کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل







اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    



آخرین مطالب


  • کپایان نامه مکهای اقتصادی
  • پایان نامه روانشناسی با موضوع : ملاک های تشخیصی DSM_IV_TRبرای وابستگی به مواد
  • پایان نامه تعریف هیجان خواهی
  • پایان نامه با موضوع بازاریابی رابطه و مدیریت روابط با مشتری
  • نگارش پایان نامه درباره تعیین رابطه بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و کیفیت حسابرسی با مدیریت ...
  • پایان نامه خرابی معابر و جاده ها:مفهوم تقصیر
  • واژه ها، ترکیبات، صنایع بدیع، نکته های بلاغی و بعضی نکات دستوری در ۲۰ قصیده اول دیوان مجیرالدین بیلقانی- قسمت ۲۶
  • عپایان نامه درباره لل سرقت
  • بررسی میزان بقاء لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7 ریزپوشانی شده توسط صمغ فارسی (زدو) در ماست و در شرایط شبیه‌سازی شده گوارشی- قسمت ۱۲
  • مطالب درباره نقد و بررسی دیدگاه‌ فیلیپ کلایتون در باب نفس از دیدگاه‌های ...
  • مقاله (پایان نامه حقوق) عوامل ایجاد تعارضات زناشویی
  • پایان نامه : آموزش استراتژی های موثر بر کاهش تعارض به کودکان
  • پایان نامه روانشناسی در مورد : دلالت­های بالینی حضورذهن
  • مطالب درباره بررسی رابطه بین سطح افشای کامل اطلاعات مالی (قابل ...
  • بررسی موضوع تاثیر جرایم ارتکابی زوجین بر معضل و پدیده اجتماعی طلاق در اصفهان- قسمت ۱۲
  • پایان نامه درباره حقوق بشری
  • طراحی وضعیتی امن برای بکار گیری اینترنت اشیا در صنعت نفت ...
  • بررسی آرمان‌شهر مولانا در مثنوی معنوی- قسمت ۱۹
  • بررسی موانع استقرار بودجه ریزی عملیاتی در دستگاههای اجرایی استان ...
  • متن کامل پایان نامه : مهارت‌های اجتماعی لازم برای زندگی
  • پایان نامه رشته روانشناسی با موضوع : ویژگی های اسباب بازی مناسب
  • دانلود مقاله آموزش مهار تکانه
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله استخراج و تجزیه کمی و کیفی اسانس اکسشن‌های مختلف Achillea filipendula- ...
  • ساختار قدرت و سازگاری زناشویی
  • فپایان نامه وردایس
  • نصاب پذیری مهریه- قسمت ۲۶
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره ارزیابی و شناسایی مخاطرات فرآیندی واحد Utility- فایل ۴
  • پایان نامه سازماندهی محتوای برنامه درسی تربیت شهروندی
  • BMپایان نامه درباره I
  • تحقیقات انجام شده با موضوع ارزیابی کیفیت خدمات آموزشی مدارس متوسطه شهرستان گرمسار بر اساس ...
  • حدود و آثار ریاست مرد بر همسر در فقه امامیه و حقوق ایران- قسمت ۲
  • پایان نامه دانشگاهی : مفهوم و تعاریف مدیریت ارتباط با مشتری
  • دانلود فایل ها با موضوع بهبود روش های تخصیص منبع مبتنی بر توافق نامه سطح سرویس- ...
  • پایان نامه روانشناسی در مورد : ویژگی های افراد سالم ( برخوردار از سلامت روان ) از دیدگاه های مختلف
  • اپایان نامه لاستومر
  • مقررات حمایتی شرع از زنان- قسمت ۹
  • پایان نامه تیپ های شخصیتی:تیپ های شخصیتی آدلر
  • بررسی میزان بقاء لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7 ریزپوشانی شده توسط صمغ فارسی (زدو) در ماست و در شرایط شبیه‌سازی شده گوارشی- قسمت ۱۲
  • دانلود مقاله خصوصیات افراد دارای سلامت روانی
  • بررسی رابطه بین تبلیغات تلویزیونی بر رفتار مصرف کنندگان درفرایند ...
  • دانلود مطالب درباره اعتبارسنجی واحدهای تجاری دریافت کننده تسهیلات مالی مبتنی بر صورتهای ...
  • راهنمای نگارش مقاله در مورد نگرش اساطیری در ساخت خمره های تدفینی ایران باستان- فایل ۴
  • بررسی اثر خروج سهامداران عمده بر کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های پدیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
  • مطالعه مقایسه ای سیاست خارجی ایران و روسیه در آسیای مرکزی- قسمت ۱۲
  • استفاده از منابع پایان نامه ها درباره :بررسی اثربخشی غنی سازی روابط بر بهبود کیفیت روابط زناشویی زوجین ...
  • نپایان نامه در مورد قد سنتی
  • بررسی تاثیر بازاریابی اجتماعی در وفاداری مشتریان مطالعه موردی بانک قرض الحسنه مهر استان اردبیل- قسمت ۹
  • دانلود مطالب پژوهشی درباره صلاحیت واقعی در حقوق کیفری ایران و لبنان- فایل ۵
  • نگارش پایان نامه در مورد بررسی و نقد ایرادات قوشچی بر موضوع امامت «تجرید العقائد»- فایل ۲۲
  • پایان نامه رهن دریایی//مقررات بین‌المللی رهن دریایی





  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




    جستجو




     
      دانلود پایان نامه روانشناسی با موضوع خشونت ...

    در متون تخصصی خشونت، معادل واژه Violence به کار می رود که به معنای زور، عنف،شدت و سختی است. فرهنگ آکسفورد، این کلمه را به معنای تجاوز، زیان، آسیب، شدت، خشونت، تهدید،غضب، بی حرمتی و اعمال زور به کار برده است (عباس زاده، سعادتی و کسب وکار،۱۳۸۹). فرهنگ حقوقی،خشونت را«استفاده نابجا، غیر قانونی و تعرض آمیز از قدرت» تعریف می کند. گلس (۱۹۹۷) خشونت را عملی می داند که با قصد ایجاد درد و جراحت جسمی یا روحی به فردی دیگر انجام شود (خسروی و خاقانی فرد،۱۳۸۳)

     

    در واقع خشونت به هر نوع رفتار، حرکت و گفتاری اطلاق می گردد که مغایر و منافی ارزش های والای انسانی بوده و منجر به عقب ماندن، منزوی شدن و سرخوردگی شخص گردد. اساساً انگیزه خشونت از حس برتری طلبی و سلطه جوی انسان ها بر یکدیگر ناشی می شود که اکثراً دانشمندان و فلاسفه این حس تفوق طلبی و برتری جویی را یک امر طبیعی دانسته و محرک خوب جهت پیشرفت و پیشبرد امور کاری انسان ها می دانند. اما خشونت را نمی توان یک امر طبیعی و بالفطره فرض نمود، در واقع خشونت را کسانی اعمال می کنند که راه حلی جز متوسل شدن به آن در ذهن نداشته و این پدیده زشت و منفور را یگانه راهکار و حلال مشکلات خویش می پندارند. این در حالی است که فعالیت ها و برنامه های انسان در مجموع منطقی بوده و هرگونه تقابل منافع ایشان باید به صورت درست، در یک ضابطه و حداقل در میحط دور از خشونت حلو فصل گردد (نهاد تحقیقاتی حقوق زنان و اطفال،۱۳۹۰)

     

    محققان سالهاست به اهمیت پرخاشگری در پیش بینی مشکلات سازگاری روانی– اجتماعی پی برده­اند. روانشناسان معتقدند اختلال پرخاشگری ریشه بسیاری از مشکلات روانی و رفتاری نوجوانان می­باشد. این رفتار ها در صورت بروز می توانند سبب مشکلات بین فردی ، جرم ، بزه و تجاوز به حقوق دیگران شده شده و در صورت درون ریزی به ایجاد انواع مشکلات جسمی و روانی منجر شود.پرخاشگری رفتاری است به قصد آسیب رساندن (جسمانی یا زبانی)به فردی دیگر یا خود یا نابود کردن دارایی دیگران.مفهوم اصلی در این تعریف ، قصد است نتایج پزوهش ها نشان داده است که پرخاشگری ، از شاخص های مهم پاره ای از اختلالات روانی مانند اختلال شخصیت ضد اجتماعی به شمار می آید.پاره ای دیگر از پژوهش ها نشان داده اند رفتار پرخاشگرانه با بیماریهای جسمانی مانند بیماری قلب و عروق و سر درد تنشی نیز در ارتباط است.(شاکری نیا،۱۳۸۹)

     

     

    مفاهیم خشم،تندخویی و پرخاشگری،گاهی به جای یکدیگر به کار می روند.برای جداکردن این سه مفهوم ،میتوان خشم را به عنوان هیجان،کینه توزی را بعنوان نگرش و پرخاشگری را به عنوان رفتار در نظر گرفت.خشم به عنوان یک حالت هیجانی توصیف می شود که شالوده کینه توزی وپرخاشگری است.که فرد را به سوی رفتار پرخاشگرانه می کشاند در حالی که پرخاشگری به عنوان رفتاری قابل مشاهده که با هدف آسیب یا زیان رساندن انجام می شود در نظر گرفته شده است.(همان منبع،۱۳۸۹) عقیده بر این است که عبور از مرحله نوجوانی به جوانی زمان تغییر در روان و رفتار بوده،تصمیم گیری در مورد سبک زندگی سالم اساس شکل گیری شخصیت فرد است.در حقیقت وضعیت سلامت بالغین متاثر از رفتارهای بهداشتی دوران کودکی و نوجوانی است.رفتارهای پر مخاطره در نوجوانی همچون مصرف سیگار ، الکل و مواد مخدر ، خشونت و تغذیه ناسالم به صورت کوتاه یا دراز مدت تاثیر دائمی در بزرگسالی خواهد داشت که تغییر این رفتارها بسیار مشکل خواهد بود.(چلیاوتاکیس[۱] و همکاران ،۲۰۰۲)

     

     

    بیشترین بروز و ظهور پرخاشگری در سنین نوجوانی است .بطور کلی می توان عوامل بسیار مختلف و متعددی را در بروز رفتار پرخاشگرانه مؤثر دانست.عوامل زیستی و وراثتی، یادگیری های محیطی و پردازش شناختی از یک سو و محرک های مربوط به خود فرد از سوی دیگر از جمله عوامل مهم بروز پرخاشگری هستند(شاکری نیا،۱۳۸۹).بسیاری از تنش ها و نا آرامی ها در مدرسه ناشی از رفتارهای میان فردی دانش آموزان است که به رغم زمینه های اجتماعی و فرهنگی متفاوت در کنار هم در مدرسه تحصیل می کنند و هرگز آموزشی برای ایجاد تفاهم و بهبود مهارتهای اجتماعی دریافت نمی دارند. بیشتر پژوهشگرانی که طرح های عمده در زمینه مقابله خشونت در مدارس ارائه داده اند تاکید دارند که برنامه های پیشگیری از خشونت باید بخشی از برنامه های اموزشی در مدارس باشد و کلیه شهروندان باید در زمینه پیشگیری از خشونت به همان اندازه که در مورد بیماریهای قلبی ،سرطان وسایر بیماریها راهنمایی میشوند آموزش ببینند (بنر،هاینگنی،کراندال[۲]،۲۰۰۴).

     

    ۲-۱-۲-۵-۱ نظریه های خشونت:

     

    در مورد منشاء رفتارهای خشونت آمیز انسان تاکنون تبیین جامع و یگانه ای ارائه نشده است. بحث در این مورد که ماهیت نوع بشر پرخاشجو و بی رحم، یا نجیب و پاک است، از دیرباز موضوع بحث بسیاری از فلاسفه بوده است. ژان ژاک روسو [۳] فیلسوف فرانسوی قرن هجدهم شرارت و خباثت بشر را امری غیر فطری و محصول جامعه تلقی می کرد. به تعبیر وی، انسان، شریف و پاک گام به دنیا می­نهد و این جامعه است که شرارت و کینه توزی را به وی می آموزد و او را خشن و بی رحم بار می­آورد. اما بر خلاف روسو، توماس هابز[۴] فیلسوف انگلیسی قرن شانزدهم و هفدهم موانع و اجبارهای اجتماعی را برای مهار و بازداشتن بشر از وحشیگری و بربریمری ضروری و اجتناب ناپذیر می­دانست (عارفی، ۱۳۸۲ ). بنابراین لازم است گذری بر نظریات خشونت داشته باشیم:

     

    ۱- نظریه رفتار غریزی

     

    این تئوری با نام زیگموند فروید و کنراد لورنز[۵] پیوند خورده است. فروید انسان را موجودی اساساً مکانیکی در نظر می گیرد که قوانین طبیعی مشابه با سایر موجودات زنده بر رفتار او حاکم است. به نظر وی غرایز نشانگر حالتی ذاتی هستند که در پی تخلیه تنش ها می باشند. فروید با اذعان به وجود احتمالی غرایز بی شمار، دو دسته از غرایز را تحت عنوان غریزه بقا و غریزه مرگ به عنوان غرایز اصلی تشکیل دهنده طبیعت بشر در نظر می گیرد. غریزه بقا در بردارنده نیروهایی است که در جهت حفظ و بقای فرایندهای حیاتی عمل می کنند و ضامن تکثیر نوع بشر هستند. به نظر وی، انسان با یک غریزه مرگ نیز زاده می شود و این غریزه هنگامی که معطوف به درون گردد به صورت تنبیه خود ظاهر می شود و در موارد افراطی منجر به خودکشی می شود. این غریزه هنگامیکه متوجه برون گردد به صورت خصومت، خشونت، آزار و اذیت، تخریب و قتل تجلی می یابد. غریزه بقا با قرار گرفتن در برابر غریزه مرگ خصلت خود ویرانگری را متوجه بیرون و دیگران می کند. فروید رفتارهای انسان را برآیند دو غریزه می داند: غریزه زندگی که تلاش در درازتر کردن زندگی، و بارآوری و فرزندزایی دارد. غریزه مرگ که برای ویران سازی و پایان دادن به زندگی کوشش می کند. از دیدگاه فروید تمام رفتار انسان از بر هم کنش پیچیدهی غریزه زندگی و مرگ، و تنش همراه میان آن دو سرچشمه می گیرد. اگر غریزهی مرگ مهار نشود به خود ویرانگری می انجامد و چنین انگاشته می شود که با ساز و کارهای دیگر مانند جابه جایی، کارمایهی غریزه مرگ دوباره متوجه بیرون می شود، به گونه ای که پایداری برای پرخاشگری در برابر دیگران را پدید می آورد. بنابراین، از دیدگاه فروید، پرخاشگری در درجه نخست، ازتغییر جهت غریزه ی خود ویرانگر مرگ از خود به سوی دیگران سرچشمه می گیرد (سادوک و همکاران[۶]، ۱۹۹۱ ، ترجمه رضایی، ۱۳۸۷ ). کنراد لورنز مانند فروید بر این باور است که انسان دارای میل طبیعی به ارتکاب خشونت است. رفتار در وهله اول نتیجه یک انگیزه عمده به سوی عمل است نه عکس العمل در برابر شرایط طبیعی و تنها یک محرک طبیعی این عمل را آزاد می کند. لورنز استدلال می کند که انسان ها مانند سایر انواع حیوانی دارای غریزه های پرخاشجویانه هستند. نکته تأمل برانگیز در دیدگاه لورنز این است که انرژی پرخاشجویانه در افراد انسانی پیوسته در حال انباشت است و در نهایت باید تخلیه شود و هر چه این انرژی بیشتر متراکم شود با شدت بیشتری تخلیه می شود. از دیدگاه وی چنانچه انباشت خود به خودی غریزه پرخاشگری در دستگاه عصبی از راه پرخاشگری تخلیه نشود یا در در مسیرهای دیگری قرار نگیرد، فوران انفجارآمیز خشونت می تواند حتی بدون وجود محرکهای بیرونی قابل مشاهده نیز رخ دهد (محسنی تبریزی و رحمتی، ۱۳۸۱(

     

    ۲-  نظریه زیست محیطی

     

    پیروان این نظریه معتقدند اگر خانواده نتواند با محیط بیرونی ارتباط برقرار کند، امکان بروز خشونت(به ویژه علیه کودکان)، به وجود می آید. بنابراین زمانی که رابطه متقابلی بین والدین- کودک، خانواده و محیط وجود نداشته باشد، خشونت امکان بروز پیدا می کند. در نظریه زیست محیطی آنچه در ایجاد خشونت مهم می باشد این است که تفسیرهای اجتماعی این عمل را مقبول نشان می دهند و شبکه اجتماعی که خانواده در آن به سرمی برد نیز تعیین کننده میزان بروز خشونت است (نریمانی و آقا محمدیان، ۱۳۸۴)

     

    ۳-  نظریه پالایش روانی

     

    فروید و برخی از پیروان وی با طرح مفهوم پالایش روانی پرخاشگری مدعی شده اند که در بسیاری از موارد نیروی پرخاشگرانه در انسان به طریقی پالایش می شود. پالایش به مفهوم کاهش انگیزه پرخاشجویی است و از طریق ارتکاب کنش پرخاشجویانه یا مشاهده آن حاصل می شود. پیروان این دیدگاه بر این باورند که اگر انسان مجالی برای ابراز پرخاشگری نیابد، نیروی پرخاشجویانه انباشته شده و سرانجام به شکل خشونت مفرط یا بیماری روانی ظاهر می گردد. مانند اعمال پرخاشگری، مستقیم حمله به فرد یا موضوع ناکام کننده، آزار و اذیت، ناسزا گفتن، صدمه زدن، تخریب و دیگر رفتارهای معطوف به ویرانگری (محسنی تبریزی و رحمتی،۱۳۸۱)

     

    ۴-  نظریه ناکامی- پرخاشگری

     

    در سال ۱۹۳۹ روان شناسانی از جمله دولارد دوب، میلر و سیزر[۷] تئوری ناکامی – پرخاشگری را در مورد خشونت و پرخاشگری مطرح کردند. این نظریه بر این مبنا است که ناکامی، به خصوص زمانی که رفتار در جهت رسیدن به هدف نباشد، باعث ایجاد انگیزه (تحریکی) می گردد که هدف آن صدمه زدن به افراد یا اشیای دیگر است. در این صورت شرایط محیطی خاص باعث ظهور پرخاشگری می شود(نریمانی و آقا محمدیان،۱۳۸۴). این دیدگاه که از نگره ی ناکامی پرخاشگری دالرد مایه می گیرد و بر این فرض استوار است که ناکام ماندن تلاش های فرد برای دست یابی به هدف، پرخاشگری پدید می آورد و این نیز به نوبه خود رفتاری را برای آسیب رساندن به فرد یا شیئی که مجوب ناکامی است بر می انگیزد که بروز پرخاشگری چنین مسائلی راکاهش می دهد (اکبر زاده و مافی، ۱۳۸۴).

     

    ۵- نظریه مبادله

     

    بر اساس این نظریه، در رابطه میان افراد، هر فردی می کوشد سود خود را به حد اکثر و هزینه هایش را به حداقل برساند. در نتیجه، تنها زمانی که برای افراد دخیل در یک رابطه، هزینه و سود در سطح متعادلی باشد، رابطه میان افراد پا بر جا می ماند.گلز خشونت و دیدگاه نظریه مبادله را بدین شکل توصیف می کند: از منظر نظریه مبادله، در یک رابطه خشونت آمیز میان زن و شوهر، نسبت سود و هزینه به شکل زیر است: شوهری، زن خود را کتک می زند و از دید او، این رفتار به حق است؛ زیرا از آنجا که زن رفتاری مطابق میل او ندارد، رابطه هزینه (سرمایه گذاری هایی که برای خانواده کرده است) و سود (رفتار مطابق میل همسر) نامناسب است و نارضایتی و تعارض بوجود آمده خاتمه بخشیدن به این وضعیت را ضروری می نماید. در نتیجه، شوهر سعی می­ کند از طریق در پیش گرفتن رفتار خشونت آمیز، مجدداً تعادلی در خانواده برقرار کند. حال اگر با بهره گرفتن از این راه کار، تعارض خانوادگی را از بین ببرد، با توجه به نظریهی مبادله، برای او حالت تعادل پیش می آید و مقابله سود و زیان برای مرد چنین است: در اثر رفتار خشونت آمیز، زن از رفتار ناشایست خود دست برمی دارد و مرد به هدف خود می رسد و از آنجا که توانسته است بر جریان زندگی نظارت داشته باشد، ارزش گذاری فردی و اعتماد به نفس نیز افزایش می یابد (معزی و همکاران، ۱۳۸۷)

     

    ۶- نظریه نظارت اجتماعی

     

    نظریه نظارت اجتماعی بر وجود جرم و رفتار خشونت آمیز در انسان، به دلیل انگیزه های درونی یا به عوامل محیطی تأکید می ورزد. آنچه در این نظریه مد نظر است، دو اصل است که افراد برای رسیدن به هدفی یا دست یابی به اقتدار، در برابر دیگران به استفاده از زور و قدرت تمایل دارند. اصل دوم این است که نظارت اجتماعی، به مثابه مانعی در سر راه اقتدار و خشونت قرار می گیرد؛ زیرا از آنجا که انسان، بدون وجود محدودیت های اجتماعی، به جرم و جنایت و رفتار نا بهنجار تمایل دارد، جامعه باید مکانیسم نظارت بر آن ها را به وجود آورد (ابراهیمی مقدمیان و شاکری صفت، ۱۳۸۷ )

     

    گلز در مورد انطباق این نظریه در خانواده سوال می کند که چرا مردان همسران خود را کتک می زنند؟ پاسخ می دهد چون این عمل در خانواده مجاز است. چرا که در خانواده، با غیبت نهاد های نظارتی دولتی رو به رو می شویم. اما گذشته از آن، نگرش اصلی در خانواده بر اساس تقسیم قدرت بر اساس جنس است. به این ترتیب خانواده مکانی خصوصی است که در آن نابرابری میان زن و مرد مورد پذیرش است و به سبب خصوصی بودن خانواده خشونت خانوادگی به جامعه اعلام نمی شود و به این ترتیب امکان نظارت رسمی پیش نمی آید (ابراهیمی مقدمیان و شاکری صفت، ۱۳۸۷)

     

    ۷- نظریه های کارکرد گرایی

     

    کارکرد گرایان در تبیین خشونت خانوادگی معتقدند که خانواده تضادها، ویژگی ها و کارکردهای مناسب خانوادگی را از بین می برد و در نتیجه باید آنها را از سر راه برداشت. رفع تضاد های خانوادگی با بهره گرفتن از وسایل قدرت و در مواردی، از راه خشونت امکان پذیر می گردد. در این حالت، خشونت سبب طبیعی شدن جریان زندگی روزمره می شود و خانواده به کارکرد های اساسی خود می پردازد که در آن، مسئولیت زنان، انجام دادن وظایف خانوادگی و مسئولیت اصلی مردان، برقراری ارتباط با جهان خارج و نان آوری است (نریمانی و آقا محمدیان، ۱۳۸۴)

     

    ۸- نظریه منابع

     

    نظریه منابع که در سال ۱۹۷۱ توسط ویلیام کود مطرح شد، بر این امر تأکید می کند که غالباً مردان منابع اقتصادی را در دست دارند و همین امر موجب برتری آنها در روابط خانوادگی می گردد و حال آنکه زنان به لحاظ منابع اقتصادی عمدتاً به همسران خود وابسته اند و از طرفی چون مراقبت از فرزندان را بر عهده دارند، اگر مردان را ترک کنند با مشکلات اقتصادی روبرو خواهند شد. ازاین رو در روابط خشن، باقی می مانند. (صادقی فسایی، ۱۳۸۹)

     

    ۹- نظریه سیستمی

     

    در این دیدگاه، خانواده، نظامی (سیستمی) در نظر گرفته می شود که دارای مرزهای باز یا بسته یا قابل نفوذ با محیط اطراف خود است. این مبادله، به صورت بازخورد منفی یا مثبت صورت می گیرد و اهداف نهفته در نظام، بر بازخورد تاثیر دارند. مثلاً ممکن است خشونت در جهت دستیابی به هدف یا بقای نظام وسیله موثری باشد. خشونت، از طریق راه و روشی که نظام درونی و بیرونی خانواده به آن واکنش نشان می دهد، تحت تأثیر قرار می گیرد (نریمانی و آقا محمدیان، ۱۳۸۴)

     

    ۱۰- نظریه یادگیری اجتماعی

     

    این نظریه توسط بندورا در دهه ۱۹۹۰ مطرح گردید به اعتقاد وی فرزندان از طریق والدین خود خشن بودن را می آموزند. مشاهده و تجربه بد رفتاری از ناحیه والدین در دوران کودکی منجر به یادگیری رفتار سلطه آمیز توسط مرد و آموختن تحمل، توسط زن می شود. بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی، ریشه های پرخاشگری حدود متغیری دارد. از تجربیات گذشته پرخاشگر گرفته تا یادگیری که بر طبق آن اشخاص وقتی در خانواده های خشن رشد می کنند، خشونت را یاد می گیرند(ابراهیمی مقدمیان و شاکری صفت، ۱۳۸۷). بنابراین نظریه، گام های یادگیری خشونت چنین است:۱) فرد می آموزد کسانی که همدیگر را دوست دارند نیز می توانند با هم رفتار خشن داشته باشند،۲) فرد می آموزد منبع اخلاقی برای خشونت با افراد خانواده وجودندارد، ۳) اگر نتوان راهی دیگر برای حل مشکل یافت، خشونت ورزیدن مجاز است (خسروی و خاقانی فرد، ۱۳۸۳)

     

    [۱] . Chliaoutakis

     

    [۲] . Bener, Haigney,Crundal

     

    [۳] Jan Jak Russo

     

    [۴] Thomas Hobbes

     

    [۵] Konrad Lorenz

     

    [۶] Sadock & Sadock

    موضوعات: بدون موضوع
    [شنبه 1399-09-15] [ 10:59:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پایان نامه طرح واره های ناسازگار اولیّه ...

    کلمه ی «طرح واره» در حوزه های پژوهشی مختلفی به کار برده شده است. طرح واره به طورکلی ، به عنوان

     

    ساختار[۱]،قالب[۲]،چهارچوب[۳]تعریف می شود. در فلسفه ی قدیم یونان ، منطقیون رواقی[۴]،مخصوصاً فروسیپوس[۵] (۲۰۶ الی ۲۷۹ق.م)، اصول منطق را در قالب “طرح واره استنباط[۶]” مطرح کردند. طرح واره در نظام فلسفی کانت[۷]، “درک و دریافت نقطه اشتراک تمام عناصر یک مجموعه ” تعریف می شود. این واژه همچنین در نظریه ی ریاضی مجموعه ها ، هندسه ی جبری ، آموزش، تحلیل ادبی، برنامه ریزی کامپیوتری نیز به کار برده شده است.

     

     

    واژه ی طرح واره در روانشناسی و به طور گسترده تر در حوزه ی شناختی ، تاریخچه ای غنی و برجسته دارد. در حوزه ی رشد شناختی ، طرح واره را به صورت قالبی در نظر می گیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل می گیرد تا به افراد کمک کند تجارب خود را تبیین کنند. علاوه بر این ، ادراک از طریق طرح واره ، واسطه مندی[۸]می شود و پاسخ های افراد نیز توسط طرح واره جهت پیدا می کنند.طرح واره، بازنمایی[۹]انتزاعی خصوصیات متمایز کننده ی یک واقعه است. به عبارت دیگر ، طرحی کلیاز عناصر برجسته ی یک واقعه راطرح­واره می گویند. در روانشناسی، احتمالاً این واژه بیشتر با کارهای پیاژه[۱۰]تداعی می شود، چرا که او در مراحل مختلف رشد شناختی به تفصیل در خصوص طرح واره ها بحث کرده است. در حوزه ی رشد شناختی ، طرح واره به عنوان” نقشه انتزاعی شناختی” در نظر گرفته می شود که راهنمای تفسیر اطلاعات و حل مسئله است. بنابراین ما بهیک طرح واره ی زبانی[۱۱]برای فهم یک جمله و به یک طرح واره فرهنگی[۱۲]برای تفسیر یک افسانه نیاز داریم(یانگ،۱۹۵۰  ؛ به نقل ازحسن حمیدپور،۱۳۹۰) .

     

    آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

     

    در بافتار روانشناسی و روان درمانی ، طرح واره به عنوان هر اصل سازمان بخش کلی در نظر گرفته می شودکه برای درک تجارب زندگی فرد ضروری است. یکی از مفاهیم جدی و بنیادی حوزه ی روان درمانی ، این است که بسیاری از طرح واره ها در اوایل زندگی شکل می گیرند، به حرکت خود ادامه می دهند و خودشان را به تجارب بعدی زندگی تحمیل می کنند، حتی اگر هیچ گونه کاربرد دیگری نداشته باشند. این مسئله ، همان چیزی است که گاهی اوقات به عنوان نیاز به “هماهنگی شناختی[۱۳]” از آن یاد می شود، یعنی”حفظ دیدگاهی با ثبات درباره ی خود یا دیگران ” ؛ حتی اگر این دیدگاه نادرست یا تحریف شده باشد. با این تعریف کلی ، طرح واره می تواند مثبت یا منفی ، سازگار یا ناسازگار باشد و همچنین می تواند در اوایل زندگی یا در سیر بعدی زندگی شکل بگیرد(بک ،۱۹۶۷).

     

    تعریف یانگ از طرح واره

     

    برخی از طرح واره ها- به ویژه آنهایی که عمدتاً در نتیجه تجارب ناگوار[۱۴]دوران کودکی شکل می گیرند – ممکن است هسته اصلی اختلالات شخصیت ، مشکلات منش شناختی خفیف تر و بسیاری از اختلالات مزمن قرار بگیرند. یانگ برای بررسی دقیق تر این ایده، مجموعه ای از  طرح واره ها را مشخص کرده است که به آنها” طرح واره های ناسازگار اولیه” می گوید.

     

    پس از بازنگری در تعریف اولیه ای که  از طرح واره ارائه کرده بودیم به این نتیجه رسیدیم که طرح واره های ناسازگار اوّلیه خصوصیات زیر را دارند:

     

     

      • الگو ها یا درون مایه های عمیق و فراگیری هستند،

     

      • از خاطرات ، هیجان ها، شناخت واره ها و احساسات بدنی تشکیل شده اند،

     

      • در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند،

     

      • در سیر زندگی تداوم دارند،

     

      • درباره ی خود و رابطه با دیگران هستند،

     

    • به شدّت ناکار آمدند[۱۵].

     

    خلاصه این که ، طرح واره های ناسازگار اولیّه ، الگوهای هیجانی و شناختی خود-آسیب رسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته اند و در سیر زندگی تکرار می شوند. توجه کنید که ، رفتار یک فرد، بخشی از طرح واره محسوب نمی شود،چون یانگ معتقد است که رفتار های ناسازگار در پاسخ به طرح واره به وجود می آیند.بنابراین ، رفتارها از طرح واره ها نشات می گیرند ، ولی بخشی از طرح واره ها محسوب نمی‌شوند(یانگ ، ۱۹۹۰).

     

     

     

    ویژگی های طرح واره های ناسازگار اولیه

     

    اجازه دهید بعضی از ویژگی های طرح واره ها را بررسی کنیم. (از این به بعد واژه ی «طرح واره» و« طرح واره های نا سازگار اولیه» را به جای یکدیگر به کار می بریم .

     

    بیمارانی را در نظر بگیرید که از بین آسیب رساترین و قدرتمند ترین چهار طرح واره ی زیر، یکی را داشته باشند .

     

    این طرح واره ها از فهرست هجده طرح واره ی استخراج شده اند: رها شدگی/ بی ثباتی[۱۶]، بی اعتمادی / بد رفتاری[۱۷]،محرومیت هیجانی[۱۸]و نقص/ شرم[۱۹]. این بیماران در دوران کودکی رها شده ، مورد سوء استفاده قرار گرفته ، فراموش یا طرد شده اند. در سنین بزرگسالی ، اگر (به صورت ناخودآگاه) وقایع زندگی فعلی خود را مشابه تجارب آسیب رسان[۲۰] دوران کودکی شان درک کنند، طرح واره هایشان برانگیخته می شوند. وقتی که این طرح واره ها برانگیخته شوند ، هیجان های منفی شدیدی مثل سوگ ،شرم ، ترس یا خشم را تجربه می کنند.

     

    البته تمام طرح واره ها بر پایه ی وقایع آسیب رسان یا بدرفتاری دوران کودکی شکل نگرفته اند. ممکن است در ذهن یک فرد ، بدون تجربه ی وقایع آسیب زای دوران کودکی ، طرح واره ی وابستگی پدید بیاید؛ به این دلیل که در دوران کودکی ، کاملاً تحت سلطه و حمایت والدین بوده است. با این وجود ، اگر چه تمام طرح واره ها ، ریشه تحولی وقایع آسیب زا ندارند ، ولی همه ی آنها مخل زندگی سالم هستند . اغلب طرح واره ها  نتیجه تجارب زیان بخش[۲۱] محسوب می شوند که فرد در سیر دوران کودکی و نوجوانی دائماً با این تجارب روبه رو بوده است . اثر این تجارب ناگوار در سیر تحول با یکدیگر جمع می شوند و منجر به شکل گیری یک طرح واره‌ی کاملاً ناسازگار تمام عیار می گردد. طرح واره های ناسازگار اولیه برای بقاء خودشان می جنگند. همان طور که قبلاً ذکر شد، این امر نتیجه ی تمایل بشر به«هماهنگی شناختی» است. اگرچه فرد می داند طرح واره منجر به ناراحتی وی می شود، ولی با طرح واره احساس راحتی می کند و همین احساس راحتی ، فرد را به این نتیجه می رساند که طرح واره اش درست است. افراد به سمت وقایعی کشیده می شوند که با طرح واره هایشان همخوانی دارند و همین دلیل تغییر طرحواره ها سخت است. بیماران به طرح واره ها به عنوان حقایقی می نگرند که بدون به بوته ی آزمایش گذاشتن صحت وسقم آنها ، معتقدند که این حقایق درستند. نتیجه ی چنین دیدگاهی ، این است که طرح واره بر پردازش تجارب بعدی تاثیر می گذارند. طرح واره ها نقش عمده ای در تفکر ، احساس، رفتار و نحوه برقراری ارتباط بیماران با دیگران بازی می کنند و به گونه ای متناقض و اجتناب ناپذیر ، زندگی بزرگسالی را به شرایط ناگوار دوران کودکی می کشانند که غالباً برای بیماران زیانبخش بوده است.طرح واره ها در اوایل دوران کودکی یا نوجوانی بازنمایی­هایی دقیق از محیط پیرامون ایجاد می کنند(یانگ، ۱۹۹۹).

     

    تجربه نشان داده است که طرح واره های افراد تا حدودی بازتابی دقیق از محیط زندگی اولیه شان است. به عنوان مثال ، اگر بیماری بگوید وقتی که بچه بوده است خانواده اش با او سرد و بی عاطفه برخورد می کرده اند، معمولاً حرفش درست است، حتی اگر علت رفتار والدین خود و مشکل آن ها را در بیان احساسات و عواطف نفهمد . ممکن است اسناد های او برای رفتار والدینش اشتباه باشد، ولی حس اولیه اش از جوّ عاطفی و چگونگی رفتار والدین با او تقریباً همیشه درست است.معمولاً ماهیت ناکارآمد طرح واره ها وقتی ظاهر می شود که بیماران در روند زندگی روزمره ی خود و در تعاملاتشان با دیگران به گونه ای عمل کنند که طرح واره های آن ها تأیید شود، حتّی اگر برداشتاولّیه آنها درست نباشد. طرح واره های ناسازگار اولیه و راه های کار آمدی  که بیماران از طریق آنها یاد می گیرند با دیگران کنار بیایند، اغلب زیر بنای نشانه های مزمن اختلالات محور I مثل اضطراب،افسردگی ، سوء مصرف مواد و اختلالات روان – تنی به شمار می روند.طرح واره ها حالت ابعادی[۲۲]دارند، بدین معنا که از نظر “شدت”و “گستره فعالیت در ذهن “ با یکدیگر فرق دارند . هر چه طرح واره شدیدتر باشد، شمار بیشتری از موقعیت ها می توانند آن را فعال کنند . به عنوان مثال ، اگر فردی در دوران کودکی به شدت و دائم از سوی پدر و مادر خود مورد انتقاد قرار گرفته باشد ، تقریباً در برخورد با هر کسی ، احتمال دارد طرح واره نقص در او برانگیخته شود .اگر فردی در دوران کودکی ، تنها از سوی یکی از والدین خود و آن هم گاهی اوقات و به شکل خفیفتری مورد انتقاد قرار گرفته باشد ، ممکن است طرح واره نقص او تنها در برخورد با مراجع قدرتی که از جنسیت همان والدِ انتقاد گر هستند، برانگیخته شود. به طور کلی هر چه طرح واره شدید تر باشد، فرد به هنگام  برانگیخته شدن طرح‌واره ، عواطف منفی بیشتری را تجربه می کند و فعال بودن آن در ذهن ، مدت زمان بیشتری به طول می انجامد (صلواتی ، ۱۳۴۷).

     

    از سوی دیگر با توجه به مراحل رشد روانی – اجتماعی در دیدگاه اریکسون[۲۳] (۱۹۵۰) ، می توان چنین استدلال کرد که حلّ موفقیت آمیز هر یک از این مراحل به یک طرح واره ی سازگار منجر می شود، در حالی که شکست در آن مرحله باعث ایجاد یک طرح واره ی ناسازگار می گردد.

     

    [۱]structure

     

    [۲]framework

     

    [۳]outline

     

    [۴]stoic Logicians

     

    [۵] Frosippus

     

    [۶] Inference schmata

     

    [۷] Kant

     

    [۸]- Mediate

     

    [۹] -Representatio

     

    [۱۰]- Piaget

     

    [۱۱] -linguistic schema

     

    [۱۲]-cultural schema

     

    [۱۳] -cognitve consistency

     

    [۱۴] toxic

     

    [۱۵] dysfunctional

     

    [۱۶] abandonment/Instability

     

    [۱۷] mistrust/Abuse

     

    [۱۸] emotional deprivation

     

    [۱۹] defectivess/shame

     

    [۲۰] traumatic

     

    [۲۱] noxious

     

    [۲۲]dimensional

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:59:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پایان نامه روانشناسی در مورد : ریشه های تحولی طرح واره ها ...

    نیاز های هیجانی اساسی

     

    بر این باوریم که طرح واره ها به دلیل ارضاء نشدن نیاز های هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود آمده اند. ما معتقدیم که انسان ها پنج نیاز هیجانی اساسی دارند[۱]:

     

     

      1. دلبستگی[۲] ایمن به دیگران (شامل نیاز به امنیت ، ثبات، محبّت و پذیرش) .

     

      1. خود گردانی[۳]، کفایت و هویت.

     

      1. آزادی در بیان نیاز ها و هیجان های سالم.

     

      1. خود انگیختگی و تفریح.

     

    1. محدودیت[۴] های واقع بینانه و خویشتن- داری[۵].

     

    این نیاز ها، جهان شمول هستند . همه ی انسانها ، این نیاز ها را دارند ، اگر چه شدت این نیاز ها در بعضی افراد بیشتر است . فردی که از سلامت روان برخوردار است، می تواند این نیاز های هیجانی اساسی را به طور سازگارانه ای ارضاء کند. گاهی اوقات تعامل بین خلق و خوی فطری کودک و محیط اولیه ، به جای ارضاء این نیازها ، منجر به ناکامی آنها می شود. هدف طرح واره درمانی ، این است که به بیماران کمک کند تا راه‌های سازگارانه تری برای ارضاء این پنج نیاز هیجانی بیابند(یانگ ،۱۹۹۰ ؛ به نقل از  اندوز ،۱۳۹۰).

     

     

     

     

    تجارب اولیّه ی زندگی

     

    ریشه ی تحولی طرح واره های ناسازگار اولیه در تجارب ناگوار دوران کودکی نهفته است. طرح واره هایی که زودتر به وجود می آیند و معمولاً قوی ترین هستند، از خانواده های هسته اینشأت می گیرند . تا حد زیادی ، پویایی های خانواده ، بازتاب دقیق پویایی های جهان ذهنی کودک هستند. وقتی بیماران در موقعیت های از زندگی بزرگسالی ، طرح واره های ناسازگار  اولیّه شان فعال می شوند، معمولاً خاطره ای هیجان انگیز از دوران کودکی خود تجربه می کنند. همزمان با تحوّل کودک ، سایر عوامل تأثیر گذار مانند همسالان ، مدرسه، انجمن های گروهی و فرهنگ ، به طور روز افزونی اهمیت می یابند و در شکل گیری طرح واره ها نقش بازی می کنند. با این حال ، طرح واره هایی که بعداً در سیر تحول شکل می گیرند، زیاد عمیق و نیرومند نیستند.(طرح واره ی انزوای اجتماعی[۶] در زمره ی همین طرح واره ها ست که معمولا در اواخر دوران کودکی یا نوجوانی شکل می گیرد و ممکن است انعکاسی از پویایی های خانواده هسته ای نباشد ).  چهار دسته از تجارب اولیه زندگی ، روند اکتساب طرح واره ها را تسریع می کنند. اوّلین دسته از تجارب اولیه زندگی ، ناکامی ناگوارنیازها[۷]هستند. این حالت وقتی اتفاق می افتد که کودک تجارب خوشایندی را تجربه نکند. طرح واره هایی مانند محرومیت هیجانییا رها شدگی[۸] به دلیل نقص درمحیط اولیه به وجود می آیند. در محیط زندگی چنین کودکی ، ثبات ، درک شدن یا عشق وجود ندارند.نوع دوم تجارب اولیه ی زندگی که طرح واره ها را به وجود می آورند، آسیب دیدن[۹]  و قربانی شدن هستند.در چنین وضعیتی ، کودک آسیب می بیند یا قربانی می شود و طرح واره هایی مثل بی اعتمادی / بد رفتاری[۱۰] ، نقص/ شرم[۱۱] یا آسیب پذیری نسبت به ضرر[۱۲] در ذهن او شکل می گیرد. در نوع سوم تجارب ، مشکل این است که کودک ، زیاد چیزهای خوب را تجربه می کند. والدین جهت رفاه و آسایش کودک، همه کار می کنند ، در حالی که تامین رفاه و راحتی در حد متعادل برای رشد سالم کودک لازم است . در اثر این گونه تجارب در ذهن کودکان طرح واره هایی نظیر وابستگی / بی کفایتی[۱۳]یا استحقاق / بزرگ منشی به وجود می آید. در این حالت ، والدین به ندرت با کودک جدی برخورد می کنند و کودک روی پر قوبزرگ می شود و لوس بار می آید . در نتیجه نیازهای هیجانی کودک به خودگردانی یا محدودیت های واقع بینانه ارضاء نمی شوند. والدین ممکن است بیش از حد درگیر زندگی کودک بشوند یا ممکن است بدون هیچ گونه محدودیتی ، آزادی عمل زیادی به ا و بدهند(آرنتز و ورتمن،۱۹۹۹).

     

    نوع چهارم تجارب زندگی که باعث شکل گیری طرح واره ها می شود، درونی سازی انتخابی[۱۴]یا همانند سازی با افراد مهم زندگی[۱۵]است. کودک به طور انتخابی با افکار، احساسات ، تجارب و رفتارهای والدین خود همانند سازی کرده و آنها را درون سازی می کند. مثلاً دو بیمار را در نظر بگیرید که هر دو قربانی بدرفتاری دوران کودکی خود هستند و برای درمان به کلینیک مراجعه می کنند. بیمار اول ،در دوران کودکی ، نقش قربانی را پذیرفته بود. وقتی پدرش او را کتک می زد ، متقابلاً به او حمله نمی کرد و فقط احساس می کرد قربانی این وضعیت شده است. وی با اینکه احساس می کرد با او بد رفتاری شده ، ولی احساس کسی را که مورد بد رفتاری قرار گرفته، در خودش درون سازی نکرد. بیمار دوم، ،در مقابل بد رفتاری های پدرش ، متقابلاً به او حمله می‌کرد.او با پدرش همانند سازی کرد و افکار ، رفتار و احساسات پدر ِپرخاشگرش را درون سازی نمود و خودش تبدیل به یک فرد خشن و بدرفتار شد (این مثال اغراق آمیز است. در واقع اکثر کودکان هم قربانی شرایط می‌شوند و هم اینکه برخی از افکار و احساسات یا رفتارهای بزرگسالان بدرفتار را یاد می گیرند و به کار می‌برند).

     

    دو بیمار را در نظر بگیرید که هر دو طرح واره ی محرومیت هیجانی دارند. هر دوی این بیماران ، والدین بی عاطفه ای داشته اند و در دوران کودکی، احساس کرده اند تنها هستند و کسی آنها را دوست ندارد.آیا می توان فرض کرد که هر دو در بزرگسالی از نظر هیجانی ، افرادی سرد وبی عاطفه می شوند؟ لزوماً نه . اگر چه هر دو بیمار می دانستند که مورد بی مهری قرار گرفته اند ، ولی لزوماً خودشان تبدیل به افرادی بی عاطفه نشدند . بیماران ممکن است به جای همانند سازی با والدین بی مهر و عاطفه ی خود ، از طریق مهربان بودن ، با احساس محرومیت شان مقابله کنند، یا اینکه با پرقعی و احساس استحقاق با محرومیت هیجانی زیربنایی خود کنار بیایند. در تجارب بالینی  می توان به این نکته پی بردکه کودکان به طور انتخابی با جنبه های خاصی از افراد مهمّ زندگیشان همانند سازی کرده و آنها را درون سازی می کنند. برخی از این همانند سازی ها و درون سازی ها  به طرح واره ها و بعضی نیز به سبک های مقابله ای یا ذهنیت[۱۶] تبدیل می شوند . به عنوان مثال، کودکی با ویژگی های افسرده خوبی، احتمالاً سبک خوش بینانه[۱۷] یوالدین خود را در مقابل بدشانسی ها ، درون سازی نخواهد کرد، زیرا رفتار چنین والدینی ، آن قدر مخالف طبع[۱۸]کودک است که نمی تواند آن را جذب کند(همان منبع).

     

    پایان نامه ها

     

    خلق و خوی هیجانی

     

    علاوه بر محیط زندگی اولیه ، عوامل دیگری نیز در شکل گیری طرح واره ها نقش بازی می کنند که در این میان ، خلق و خوی هیجانیکودک از اهمیت بسزایی برخوردار است . اکثر والدین، خیلی زود به این نکته پی می‌برند که هر کودکی از زمان تولد ، شخصیت یا خلق و خوی منحصر به فرد و متمایزی دارد . برخی از کودکان  تحریک پذیرند ، برخی خجالتی و برخی نیز پرخاشگرند.  پژوهش های زیادی نشان می دهند که عوامل زیستی در شکل گیری و تحول شخصیت از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند . به عنوان مثال ، کاگان[۱۹]و همکارانش (کاگان ، رزنیک[۲۰]و اسنایدمن[۲۱]، ۱۹۸۸) . پژوهش های زیادی درباره ی صفات خلق و خوی نوزادان انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که بیشتر این صفات ، حتی با گذشت زمان ، ثابت می مانند . در قسمت پایین به برخی از ابعاد خلق و خوی هیجانی[۲۲] اشاره می شود که به نظر ما اکثر آنها مادرزادی اند[۲۳]و نسبتاً غیر قابل تغییر ، مگر از طریق روان درمانی .

     

     

     

     

     

    پایدار[۲۴]              بی ثبات[۲۵]

     

    خوشبین[۲۶]            افسرده خو[۲۷]

     

    خونسرد [۲۸]             مضطرب[۲۹]

     

    حواسپرت[۳۰]            وسواسی[۳۱]

     

    پرخاشگر[۳۲]             منفعل[۳۳]

     

    بازیگوش             [۳۴]تحریک پذیر[۳۵]

     

    اجتماعی[۳۶]                خجالتی[۳۷]

     

     

     

    شاید بتوان این طور تصور کرد که خلق و خوی هر انسانی ، ترکیب منحصر به فردی از این ابعاد است (البته خلق و خو ، ابعاد دیگری نیز دارد که بدون شک در آینده مشخص خواهد شد). خلق و خوی هیجانی کودک در تعامل با وقایع دردناک[۳۸]دوران کودکی منجر به شکل گیری طرح واره ها می شود . خلق و خوهای متفاوت ، کودکان را در معرض شرایط گوناگونی قرار می دهد .به عنوان مثال ، یک کودک پرخاشگر در مقایسه با یک کودک منفعل و پذیرا ، بیشتر احتمال دارد مورد بدرفتاری بدنی والدین خشن خود قرار بگیرد .  علاوه بر این ، خلق و خوهای مختلف به گونه ای متفاوت، کودکان را نسبت به شرایط مشابه آسیب پذیر می سازند. کودکان ممکن است به دلیل خلق و خوهای متفاوت ، در مقابل رفتار مشابه والدین خود ، واکنش های کاملاً متفاوتی نشان بدهند . به عنوان مثال ، دو پسربچه را در نظر بگیرید که هر دو توسط مادرانشان طرد شده اند . کودک خجالتی از محیط اطراف کناره گیری می کند و به تدریج منزوی شده و به مادر خشن ِخود وابسته می شود، ولی کودک اجتماعی جرأت می کند که از لاک خود بیرون بیاید و دیگران را به برقراری ارتباط مثبت وادار کند.واقعیت این است که اجتماعی بودن یکی از صفات غالب کودکان پرطاقت[۳۹]است و علی رقم این که چنین کودکانی ممکن است مورد بدرفتاری و غفلت قرار گیرند، ولی صفت اجتماعی بودن باعث رشد آنها می شود .

     

    مشاهدات حاکی از آن است که محیط اولیه ی فوق العاده  محبت آمیز یا منزجر کننده می تواند به میزان زیادی خلق و خوی هیجانی را تحت الشعاع قرار دهد . به عنوان مثال ، محیط امن و محبت آمیز یک خانواده ممکن است بتواند حتی یک کودک خجالتی را به کودکی دوست داشتنی و مهربان تبدیل کند و برعکس اگر محیط اولیه طرد کننده باشد ، حتی یک کودک اجتماعی ممکن است منزوی شود . همچنین خلق و خوی هیجانی افراطی می تواند بر محیط پیرامون چیره شود و بدون هیچ گونه توجیه آشکاری در تاریخچه ی زندگی بیمار منجر به آسیب روانی گردد (صلواتی و یزدان دوست،۱۳۸۸).

     

    [۱] attachment

     

    [۲] autonomy

     

    [۳] spontaneity

     

    [۴] self-control

     

    [۵] unclear family

     

    [۶] social isolation

     

    [۷] toxic frustration

     

    [۸] -emotional deprivation

     

    [۹]- abandonment

     

    [۱۰] -mistrust/Abuse

     

    [۱۱] -defectiveness/shame

     

    [۱۲] -vulnerability to harm

     

    [۱۳] -dependence/ Incomptence

     

    [۱۴] -selection  internalization

     

    [۱۵] -Identification with significant others

     

    [۱۶] -mode

     

    [۱۷] -optimistic style

     

    [۱۸]-disposition

     

    [۱۹] Kagan

     

    [۲۰] Reznink

     

    [۲۱] snidman

     

    [۲۲] emotional temperament

     

    [۲۳] Inborn

     

    [۲۴] nonreactive

     

    [۲۵] labile

     

    [۲۶] optimistic

     

    [۲۷] dysthymic

     

    [۲۸] calm

     

    [۲۹] Anxious

     

    [۳۰] -distractible

     

    [۳۱] obsessive

     

    [۳۲] aggressive

     

    [۳۳] Passive

     

    [۳۴] cheerful

     

    [۳۵] Irritable

     

    [۳۶]social

     

    [۳۷] shy

     

    [۳۸]painful

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:58:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پایان نامه روانشناسی با موضوع : حوزه های طرح واره و طرح واره های ناسازگار اولیه ...

    حوزه ی اول : بریدگی[۱]و طرد[۲]

     

    بیمارانی که طرح واره هایشان در این حوزه قرار دارد ، نمی توانند دلبستگی های ایمن و رضایت بخشی با دیگران برقرار کنند. چنین افرادی معتقدند که نیاز آنها به ثبات ، امنیت ، محبت ، عشق و تعلق خاطر برآورده نخواهد شد . خانواده های اصلی آنها معمولاً بی ثبات (رهاشدگی / بی ثباتی)، بدرفتار (بی اعتمادی/ بدرفتاری) ، سرد و بی عاطفه (محرومیت هیجانی) ، طردکننده (نقص/ شرم) یا منزوی  (انزوای اجتماعی/ بیگانگی[۳]) هستند . بیمارانی که طرح واره هایشان در حوزه بریدگی و طرد قرار می گیرد (مخصوصاً چهار طرح واره ی اول )، اغلب بیشترین آسیب را می بینند . بسیاری از آنها ، دوران کودکی تکان دهنده ای داشته اند و در بزرگسالی تمایل دارند به گونه ای نسنجیده و شتاب زده از یک رابطه ی خود – آسیب رسان به رابطه ای دیگر پناه ببرند یا از برقراری روابط بین فردی نزدیک اجتناب کنند . رابطه ی درمانی ، اغلب محور اصلی درمان این گروه از بیماران قرار می گیرد .

     

    بیمارانی که دارای طرح وارۀ رهاشدگی / بی ثباتی هستند ، اعتقاد دارند روابطشان با افراد مهم زندگی ثباتی ندارد . بیمارانی که این طرح واره را دارند ، احساس می کنند افراد مهم زندگیشان  در کنار آنها نمی مانند ، زیرا از نظر هیجانی غیر قابل پیش بینی اند، فقط چند صباحی به طور موقت در کنار آنها حضور دارند و می میرند یا بیمار را به حال خود رها می کنند .

     

    بیمارانی که طرح واره ی بی اعتمادی / بد رفتاری دارند ، بر این باورند که دیگران با کوچکترین فرصت از آنها سوء استفاده می کنند . به عنوان مثال ، به آنها آسیب می زنند ، تحقیرشان می کنند ، دروغ می گویند، بدرفتاری می کنند ، فریب می دهند یا آنها را دست می اندازند[۴] .

     

    بیمارانی که طرح واره ی محرومیت هیجانی دارند ، انتظار ندارند تمایل آنها برای برقراری رابطه ی هیجانی با دیگران به طور کافی ارضاء شود . تا به حال سه نوع محرومیت هیجانی را شناخته ایم :

     

    دانلود پایان نامه

     

     

     

    • محرومیت از محبت[۵] (فقدان عاطفه یا توجه ) ؛ (۲) محرومیت از همدلی[۶] (به حرف دل فرد گوش ندادن و درک نشدن) و (۳) محرومیت از حمایت[۷] (راهنمایی نشدن از سوی دیگران) .

     

    بیمارانی که طرح واره نقص / شرم دارند، احساس می کنند افرادی ناقص ، بد ، حقیر یا بی ارزش اند و اگر خود را در  معرض نگاه دیگران قراردهند ، بدون شک طرد می شوند . این طرح واره معمولاً با احساس شرم نسبت به نقایص ادراک شده همراه است . این نقص ها و کمبود ها ممکن است شخصی ( مثل خود خواهی ، تکانه های پرخاشگرانه ، تمایلات جنسی غیر قابل قبول ) یا عمومی[۸])مثل ظاهر غیر جذاب ، نابرازندگی اجتماعی) باشند .

     

    بیمارانی که طرح واره ی انزوای اجتماعی / بیگانگی دارند ، احساس می کنند با دیگران متفاوتند و وصله ی ناجور اجتماع هستند . در واقع این طرح واره ،  حس متفاوت بودن فرد یا عدم تناسب با اجتماع را در بر می‌گیرد . معمولا بیماران مبتلا به این طرح واره ، به هیچ گروه یا جامعه ای، احساس تعلق خاطر نمی کنند (یزدان دوست،۱۳۸۸).

     

     

     

    بریدگی و طرد[۹]

     

    (انتظار اینکه نیاز های فرد برای امنیت ، ثبات ، محبت ، همدلی، در میان گذاشتن احساسات، پذیرش و احترام به شیوه ای قابل پیش بینی ارضاء نخواهد شد . طرح واره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آیدکه بی عاطفه ، سرد ، مضایقه گر ، منزوی ، تندخو، غیر قابل پیش بینی یا بدرفتار هستند ) .

     

     

     

    ۱-رهاشدگی / بی ثباتی

     

    بی ثباتی یا بی اعتمادی نسبت به دریافت محبت و برقراری ارتباط با اطرافیان ، به طوری که فرد احساس می کند افراد مهم زندگیش نمی توانند حمایت عاطفی و تشویق لازم را به او بدهند، زیرا این افراد از لحاظ هیجانی ، بی ثبات ، غیر قابل پیش بینی (برای مثال “ناگهانی عصبانی می شوند”) ، اعتماد ناپذیر و نامنظم اند . فردی که چنین طرح واره ای در ذهنش شکل گرفته باشد، معتقد است هر لحظه امکان دارد افراد مهم زندگی اش بمیرند یا اینکه او را رها کنند و به فرد دیگری علاقه مند شوند .

     

     

     

    ۲-بی اعتمادی/ بدرفتاری

     

    انتظار اینکه دیگران به انسان ضربه می زنند، بدرفتارند، انسان را سرافکنده می کنند ، دروغ می گویند و دغل کار و سود جو هستند . چنین انتظاری باعث می شود فرد وقایع پیرامون را به گونه ای خاص ادراک کند : آسیبی که به فرد وارد نموده اند ، عمدی بوده و یا اینکه در نتیجه ی بی مبالاتی و غفلت مفرط پدید آمده است. ممکن است فرد احساس کند همیشه یک نفر موجودی او را می دزدد و یا حق او را می خورد.

     

     

     

    ۳-محرومیت هیجانی

     

    انتظار این که تمایلات و نیاز های فرد به حمایت عاطفی به اندازه  کافی ارضاء نمی شوند.

     

    سه نوع محرومیت مهم وجود دارد که عبارتند از:

     

    الف) محرومیت از محبت[۱۳]:فقدان توجه، عطوفت یا همراهی .

     

    ب) محرومیت از همدلی[۱۴]: درک نشدن ، به حرف دل فرد گوش ندادن، عدم خود افشایی یا در میان نگذاشتن احساسات با دیگران .

     

    ج)محرومیت از حمایت[۱۵]:نداشتن منبع قدرت ، جهت دهی یا راهنمایی نشدن از سوی دیگران.

     

     

     

     

     

    ۴-نقص/شرم[۱۶]

     

    احساس اینکه فرد در مهم ترین جنبه های شخصیت اش ، انسانی ناقص ، نامطلوب ، بد، حقیر و بی ارزش است یا اینکه در نظر افراد مهم زندگی اش ، فردی منفور و نامطلوب به حساب می آید. همچنین این طرح واره ، حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد ، طرد ، سرزنش ، کمرویی ، مقایسه های نابجا ، احساس ناامنی در حضور دیگران و حس شرمندگی در ارتباط با عیب و نقص های درونی را در بر می گیرد . این نقاط ضعف ممکن است شخصی (تکانه های خشم ، تمایلات جنسی غیر قابل پذیرش ، خودخواهی) یا عمومی باشند (ظاهر جسمی نامطلوب و مشکلات اجتماعی ) .

     

     

     

    ۵-انزوای اجتماعی / بیگانگی[۱۷]

     

    احساس اینکه ، فرد از جهان کناره گیری کرده و با دیگران متفاوت است یا اینکه به جامعه و گروه خاصی تعلق خاطر ندارد .

     

     

     

    ۶-وابستگی / بی کفایتی

     

    اعتقاد به اینکه فرد نمی تواند مسئولیت های روزمره را (مثل مراقبت از دیگران ، حل مشکلات روزانه ، قضاوت خوب ، از عهده تکالیف جدید برآمدن و تصمیم گیری صحیح) بدون کمک قابل  ملاحظه ی دیگران ، در حد قابل قبولی انجام دهد . این حالت اغلب به صورت درماندگی ظاهر می شود .

     

     

     

     

     

     

     

    ۷-آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری

     

    ترس افراطی از اینکه فاجعه نزدیک است و هر لحظه احتمال وقوع آن وجود دارد و اینکه فرد نمی توانداز آن جلوگیری کند. ترس ها بر یک یا چند جنبه متمرکزند : الف) حوادث پزشکی مانند حمله های قلبی و ابتلا به ایدز، ب) وقایع هیجانی مانند دیوانه شدن ، ج ) سوانح محیطی مانند گیر افتادن در آسانسور ، قربانی جنایت شدن ، سقوط هواپیما و زمین لرزه .

     

     

     

    ۸- خود تحول نیافته/ گرفتار

     

    ارتباط عاطفی شدید و نزدیکی بیش از حد با یکی از افراد مهم ّ زندگی (اغلب والدین) ، به قیمت از دست دادن فردیّت یا  رشد اجتماعی طبیعی . غالباً اعتقاد بر این است که هیچ یک از این افراد گرفتار، بدون حمایت دیگری ، قادر به ادامه ی زندگی نبوده یا نمی توانند شاد باشند . فردی که چنین طرح واره ای دارد ممکن است احساس کند وجودش در دیگران ادغام شده و هویت جداگانه ای ندارد . این طرح واره اغلب به صورت احساس پوچی و سردرگمی ، جهت نداشتن و بی هدفی و یا در موارد شدید به صورت شک و تردید در موجودیت وساختار وجودی فرد بروز می کند .

     

     

     

    ۹-شکست

     

    باور به اینکه فرد شکست خورده است یا در آینده شکست خواهد خورد و اینکه شکست برای او اجتناب ناپذیر است . فرد در مقایسه با همسالانش در حوزه های پیشرفت (مثل تحصیل ، شغل ، ورزش و…) غالباً احساس بی کفایتی می کند . اغلب شامل این باور است که شخص ، دیوانه، بی استعداد، نالایق و نادان است و نسبت به دیگران ، موفقیت کمتری دارد .

     

    محدودیت های مختل[۲۲]

     

    (نقص در محدودیت های درونی ، احساس مسئولیت در قبال دیگران یا جهت گیری نسبت به اهداف بلند مدت زندگی . این طرح واره ها منجر به بروز مشکلاتی در رابطه با رعایت حقوق دیگران ، همکاری با دیگران ، تعهد یا هدف گزینی و رسیدن به اهداف واقع بینانه می شود. طرحواره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آید که به جای انضباط ، مواجه ی مناسب ، محدودیت های منطقی ، مسئولیت پذیری ، همکاری متقابل و هدف گزینی ؛ وجه مشخصه آنها ، سهل انگاری افراطی ، سردرگمی ، یا حس برتری است. در برخی موارد ، کودک ممکن است نتواند ناراحتی عادی و معمولی را تحمل کند یا اینکه ممکن است هدایت ، جهت مندی و راهنمایی کافی دریافت نکرده باشد) .

     

     

     

    ۱۰-استحقاق/ بزرگ منشی

     

    فردی که چنین طرح واره ای دارد معتقد است که نسبت به دیگران یک سر و گردن ، بالاتر است، حقوق ویژه ای برای خودش قائل است و تعهدی نسبت به رعایت اصول روابط متقابل که راهنمای تعاملات  اجتماعی بهنجار هستند ، ندارد . اغلب بر این نکته پا فشاری می کند که دیگران باید هر آنچه را که او می خواهد برایش فراهم کنند ، بدون توجه به اینکه آیا در خواست او منطقی است ، چه چیزی از نظر دیگران معقول است ، یا اینکه چه هزینه ای برای دیگران دارد . چنین افرادی برای اینکه بتوانند کسب قدرت کنند و یا دیگران را کنترل نمایند ، تمرکز افراطی بر برتری جویی (برای مثال موفق ترین ، با استعداد ترین و ثروتمند ترین شدن ) دارند (هدف اولیه کسب توجه یا پذیرش از سوی دیگران نیست) . گاهی اوقات برای اینکه فرد بتواند تمایلات  خود را ارضاء کند ، بدون همدلی با دیگران و یا بدون توجه به نیازها و احساسات آنها ، به رقابت افراطی یا کنترل رفتارهای دیگران روی می آورد.

     

     

     

    ۱۱-خویشتن – داری و خود- انضباطی ناکافی

     

    مشکلات مستمر در خویشتن – داری مناسب و تحمل نکردن ناکامی ها در راه دستیابی به اهداف شخصی یا ناتوانی در جلوگیری از بیان هیجان ها و تکانه ها . در شکل های خفیف تر آن ، بیمار به شدّت از ناراحتی اجتناب می کند . فردی که چنین طرح واره ای دارد ، درد را تحمل نمی کند ، از مسئولیت پذیری گریزان است ، به هر قیمتی که شده از تعارض جلوگیری می کند و زیاد به خودش سخت نمی گیرد . این عوامل باعث می‌شود از رضایت شخصی ، تعهد و انسجام شخصیتی چنین فردی جلوگیری شود.

     

     

     

    دیگر جهت مندی[۲۵]

     

    (تمرکز افراطی بر تمایلات ، احساسات و پاسخ های دیگران به گونه ای که نیازهای خود فرد نادیده گرفته می شود . این کار به منظور دریافت عشق و پذیرش ، تداوم ارتباط با دیگران  یا اجتناب از انتقام و تلافی صورت می گیرد . در این طرح واره ها ، فرد معمولاً هیجانات و تمایلات طبیعی خود را پس می زند و نسبت به آن ها ناآگاه است. طرح واره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آیند که کودک را با قید و شرط پذیرفته اند : کودک به منظور دستیابی به توجه، عشق و پذیرش دیگران باید جنبه های مهم ّ شخصیت خود را نادیده بگیرد. در بسیاری از این خانواده ها ، نیاز ها و تمایلات هیجانی والدین و منزلت اجتماعی، در مقایسه با نیاز ها و احساسات کودک ، ارزش بیشتری دارند ) .

     

     

     

    ۱۲-اطاعت

     

    احساس اجبار نسبت به واگذاری افراطی کنترل خود به دیگران. این کار معمولاً برای اجتناب از خشم ، محرومیت ، یا انتقام صورت می گیرد. دو نوع از مهم ترین اطاعت ها عبارتند از :

     

    الف)ا طاعت از نیاز ها : وا پس زنی تمایلات ، تصمیمات و ترجیحات شخصی  .

     

    ب) اطاعت از هیجان ها :  واپس زنی هیجانات شخصی به ویژه خشم .

     

    معمولاً این طور بنظر می رسد که تمایلات ، عقاید و احساسات فرد فاقد ارزش اند یا برای دیگران اهمیت ندارند . این طرح واره ، اغلب به شکل اطاعت افراطی همراه با حساسیت بیش از حد نسبت به احساسات دیگران تجلی می باید . این طرحواره به طور کلی منجر به خشمی می شود که در قالب یک سری نشانه های ناسازگارانه از جمله رفتارهای منفعل – پرخاشگرانه ، طغیان های عاطفی کنترل نشده ، علایم روان تنی ، کناره گیری از عواطف ، برون ریزی[۲۷] و سوء مصرف مواد آشکار می شود .

     

     

     

    ۱۳-ایثار

     

    تمرکز افراطی بر ارضاء نیاز های دیگران در زندگی روزمره که به قیمت عدم ارضای نیاز های خود فرد تمام می شود. رایج ترین دلایل انجام این کار عبارتند از : جلوگیری از آسیب رساندن به دیگران ، جلوگیری از احساس گناه ناشی از خود خواهی یا تداوم ارتباط با افراد نیازمند .

     

    این امر اغلب از حساسیت بیش از حد نسبت به درد و رنج دیگران ناشی می شود . چنین طرح واره ای منجر به این احساس می شود که نیاز های فرد ایثارگر به قدر کافی ارضاء نمی شوند و همچنین باعث رنجش  افرادی

     

    می شود که او از آنها نگهداری می کند (با مفهوم” وابستگی بیمار گونه همپوشی دارد) .

     

     

     

    ۱۴-پذیرش جویی/ جلب توجه

     

    تاکید افراطی در کسب تایید ، توجه و پذیرش از سوی دیگران که مانع شکل گیری معنایی  مطمئن و واقعی از خود می شود . احساس ارزشمندی فرد ، بیشتر به واکنش های دیگران وابسته است تا به تمایلات طبیعی خودش . گاهی اوقات این طرحواره با تاکید افراطی بر مقام و منزلت ، قیافه و ظاهر ، پذیرش اجتماعی ، پول یا پیشرفت مشخص می شود و وسیله ای است برای دستیابی فرد به تایید ، تحسین و توجه دیگران (هدف اولیه از دستیابی به تایید ، تحسین ، توجه دیگران ، کسب قدرت یا توانایی کنترل دیگران نیست) . این طرح واره ، اغلب منجر به اتخاذ تصمیماتی غیر قابل اطمینان  وناخوشایند در مورد وقایع مهم زندگی می شود یا اینکه منجر به حساسیت بیش از حد نسبت به فرد می گردد .

     

     

     

    [۱]disconnection

     

    [۲] rejection

     

    [۳] alination

     

    [۴]- manipulate

     

    [۵]- nurturance

     

    [۶]- empathy

     

    [۷]-protection

     

    [۸]- public

     

    [۹]-disconnection & Rejection

     

    [۱۰]- abandonment/Instability

     

    [۱۱]- mistrust/Abuse

     

    [۱۲] -emotional Deprivation

     

    [۱۳] -deprivation of Nurturance

     

    [۱۴] -deprivation of Empathy

     

    [۱۵] -deprivation of Protection

     

    [۱۶] -defectiveness/Shame

     

    [۱۷] -social Isolation/Alienation

     

    [۱۸] -dependence/Incompetence

     

    [۱۹] -vulnerability to Harm or Iilness

     

    [۲۰] -enmeshment/Undeveloped self

     

    [۲۱] -failure

     

    [۲۲] -Impaired limits

     

    [۲۳]- entitlement/Grandiosity

     

    [۲۴]- Insufficient self- control/self- discipline

     

    [۲۵]-other- Directedness

     

    [۲۶]- subjection

     

    [۲۷]-self- sacrifice

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:58:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دانلود پایان نامه روانشناسی : گوش به زنگی بیش از حد و بازداری[۱] ...

    (تاکید افراطی بر واپس زنی احساسات ، تکانه ها و انتخابهای خود انگیخته فرد یا بر آورده ساختن قواعد و انتظارات انعطاف ناپذیر و درونی شده درباره عملکرد و رفتار اخلاقی که اغلب منجر به از بین رفتن خوشحالی ، ابراز عقیده ، آرامش خاطر ، روابط نزدیک وسلامتی می شود . طرح واره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آید که در آنها عصبانیت ، توقع و گاهی اوقات تنبیه مشاهده می شود : در این خانواده­ها ، بر عملکرد عالی ، بی نقص گرایی، وظیفه شناسی ، پیروی از قوانین ، پنهان سازی هیجان ها ، اجتناب از اشتباه تأکید می شود ، در عین حال که به لذت ، خوشحالی و آرامش و اهمیت چندانی داده نمی شود. معمولاً در چنین افرادی تمایلی نهفته نسبت به بدبینی و نگرانی وجود دارد، بدین صورت که اگر افراد نتوانند در تمام اوقات گوش به زنگ باشند ، همه چیز از هم می پاشد) .

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    ۱۵-منفی گرایی/ بدبینی

     

    تمرکز عمیق و مداوم بر جنبه های  منفی زندگی (درد، مرگ، دلخوری، فقدان، عدم توافق ، تعارض ، گناه ، مشکلات حل نشده، اشتباهات بالقوه ، خیانت ، کارهایی که اشتباه انجام می شوند و…) همراه با دست کم گرفتن جنبه های مثبت و خوش بینانه ی زندگی با غفلت از آنها .

     

    این طرحواره معمولاً شامل انتظارات افراطی در طیف و سیعی از موقعیت های کاری، مالی و بین فردی است که خود این حالت منجر به اشتباهات شدیدی می شود، به طوری که شخص در نهایت احساس می کند زندگی شخصی اش از هم پاشیده است .  اغلب باعث ترس غیر معمول از اشتباه کردن می شود ، اشتباهی که ممکن  است منجر به ورشکستگی مالی ، فقدان ، تحقیر و سرافکندگی یا گیر افتادن در یک موقعیت بد بشود . از آنجا که نتایج منفی و بالقوه  چنین حالتهایی ، اغراق آمیز است ، مشخصه ی این بیماران ، نگرانی مزمن، گوش به زنگی، غر زدن یا بلاتکلیفی است .

     

     

     

    ۱۶-بازداری هیجانی

     

    بازداری افراطی اعمال ، احساسات و ارتباطات خودانگیخته که معمولاً به منظور اجتناب از طرد دیگران ، احسان شرمندگی و از دست دادن کنترل بر تکانه های شخصی صورت می گیرد. معمولی ترین حوزه هایی که بازداری در مورد آنها اعمال می شود عبارتند از :

     

    الف) بازداری از بروز  خشم و پرخاشگری .

     

    ب) بازداری از بیان تکانه های مثبت (از قبیل خوشحالی ، محبت، برانگیختگی جنسی و بازی ) .

     

    ج) بازداری از بیان آسیب پذیری یا بیان راحت و صریح احساسات و نیاز های شخصی .

     

    د) تاکید افراطی بر عقلانیت و نادیده گرفتن هیجان ها.

     

    ۱۷- معیار های سرسختانه / عیب جویی افراطی

     

    باور اساسی مبنی بر این که فرد برای رسیدن به معیار های بلند پروازانه درباره ی رفتار و عملکرد خود، باید کوشش فراوانی به خرج دهد و این کار معمولاً برای جلوگیری از انتقاد صورت می گیرد. این طرحواره به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آید که تحت فشارند، نسبت به خودشان و دیگران بیش از حد عیب جویی می کنند و توقع دارند کارها با کیفیت عالی و در کوتاهترین زمان انجام شوند . این طرحواره اغلب منجر به نقص های جدی در احساس لذت ، آرامش، سلامتی ، احساس ارزشمندی، پیشرفت یا روابط رضایت مندانه می شود و معمولاً به شکل های زیر بروز می کند :

     

    دانلود مقاله و پایان نامه

     

    الف) بی نقص گرایی ، توجه غیر معمول به جزئیات یا ارزیابی کمتر از حد عملکرد خود در مقایسه با عملکرد دیگران.

     

    ب) قوانین غیر قابل انعطاف و” بایدها ” ، در بسیاری از حوزه های زندگی از جمله معیار های بالا و غیر واقع  بینانه ی اخلاقی ، فرهنگی و مذهبی .

     

    ج)دغدغه ی زمان و کارآمدی به منظور انجام کار بیشتر.

     

     

     

    ۱۸– تنبیه

     

    باور اساسی مبنی بر این که افراد باید به خاطر اشتباهاتشان ، شدیداً تنبیه شوند. اغلب شامل احساس خشم ، نابردباری  و بی صبری نسبت به کسانی (از جمله خود فرد) است که طبق معیار ها و انتظارات او عمل نکرداند . معمولاً این گونه افراد ، به دلیل در نظر نگرفتن شرایط ویژه ، نادیده گرفتن مشکلات دیگران و عدم همدلی با احساسات آنها ، نمی توانند از اشتباهات خودشان و دیگران چشم پوشی کنند ( یانگ ،۱۹۵۰ ؛ به نقل از حسن حمید پور ،۱۳۹۰ ).

     

    حوزه دوم: خود گردانی و عملکرد مختل

     

    خود گردانی یعنی توانایی فرد برای جداشدن از خانواده و عملکرد مستقل . این توانایی در مقایسه با افراد هم سن وسال و سنجیده می شود . بیمارانی که طرح واره هایشان در این حوزه قرار دارد ، از خودشان و محیط اطرافشان ، انتظاراتی دارند که در توانایی آنها برای تفکیک خود از نماد والدین[۶] و دستیابی به عملکرد مستقلانه مانع ایجاد می کند . والدین این بیماران برای آنها هر کاری انجام می دادند و به شدت از آنها حمایت می کردند و گاهی برعکس ، بندرت از آنها مراقبت یا نگهداری می نمودند (که مورد اخیر بسیار نادر است) . افراط و تفریط در حمایت از کودک منجر به بروز مشکلاتی در حوزه خودگردانی می شود . والدین این گروه از بیماران ، اغلب به اعتماد بنفس کودک خود لطمه می زنند و در تقویت عملکرد ماهرانه او در خارج از خانه موفق نیستند. در نتیجه ، این بیماران نمی توانند هویت مستقلی در مورد خودشان بدست بیاورند و نمی توانند زندگیشان را بدون دریافت کمک های بی شائبه دیگران اداره کنند .آنها نمی توانند برای خودشان اهداف مشخصی در نظر بگیرند و در مهارت های مورد نیاز تبحر پیدا کنند ، لذا از نظر کارآیی و کفایت در دوران بزرگ سالی ، مثل یک کودک کم سن و سال عمل می کنند .

     

    بیمارانی که طرح وارۀ وابستگی / بی کفایتی دارند ، احساس می کنند بدون کمک جدی دیگران نمی توانند از عهده مسئولیت های روز مره شان بر آیند . به عنوان مثال ، آنها احساس می کنند توانایی کسب درآمد ، حل مشکلات ، خوب قضاوت کردن ، به عهده گرفتن وظایف جدید و تصمیم گیریِ  درست را ندارند . این طرح واره اغلب خودش را به شکل منفعل بودن  و درماندگی افراطی نشان می دهد .

     

    بیمارانی که طرحوارۀ  آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری دارند ، شدیداً می ترسند مبادا هر لحظه دچار یک فاجعه شوند و نتواند باآن مقابله کنند . این افراد از چنین فجایعی می ترسند : (۱) پزشکی (مانند بروز حملات قلبی ، ابتلا به بیماری ایدز) ، (۲) هیجانی( مانند دیوانه شدن ، از دست دادن کنترل( و(۳) محیطی (مانند وقوع تصادف ها ، جنایت ، بلای طبیعی ).

     

    بیمارانی که طرح واره ی  خود تحول نیافته / گرفتار دارند، اغلب در خصوص ارتباط شان با یکی یا چند نفر از افراد مهم زندگی شان (اغلب والدین) ، بیش از حد اشتغال ذهنی دارند و به همین دلیل ، فردیّت و رشد اجتماعی بیماران به آنها وابسته است . این بیماران ، سخت معتقدند که حداقل یکی از افراد این رابطه ، نمی تواند بدون دیگری به زندگی ادامه دهد . این طرح واره ممکن است احساساتی مثل غرق در شخصیت طرف مقابل شدن ، فقدان هویت وبی هدف بودن زندگی رادر بگیرد . بیمارانی که طرح وارۀ  شکست دارند ، معتقدند بدون شک در دستیابی به حد معمول پیشرفت (زمینه هایی مثل تحصیل ، ورزش ، شغل) شکست خواهند خورد و در مقایسه با هم سن و سالهایشان ، خیلی بی کفایتند . افرادی که این طرح واره را دارند ، اغلب خودشان را کم هوش ، بی استعداد یا ناموفق می دانند ( کلوسکو ،۱۹۵۰ ؛ به نقل از زهرا اندوز ،۱۳۹۰ ).

     

     

     

    حوزه سوم: محدودیت های مختل

     

    بیمارانی که طرح واره هایشان در این حوزه قرار دارد ، محدودیت های درونی آن ها در خصوص احترام متقابل وخویشتن- داری به اندازه کافی رشد نکرده است . آن ها ممکن است در خصوص احترام به حقوق دیگران ، همکاری کردن ، متعهد بودن یا دستیابی به اهداف بلند مدت مشکل داشته باشند . علاوه بر این ، چنین بیما رانی اغلب خودخواه ، لوس ، بی مسئولیت یا خودشیفته به نظر می رسند . آنها معمولا در خانواده هایی بزگ شده اند که خیلی سهل انگار و بیش از حد مهربان بوده اند (گاهی اوقات طرح واره استحقاق می تواند شکلی از جبران افراطی طرح واره های دیگرمثل محرومیت هیجانی باشد ) .

     

    معمولا در این قبیل موارد ریشه تحولی اولیه این طرح واره ، محبت بیش از حد نیست .

     

    این بیماران در دوران کودکی ، نیازی نداشته اند از قوانینی پیروی کنند که دیگران از آن قوانین تبعیت می کردند . آنها در دوران کودکی ملاحظه دیگران را نمی کرده اند و خویشتن دار نبوده اند. در نتیجه ، در بزرگسالی، توانایی مهار تکانه های  خود را ندارند و نمی توانند ارضاء نیاز های آنی خود را به خاطر دستیابی به منافع آتی به تأخیر بیندازند .

     

    بیمارانی که طرح واره ی استحقاق / بزرگ منشی دارند ، خودشان را یک سر و گردن بالاتر از دیگران می دانند و در نتیجه حقوق و امتیازات خاصی برای خودشان قائل اند . بیمارانی که این طرح واره را دارند ، خود را نسبت به رعایت احترام متقابل که پایه و اساس تعاملات اجتماعی سالم است ، موظف نمی دانند .  آن ها اغلب اصرار می کنند که می توانند هر کاری را که دلشان بخواهد، بدون توجه به هزینه ای که این کار برای دیگران دارد ،  انجام دهند . آنها دوست دارند به قدرت برسند تا بتوانند برتری خود را به رخ دیگران بکشند (مثل موفق شدن ، مشهور شدن و پولدار شدن ) . این بیماران اغلب بیش از حد پر توقع یا سلطه گرند و در روابط اجتماعی با مشکلات دیگران همدلی نمی کنند .

     

    بیمارانی که طرح واره ی خویشتن – داری / خود – انضباطی ناکافی دارند ، نمی توانند برای دستیابی به اهداف شان ، خویشتن – داری نشان دهند و ناکامی را به قدر کافی تحمل کنند از سوی دیگر نمی توانند ابراز هیجان ها و تکانه هایشان را کنترل کنند . در شکل های خفیف تر این طرح واره ، بیماران بر اجتناب از ناراحتی خیلی تأکید می کنند : به عنوان مثال سعی می کنند در روابط بین فردی ، تعارضی ایجاد نکنند و از پذیرفتن مسئولیت های بیشتر ، طفره می روند (مژگان صلواتی ، ۱۳۸۸).

     

     

     

    حوزه چهارم: دیگر جهت مندی

     

    بیمارانی که طرح واره هایشان در این حوزه قرار دارد ، به جای رسیدگی به نیازهای خود به دنبال ارضای نیازهای دیگران هستند . آنها این کار را برای دستیابی به تأیید ، تداوم رابطه ی هیجانی یا اجتناب از انتقام انجام می دهند . این بیماران در روابط اجتماعی تمایل دارند بر پاسخ های دیگران بیشتر از نیازهای خودشان تأکید کنند و اغلب از خشم و تمایلات خودشان ناآگاه هستند . آنها در دوران کودکی  ، آزاد نبوده اند تا از تمایلات طبیعی خودشان پیروی کنند و در بزرگسالی به جای این که از درون جهت دهی شوند از محیط بیرونی تأثیر می پذیرند و از خواسته های دیگران تبعیت می کنند . ریشه تحولی طرح واره های این حوزه ، مبتنی بر پذیرش مشروط[۷] بوده است : کودکان باید جنبه های مهم شخصیت خود را برای دستیابی به عشق یا تایید دیگران مهار می کردند . در اکثر این خانواده ها، والدین به جای توجه و اهمیت قائل شدن به نیازهای منحصر به فرد کودک ، بیشتر نیازهای هیجانی یا منزلت اجتماعی خود را مهم می دانند .

     

    بیمارانی که طرح واره ی اطاعت دارند، کنترل خود را به دست دیگران می سپارند و در برابر آنها تسلیم می شوند، زیرا احساس می کنند مجبورند این کار را انجام دهند. کارکرد طرحواره ی اطاعت معمولاً اجتناب از خشم،  انتقام یا رها شدگی است. دو شکل عمده ی این طرح واره ی عبارتند از : (۱) اطاعت از نیاز ها : سرکوب تمایلات و خواسته های فرد و (۲) اطاعت از هیجان ها : سرکوب پاسخ های هیجانی ، خصوصاً خشم. طرح واره ی اطاعت معمولاً با این برداشت همراه است که نیاز ها و احساسات فرد مهم و ارزشمند نیستند. این طرح واره ، اغلب به شکل رضایت و اشتیاق وافر برای خرسند کردن دیگران ظاهر می شود، در عین حال که نسبت به نیرنگ و فریب خوردن حساسیتزیادی دارد. اطاعت معمولاً منجر به افزایش تدریجی خشم شده و به شکل علائم  ناسازگار ظاهر می شود(مثل رفتار منفعل- پرخاشگرانه ، طغیان های غیر قابل کنترل خشم ، علایم روان تنی یا انزوای عاطفی).

     

    بیمارانی که طرح واره ی ایثار دارند ، نیازهای دیگران را با میل خود و حتی به قیمت از دست دادن رضایت مندی شخصی ارضاء می کنند . آنها این کار را برای کاهش رنج و گرفتاری دیگران ، دوری از گناه ، دستیابی به احساس ارزشمندی[۸]و تداوم رابطه ی هیجانی با افراد نیازمند انجام می دهند . بیمارانی که این طرح واره را دارند، اغلب نسبت به رنج دیگران حساسیت زیادی نشان می دهند . آنها مدام با این احساس دست و پنجه نرم می کنند که نیاز هایشان به طور کافی ارضاء نمی شود و این امر گاهاً منجر به احساس دلخوری آن ها می شود . این طرح واره با مفهوم دوازده مرحله ای «وابستگی بیمار گونه » همپوشی دارد .

     

    بیمارانی که طرح واره ی پذیرش جویی/ جلب توجه دارند ، دستیابی به تایید یا توجه دیگران را سرلوحه ی زندگی خود قرار می دهند . احساس ارزشمندی آنها بیشتر به واکنش دیگران بستگی دارد تا واکنش های خودشان . این طرح واره اغلب مسائلی  از قبیل اشتغال ذهنی زیاد نسبت به منزلت اجتماعی ، ظاهر ، پول یا موفقیت به عنوان وسیله ای برای رسیدن به تایید و توجه دیگران را در بر می گیرد . چنین طرح واره ای ، اغلب منجر به تصمیم های سرنوشت سازی در زندگی می شود که غیر قابل اطمینان هستند و نتایج ناگواری در پی دارند (ویشار ،۱۹۵۰ ؛ به نقل از حسن حمید پور ،۱۳۹۰ ).

     

     

     

    [۱]-approval-seeking/Recognition- seeking

     

    [۲] -negativity/Pessimism

     

    [۳] -emotional inhibitation

     

    [۴] Unragenting Standars/Hypercriticalnass

     

    [۵] punitveness

     

    [۶]parent figure

     

    [۷] conditional accaptence

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:58:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت