فَر َ می الدَّهْرُ وَصْلِهُ بِیَدَیهِ
عَنْ قَریبٍ بِکَفِهِ عَیْنیِهِ
(ابو نواس؛ ۱۴۰۷: ۵۴۵)

ترجمه
۱-من به جهت رسیدن به سرورم شاد و خوشحالم، روزگار وصلش را با دوستانش ربوده است.
۲- خداوند همه افراد بدگو را لعنت کند که دست و چشمان او بزودی با هم سازگار می شوند.
افراد بدخواه رابطه میان شاعر و خلیفه را به بدی کشانده اند، شاعر با نفرین این افراد بدخواه و طلب لعنت و نابودی و کور شدن آنها را نفرین می کند، و آرزو می کند که به زودی تأثیر دعایش را ببیند.چاره ای جز نفرین کردن آنها نداشت.
دعبل خزاعی(وفات ۲۴۶ هـ ) هم انسان پست و بی ارزش را نفرین می کند و می گوید:

 

 

۱-ما کُنْتُ – اِذْ طَلَبْتَ یَدایِ بِکَ الْغَنی-
۲-وَ الْمَجْدُ یُفْسِدهُ اللَئیم بلَوْمِهِ
۳-یا رَبِّ اِنَّ غِنی اللئِیم یَسُونِی
  اِلاّ کَطالِبِ خُطْبَهٍ مِنْ أخْرَسِ
کالمسک یَفْسدُ ریحهِ بالکُنْدُسِ
فَاَصْرِفِ غَناهُ اِلی الْجَوادِ المُفْلَسِ
(دعبل خزاعی؛ ۱۴۱۷: ۹۱)

ترجمه
۱-اگر دستانم به وسیله تو پی در پی بی نیاز باشد من هم چون کسی می شوم که ازفردی کر و لال تقاضای خواستگاری می کنم.
۲- انسان پست و بی ارزش با سرزنش خود بزرگی و عظمت را به فساد می کشاند هم چون بوی خوش مشک که با بوی کندس از بین می رود.
۳- پروردگارا بی نیازی انسان پست و بی ارزش سبب ناراحتی من می شود بی نیازی او را به انسان فقیر و بخشنده ای عطا کن.
شاعر برای نفرین خود صفات فرد مورد هجو را آماده می سازد، او را بخیل می شمارد و بر این باور است که انسان پست، مجد و بزرگی او را با سرزنش کردن فاسد می گرداند همانطور که مشک بویش فاسد می شود زمانی که با کندس در می آمیزد که بوی بدی از آن بلند می شود از خداوند متعال می خواهد که آنچه از بزرگی و ثروت به او بخشیده است از او باز پس بگیرد و آنرا به افراد سخاوتمند ببخشد.و این افراد را هم چون حالت اولش فقیر و نیازمند کند.شاعرعماره بن عقیل(وفات ۲۳۹ هـ ) هم بنی منقذ را نفرین می کند و می گوید:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

۱-بَنی مَنْقَذْ لا آمْنَ اللهُ خَوْفُکُمْ
۲- فَمَنْ یَرْتَجیکُمْ بَعْدَ (نائِلهَ) اَلتَّی
۳- دَعَتْهُ وَفی اَثوابِهِ مِنْ دَمائِها
  وَزادَکُمْ ذِلاَّ وَرِقَّهَ جانِبٍ
دَعْتَ وَیْلَها لَما رَأتْ ثارَ غالبٍ
خَلیطا دَمَ مِنْ ثَوبِهِ غَیْرَ ذاهبٍ
(عماره بن عقیل؛ ۱۹۷۳: ۳۳۱)

ترجمه
۱- ای بنی منقذ خداوند ترس شما را تبدیل و بر ذلت و بدبختی و فقیری شما بیفزاید.
۲- چه کسی به شما می بندد بعد از آن نائله ای که عذابش را زمانی که انقلاب غالب را دید.
۳- رها کرد در حالی که در خون خود در میان لباسهایش می غلطید خون به لباسهایش آغشته شده بود و جاری نمی شد.
شاعر نام فرد نفرین شده را می برد (بنی منقذ) کسانی که نائله را به عقد کسی درآوردند که پدر و برادرش را کشته بودند، دعای او دارای چند قسمت است (خداوند ترس شما را تبدیل) و (ذلت و فقر شما را افزایش دهد). در اولین جمله دعایی آنها را نفرین می کند که ترس آنان از دشمنان ادامه یابد که آنها را محاصره کرده اند و روزگار آنها پریشان و پر از دلهره باشد و هیچ راحتی و امنیتی نداشته باشند.(مشخص است که امنیت از نعمت های الهی است و علی (ع) در بیانی از دو نعمت مهم یعنی صحت و امان (سلامتی و امنیت) نام می برد ). امنیت نعمتی است که فقط کسی آنرا درک می کند که امنیت از او گرفته شده باشد، و این جمله دعایی دوم را به آن اضافه می کندکه خداوند بر ذلت و خواری آنها در مقابله با دشمنان، صیغه مستقیم برای دعا، عمق تأثیر واقعه بر شاعر را مشخص می کند، شاعر از انقلابی خشمناک عبور می کند که در خلال جمع صیغه های دعایی پشت سرهم که با آن بنی منقذ را نفرین میکند، مشخص میشود که نتیجه عکس العمل شدید اوست، پس تلاش میکند که یک هنر غمگین وپنهان را از خلال مدارا و احترام به عادات اجتماعی نمادین در انقلاب برانگیزد و آنرا برگیرد. (التوفیق؛ ۱۹۹۸: ۴۱۲- ۳۹۳)
در برخی از موارد دلالت ضمنی ابیات نفرین بیانگر انتقام گرفتن است. مثل این مورد که شاعر عماره بن عقیل، بنی اسد بن خزیمه را نفرین می کند و می گوید:

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

 

 


 
موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1399-12-18] [ 01:59:00 ق.ظ ]