آورد. و نیز با توجه به پیچیدگی مقوله ی غنا و موسیقی و گوناگونی فتاوای فقیهان و اهمیّت به سزای این هنر در زندگی انسان معاصر به سازمان دهی آن می‌پردازیم.
    ۱-۱-۲- سؤال اصلی
    بررسی احکام غنا وموسیقی از دیدگاه فقهای معاصر چگونه است؟
    ۱-۱-۳-فرضیه
    ۱- غنا و موسیقی لهوی از دیدگاه فقهای معاصر حرام است.
    ۲- موسیقی که حالت لهوی نداشته باشد حرام نیست.
    ۳- بهره گیری از موسیقی لهوی برای درمان (اضطرار) حلال است.
    ۱-۱-۴- سوابق مربوط به تحقیق
    گوش دادن به آوای زیبا و جذاب و فرح بخش از ابزار و آلات ممنوع نیست و آن چه از نظر شرع و فقه امامیه ممنوع است طرب و غناست. به معنی آوایی که حالت سرمستی و جذابیّت داشته باشد و انسان را از خود بی خود کند.
    با مطالعه ای که پیرامون این موضوع صورت گرفت مشاهده شد که کتب و مقالات متعددی پیرامون این موضوع (غنا و موسیقی) به رشته تحریر درآمده است، اما کتابی و مقاله ای با عنوان احکام غنا و موسیقی از دیدگاه فقهای معاصر خصوصاً اهل سنت یافت نشد. از جمله؛ کتب و مقالات بررسی شده، عبارت‌اند از:
    ۱ - درکتاب موسیقی از دیدگاه روانی و فلسفی به مقایسه موسیقی باشعروخط زیباپرداخته است ولی به موسیقی ازنگاه دین در این کتاب اشاره ای نشده است (جعفری،۱۳۸۰، ص ۱۲۰).
    ۲- در کتاب (موسیقی در تلاش اندیشه‌ها و پنج رساله فقهی) موسیقی فقط از دیدگاه فقهای شیعه و سنی بیان شده است ولی به مضرات آن اشاره ای نشده است (ایرا نی،۱۳۷۶، ص ۳۰۲).
    ۳- درکتاب (احکام موسیقی به ضمیمه رقص و قمار) فقط به دیدگاه مراجع پرداخته شده است. ولی به دلایل نظرات، اشاره ای نشده است (حسینی،۱۳۸۶، ص ۶۶).
    مقالات بررسی شده عبارت‌اند از:
    ۱- مقاله ی موسیقی ازدیدگاه اسلام با بررسی چندآیه قرآنی گفته شده که موسیقی حرام است. ولی مفهوم غنا از ظاهرآیات مشخص نیست (www.AFTAB.IR).
    ۲- مقاله ی موسیقی ازدیدگاه اسلام دراین مقاله به پرسش‌هایی مثل حکم شرعی موسیقی، حرمت است یا حلیت؟ آیا در این حکم تفصیلی وجوددارد؟ مطرح گردیده است. و مفهوم لغوی غنا در هنکام ظهور اسلام مورد بررسی قرار گرفته است. و نیز دیدگاه فقها در این باره بیان شده است (www.hozah.net).
    در این تحقیق نگارنده بر آن است که تحقیق نسبتاً جامعی از موسیقی ارائه دهد و دیدگاه علمای معاصر امامیه و اهل سنت را درمورد غنا و موسیقی بررسی کند.
    ۱-۱-۵- اهداف تحقیق
    ۱- بررسی احکام غنا و موسیقی از دیدگاه فقهای معاصرامامیه.
    ۲- بررسی احکام غنا و موسیقی از دیدگاه فقهای معاصراهل سنت.
    ۳- بررسی موارد استثنا از حکم حرمت غنا و موسیقی.
    ۴- بررسی دلایل حرمت غنا و موسیقی.
    ۱-۱-۶- روش تحقیق

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت