:

واژه جهاد به معنای تلاش و کوشش است؛ اما تلاشی که همراه با نوعی سختی و دشواری باشد و دارای انواع مختلفی است. همچون جهاد نظامی، جهاد فرهنگی، جهاد اقتصادی.و….

عکس مرتبط با اقتصاد

جهاد اقتصادی، یعنی مبارزه اقتصادی. مبارزه‏ای که به عزت امت اسلامی و اعتلای کلمه‏ی اسلام منجر شود.«وَ لِلَّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنین‏، »(منافقون ،۸)و [لى‏] عزّت ازآنِ خداوازآنِ پیامبراووازآنِ مؤمنان است. در هر مبارزه‏ای ضرورت دارد که هدف، حوزه و حریف مبارزه تعیین وشناخته شود. از دیدگاه اسلام خدا محور تمام فعالیت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. و تمام برنامه ها و امکانات باید در مسیری هدایت شوند که راه رشد و کمال انسان را فراهم گرداند و زنجیر های اسارت و بردگی را از دست، پا و فکر او جدا سازد. نظام ارزشمند اسلام، خوشبختی دنیا و آخرت انسان را به طور همزمان مورد توجه قرار داده و دنیا را مزرعه آخرت معرفی می نماید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

قرآن کریم به عنوان راهنمای مسلمانان «..وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَهً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمینَ » (نحل،۸۹) این کتاب رابیانى کامل برهمه چیزراوهدایت ورحمت وبشارت بر مسلمانان است.برتو نازل کردیم که در تمامی مسایل از جمله اقتصاد، به گونه های مختلف سخن گفته است.

در آیه ۲۰ سوره مزمّل آمده است:«.. وَ آخَرُونَ یَضْرِبُونَ‏ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیل »و [عدّه‏اى‏] دیگر در زمین سفر مى‏کنند [و] درپیروزى خداهستند،و [گروهى‏] دیگر در راه خداپیکارمى‏نمایند. در این آیه تلاش برای زندگی در کنار (جهاد فی سبیل الله) قرار داده شده و این نشان می دهد که از نظر اسلام همه انسانها باید برای تأمین معاش و زندگی با عزت و شرا فت و اقتصادی پویا و سا لم، تلاش کنند. و مقاومت و سخت کوشی در برابر سختی ها و اهتمام به کار و تلاش نوعی عبادت و جهاد است. از جهت دیگر، عزت و اقتدار و توا نمندی سربلندی و رفاه و سعادت دنیوی ، حتی زمینه های بدست آوردن توفیقات متعالی معنوی همه در سایه توسعه و رشد و استقلال اقتصادی ممکن خواهد بود و این هدف جز با حماسه اقتصادی در کشور محقق نخواهد شد. مطمئناً جامعه ای که به بیکاری، مصرف زدگی و سستی و رخوت روی آورد و تن به تحمل سختی و مشقت برای عزت و استقلال اقتصادی ند هد، هر روز باید در  اضطراب و پریشانی به سر برد که مبادا قطع واردات کالاها و ارزاق بیگانه آنها را در شرایط سخت و مذلت بار قرار ندهد. در شرایطی که دشمنان سعی بر مانع گذاری در مسیر پیشرفت مسلمانان دارند، حال سوال اصلی طرح مساله این است که : چگونه می توان با تمسّک به و تدبّر در قرآن کریم و کلام ائمه معصومین علیهم السّلام راهکارهایی ماندگار برای تحقق جهاد ، حماسه اقتصادی،حفظ عزت واستقلال ملی دست یافت و موانع ایجاد شده از سوی دشمنان را خنثی کرد ؟

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

آنچه باعث شد که به این تحقیق بپردازم، برخواسته از فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص توسعه و پیشرفت کشور از طریق فکر و اندیشه ی مبتنی برآموزه های اسلامی و نیز بویژه ، اقتصاد مقاومتی است . که این مسئله از مطالبات جدی رهبر معظم انقلاب در پیام نوروز ۹۲ است که فرمودند: «لازم است که هم در زمینه ی اقتصاد، هم در زمینه ی سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد.»که اینجانب با انگیزه ی پیروی وانجام فرامین معظم له و کمک به ترویج اندیشه های اقتصاد اسلامی و ابزار برای اعمال برنامه های دولت و هدایت فعالیت های اقتصادی، در مسیر مطلوب و رسیدن به اهداف اقتصادی ومسأله ی عدالت وترویج الگوی اسلامی ایرانی، برای انسجام و مسیر پیشرفت و تعالی کشوراین موضوع را برگزیده ام.

۱-۲- اهداف تحقیق:

  1. شناسایی و تبیین مبانی ، اصول و روش های حماسه و جهاد اقتصادی از دیدگاه قرآن و سنت
  2. بررسی و اطلاع از مصادیق حماسه و جهاد اقتصادی در قرآن و احادیث
  3. دستیا بی به مهمترین راهبرد ها و روش های جهاد اقتصادی از دیدگاه قرآن و سنت.

۱-۳- ضرورت و اهمیّت تحقیق:

اهمیت این پژوهش را می توان از چندین منظر تبیین نمود : بحث جایگاه و نقش دنیوی و اخروی اقتصا د برای انسان از یک طرف ، وضرورت کاربرد شیوه های جهاد گونه در تولید وفعالیّت های اقتصادی بخصوص در ایجاد و حفظ استقلال ملی و پیشگیری از توطئه کفار و دشمنان مسلما نان ، نیاز به وجود چنین تحقیقاتی را ضروری می سازد.

“جهاد” بار معنایی خاصی دارد و یک اصطلاح معروف قرآنی است که از مبارزه و مجاهده با کافران و دشمنان اسلام و همچنین جهاد با نفس حکایت دارد. چه اینکه جهاد به عنوان یکی از فروع دین مفهوم و الزامات ویژه ای دارد .و از صدر اسلام تا کنون جزو اصلی ترین برنامه های سیاسی و اجتماعی مسلمانان بوده است. در قرآن وسیره نبوی واهل بیت (س) مباحث اقتصادی ازجمله جهاد اقتصادی مطرح شده است . هرچند ممکن است در بیشتر موارد ترکیب جهاد اقتصادی استنباط شده باشد.در نهج البلاغه وکتب روایی از قبیل اصول کافی ، بحار الانوار و……..روایاتی زیادی در باب اقتصاد اسلامی و معیشت وتجارت آمده است . در فرمایشات حضرت امام خمینی (ره) ذکرشده ومقام معظم ر هبری سال ۱۳۹۰را به عنوان جهاد اقتصادی نام گذاری نمودند و ودرعنوان سال۱۳۹۲ حماسه سیا سی وحماسه اقتصادی را اعلام نمودند.

اجرای این پژوهش به این دلیل اهمیت دارد که نخست : بنا داردمبانی حماسه و جهاد اقتصادی را از دیدگاه قرآن و روایات تبیین نماید.. و دیگراینکه بر مبنای قرآن و روایات معصومین علیهم السّلام راهبرد های مناسبی را ارائه نماید و بتواند به برنامه ریزان اقتصاد اسلامی کمک نماید.

انجام این تحقیق باتوجه به اینکه اکثر جوامع اسلامی در حال حاضر در گرداب تحریم اقتصادی گرفتار می باشند. می تواند در زمینه ی تحقق حماسه اقتصادی وخنثی نمودن توطئه های دشمنان مؤثر باشد.

۱-۴- پیشینه و نوآوری تحقیق :

اقتصاد اسلامی ریشه ای عمیق در قرآن و سنت دارد و بنیان های فکری آن، در زمان حضرت رسول اکرم (ص) پی ریزی شده است . محورهای فراوانی از اقتصاد ،از جمله اهداف نظام اقتصادی؛تعیین مبانی و چارچوب های نظام اقتصادی ، سیاستگذاری های اقتصادی و اصول حاکم بر آن ها از همان صدر اسلام براساس تعالیم وحیا نی از طریق رسول مکرّم اسلام تبیین شده است. پس از ایشان نیز اندیشه های اقتصاد اسلامی در سخنان و کلمات قصار حضرت علی علیه السّلام در نهج البلاغه آمده است. سایر ائمه هدی علیهم السلام به اقتصاد سالم و پویا و جهاد گونه عنایت ویژه نموده اند.

“جهاداقتصادی” تعبیر جدیدی نیست و ریشه در قرآن و سنت دارد. آموزه های دینی سرشار از آیات و روایاتی است که نشان می دهد که هر گونه تلاش ایثارگرانه، همراه با انگیزه های الهی، به بطوری که موجب استقلال اقتصادی و استغنای کشور از بیگانگان گردد، نوعی جهاد در راه خدا محسوب می شود. در این باره تنها اشاره به یک نکته لطیف در آیه بیستم سوره مزمل کافی است؛ خداوند متعال در این آیه شریفه تلاش براى زندگى را در کنار جهاد فى سبیل الله قرار داده،طبرسى ذیل جمله: «وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ »ازابن مسعود روایت کرده که گفت : پیغمبراکرم صلّى اللّه علیه وآله وسلّم فرمودهر مردى متاعى ازشهرى بشهر دیگر ازشهرهاى مسلمانان ببردو بنرخ روز بفروشد ثواب او نزدخدا ثواب شهیدان باشد. (طبری، ج۷، بی تا، ص۲۷۶) و این نشان مى دهد که اسلام براى این موضوع اهمیت زیادى قائل است، چرا چنین نباشد در حالى که یک ملت فقیر و گرسنه و محتاج به بیگانه، هرگز استقلال و عظمت و سربلندى نخواهد یافت، و اصولاً جهاد اقتصادى بخشى از جهاد با دشمن است. (مکارم شیرازی ، ۱۳۷۴،ج ۲۵ ،ص ۲۰۰). رسول خدا (ص) با استناد به همین آیه فرمود: «هیچ کاسبى نیست که طعامى را از جایى به سوى شهرى از شهرهاى مسلمین وارد کند، و آن کالا را به نرخ روز در آن شهر به فروش برساند، مگر آنکه نزد خدا منزلت شهید را دارد».(علامه طباطبایی،۱۴۱ق،ج ۲۰ص۱۱۸) این نکته در تلاش های اقتصادی شخصی و خانوادگی نیز صدق می کند؛ چنانکه امام صادق (علیه ­السلام) می ­فرماید: «الْکَادُّ عَلَى‏ عِیَالِهِ‏ مِنْ حَلَالٍ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه ِ» کسی که برای خانواده­ی خود در تلاش است، همانند مجاهد در راه خداوند است؛(شیخ طوسی،، بی تا، ج‏۳ ، ص۱۶۸.)

تلاش برای بهبود اقتصاد خانواده تا جایی مورد اهتمام قرار گرفته که اگر مردی از چنین تلاشی خوداری کند خیری در او نخواهد بود. امام صادق (علیه ­السلام) می ­فرماید: «لَا خَیْرَ فِی‏ مَنْ‏ لَا یُحِبُ‏ جَمْعَ الْمَالِ مِنْ حَلَالٍ یَکُفُّ بِهِ وَجْهَهُ وَ یَقْضِی بِهِ دَیْنَهُ وَ یَصِلُ بِهِ رَحِمَهُ.»( کلینی، ج۵،بی تا ، ص۷۲) در کسی که جمع کردن مال از راه حلال را دوست نداشته باشدخیری نیست؛ مالی که به واسطه ­ی آن آبروی خود را حفظ کند، دِین خود را ادا نماید، و با آن صله­ ی رحم نماید؛ برنامه ریزی کلی اقتصاد اسلامی در قرآن کریم و نیز در کتب حدیثی از جمله کافی و بحار الانوار و فقه اسلامی آمده است.

همچنین امام خمینی (ره) در منابع متعدی چون کتاب های “شئون و اختیارات ولی فقیه ” کشف الا سرار”، “توضیح المسائل” و “صحیفه”نظر خودرا راجع به اقتصاد اسلامی بیان نموده اند و کتاب ” اقتصاد در اندیشه امام خمینی (ره) “به چاپ رسیده است.

در زمینه تحقیقات دانشگاهی مرتبط با این موضوع مواردی انجام شده :

– پایان نامه” آفات ثروت اندوزی و شیوه های مبارزه با آن از دیدگاه قرآن و حدیث”

در این پایان نامه نویسنده به جایگاه ثروت و ثروت اندوزی و آفات ثروت اندوزی از نظر قرآن و احادیث نظیر: غرور فردی و فقر اجتماعی ، و راه های مبارزه با ثروت اندوزی و نمونه هایی از ثروت اندوزان بد نام و عاقبت آنان مثل قارون پرداخته شده است. .(نجاتی ، ۱۳۷۹ .)

  • پایان نامه “فقر و غنا در قرآن و حدیث “

در این پایان نامه به مسئله فقر و غنا در قرآن وحدیث و اصول و کلیات روش استنباط پدیده های اجتماعی بویژه فقر و غنا از دیدگاه قرآن و حدیث پرداخته شده ونگارنده اهمیت مال و ثروت و درجه اعتبار آن را از نظر اسلام و اقتصاد اسلامی بررسی نموده است. و با بهره گیری از آیات قرآن کریم، شیوه ی مواجه ی اسلام با مال و ثروت را بیان کرده و در ذیل آیات به سخن معصومان علیهم السّلام نیز تمسک جسته و در ادامه به ریشه یابی علت فقر پرداخته است.(شاکر ،۱۳۷۰٫)

– پایان نامه ” اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث”

در این پژوهش محقق «اخلاق اقتصادى» را بخشى از آموزه هاى اسلامى می دا ند و مؤلفه هاى رشد و توسعه اقتصادى و رفاه عمومى در پرتو عدالت اجتماعى را ارائه مى کند و از سوى دیگر، شیوه هاى مقابله با مفاسد و سالم سازى فعالیتهاى اقتصادى را ارائه می کند و بستر لازم را جهت رشد معنوى و سعادت ابدى انسان فراهم مى سازد. (ایروانی ،۱۳۸۳٫)

با عنایت به پیشینه تحقیقات انجام شده و مبانی نظری موضوع پژوهش با صراحت می توان بیان داشت که تاکنون در حوزه اقتصاد تحقیات زیادی انجام شده که هر نوع برنامه ریزی اقتصادی و مدیریت منابع برای تحقق بخشیدن به امرحماسه ی جای خود لازم و واجب است

با عنایت به بررسی های صورت گرفته پیرامون موضوع این پایان نامه تحقیق جامع و دقیقی انجام نگرفته است .

۱-۵- سوالات تحقیق :

الف . مبانی و اصول جهاد و حماسه اقتصادی از دیدگاه قرآن و روایات کدامند؟

ب . مصداق های جهاد اقتصادی از نظر قرآن و سنت چیست؟

ج . راهبرد ها و روش های اجرایی جهاد و حماسه اقتصادی از منظر قرآن وسیره معصومین علیهم السّلام چیست؟

د . جهاد و حما سه ی اقتصادی مقطعی است یا مستمر و پویا ؟

۱-۶- فرضیّات تحقیق :

الف . از دیدگاه قرآن و روایات ایمان (توحید)، معاد محوری از مبانی جهاد وحماسه ی اقتصادی می باشند.

ب . بر اساس آموزه های قرآن وحدیث، پیشرفت وعدالت ، استقلال وعزت ، ارزشمندی کار وتلاش، ، از مهترین اصول جهاد اقتصادی است .

ج . تلاش و همت مضاعف اعضای جامعه اسلامی برای به سازی اقتصادی ، مبارزه با مفاسد اقتصادی در ابعاد داخلی و خارجی ، عمل به آموزه های اقتصادی و مقاومتی ،ازجمله مصداق های جهاد اقتصادی می باشد .

د . از دیدگاه قرآن و روایات ، کار آفرینی، ترویج فرهنگ اقتصاد مقاومتی وروحیه جهادی ، توسعه ی اخلاق و بصیرت اقتصادی ، آموزش نیروها ومبارزه با مفاسد اقتصادی از راهبرد های جهاد اقتصادی می باشند .

هـ . از دیدگاه قرآن و روا یات جهاد اقتصادی دائمی و مستمر است .

۱-۷- نوع و روش پژوهش :

پژوهش حاضر پژوهش کیفی و از نوع نظری و بنیادی است و از آنجائی که در این پژوهش هدف تبیین و استنتاج مبانی، اصول و مصادیق و راهبردها حماسه و جهاد اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث می باشد و همچنین سخنان ائمه نیز به نوعی فراتر از اندیشه انسان هاست و بسیار نزدیک به زبان وحی می باشد لذا روشی که بدین منظور می تواند مناسب باشد.در ابتداء روش توصیفی و تحلیلی خواهد بود وسپس به منظور استنتا ج مصادیق و راهبردهای حماسه و جهاد اقتصادی از آیات قرآن و تفا سیر و کتب حدیثی و تحقیقات و پژوهش های انجام شده استفاده گردیده است. لذا این پژوهش ، روش تحلیل محتوا است .

۱-۸- تعریف واژه ها:

معنای لغوی حماسه : واژ ه ی حماسه در عربی از ماده ی حَمِسَ، یَحْمِسُ، حَمْسا «به معنای دلیری دلاوری و شجاعت و کلمه حُمْس جمع احمس است، و حماسه به معنای شدت است، و قریش را از این جهت (درگذشته) حُمس می‏گفته‏اند که در امر دین خود تعصب و شدت داشتند( طریحی ،۱۳۷۵ ، ج۴، ص۶۳ .)

واژه حماسه از ریشه «حمس»، به معنای «شدت و صلابت» است، و گاه به معنای «شجاعت و حمیت» استعمال می شود.(خلیل ابن احمد، بی تا،ج۳،ص۱۵۴ .)

شهید مطهری رحمه الله می نویسد: کلمه «حماسه» به معنی شدت و صلابت است و گاه به معنی شجاعت و حمیت استعمال می شود.( مطهری، ۱۳۶۸،ج ۱، ص۱۱۳- ۱۱۵ .)

حماسه در لغت به معنی شجاعت ، دلاوری، دلیری، صلابت، حمیّت ،سختی و نوعی غلیان هیجانی است که در قوای شهویه و غضبیه ی انسان شکل می گیرد و تداعی گر شجاعت ها و قهرمانی های مطبوع یک فرد، قوم یا ملت است.(عمید، ۱۳۸۹، و معین، ۱۳۵۰، واژه حماسه .)

معنای اصطلاحی حماسه :

در منظومه ی معرفتی اسلامی، واژه ی حماسه بار مفهومی و معنی اصطلاحی و منحصر به فردی یافته که امروزه حتی کلید رمزگشایی بسیاری از رویکردها، شخصیت ها، وقایع و سبک های اجتماعی و سیاسی اسلامی شیعی محسوب می شود. تا جایی که مثلاً استاد شهید مرتضی مطهری واقعه ی کربلا را جز به نام “حماسه ی حسینی” نمی نامد: «از نظر من کلید شخصیت حسین علیه السلام حماسه است، شور است، عظمت است، صلابت است، شدت است، ایستادگى است، حق پرستى است.» لذا به نظر می رسد که برآیند میراث اسلامی و مجاهدت ها و قهرمانی های بزرگ تاریخ اسلام، ما را به چهارچوب مفهومی از واژه ی حماسه رهنمون می سازد که مبتنی بر منطق و عقلانیت، بصیرت و موقع شناسی، شور و عواطف به همراه ایستادگی و مقاومت با هدف ایصال به مطلوب با رهیافتی عزت مدارانه و عدالت خواهانه است. به بیان دیگر، حماسه سیاسی از یک سو، وحدت، مقبولیت و مشروعیت نظام یک ملت را به نمایش می گذارد و از سوی دیگر، پیامی قاطع به تهدیدات و چالش ها و تحریم های اقتصادی دشمنان اعم از داخلی و خارجی علیه امت اسلام است.(مطهری، ۱۳۶۸، ج ۱،ص ۱۱۳- ۱۴۲ .)

در زبان فارسی «حماسه» یک اصطلاح است. به معنای کاری دور از انتظار و خارق العاده که موجب تحولی بزرگ در جامعه می شود به کار می رود.(گروه نویسندگان ، بی تا، ج۶، ص۵۱۲٫)

لازمه حماسه، وجود افرادی شجاع و خطر پذیر است. افراد ترسو و محافظه کار به دنبال حفظ وضعیت موجود و درانداختن طرح های نو و خلاقانه نیستند، شجاعت و خطر پذیری از مبانی مهم است. از آنجا که حماسه در بطن جهاد متولد می شود می توان گفت هیچ حماسه ای بدون روحیه جهادی قابل تصور نیست و این حماسه چیزی نیست که از عهده هر کسی برآید پس حماسه باید همگانی باشد .

« سبک زندگی حماسی »، «انسان حماسی»، «ملت حماسی» و «روحیه و رفتارهای حماسی» که در پی خلق واقعه ای حماسی باشند، برنامه ها و الگوهای اقتصادی و هر آن چه که از رفتارها و ساحت های انسانی تصور کنیم، همه و همه با شبکه ی مفهومی فوق، رنگ و بوی حماسی، مجاهدت همراه با عزت می گیرند.(مطهری،۱۳۵۸٫)

حماسه در قرآن

از دیدگاه قرآن کریم، در زمین آنچه مورد نیاز انسان برای ادامه زندگی لازم است، مهیاست اما این امر به معنای آن نیست که کلیه نیازمندی های انسانی بدون کار و تلاش در اختیار اوست بلکه بدین معناست که انسان باید به کارگیری روحیه عمران و آبادانی و در سایر خلاقیت، ابتکار و تلاش رزق و روزی خویش را از منابع طبیعت به دست آورد و آنها را برای استفاده تغییرات ضروری دهد و علت عمده ایجاد رفاه را تغییر دادن امکانات موجود دانسته است .که قرآن کریم:«یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ‏ وَ أُولئِکَ مِنَ الصَّالِحینَ» (آل عمران،۱۱۴٫) به خداوروزقیامت ایمان دارندوبه کارپسندیده فرمان مى‏دهند واز کارناپسند بازمى‏دارند ودرکارهاى نیک شتاب مى‏کنند،وآنان ازشایستگانند.

وَیُسارِعُون فِی الْخَیْراتِ” (بانجام خیرات وطاعات سرعت وپیش دستى میکنند) ازترس اینکه مرگ در رسدوفرصت انجام ازدستشان برود. گفته‏اندمراداینست که اعمال صالح را بدون کسالت وسنگینى وتأخیرانجام میدهند چون جلال تقدرومنزلت وحسن عاقبت صالحات را میشناسند.

(طبرسی ،بی تا، ج۴،ص۲۱۱٫)

« أُولئِکَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ‏ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ» (۶۱،مؤمنون.) آنانندکه درکارهاى نیک شتاب مى‏ورزندوآنانندکه درانجام آنهاسبقت مى‏جویند.

رشد اقتصادی جامعه در گرو عوامل مادی و معنوی چون آب (هود، آیه ۵۲؛ نوح، آیات ۱۰ تا ۱۲)، زمین و خاک مناسب (اعراف، ۵۸؛ نساء، ۱۵)، کار و تلاش انسان در منابع مادی و زمین (ملک، ۱۵) و نیز امنیت و آرامش اجتماعی و سیاسی (بقره، ۱۲۶؛ نحل، ۱۱۲)، ایمان و انابه به خدا (هود، ۳ و ۵۲؛ نوح، آیات ۱۰ و ۱۱)، پایبندی به قوانین و مقررات عقلانی و وحیانی (مائده، ۶۶؛ اعراف، ۹۶؛ طلاق، ۲ و ۳)، انفاق و کمک به نیازمندان (بقره، ۲۷۶؛ روم، ۳۹) و مانند آن است، لازم است در ایجاد آن در جامعه تلاش شود تا شرایط به گونه ای رقم بخورد که جامعه بتواند حماسه اقتصادی را رقم بزند.
البته شکی نیست که جامعه زمانی می تواند چنین حماسه ای بیافریند که از سوی دولت و حاکمیت و بلکه ملت فضای مناسب مبتنی بر عدالت (بقره، ۲۷۹؛ حدید، ۲۵)، گردش سالم و عادلانه ثروت (حشر، ۷)، مدیریت نقدینگی و مهار آن (توبه، ۳۴)، کسب و کار و اشتغال (هود، ۶۱؛ مزمل، ۲۰)، مالکیت خصوصی، عمومی و تعاونی و مانند آن (بقره، ۱۸۸؛ انفال، آیات ۱ و ۴۴؛ حشر، ۷) فراهم آید.
در چنین فضایی تنور فعالیت های اقتصادی تهییج شده و موتور حرکت اقتصادی و رشدی با شدت و حرارت فزون تری به کار می افتد و زمینه رشد و شکوفایی اقتصادی را فراهم آورده و زمینه قوام یابی و مقاومتی شدن اقتصاد تقویت می شود.

خداوند در قرآن به صراحت بیان می کند که چگونه فقدان اتحاد می تواند موجب نابودی و فروپاشی جامعه شود. لذا از مومنان می خواهد تا با بهره گیری از اتحاد وتعاون در کارها و صبر در برابر دشمن بکوشند تا به قدرت واقعی دست یابند.

خداوند متعال می فرماید: «وَمَن یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی الأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَهً وَمَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ وَکَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا؛» ( نساء،۱۰۰) و هر که در راه خدا هجرت کند در زمین اقامتگاه‏ هاى فراوان و گشایش ها خواهد یافت و هر کس [به قصد] مهاجرت در راه خدا و پیامبر او از خانه‏ اش به درآید سپس مرگش دررسد، پاداش او قطعا بر خداست و خدا آمرزنده مهربان است» نمونه بارز این عمل در سیره حضرت زهرا(س) همراهی با پدر در مشکلات علی الخصوص در شعب ابی طالب است.

پیامبر اکرم(ص) زمانی که دید دخترش درحالی که دستانش تاول زده، گندم را برای پخت نان آسیا می کند، در حالی که اشک از چشمان مبارکشان فرو می ریخت، فرمودند: دخترم در چشیدن تلخی دنیا برای چشیدن شیرینی آخرت شتاب کن»(مجلسی، ۱۳۸۳: ۴۳، ۲۱.) جمیع این موارد کوتاه نشان از صبر و استقامات آن بزرگوار و تحمل مشکلات ،علی الخصوص مسائل اقتصادی دارد. اقتدار و صلابت جامعه اسلامی در گرو حماسه آفرینی درعرصه های سیاسی و اقتصادی است.

تفاوت حماسه و جهاد

حماسه به حرکتی اطلاق می شود که دارای عناصری همچون نترسیدن و شجاعت داشتن، فداکاری کردن و ازخودگذشتن، از شرافت و کرامت نفس برخوردار بودن، عزّت و سربلندی طلبیدن، روح بزرگ و همّت عالی داشتن، هدف مقدس و متعالی داشتن، رشد وآگاهی و زمان شناسی و بصیرت داشتن، مقاومت و ایستادگی، حق طلبی و عدالت خواهی باشد.

مطابق معنای لغوی حماسه و حماسی. واکنش در برابر  فشار و نیروی مخالفی است که انسان یا جماعتی با روحیه حماسی خود، در مقابل آن شدت و صلابت نشان می دهد و تسلیم شدن ذلت بار را نمی پذیرد. شهید مطهری می گوید حماسه در شرایط و فضای بسیار تاریک، ظلمانی، استبداد و ستم مطلق در یک جامعه، تحقق پیدا می کند؛ در این فضا، یک شعله حرکت کرده و فریاد عدالت سر می دهد و جنبشی‏ است در یک سکون، در حالی که همه ساکن، ساکت و مرعوب اند؛ افزون بر این، در حماسه، یک رشد و بینش‏ نیرومند وجود دارد؛ و ‏قیام کننده و حماسه ساز چیزی را می‏بیند که دیگران نمی‏بینند؛(مطهری، ۱۳۶۸، ص ۱۱۳- ۱۴۲٫ )

حماسه بخشی از فعّالیّت جهاد است و در حماسه اقتصادی همه اقشار مردم اعم از دولت و ملت باید حماسه آفرینی کنند همه باید جهادگرانی و حماسه سازانی در عرصه اقتصاد باشند تا با عزم و اراده ای تبلوریافته و برگرفته از آموزه های دینی نقش خود را در خلق حماسه ایفا نمایند.( در افشان،۱۳۹۲٫)

کار حماسی یعنی کاری که همراه با صلابت، غیرت، شجاعت، حمیت، حق طلبی، عدالت خواهی و مردانگی است. که باید در مسیرهای آرمانی باشد.

بنا بر این در تفاوت حماسه و جهاد می توان گفت که جهاد ناظر به فعلی است که انسان و انسان ها انجام می دهند و حماسه محصول جهادی است که مجموعه انسانها انجام می دهند. بنابراین ایجاد حماسه محصول حضور جهادگونه آحاد جامعه در صحنه های مختلف ازجمله صحنه تولید و رونق شکوفایی اقتصادی می تواند باشد.

معنای لغوی اقتصاد

اقتصاد که از واژه قصد گرفته شده به معنای میانه روی و اعتدال است. (راغب،بی تا، واژه قصد)

درمجمع البحرین ذیل آیه ی ” و اقصد فی مشیک : (پسرم ) در راه رفتن ، اعتدال را رعایت کن .”

(لقمان، ۱۹) آمده است : کلمه ی” اقصد ” صیغه ی امر به معنای دستور به عدا لت و میانه روی است ( طریحی ، ۱۳۷۵، ج۳، ص ۱۲۷ .)

خلیلی بن احمد فراهیدی در کتاب ا لعین در بیان مفهوم اقتصاد گفته است : قصد به معنای ” استقامه الطریق ” یعنی پایداری در راه می باشد . میانه روی در زندگی اقتصادی آن است که نه اسراف کند و نه ” تفریط” و راغب در مفردات می گوید : اقتصاد به معنای اعتدال در امور است و بدون افراط و سخت گیری نماید .( خلیل ابن احمد ، ۱۳۶۳، ج ۵، ص ۵۴٫)

درلسان العرب عمده معنای ” اقتصاد ” همان اعتدال و میانه روی ذکر شده است : هر گاه توصیه می شود ” علیکم بالقصد ” یعنی بر شما باد ملازمت حدوسط بین ا فراط و تفریطی در همه امور، اعم قول و فعل و فکر و عقیده و چیزهایی مانند آن.(ابن منظور ،۱۳۶۳،ج۳،ص۳۵۳٫)

اقتصاد در زبان واژه شناسان از ماده ” قَصَد” به معانی چون رفتن ، روان شدن ، قصد چیزی یا کسی را کردن ، و امثال آن به کار رفته است . هم چنین اقتصاد خواستن نیت کردن در اندیشه ی کاری بودن معنای اعتدال و میانه روی نیز آمده است .( آذر نوش ،۱۳۸۱، ص۵۴۴٫)

در آموزه های اسلامی نیز با توجه به همین واژه شناسی است که امام صادق علیه السلام درباره ی علت عدم استجابت دعای گروهی که رفتارهای اقتصادی آن ها فاقد میانه روی است، می فرماید: چهار گروهند که پروردگار، دعای آنان را اجابت نمی کند؛ یکی کسی که دارایی داشته و آن را تباه کرده است و گوید خدایا به من روزی برسان، خدا در پاسخ می فرماید: آیا من تو را به اقتصاد و میانه روی امر نکردم. (کلینی، ۱۴۰۵ ق، ص۱۷٫)

معنای اصطلاحی اقتصاد

اقتصاد در معانی اصطلاحی آن، که امروزه بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد و در مجامع علمی به کار برده می شود، علمی است که رفتار و رابطه ی انسان را با اشیاء مادی مورد نیاز او که به رایگان در طبیعت می یابد مورد مطالعه قرار می دهد.(مطهری، ۱۳۶۸ ،ص ۳۷٫)

چندین عنصر در مساله اقتصاد قابل بحث است و آن ها عبارت اند از تولید ، توزیع و مصرف . (ایروانی ، ۱۳۸۴،ص۲۵٫)

عبارت است از یک سلسله دستورات و قوانین شرعى که در ارشاد و هدایت مردم در امر تولید و توزیع و خدمات و مصرف صحیح به منظور جلوگیرى از مشکلات مادى و رفع نیازمندى‏ها و از بین بردن فقر و استضعاف و جلوگیرى از تکاثر، براساس حق و عدل به نحوى منسجم تدوین شده‏اند.

اقتصاد در قرآن

قرآن درپنج آیه از مشتقات واژه ی اقتصاد با کلمه ی “مقتصد “سخن گفته است.(مائده، ۶۶ ، لقمان، ۳۲ ، فاطر، ۳۲ ، نحل،۹ ، توبه، ۴۲٫)که در همه ی این آیات اقتصاد به معنای میانه روی و اعتدال آمده است.(وزیری فرد،۱۳۷۶٫)

قرآن کریم به طرز اعجاب انگیزی حد و مرز عرصه ی اقتصاد را معین کرده و آن را دارای مبدأ و منتها معرفی نموده استو زمینه های مختلف اقتصاد یعنی تولید، توزیع، مصرف و رشد و قواعد شرعی و کاربرد اقتصادی آنها، عقود اقتصادی، اهداف اقتصادی اسلام، اصول و راهبردها، مفاهیم عملی اقتصاد قرآنی همچون تأمین اجتماعی، مالکیت، تولید، کار، سرمایه گذاری، بهره وری، تجارت، محیط زیست، توزیع، فقر و ثروت، نفقه، ربا، مصرف، اقتصاد داخلی، مالیات، ثروت های عمومی، زکات، منابع طبیعی ، درآمدهای عمومی، مبارزه با مفاسد اقتصادی و برنامه ریزی برای شرایط بحران رامطرح نموده است. (ابراهیمی،۱۳۷۵٫)

خداونددر قرآن از منا بع نامحدود سخن می گوید که در این جایگاه انسان زما نی می تواند به پیشرفت دست پیدا کند که کفران نعمت ننماید :« وَ آتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ »(ابراهیم: ۳۴) وازهرچه از اوخواستید به شماعطاکرد،واگرنعمت خداراشماره کنید،نمى‏توانیدآن رابه شماردرآورید. قطعاًانسان ستم‏پیشه ناسپاس است. و از هر چیزی که از او تقاضا کردید و از نظر جسم و جان فرد و اجتماع و سعادت و خوشبختی به آن نیاز داشتید در اختیار شما قرار داد و به این ترتیب ” اگر نعمت های الهی را بخواهید بشمرید ، هر گز نمی توانید شماره کنید” اما با این همه لطف و رحمت الهی ، باز این انسان ستمگر است و کفران کننده ی نعمت ( مکارم شیرازی، ۱۳۷۴،ج۱، ۱۰)

قرآن به کلیاتی از مسائل اقتصاد اشاره داردکه با تأمل بیشتر، شاهد هدایت قرآن در صحنه فعالیت های اقتصادی خواهیم بود :

۱- تعاون و همکاری ـ سوره مائده آیه ۲ تعاونوا… تا آخر آیه .

۲ ـ منابع طبیعی ـ سوره نحل آیه ۱۰ ـ هوالذی … تا آیه ۱۳ یذکرون .

۳ ـ مسکن و خانه سازی ـ اعراف ۷۴ ـ نحل ۸۰ تا ۸۲ .

۴ ـ کشاورزی ـ ، انعام ۹۵ ـ انعام ۱۴۱ .

۵ ـ صدقه از مال برای فقراء ـ ، توبه ۶۰ .

۷ ـ معادن : رعد ۳ و ۴ ـ حجر ۱۹ تا ۲۳ .

۸ ـ قرض الحسنه: بقره ۲۴۵ ـ مائده ۱۲ ـ حدید،۱۰ ـ ۱۳ ـ مزمل،۲۰ ـ تغابن،۱۹ ـ حدید،۱۸ .

۹ ـ بانکداری بدون ربا ـ آل عمران،۱۲۰ ـ روم،۳۹ .

۱۰ ـ خرید و فروش : انعام،۱۵۳ ـ اعراف،۸۵ـ هود،۸۴ـ ۸۶ .

همچنین از واحدهای اندازه گیری که به نوعی با فعالیت های اقتصادی بخصوص تجارت ، خرید وفروش مربوط می شود ، در قرآن ذکر شده است :ـ الوَرِق : (کهف ،۱۹ )- دِرْهَم ـ دینارـ تَقیر: (نساء ،۵۳)- قِطمیر: (فاطر،۱۳)ـ فردل : (انبیاء،۷۴)- قیراط : (انبیاء ،۴۷ ) ذرع : (حاقه ،۳۲ ) ـ صاع: ( یوسف ،۷۲ )ـ قنکار : (آل عمران،۱۴) ـ ( نساء ،۲۰) ـ دیه : (نساء ،۹۲)

حماسه اقتصادی:

حماسه اقتصادی ترکیبی از دو کلمه «حماسه» و «اقتصاد» است به معنای تغییر رویکرد در همه بخش ها( تولید ،توزیع ومصرف) و طرح هااست که با یک اقدام بزرگ ، شجاعانه و دلیرانه در اقتصاد در حوزه تولید و توزیع و مصرف در سطح یک کشور یا سطح بین المللی اتفاق می افتد که برای مردم، آن کشور یا جوامع بشری دیگر مؤثر خواهد بود این حماسه در عرصه اقتصاد همراه با شجاعت و حق طلبی و عدالت خواهی است«کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ»(نسا ء ،۱۳۵)پیوسته به عدالت قیامکنید(درافشان، ، ۱۳۴۰، ص ۱۴۹.)

شاخصه دیگر جهاد اقتصادی، معطوف به نوعی مبارزه و درگیری با دشمن و درگیری بین دستگاه حق و دستگاه باطل و دشمنان خدا در تاریخ و جامعه است. در یک نگاه، جهاد اقتصادی در یک فضای آرام و بدون درگیری، فرض میشود که فقط معطوف به پیشرفت بیشتر است؛ یعنی برای عبور از بحران های اقتصادی و رسیدن به پیشرفت همه جانبه اقتصادی، یک جهاد اقتصادی طراحی می شود اما در نگاه دقیق تر، این جهاد با جنگ و درگیری همراه است و تنها آن تلاش اقتصادی که در جهت برتری جبهه حق بر جبهه کفر و حرکت به سمت برتری در موازنه اقتصادی انجام پذیرد، مجاهدت اقتصادی تلقی می شود.

بنابراین دو رکن اصلی در حماسه ی اقتصادی،«جهادی شجاعانه» و «امید به پیروزی»در نبرد با دشمن است. از این حیث، باید حماسه ی اقتصادی را تداوم اقتصاد مقاومتی و تجلی آن را در رفتار اقتصادی و سیاست گذاری اقتصادی دانست.

مقصود از حماسه اقتصادی در این پژوهش،آن دسته از رفتارهای لبریز از شور و تپش،تلاش و تکاپو و پویایی و جنبشی است که همراه با شعور،اعتدال و میانه روی در چارچوب هنجارها،ارزش های اخلاقی و الگوهای عملی منسجم به جهت شکوفایی و سعادتمندی نسلهای آتی در راستای تحقق این امر مهم- اقتصاد- به کار گرفته می شود.

اقتصاد مقاومتی

اصطلاح اقتصاد مقاومتی اولین بار پس از محاصره غزه در سال ۲۰۰۵ که ناتوانی در امر صادرات امکان صادرات و در نتیجه کشت بسیاری از محصولات کشاورزی را کاهش داده بود استفاده شد و ضوابط و معیارهای حاکم بر مفهوم اقتصاد مقاومتی شناسایی گردید.در ایران این واژه اولین بار در دیدار کارآفرینان با مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۹ مطرح گردید.

« اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تعیین کننده ی رشد و شکوفایی کشور باشد. »(بیانات مقام معظم رهبری ۱۶/۰۵/۱۳۹۱)

به تعریف برخی از اقتصاددانان از اقتصاد مقاومتی ، این نوع اقتصاد معمولاً در رویارویی و تقابل با اقتصاد وابسته و مصرف کننده یک کشور قرارمی گیرد که منفعل نیست و در مقابل اهداف اقتصادی سلطه، ایستادگی نموده و سعی درتغییر ساختارهای اقتصادی موجود و بومی سازی آن بر اساس جهان بینی و اهداف دارد.

با این تعریف اقتصاد مقاومتی ، به نظام اقتصادی ملت یا گروه اجتماعی مقاومی اشاره دارد که در راستای احقاق حقوق خود یا پیگیری اهداف سیاسی ای که از نظر آن ها بر حق است مبارزه می کند . اقتصاد مقاومتی ریشه در قرآن و سنت داردآموزه های دینی سرشار از آیات و روایاتی است که نشان می دهد تلاش ایثار گرانه همراه با انگیزه های الهی ، به گونه ای که موجب استقلال اقتصادی و استغنای کشور از بیگانگان گردد نوعی جهاد در راه خدا محسوب می شود .

«الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ »(انفال،۷۲)کسانى که ایمان آورده وهجرت کرده‏اندودرراه خدابامال وجان خود جهادنموده‏اندوکسانى که [مهاجران را] پناه داده‏اندو یارى کرده‏اند،آنان یاران یکدیگرند.

معنای لغوی جهاد

جهاد در لغت از ریشه « جَهد و جُهد » به معنای مشقت و زحمت و همچنین به معنای توان و طاقت است . طاقت و سختی گفته شده است ،جَهد به مهنای مشقت و جُهد بمعنای تلاش فراوان میباشد وگفته شده است جُهد در مورد انسان استعمال شده است. ( راغب اصفهانی، القرآن، ، ۱۳۶۳، ص۱۰۱٫)

در کتاب ” العین” گفته شده است : جهد (به ضم یا کسر اول ) ، سختی ، مشقت یا زحمتی است که از مرض یا امر مشکل عاید انسان می شود منظور از این سخن که می گویند : فلانی جهاد کرد ،آن است که قدرت خود را به کار انداخت ، متحمل مشقت و سختی گردید ، تلاشی توأم با رنج از خود نشان داد .( خلیل ابن احمد، ۱۳۶۳،ج۳،ص۳۸۶٫)

ابن منظور در لسان العرب معانی دیگری هم چون مبالغه و زیاده روی ،غایت نیرو و انرژی را به مفهوم ” جهد ” افزوده است . ودر تفاوت جُهد و جَهد گفته است : جَهد به معنای مشقت ، مبالغه ، غایت ، جُهد و به معنی وسع و نیرو به کار می رود .(ابن منظور ،۱۳۷۵، ج ۳، ص۱۳۳٫)

صاحب « التحقیق فی کلمات القرآن » در یک جمع بندی به این نتیجه رسیده است که : ریشه ی جهد در اصل به معنای بذل نیرو و سعی نهایی در رسیدن به هدف است ؛ به نحوی که آخرین سعی را در نیل به هدف انجام دهد و بالاتر از آن تلاشی ممکن نباشد . منتهی این تلاش انواعی زیاد دارد ، بذل مال ، جهاد با جسم و اعضای بدن و جهاد با فکر را شامل می شود این تلاش ها ممکن است در راه خدا باشد یا هدف های دنیایی و شخصی (مصطفوی ، ۱۳۶۰،ج۲، ص۱۲۷٫)

واژه ی “جهاد ” در لغت از ریشه ی “جهد” در زبان فارسی به معنای کوشیدن ، کوشش کردن، جُهد کردن ، زحمت طاقت فرسا و زحمت فروان تحمل کردن آمده است و معنای اسمی آن در زبان فارسی جنگ و مبارزه می باشد . (آذر نوش ،۱۳۸۱، ص۹۷٫)

معنای اصطلاحی جهاد

صاحب جواهر در تعریف اصطلاحی جهاد می گوید:

“الجهاد بذل النفس و المال و الوسع فی اعلاء کلمه الاسلام و اقامه شعائر الایمان”

جهاد بذل جان و مال و توان در راه اعتلای اسلام و برپا داشتن شعائر دین است.(نجفی،بی تا، ج۲۱، ص۳٫)

مهم ترین مفهوم اصطلاحی این واژه در متون دینی ، همانند کاربردعام آن ، گونه ای خاص از تلاش است یعنی مبارزه کردن در راه خدا با جان ، مال و دارایی های دیگر خود درنبردباکافران وباغیان، با هدف گسترش و اعتلای اسلام و برپا داشتن شعائر یادفاع از آن (ابن سکیت ،۱۴۱۲،ابن عابدین،۱۹۸۷، ص ۲۱۷؛ هیکل ، ج ۱، ص ۴۴،ابن حزم،۱۴۰۶٫)

معنای شرعی و اصطلاحی جهاد عبارت است از نثار جان و مال و بکار بردن تمام توان در راه اعتلای‏اسلام و دفع دشمن میباشد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) در بیات تعریف اصطلاحی جهاد می فرماید:

«هر چیزی که هم تلاش باشد و هم در مقابله با دشمن باشد، جهاد است. بعضی ممکن است یک کاری انجام دهند زحمت هم بکشند، بگویند ما داریم جهاد می کنیم، نه، جهاد یک مشقتش این است که در مقابله با دشمن باشد.»

بنابراین در معنای اصطلاحی جهاد دو عامل مهم لحاظ شده است:

اول این که اقدامی باشد همراه با تلاش، کوشش و تحمل سختی دوم اینکه اقدامی باشد برای مقابله با دشمن و دفع هجوم های گوناگون او به نظر می رسد در اصطلاح جهاد قید سومی هم لحاظ شده که عبارت است از «فی سبیل الله» یعنی اینکه این تلاش و کوشش برای مقابله با دشمن، به قصد و نیت امتثال امر، کسب رضای خدا و شکست دشمن خدا باشد و اگر در این مقابله، کسب رضای خدا لحاظ نشده باشد، اطلاق واژه ی جهاد بر آن صحیح نیست ولی در معنای قتال که مقابله نظامی با دشمن است قید «فی سبل الله» نیامده است.

جهاد در قرآن

در قرآن کریم ۴۱ بار از این واژه و مشتقات آن سخن به میان آمده است .،کلمه ی جهاد مصدر است:«أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِی سَبِیلِهِ »(توبه ،۲۴)نزدشماازخداو پیامبرش وجهاد در راه وى دوست‏ داشتنى ‏تراست، به همین معنای مصدری به کار رفته است.

در بعضی آیات به جهاد با مال و جان اشاره شده و در آیات دیگر از بیان چگونگی آن در آیه مشخص می شود که جهاد شامل هر تلاشی در راه خدا می باشد.

در اینجا به نمونه هایی از ویژگیهای جهاد در قرآن ذکر می شود :

۱- جهاد وسیله رستگاری:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَهَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»)مائده،۳۵)
ای کسانی که ایمان آورده‏اید از خدا پروا کنید و به او [توسل و] تقرب جویید و در راهش جهاد کنید باشد که رستگار شوید.

۲- جهاد بهترین تجارت با خدا:

«تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تجَُاهِدُونَ فیِ سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکمُ‏ْ وَ أَنفُسِکُمْذَالِکمُ‏ْ خَیرٌْ لَّکمُ‏ْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ»(صف،۱۱)
ای کسانی که ایمان آورده اید ایا شما را به تجارتی سودمند که شما را از عذاب دردناک نجات دهد دلالت نکنم به خدا و رسول او ایمان آورید و با مال و جان در راه خدا جهاد (تلاش) کنید، این کار از هر تجارت برای شما بهتر است،

با اینکه” ایمان” و” جهاد” از واجبات قطعیه‏اند، ولی در اینجا آن را نه به صورت امر، بلکه به صورت پیشنهاد تجارت، مطرح می‏کند، آن هم آمیخته با تعبیراتی که از لطف بی‏پایان خدا حکایت دارد.
بدون شک” نجات از عذاب الیم”، از مهم ترین خواسته‏های هر انسانی است، و لذا این سؤال که آیا می‏خواهید شما را به تجارتی رهنمون شوم که شما را از عذاب الیم رهایی می‏بخشد؟ برای همه، جالب توجه است.

هنگامی که با این سؤال دلها را به سوی خود جذب کرد، بی‏آنکه منتظر پاسخ آنها باشد، به شرح آن تجارت پرسود پرداخته، می‏افزاید: بدون شک خدا نیازی به این تجارت پرسود ندارد، بلکه تمام منافع آن دربست به مؤمنان تعلق می‏گیرد.(مکارم شیرازی، بی تا، ج‏۲۴، ص۸۸ .)

۳- خیرات و خوبی ها ویژه ی جهادگران است:

«لَکِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُوْلَئِکَ لَهُمُ الْخَیْرَاتُ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ») توبه،۸۸(ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده‏اند با مال و جانشان به جهاد برخاسته‏اند و اینانند که همه خوبی ها برای آنان است اینان همان رستگارانند.

۴- جهادگران امیدواران به رحمت الهی هستند:

«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أُوْلَئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»( بقره ، ۲۱۸ )آنان که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و راه خدا جهاد نموده‏اند، آنان به رحمت‏ خدا امیدوارند و خداوند آمرزنده مهربان است.

۵- مومنان واقعی، جهادگرانند:

«ِإنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُواْ وَ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فیِ سَبِیلِ اللَّهِأُوْلَئکَ هُمُ الصَّدِقُونَ»(حجرات،۱۵)

مؤمنان کسانی هستند که به خدا و پیامبر او ایمان آورده‏اند و دیگر شک نکرده‏اند، و با مال و جان خویش در راه خدا جهاد کرده‏اند. اینان راستگویانند.

آری نخستین نشانه ایمان عدم تردید و دو دلی در مسیر اسلام است، نشانه دوم جهاد با اموال، و نشانه سوم که از همه برتر است جهاد با انفس (جانها) است.

به این ترتیب اسلام به سراغ روشنترین نشانه‏ها رفته است: ایستادگی و ثبات قدم، و عدم شک و تردید از یک سو، و ایثار مال و جان از سوی دیگر(مکارم شیرازی، بی تا، ج‏۲۲، ص۲۱۳٫)

۶-برتری جهادگران:

«لاَّ یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُوْلِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَی الْقَاعِدِینَ دَرَجَهً وَکُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنَی وَفَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَی الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا»(نساء،۹۵)

مؤمنان خانه‏نشین که زیان‏دیده نیستند با آن مجاهدانی که با مال و جان خود در راه خدا جهاد می‏کنند یکسان نمی‏باشند خداوند کسانی را که با مال و جان خود جهاد می‏کنند به درجه‏ای بر خانه‏نشینان مزیت بخشیده و همه را خدا وعده [پاداش] نیکو داده و[لی] مجاهدان را بر خانه‏نشینان به پاداشی بزرگ برتری بخشیده است.

این آیه ی درباره ی کسانی است که ظاهراً مؤمنند ولی بدون عذر از جهاد در راه خدا سر باز می زنند و خداوند دو بار در این آیه می فرماید مجاهدین بر کسانی که تلاش نمی کنند برتری دارند و برتری آن ها عظیم است و درجه آن ها یکسان نیست و این دو گروه هرگز یکسان نخواهند بود.(مکارم شیرازی، بی تا، ج‏۴، ص: ۸۱ .)

۷- متخلفین از جهاد در عذاب الهی خواهند بود:

«فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ کَرِهُواْ أَن یجَُاهِدُواْ بِأَمْوَالهِِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فیِ سَبِیلِ اللَّهِ وَ قَالُواْ لَا تَنفِرُواْ فیِ الحَْرِّقُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّالَّوْ کاَنُواْ یَفْقَهُونَ» (توبه،۸۱)

آنان که در خانه نشسته‏اند و از همراهی با رسول خدا تخلف ورزیده‏اند خوشحالند. جهاد با مال و جان خویش را، در راه خدا، ناخوش شمردند و گفتند: در هوای گرم به جنگ نروید. اگر می‏فهمند بگو: گرمای آتش جهنم بیشتر است. در این آیات نیز سخن هم چنان پیرامون معرفی منافقان، وسیله اعمال ورفتار و افکار آنها است، تا مسلمانان به روشنی این گروه را بشناسند و تحت تاثیر نقشه‏های شوم آنان قرار نگیرند. (مکارم شیرازی، بی تا، ج‏۸، ص۶۳٫)

این آیه، سه نشانه برای منافقان ذکر کرده است: الف: از جبهه نرفتن به جای پشیمانی شادند. ب: جهاد با مال و جان بر ایشان سنگین است. ج: دیگران را از جبهه رفتن منع می‏کنند(مکارم، بی تا، ج‏۵، ص ۱۱٫)

۸- اخلاص شرط جهاد است:

«وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ»( حج،۷۸) و در راه خدا چنان که حق جهاد [در راه] اوست جهاد کنید.
در تفسیر نمونه با بررسی آیات و روایات آمده است که منظور از حق جهاد ؛ خلوص نیت و انجام اعمال برای خداست. پس اگر بالاترین و بهترین اعمال و تلاش ها برای یاری اسلام انجام شود و خلوص نیت در آن نباشد حق جهاد ادا نشده و ارزشی نخواهد داشت.

نکته بسیار مهم در مورد بحث جهاد در راه خدا این است که خداوند در آیه ۶ سوره عنکبوت تأکید می فرماید که جهاد به نفع خودتان است:«وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ کسی که جهاد و تلاش کند، برای خود می‏کوشد زیرا خدا از جهانیان سخت بی‏نیاز است.» پس باید توجه کرد که اگر تلاش و جهاد می کنیم منتی بر کسی نداریم زیرا بیش از هر کس، خود سود برده ایم و از طرفی توقع پاداش با تشکر از خلق باعث لکه دار شدن اخلاص می گردد که آن وقت آن جهاد عظیم کاملاً بی ارزش می گردد.

۹- جهاد آزمایش الهی:

«وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنکُمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ»(محمد،۳۱)

و البته شما را می‏آزماییم تا مجاهدان و شکیبایان شما را باز شناسانیم و گزارش های [مربوط به] شما را رسیدگی کنیم.

کلمه” بلاء” و” ابتلاء” به معنای امتحان و آزمایش است. و آیه شریفه علت واجب کردن قتال بر مؤمنین را بیان می‏کند، می‏فرماید: علتش این است که خدا می‏خواهد شما را بیازماید، تا برایتان معلوم شود مجاهدین در راه خدا و صابران بر مشقت تکالیف الهی چه کسانی هستند.

بسیاری از مفسران گفته‏اند که مراد از” اخبار” در اینجا اعمال انسانها است، چرا که وقتی عملی از انسان سرمی‏زند به صورت” خبر” در میان مردم پخش می‏شود، بعضی نیز گفته‏اند منظور از” اخبار” در اینجا اسرار درونی است، چرا که اعمال مردم از این اسرار خبر می‏دهد.(علامه طباطبایی، بی تا،ج۸،ص۳۶۶ .)

۱۰-مجاهد با دشمن خدا دوستی نمی کند:

خداوند در ایه اول سوره ممتحنه مسلمانان را از دوستی با دشمنان خدا بر حذر داشته است و در اواسط ایه دوباره تاکید می فرماید که اگر مجاهد راه خدا هستید با آنها پیوند دوستی برقرار نکنید.« إِن کُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاء مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّهِ»(ممتحنه،۱)

این ایه کاملاً نشان می دهد که نظام اسلامی و کسانی که مدعی تلاش برای بسط عدالت الهی در جهان هستند حق برقراری رابطه دوستی با کسانی که عملاً با خداوند و بندگان صالح او دشمنی می کنند را ندارند. البته اگر آنان دست از دشمنی بردارند موضوع تفاوت پیدا خواهد کرد. ولی با نظامی مانند اسرائیل غاصب که اصل تشکیل آن برای چنین دشمنی است نمی توان صلح و آشتی داشت.(مکارم،بی تا ، ج۲۴،ص۱۲٫)

۱۱- آمادگی اقتصادی:

«وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ »  (۴۱ ،توبه) وبامال وجانتان در راه خداجهادکنید. اگر بدانید،این براى شما بهتراست.

آیاتی که می گوید باید در راه جهاد از اسلام و مسلمین دفاع نمائید، امر به انفاق اموال و پشتیبانی مالی و جهاد مالی هم دارد. پس برای تأمین اسلحه و ادوات جنگی و وسایل حمل و نقل و پشتیبانی هم باید دولت از موارد انفال مثل درآمد نفت، گاز و … استفاده نماید و هم مردم با پرداخت زکات و صدقات و انفاق علاوه بر شرکت خود در جنگ، نیازهای مالی و اقتصادی نیروهای رزمنده و لشکر اسلام را تأمین نمایند.

در مجموع آن چه از معانی لغوی و کاربردهای جهاد و مشقات آن در قرآن استفاده می شود ، به نکاتی رهنمون می شویم :

۱-کنایه از مقابله و جنگ کردن با کفار. کارزار کوچک . جدال با کافران . کارزار با کفاراﷲتعالی. ( دهخدا ،۱۳۴۰ ، واژه جهاد اصغر )

۲- یک نوع تلاش و جدیت خارج از حد معمول در مفهوم “جهاد” نهفته است . بنابراین ، به هر کاری نمی توان جهاد اطلاق کرد .

۳- جهاد تلاشی است توأم با قداست و معنویت و برتلاش های غیر مقدس جهاد صدق نمی کند .

۴- جهاد مستلزم نیت و قصد الهی است و باید برای کسب رضایت خدا انجام گیرد .

۵- جهاد هیچ گاه تعطیل بردار نیست و همیشه باید در حال مبارزه با دشمن بود و توان آمادگی را بایستی بالا برد .( نوری ، ۱۳۶۸،ص۱۴٫)

۶- جهاد علاوه بر نبردهای دفاعی و گاه تهاجمی، مبارزات علمی، اقتصادی فرهنگی و سیاسی را نیز در بر می گیرد.

مفهوم جهاد اقتصادی

گره زدن “جهاد ” به مفهوم “اقتصاد ” و ترکیب این مفهوم مقدس با فعالیت اقتصادی، به معنای نوعی تلاش سخت کوشانه در مسیر به سازی اقتصادی مبتنی بر انگیزه های الهی است.وقطع راه های سلطه کفّار و اجانب مسلمانان و جوامع اسلامی است. (غضنفری ،۱۳۹۰،ص۱۲۱٫)

اصطلاح جهاد اقتصادی را اولین با مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۰ مطرح نمودند . رهبر معظم انقلاب می فرماید: جهاد اقتصادی صرفاً تلاش اقتصادی نیست. جهاد یک بار معنایی ویژه دارد هر تلاشی را نمی شود گفت جهاد. در جهاد حضور ورویارویی با دشمن مفروض است…. جهاد اقتصادی یعنی مبارزه اقتصادی(بیانات مقام معظم رهبری،۱/۰۱/۱۳۹۰)

حضرت امام خمینی (ره) است. امام راحل وعظیم الشان ما عصر کنونی را عصر هجوم به ارزشها دانسته وتکلیف همه مارا جهاد وقیام برای خدا دانسته وفرموده اند.

برادران عزیزم! ما در عصری واقع شدیم که ظلمت دنیا را گرفته است. ما در عصری واقع شدیم که ارزش های انسانی به کلی از بین رفته و به جای آن ارزش های غیر انسانی و شیطانی نشسته است. ما در عصری واقع هستیم که شیاطین عالم ، هجوم به انسان ها و ارزشهای انسانی آورده اند و می خواهند که دنیا را به سلطه شیطان درآورند. ما در این عصر با اتکاء به خدای تبارک و تعالی و استمداد از اسلام و قرآن کریم و ولی عصر-سلام ا… علیه- باید خودمان کوشش کنیم و خودمان جهاد کنیم، جهاد در دانشگاه ها و دانشکده ها، جهاد در کارخانه ها و کارگری ها،جهاد در کشاورزی ها، جهاد در مدارس ، جهاد در دانشگاه ها ، جهاد در همه جا ، جهاد در جبهه ها و جهاد در پشت جبهه ، شیاطین در همه این گروه هایی که برای خدا قیام کرده اند ممکن است نفوذ کرده باشد.(صحیفه نور، ۱۳۷۸، ج۱۷،ص۲۳۷٫)

امام خمینی رضوان الله علیه جهاد اقتصادی را عبادت وتکلیف شرعی همه معرفی کرده وثواب آنرا بالاتر از زیارات وحج وعمره مستحبی میدانند.(صحیفه نور ،۱۳۷۸، ج۷ ، ص۱۳۶٫) وجنگ اقتصادی را محاربه بین اسلام وکفر وتکلیف همگان را براساس امر پروردگار ورود به این جنگ ونجات مملکت اسلامی دانسته وفرموده اند

شما در حال جنگید ، در حال جنگ اقتصادی و این خود یک محاربه ای بین اسلام و کفر است…. این تنها موعظه نیست ، که مردم خوب است این کار را بکنند ، نجات دادن یک کشور اسلامی از زیر بار ظلم و از زیر بار استعمار است. نجات دادن مملکت اسلامی ،یک تکلیفی است که انسان موظف است انجام بدهد.(صحیفه نور،۱۳۷۸، ج ۱۱، ص۱۱۷ .)

جهاد اقتصادی، یعنی بخشش و انفاق مال و دسترنج مسلمین به منظور یاری به مجاهدین و کمک به فقیران بیچاره و نجات یتیمان و مستضعفان تحت ستم بر همگان واجب است.(بیانات امام خمینی ،۲/۱۰/۵۸)

بنا بر این جهاد اقتصادی هم ناظر به فعالیت های فیزیکی در عرصه اقتصاد و هم بیانگر جنبه معنوی و ارزشی فرایند اقتصادی است.

اقتصاد مقاومتی ورابطه آن با جهاد اقتصادی

استقامت و پایداری در مسیر حیات طیبه برای مؤمنان که همواره با دشمنان و بد خواهان مواجه هستند از تأکید های قرآن است. که به صورت مستقیم و غیر مستقیم قابل استناد و استنباط است.

در این رابطه کاربرد مکرر واژه ها ی صبر( فردی و جمعی ) و استقامت و توکل و نیز پرهیز دادن مؤمنان از ترس و اندوهگین شدن دربرابر توطئه ها و تلاش دشمنان برای نابودی ارزشهای ،اسلامی مؤید این مطلب است :

« إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُونَ »(۳۰، فصلت)درحقیقت،کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداست»سپس ایستادگى کردند،فرشتگان برآنان فرودمى‏آیند [ومى‏گویند:] «هان،بیم مداریدوغمین مباشید،وبه بهشتى که وعده یافته بودید شادباشید.

«استقامت» همچون «عمل صالح» میوه درخت «ایمان» است زیرا ایمان هنگامى که عمق و نفوذ کافى پیدا کند انسان را دعوت به استقامت خواهد کرد، همان گونه که استقامت در مسیر حق نیز بر عمق ایمان مى‏افزاید، و این دو تأثیر متقابل دارند.( مکارم ،بی تا ، ج ۴، ص۳۱۰٫)

و نیز قرآن کریم می فرماید: «الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ؛»(توبه ،۲۰) کسانى که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته‏اند، نزد خدا مقامى هر چه والاتر دارند و آنها همان رستگارانند».در این آیه، علاوه بر جهاد کردن در راه خدا با جان، به جهاد کردن با اموال هم اشاره شده است. در واقع، جهاد در راه خدا فقط جهاد با جان و رسیدن به مقام والای شهادت نیست؛ بلکه مؤمنان می توانند با مال و ثروت خود در ره دین خدا جهاد کنند.

و در خصوص پایداری در برابر مشکلات و فشار هایی که از ناحیه ی دشمنان ایجاد می شود ، می فرماید:«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ »( آل عمران،۲۰۰٫)

امرهایى که دراین آیه آمده یعنى أمر” اصبروا” و” صابروا” و” رابطوا” و” اتقوا همه مطلق وبدون قیداست،درنتیجه صبرش،هم شامل صبربرشدائدمى‏شودوهم شامل صبر دراطاعت خدا،وهمچنین صبربر ترک معصیت وبهرحال منظورازآن صبرتک تک افراداست،چون دنبالش همین صبررابه صیغه” مفاعله- صابروا” آورده که درمواردى استعمال مى‏شودکه ماده فعل بیندوطرف تحقق مى‏یابد. (علامه طباطبایی،بی تا ، ج‏۴،ص ۱۴۴٫)

به طور کلی، مقاومت نیز به سان جهاد یکی از تعالیم اساسی اسلام است و باید در کنار سایر مفاهیم اسلام مثل جهاد، نصر الهی و… مورد توجه قرار گیرد. بنابراین بحث از اقتصاد مقاومتی متضمن فرآوریِ یک منظومه ی سازگار از مفاهیم اساسی اسلام است. همچنین تذکر به این نکته نیز پراهمیت است که اقتصاد مقاومتی در برابر اِعمال تحریم اقتصادی از سوی استکبار طرح شده است.

استقامت در حوزه ی اقتصادی

مسلمانان از صدر تا کنون فشارهای اقتصادی زیادی را تحمل کرده است که از مهمترین آنها به شعب ابی طالب و محاصره اقتصادی مدینه در سالهای ابتدایی تشکیل حکومت اسلامی می توان اشاره کرد. اما چگونه شد که اسلام و پیامبر خدا(ص) از آن مسائل هرچند سخت اما با پیروزی خارج شد این سخت گیری ها به حدی بود که کودکان غالبا از شدت گرسنگی می گریستند؛ اما صبر و ایستادگی بی نظیر پیامبر(ص) و دیگر مسلمانان موجب شد همه مشکلات را تحمل کنند در نتیجه توانستند نهال نوپای حکومت اسلامی را از خطرات حفظ نمایند. قرآن کریم می فرماید: « وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ‏ النَّاسُ فَآواکُمْ وَ أَیَّدَکُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (انفال، ۲۶) و به خاطر بیاورید هنگامی را که شما در روی زمین، گروهی کوچک و اندک و زبون بودید آن چنان که می ترسیدید مردم شما را بربایند! ولی او شما را پناه داد و با یاری خود تقویت کرد و از روزی های پاکیزه بهره مند ساخت شاید شکر نعمتش را بجا آورید(علامه طباطبایی،۱۴۱۷ق ، ص۸، ۲۰۱.)

پیامبر(ص)  دست به کار می شود. ایشان اساس اقتصاد را بر تولید می نهند و به امت اسلامی دستور کار و فعالیت اقتصادی میدهند. و البته خود ایشان هم جهادگونه در این امر وارد می شوند. ایشان از مردم می خواهند که با توجه به شرایط باید مایحتاج خود را خودشان تولید کنند و به نبود آنچه که در مدینه توان تولیدش نیست عادت کنند. ایشان در آن ساله ها از دستورات و سیاست های اقتصادی اسلام به تدریج پرده برداشته و در انتها می بینیم رونق اقتصادی نصیب مردم مدینه می شود.

پیامبر در برابر(ص)  رذایل اقتصادی فعالیت هایی نیکویی چون صدقه،انفاق،خمس وزکات را معرفی می کنند. ایشان مردم را به رعایت قناعت دعوت می نمایند. یقیناً در اقتصاد مقاومتی باید اغنیا جامعه در این امر وارد شده تا می توانند تلاش کنند. یقینا هیچ کس که تا کنون اهل انفاق و صدقه بوده دچار فقر نشده شاید به جایی هم نرسیده و غنایی نیافته اما خداوند اجازه هم نداده به فقرو تنگ دستی و بی آبرویی دچار شود.

در مدینه پیامبر(ص)  با کمک نیروهای امنیتی به شدت تهدیدکنندگان امنیت اقتصادی مردم و زالوهای اقتصادی را تنبیه و مجازات می کردند. کم فروشان،گران فروشان، محتکران، دزدان، حرامیان، رباخواران، رشوه بگیران هیچ کدام نه امنیت داشتند و نه تاب مقاومت در برابر شدت عمل رسول الله(ص) را . ایشان در عین اینکه رحمت للعالمین بود با منافقین و کفار و حرامیان اشّدا عَلی الکفّار بود.

« الکادّ ُ لعیا لهِ کالمجاهد فی سبیلِ اللهِ » ( کافی ، ۱۳۶۵، ج ۵، ص۸۸ .) یعنی کارگر و کارمند تلاشگر مانند مجاهد در اراه خداوند حرمت و قداست دارد. هرکس فعالیت مجاهدانه داشته باشد اجر جهاد نصیب او می شود.

بنا بر این استقامت و کار و تلاش در حوزه های مختلف اقتصادی نوعی جهاد محسوب می شود.

فصل دوم:

مبانی واصول جهاد و حماسه اقتصادی از دیدگاه قرآن و روایات

۲-۱-مبانی در لغت واصطلاح

جهاد اقتصادی هم چون سایر رفتار های انسانی بر یک سلسله مبانی و اصول بنیادینی پایه گذاری گردیده است که بدون در نظر داشت آن ها ، تعیین ابعاد مختلف جهاد اقتصادی موثر نخواهد بود . مبانی جهاد اقتصادی پایه و شالوده ی جهاد اقتصادی به شمار می آید .برخی از مهم ترین مبانی و اصول جهاد اقتصادی با بهره گیری از آموزه های قرآن کریم مطرح می شود .

واژه ی مبنا از ریشه ی بنا و به معنای ؛ پایه ، بنیاد و زیر ساخت آمده است .( ابن منظور ، ۱۴۱۴ ق ، ج ۱،ص۵۰۶٫)

مولف التحقیق پس از نقل سخن لغت شناسان می گوید : معنای اصلی این واژه ضمیمه سازی اجزاء و مواد و عناصر خاص به یک دیگر ، به منظور پیدایش ساختار ویژه و با کیفیت و با ساختار خاص است .( حسن مصطفوی ،۱۳۸۵، ج۱، ص۳۲۶٫)

مبانی در اصطلاح : به سلسله معارف نظری گفته می شود که جنبه های مختلف یک موضوع، از جمله جنبه های هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی آن را در بردارند. این معارف با بینش ها، باورها و احکام ناظر به هست و نیست ها سروکار دارند و پایه ها و زیرساخت های معرفتی علوم را تشکیل می دهند.(راغب اصفهانی ،بی تا ، ص ۱۴۷٫)

از این رو ، آنچه موجب پیدایش ساختار شیئ می گردد ، مبانی آن به شمار می آید . بنابراین ، بنیاد های انسان شناختی ، معرفت شناختی و هستی شناختی که جهاد اقتصادی بر آن ها استوار است مبانی جهاد اقتصادی خوانده می شود .

۲-۲- توحید مبنای حیات مؤمن

توحید بهترین و اساسی ترین اصل نظام اسلامی به عنوان یک نظام کلی است . سایر نظام های فرعی منشعب شده از ان مانند نظام اقتصاد اسلامی تحت تاثیر آن قرار دارد . در چارچوب فلسفه اسلامی ، اصل توحید از کلمه ی «لااله الا الله » گرفته شده و بهترین وجه و خالص ترین شکل ممکن مطرح گردیده است . اینک به نقل برخی از آیات کریمه قران درباره توحید و صفات ذات احدیت می پردازیم :« لَیْسَ کَمِثْلِهِ‏ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ » (شوری ،۱۱) خداوند یکتا را هیچ مثل و مانندی نیست .« وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ» (مائده،۴۰) و خداوند بر همه چیز تواناست .

«ُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید »(فاطر،۱۵) و همه به او نیازمند و او از همه بی نیاز است.

از آیات کریمه قرآن روشن می شود که خداوند متعال شبیه هیچ چیزی نیست و هیچ چیز را نمی توان به خداوند تشبیه کرد . او بی نیاز مطلق است و همه نیازمند به او . او بر همه چیز تواناست . او در همه جا هست و هیچ جا از او خالی نیست او ثری تا ثریا همه جا حاضر و ناظر است به هر سو رو کنیم رو به او ایستاده ایم . او از مکنونات قلبی و خطورات ذهنی و قصد ها و نیتهای درونی همه آگاه و از رگ گردن به انسان نزدیک تر است . او تبلور کمال و مجمع جمیع صفات عالیه و کمالیه و مبرا و منزه از هر عیب و نقص است . در این زمینه روایات مختلفی از ائمه اطهار علیه السلام در دست است . برای نمونه روایت زیر را از امام حسن عسکری (ع) نقل می کنیم :( اللهُ هُوَ الذّی یُنالَهُ إلیهِ عِندَ الحَوائِجِ و الشَّدائِدِ کُلُّ مَخلوقٍ عِندَ انقِطاعِ الرَّجا ءِ ِمن کُلِّ مِن دونِهِ .) (بحار الانوار،بی تا ،ج۳،ص۴۱٫) الله ، خدایی است که همه موجودات به هنگام نیاز ها و سختی ها آنگاه که امیدشان از هر چه بجز اوست بریده می شود به او پناه می برند .

اهمّیت کلمه«لا إِلهَ‏ إِلاالله»در زندگی ان جهان و تاثیر آن در رفتار اجتماعی و اقتصادی انسان در این جهان در بیان پیشوایان دینی به صورت های گوناگون آمده است

عن علی (ع) :«لا إِلهَ‏ إِلا الله عزیمهُ الایمانِ و فاتحهُ الاحسانِ .» علی (ع) فرمودند: کلمه«لا إِلهَ‏ إِلا الله»پشتیبان ایمان و آغاز نیکوکاری است . ( میزان الحکمه ،بی تا ،ج۶،ص۱۷۲٫)

در جهان بینی توحیدی ، انسان همیشه به سوی خدا در حرکت است ، تنها از یک قدرت می ترسد و در برابر یک قاضی احساس مسئولیت می کند .

علامه طباطبایی می فرماید :« و کفی بِاللهِ حَسیباَ ؛ یعنی (محاسبا) خدا برای محاسب بودن و به حساب آوردن کوچک و بزرگ اعمال شما کافی است پس واجب است از او خشیت داشته باشید و از غیر او دچار خشیت نشوید .»(علامه طباطبایی، بی تا ، ج۳۲،ص۱۸۹٫)

از نظر قرآن مؤمن واقعی فعالیّت های خود را بر محور توحید تنظیم می کند . خداوند متعال می فرماید «قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی‏ وَ مَحْیایَ وَ مَماتی‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین‏»( انعام ،۱۶۲) ترجمه و تفسیر آورده شود.

«وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ. »(نحل، ۳۶)و در حقیقت، در میان هر امتی فرستاده ای برانگیختیم تا بگوید: خدا را بپرستید و از طاغوت فریب گر بپرهیزید!

با توجه به آنچه گفته شد در چارچوب اقتصاد اسلامی ، خدا ؛ یعنی حقیقت مطلق، اساس ارزش و مالک همه ی مخلوقات عالم است . اوست ، که منابع طبیعی را به انسان که امین و خلیفه خود قرار داده ، عطا فرموده است . منابع و نعمتهایی که خداوند در اختیار انسان گذاشته است از آن همه است . حال این خود انسان است که آزادانه از این منابع به نیکوترین وجه استفاده کند و برای رفاه جامعه خویش موثر واقع شود و یا اینکه راهی را برگزیند که به ویرانی نابودی و انحطاط این منابع بینجامد ( مجموعه مقالات ،۱۳۸۲،ص۱۵۹-۱۶۷٫)

۲-۳- اقتصاد توحید محور

جهاد اقتصادی هم چون سایر رفتارهای انسا نی بر یک سلسله اصول و مبا نی بنیادینی استوار است که بدون در نظر داشت آن ها، تبیین ابعاد مختلف جهاد اقتصادی آن میسر نخواهد بود و دعوت به اصلاحات اقتصادی و تصحیح روش های نادرست از سوی خداوند و پیامبران، به سبب مخالفت آن با اصول و مبانی اصلی و و باورها می باشد. به این معنا که بسیاری از محدودیت هاو نادرست و فاسد دانسته شدن معاملات و رفتارها و عملکردهای اقتصادی، به سبب این است که با اصول و مبانی نگرشی و بینشی و باورهای اسلامی هماهنگ و سازگار نیست. از این رو خداوند خواهان اصلاحات دایمی در عرصه اقتصادی و نظارت همیشگی در این زمینه ، برای حفظ سلامت اقتصادی است . پیامبران، بر مسائل اقتصادى جامعه نیز نظارت داشته و درصدد سلامت و بهبود زندگى مردم بودند در زمان حضرت شعیب، کم فروشى و فساد اقتصادى رواج داشته است.« وَ إِلى‏ مَدْیَنَ أَخا هُمْ شُعَیْباً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ قَدْ جاءَتْکُمْ بَیِّنَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمِیزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ »( اعراف ،۸۵ ) وبه سوى [مردم‏] مَدْیَنْ،برادرشان شعیب را [فرستادیم‏] گفت: «اى قوم من،خدارابپرستیدکه براى شماهیچ معبودى جزاونیست. درحقیقت،شماراازجانب پروردگارتان برهانى روشن آمده است. پس پیمان هوت رازوراتمام نهید،واموال مردم راکم مدهید،ودرزمین،پس ازاصلاحآن فسادمکنید. این [رهنمودها] اگرمؤمنیدبراى شمابهتراست. براساس آموزه های قرآنی ، پیامبران بر مسا ئل اقتصادى جامعه نیز نظارت داشته و درصدد سلامت و بهبود زندگى مردم بوده ا ند .

۲-۴- ربوبیت الهی در نظام هستی

از دیدگاه قرآن کریم، قوا نین طبیعى با همه پیچیدگى و نظمى که دارند، تحت اراده پروردگاراست و نباید انسان را از مبدأ هستى غافل کند. تمامی کاینات از جمله انسان، منابع، و ابزارهای تولید مخلوق خداوند علیم و حکیم هستند. قرآن کریم اصرار دارد به انسان بیاموزد و به این نکته توجه دهد که از عوامل زمینه ساز گرفته تا عوامل مباشر در تولید، همه مخلوق اویند:«وَ هُوَ الَّذی یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذا أَقَلَّتْ سَحا باً ثِقالاً سُقْناهُ لِبَلَدٍ مَیِّتٍ فَأَنْزَلْنا بِهِ الْماءَ فَأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ کَذلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتى‏ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» (قرائتی ، بی تا ،ج‏۳ ، ص ۸۵ . )

( اعراف ،۵۷ ) واوست که بادهاراپیشاپیش [باران‏] رحمتش مژده‏رسان مى‏فرستد،تاآنگاه که ابرهاى گرانبار را بردارند،آن رابه سوى سرزمینى مرده برانیم،وازآن،باران فرودآوریم وازهرگونه میوه‏اى [ازخاک‏] برآوریم. بدین سان مردگان را [نیزازقبرها] خارج مى‏سازیم،باشدکه شما متذکرشوید.

آماده‏ سازى زمینه ‏هاى کسب روزى، از شئون ربوبیّت الهى است «وَ جَعَلْنَا ءَایَهَ النهَّارِ مُبْصرِهً لِّتَبْتَغُواْ فَضْلًا مِّن رَّبِّکمُ ْ»( اسراء،۱۲)؛وشب وروزرادونشانه قراردادیم. نشانه شب راتیره‏گون ونشانه روزراروشنى بخش گردانیدیم تا [درآن،] فضلى ازپروردگارتان بجویید،با آنکه فضل و رحمت و روزى، از سوى خدا ست، ، ولى ما نیز باید تلاش کنیم ( علامه طباطبایی ، بی تا ،ج‏۱۳ ، ص ۶۸٫)

تأمین نیازهاى مادی انسان، نشا نه‏ى قدرت خداوند بر کفایت انسان است.راه هاى دریایى از نظرِ ارزانى، همیشگى و عمومى بودن، نقش خوبى در نقل و انتقال اشخاص و اجناس دارد و برکات کشتیرانى در حمل ونقل بار و مسافر و ماهیگیرى، فراوان است. آنچه از نعمت‏هاى دریا به دست مى‏آوریم، تفضّل اوست. (تفسیر نور،بی تا ،ج‏۵ ،ص ۹۰)«رَّبُّکُمُ الَّذِی یُزْجِی لَکُمُ الْفُلْکَ فیِ الْبَحْرِ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ»( اسراء،۶۱) پروردگارشماکسى است که کشتى رادر دریابراى شمابه حرکت درمى‏آورد،تاازفضل اوبراى خودبجویید،چراکه اوهمواره به شمامهربان است. سهم دریا در اکسیژن سازى، تولید بخار و ابر و باران، پرورش ماهى و تغذیه و شگفتى‏هاى جمادى و گیاهى و حیوانى آن بسیار است. در دعاى جوشن کبیر مى‏خوانیم: «یا من فى البحر عجائبه».

۲-۵- رابطه رزاقیت

از ویژگی های ربوبیت الهی ، رازقیت او است. در بینش اسلامی خدا روزی همه ی موجودات را تأمین می کند.«وَ ما مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ »(هود ،۶) روزی رسان جز او نیست و دیگران تنها واسطه انتقال روزی می باشند.
«قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ‏ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّه‏» (سبا ،۲۴):اعتقاد صحیح به رازقیت الهی، پیامدهای مثبتی در فعالیت های اقتصادی خواهد داشت، که از جمله می توان به دو مورد زیر اشاره نمود:
۱- بر اساس تلقی صحیح از تقدیر روزی، انسان تلاش های خود را در مسیر صحیح خویش و متناسب با استعدادها و توانمندی هایش به کار می گیرد و بر آن مداومت می ورزد(کلینی ،۱۳۶۳ ،ج۵،ص۱۶۸) و بدین سان عاملی در رشد اقتصادی خود به شمار می آورد.

۲- در پرتو ایمان به رزاقیت خدا، با آرامش خاطر و با رعایت حدود و ارزش ها، به فعالیت اقتصادی می پردازد، در نتیجه از آلودگی به مفاسد اقتصادی و رذایلی همچون حرص و طمع، غرور نعمت، و نیز ترس از فقر که سرچشمه ی بسیاری از آلودگی های اخلاقی رفتاری است، رهایی می یابد و با امید و توکل به خدا، در فعالیت های اقتصادی تلاش می نماید.

۲-۶- ولایت پذیری جلوه ای از توحید

بررسی اجمالی تمدن بشری نشان می دهد پیامبران الهی بنیان گذاران دانش و عامل پیشرفت و توسعه جوامع بوده اند. حضرت آدم(ع) اولین شخصی بود که به تعلیم خداوند به کشاورزی و کشت گندم دست زد و هابیل، فرزند صالح او، این کار را توسعه داد (یعقوبی، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۴٫)

سایر انبیا در هزاره اول این کار را ادامه دادند، تا اینکه نوبت به حضرت نبیط یکی از فرزندزادگان حضرت نوح(ع) رسید که فردی صالح بود. وی کشاورزی را به طور گسترده ای توسعه داد و علاوه بر زراعت، به کشت درخت و ساختن نهرها و جاری کردن آبها دست زد و صنعت باغ داری و آبیاری را پدید آورد (همان، ج۱، ص۱۸). این آغاز توسعه دو صنعت آبیاری و باغ داری بود که تا امروز ادامه یافته است.

حضرت داود(ع) نخستین فردی است که به تعلیم خداوند، صنعت ریخته گری در فلزات را ابداع نمود. آن حضرت استفاده از فلزات را از حالت بسیط خارج کرد و از طریق ذوب فلزات و ریخته گری به تجارت فراورده های آن پرداخت (کلینی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۷۴٫)

پیشکسوت صنعت دامداری، انبیای الهی بوده اند، کما اینکه اولین کسی که توسعه شهری و اجتماعی و تقسیم جمعیت را ابداع نمود و بدان همت گمارد، حضرت نوح(ع) و سپس حضرت فالغ، یکی از پیامبران پس از هزاره اول بود» (یعقوبی، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۸٫) فن تجارت به وسیله انبیا(ع) پدید آمد و در اثر تعلیم و توصیه آنان به اصحاب خود، توسعه پیدا کرده است. در سایر ابعاد توسعه مانند توسعه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی … نشانه ها و قراین دقیق و متقن تاریخی در دست است که انبیای الهی و دین اسلام منشأ آن بوده اند.

از دیدگاه قرآن مجید و روایات اسلامی برای خلق یک حماسه با شکوه در عرصه اقتصاد و سیاست، شرائطی مثل اطاعت از رهبری و شناخت کامل دشمن لازم است «أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِیالْأَمْرِ مِنْکُمْ…»؛( نساء ، ۵۹) اى کسانى که ایمان آورده‏اید،خدارااطاعت کنیدوپیامبرواولیاى امرخودرا [نیز] اطاعت کنید .

«وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ‏ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ »(حشر،۷)

و آنچه را فرستاده [او] به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، بازایستید و از خدا پروا بدارید که خدا سخت‏کیفر است.

درآمد حکومت اسلامی و هزینه های برنامه ای آن در سال هشتم هجری بود که به صورت قانون اقتصاد توسط رسول خدا (ص) شکل گرفت تا از این طریق هزینه های فقرزدایی، امنیت داخلی و خارجی، تولیدات موادغذایی، نیازهای بهداشت و درمان، تعلیم و تربیت، محیط زیست، آبادانی و عمرانی، رونق اقتصادی، تامین و موانع کسب و کار و نابسامانی های آن روز مرتفع گردد.

امامت و رهبری از ارکان مهم اقتصاداسلامی محسوب می شود بطوری که می توان گفت هدف خدا از ارسال و انزال انبیاء و کتب آسمانی اجرای قسط و عدل بوده است « لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیز»ٌ(حدید ،۳۵)به راستى [ما] پیامبران را بادلایل آشکار روانه کردیم وباآنهاکتاب و ترازو را فرودآوردیم تامردم به انصاف برخیزند،وآهن راکه درآن براى مردم خطرى سخت وسودهایى است،پدیدآوردیم،تاخدامعلوم بدارد چه کسى در نهان،اووپیامبرانش رایارى مى‏کند. آرى،خدا نیرومند شکست ناپذیراست. در این آیه اجرای قسط و عدل در جامعه به عنوان وظیفه رهبر بیان شده است.

در تعالیم دینی باور به خالق یگانه و اعتقاد به این باور که مالکیت مطلق از آن اوست و تسلیم در برابر ولایت او و اولیاء به حقش و اعتقاد به جهان واپسین و روز رستاخیز در مطلوبیت هر فعلی و انجام هر کاری نقش بنیانی دارد.

۲-۷- معاد باوری ونقش آن

عقیده به جهان باز پسین یک باور فطری و طبیعی است و بر روح و فکر انسان تحمیل نشده و نقش منفی ندارد. عقیده به زندگی آخرت از کهن ترین عقایدی است که در فرهنگ و معارف بشر نقش بسته و هیچ فرهنگ و فلسفه ای در تاریخ  یافت نمی شود، مگر آن که ایمان به معاد در آن تأثیر داشته است. اصولاً انکار و عصیان علیه این باور، نشانه ی حاکمیت این عقیده درفرهنگ اقوام وملت هااست. درحقیقت ایمان به حیات بعدازمرگ پاسخ مثبت به نیازطبیعی بشری است. یاد قیامت و خوف از سوء الحساب در یوم الحساب، نقش مؤثری در تصحیح رفتارهای انسان از جمله رفتارهای اقتصادی او دارد. مسلّماً مراقبت درونی مداوم توسط افراد، عاملی مهم برای تحقق رفتارهای عادلانه و به حق اقتصادی است، این امر تأثیر بسزایی در سلامت و رشد اقتصادی و برقراری رفاه و آرامش عمومی و حفظ کرامت انسان ها دارد.

با تغییر افق زمانی و دیدگاه «الدنیا مزرعه الآخره»، بسیاری از واژه های اساسی اقتصادمفاهیمی وسیع تر به خود می گیرند، به ویژه مفاهیمی همچون «مطلوبیت» و «سود» که از مفاهیم مبنایی در اقتصاد هستند، ساختار انگیزش را تشکیل می دهند. نیروی محرّک مصرفْ مطلوبیت، و هدف مصرف کننده حداکثر کردن آن است و انگیزه کار و تلاش های تولیدی کسب سود، و هدف تولیدکننده حداکثر نمودن آن می باشد.

با اعتقاد به معاد، متعلّق «لذت» و مفهوم «سود» تفاوت اساسی پیدا می کند. نه تنها افراد معتقد به معاد منافع جهان پس از مرگ را نیز مورد عنایت قرار می دهند، بلکه به دلیل ابدیت حیات اخروی و مخلّد بودن انسان در آن جا، اهمیت بیش تری به آخرت می دهند. به همین دلیل، صله رحم، احسان، انفاق، رعایت حقوق دیگران و تولید بی عیب و نقص (اتقان در تولید)، خواه نظام نظارت کننده ای باشد یا نباشد، توجیه جدّی پیدا می کند، فعالیت های اقتصادی رنگ و بوی عبادی به خود می گیرد و پاداش های اخروی، انگیزه را برای فعالیت ها تشدید می سازند. همچنان که عقوبت های سنگین اخروی فرد را از تعرّض به حقوق دیگران و ارتکاب جرایم، از جمله جرایم اقتصادی، باز می دارند.

۲-۸-مفهوم معادباوری

واژه معاد، اسم زمان و مکان و به معنای زمان و مکان بازگشت است( دهخدا، ، ۱۳۷۷، چ ۲، ج ۱۳، ص ۲۱- ۸۶ .)

واژه «معاد» از ماده «عود»، به معنای رجوع و بازگشت است، چنان که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:« مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَ فِیهَا نُعِیدُکُمْ وَ مِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَهً اُخْرَی.» (طه، ۵۵) از این ]زمین[ شما را آفریده ایم و در آن شما را باز می گردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون می آوریم.

اعتقاد به معاد، از اصول سه گانه دین مقدس اسلام و از ضروری ترین مسائل این دینِ پاک است. صدها آیه از آیات قرآن کریم و هزاران روایت از پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصوم(ع) بر وجود معاد و برانگیختن همه انسان ها پس از مرگ در یک روز معین اشاره و تأکید می کنند؛ روزی که در آن خداوند، نیکوکاران را نعمت و لذتی ابدی می بخشد و بدکاران را به سزای کردار و رفتارشان، گرفتار عذابی ابدی می کند.

معادباوری نیز به این معناست که انسان در اعماق وجود خود به حیات ابدی ایمان آورده و اعتقاد به معاد را محور زندگی خود قرار دهد. در این رابطه بیشتر انسان ها براساس فطرت خود، با زبان یا نوع برخورد با مردگان، به وجود این اصل اقرار می کنند، با این تفاوت که برخی به طور قلبی و برخی در عمل، به آن یقین پیدا نکرده اند.

اسلام ،ایمان و اطمینان قلبی و به عبارت دیگر باور قلبی و ظهور عینی و عملی آن را در زندگی، مفهوم معادباوری معرفی می کند.« مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ اْلآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحًا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان آورد و کار نیکو کند، پس نه بیمی بر ایشان است و نه اندوهگین خواهند شد». (مائده، ۶۹)

۲-۹- اقتصاد ومعاد باوری

جهادو حماسه اقتصادی همان گونه که مبتنی بر مبانی هستی شناختی تعریف و تبیین می شود، براساس مبانی انسان شناختی نیز تبیین می شود. به این معنا که انسان در جهاد اقتصادی تنها ابزار تولید همانند خیش نیست، بلکه محور اقتصاد است. به این معنا که حرکت های اقتصادی نباید همانند حرکت های نظام سرمایه داری برای تولید بیشتر و بهره کشی و استثمار باشد، بلکه باید برای تعالی روح و روان آدمی و در چارچوب خدایی و ربانی شدن بشر باشد.

خدا در قرآن می فرماید: «وَ مَنْ أرادَ الآخِرَهَ وَ سَعی لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیهُم مَشْکُورًا»؛(اسراء،۱۹) وهرکس خواهان آخرت است ونهایت کوشش رابراى آن بکندومؤمن باشد،آنانندکه تلاش آنهاموردحق‏شناسى واقع خواهدشد.

این آیه وصف حال کسانی است که در طول زندگی اعمال و فعالیتهای خود را در جهت فرمانهای الهی و کسب وکار رسیدن به حیات اخروی تنظیم کرده اند. در پرتو چنین نگرشی مصالح معنوی بر منافع مادی تقدم می یابد و منافع زودگذر دنیوی جای خود را به منافع ماندگار و ابدی آخرت می دهد.

قرآن کریم از روش انذار به عذاب های اخروی و وعده پاداش اخروی برای تحقق رفتارهای بهینه اقتصادی استفاده کرده است. در آیات ۱ تا ۷ سوره «مطفّفین» در خصوص تصحیح و سلامت مبادلات اقتصادی در جامعه با تأکید هرچه تمام تر، مسأله قیامت را متذکّر شده، می فرماید: «ویلٌ للمطفّفینَ الَّذینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ‏ أَ لا یَظُنُ‏ أُولئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ لِیومٍ عظیم وَ إِذاکالُوهُمْ‏ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَکَلاَّ إِنَّ کِتابَ الفُجَّارِ لَفی‏ سِجِّینٍ‏ وَ ما أَدْراکَ ما سِجِّینٌ‏ » (مطففّین،۷ـ۱)واى برکم‏فروشان، (۱)که چون ازمردم پیمانه ستانند،تمام ستانند (۲)وچون براى آنانپیمانه یاوزن کنند،به ایشان کم دهند. (۳)مگرآنان گمان نمى‏دارندکه برانگیخته خواهندشد؟ (۴)[در] روزى بزرگ: (۵)روزى که مردم دربرابرپروردگارجهانیان به پاى ایستند. (۶)نه چنین است [که مى‏پندارند]،که کارنامه بدکاراندر «سجّین»است. (علامه طباطبایی ،بی تا ، ج ۲۰، ص ۳۸۱ . )

از این آیات برمی آید که بروز مفاسد اقتصادی نشان از عدم اعتنا به معاد دارد و بنابراین، می توان گفت که از دیدگاه قرآن کریم، توجه به روز قیامت و روز محاسبه اعمال عاملی مهم برای جلوگیری از مفاسد اقتصادی است.

۲-۱۰- معاد جهت دهی به احساسات خیرخواهانه

اسلام با بهره گرفتن از حس خیرخواهی مردم، عباداتی مانند وقف، حبس، وصیت، صدقه، نذر و کفارات و قرض الحسنه را مقرر داشته و با بالا بردن نیروی ایمان و ایثار به جای خود خواهی، تجمل پرستی و انحصار طلبی ها؛ ثروتمندان را تشویق کرده است تا با کمال آزادی و اشتیاق، اموال و دارایی مازاد خود را برای همیشه از حالت خصوصی و انحصار در آورند و در راه خدا مورد استفاده ی عموم قرار دهند.
قرآن کریم در سوره ی مبارکه ی کهف، از عاقبت کار نیکوکاران که اموال و دارایی خود را تبدیل به خیرات می کنند تابلوی بسیار زیبایی را ترسیم نموده است.

«وَاضرِب لَهُم مَثَلَ الحَیوهِ الدُّنیا کَماءٍ اَنزَلناهُ مِنَ السَّماءِ فَاختَطَ بِه نَباتُ الاَرضِ فَاصبَحَ هَشیماً تَذرُوهُ الرِّیاحُ و کانَ اللهُ علی کُلِّ شَیءٍ مُقتَدِراَ المالُ وَ البِنُونَ زینَهُ الحَیوه الدُّنیا وَ الباقِیاتُ الصّالحِاتُ خُیرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَواباً و خَیرٌ اَمَلاً» (کهف، ۴۶- ۴۵)؛ برای شان زندگی دنیا را مثل بزن که چون بارانی است که از آسمان ببارد و با آن گیاهان گوناگون به فراوانی بروید. ناگاه خشک شود و باد بر هر سو پراکنده اش سازد وخدا بر هر کاری تواناست.

دارایی و فرزند پیرایه های این زندگانی دنیاست و کردار های نیک که همواره برای جای می مانند نزد پروردگارت بهتر و امید بستن به آن ها نیکوتر است.

انسان موجودی اجتماعی است ، ضمن اینکه قادر به رفع کوچکترین نیاز های اولیه ی خود نیست ، هیچ گامی به سوی پیشرفت و تعالی در زمینه های مختلف و از آن جمله نیز اقتصاد نیز نمی تواند بر دارد و از این رو پروردگار متعال بر این امر مهم دستور می دهد :

«تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان و اتقوا اللَّه ان اللَّه شدید العقاب»(مائده ،۲) [که‏] دروقوعِ آن دروغى نیست: همواره در نیکی و پرهیزگاری به یک‏دیگر کمک کنید و [هرگز] در گناه و دشمنی همکاری نکنید و از [مخالفت] خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است.

رسول خدا می فرماید :«مادامی که مردم امر به معروف و نهی از منکر نموده و در امور خیر و نیکی یار و یاور هم باشند در خیر و خوشی می باشند ، وگرنه برکات از حیاتشان رخت بسته و برخی بر بعضی سلطه یافته و در زمین و آسمان هیچ یاوری برایشان نخواهد بود .

و در بیان امیر مومنان علی (علیه السلام) تعا ون و همکاری برای بر پایی حق ، دین داری و تعاون و همیاری برای امور باطل ، جنایت و خیانت معرفی شده است چنان که فرمود « طلب التعاون علی اقامه الحق دیانه و امانه» تلاش و همت برای تعاون و همکاری برای بر پایی حق ، دیانت و امانت داری محسوب می شود. (مهر آیین ، بی تا ،۱۳۸۸،۱۵۹)

ایمان به معاد در تمام مسائل اقتصادی اعم از تولید و توزیع و مصرف و مدیریت و بازرگانی و هر نوع فعالیت دیگرمانند تعاون و یاری گری،جلوگیری از اسراف وتبذیر ، جلوگیرى از مفاسد اقتصادى ،پرداخت واجبات مالی، خمس، زکات و انفاق نقش اساسی دارد.همچنین توجه به روز قیامت وترس از عذاب اخروی در تصحیح رفتارهای انسان از جمله رفتارهای اقتصادی اومؤثر می باشد.

۲-۱۱- اصول حماسه وجهاد اقتصادی

مقصود از اصول جهاد اقتصادی .، روی کردهای حاکم و جهت دهنده تدابیر و رفتار های جهادی است، (یوسفی ،۱۳۸۶،ص۳۱) این اصول مبنی بر مبانی هستی شناختی و انسان شناختی خاصی است که رسیدن به هدف را ممکن ساخته و مشکلات و معضلات جهادی در پرتو آن ، حل می گردد.

در اقتصاد اسلامی این اصول از اهمّیّت ویژه ای برخوردار بوده و جهت گیری های کلان فعالیّت های اقتصادی را مشخص می کند مثل، اصل عدالت و استقلال اقتصادی و…..

۲-۱۲- معانی و مفهوم اصول

“اصول” که از “اصل” گرفته شده به معا نی مختلفی به کار رفته است . گاه مقصود از آن بُن و اساس حقیقی است ( فرهنگ معین ، واژه اصل). در مفردات راغب اصل، چنین تعریف شده است: اصل الشی‏ء ریشه و پایه هر چیزی است که اگر آن پایه و ستون در حال بلند شدن و بلندی توهم شود، نیروی خیال نمی‏تواند آن را تصور کند.

در قرآن کریم اصل در معنای ریشه و بنیان و اساس مورد استفاده قرار گرفته است. در آیه ۶۴ سوره مبارکه صافات، این معنای اصل مدّ نظر است و می‏فرماید: « اِنها شجره تخرج فی اصل الجحیم…». مرحوم علامه طباطبایی در تفسیرالمیزان ذیل این آیه می‏نویسد: “… و جمله… وصف شجره زقوم است و اصل جحیم به معنای قعر جهنم است…” آیه دیگری که معنای ریشه و پایه را از واژه اصل افاده می‏کند این آیه است:

الم ترکیف ضرب الله مثلاً کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء تؤتی اُکلها کل حین باذن ربها…” (ابراهیم،۲۴) آیاندیدى خداچگونه مَثَل زده: سخنى پاک که ماننددرختى پاک است که ریشه‏اش است واروشاخه‏اش درآسماناست؟(علامه طباطبایی ، بی تا ،ج ۱۲ ،ص ۷۰ ) مرحوم علامه طباطبایی ذیل این آیه می‏نویسد: “… اینکه فرمود “اصلها ثابت” معنایش این است که ریشه‏اش در زمین جای گرفته و با عروق خود در زمین پنجه زده است.

با توجه به معانی ذکر شده منظورازاصول جهاد اقتصادی پایه هایی است فعا لیت های اقتصادی بر رو آن استوار می شود به عبارتی همان خط و مشی های کلی در جهت تنظیم و هدایت تولید وتوزیع و مصرف می باشد که بدون در نظر گرفتن آنها نمی توان به نتایج مطلوب رسید. و در صورتی که از آن تخطّی شود دستیابی به هدف دچار مخاطره جدّی می‏شود. به عنوان مثال اصل عدالت ، استقلال و عزت مندی …. اگر در فعالیت های توسعه اقتصادی و روابط بین دولتها و ملت ها رعایت نشود، به تباهی سعادت دنیوی و اخروی منجر می شود .

۲-۱۳- تفاوت مبانی و اصول در ارتباط با جهاد و حماسه اقتصادی

مبا نی در وا قع پایه های یک موضوع در یک مورد خاص است ولی اصول جزیی تر و از دل مبا نی قا بل استخراج است . ، اما با نگرشی دیگر ، اصول نه صرفا ویژگیها و خصایص حماسه و جهاد اقتصادی است ، بلکه قواعدی که می‏توان آن را نوعی دستوالعمل کلی و راهنمای عملی در جهت تحقق اهداف اقتصاد دانست. . در این صورت بیان اصول با مبانی متفاوت خواهد بود؛ مبانی از « ارزشها و با ورها » سخن می‏گویند و اصول از « بایدها و نبایدها ». و به عبارت دیگر مبانی به این که : «چگونه چیزی هستو اصول از اینکه «چه چیزی باید مد نظر باشد .» مربوط می شود.مبانی با توجه به نگرشها و ارزشها و اهداف استخراج می‏گردد. به عبارت دیگر، اصول «کشف شدنی» هستند، نه اینکه به دلخواه و میل هر کسی «وضع» گردد.

۲-۱۴- برخی اصول اقتصادی در قرآن

قرآن همچنان که مبانی اصیل و متقن برای جهت دهی رفتار انسان در عرصه های مختلف معرفی نموده ، در بر دارنده ی اصولی درارتباط با موضوع اقتصاد می باشد . این اصول به عنوان راهنمای فعا لیّت های اقتصادی ثمر بخش دنیوی و اخروی به شمار می روند.در این جا به مهمترین اصول محوری اقتصاد در قرآن اشاره می شود.

۲-۱۴-۱- اصل ارزشمندی کار وتلاش

در قرآن کریم حدود ۴۰۰ آیه در تشویق به “کار و تلاش” و بیان ارزش و اهمیت “کار و تلاش” وارد شده است و همچنین، تعدادی از آیات منور قرآن کریم، درباره مشاغل پیامبران بزرگوار الهی است هرچند مسئولیت خطیر و اصلی همه پیامبران الهی، هدایت جوامع بشری بوده است و در این راه با بهره گرفتن از شیوه های تربیتی ممکن و تحمل رنجهای طاقت فرسا به تعلیم انسانها پرداخته و دلسوزانه وجود خویش را وقف انسانیت نموده اند، اما آنها بر اینکه سربار دیگران نباشند، خود به “کارو فعالیت” مشغول بوده اند تا هم معاش خویش را تامین نمایند و هم دیگران را در این مسیر تشویق به “کار و تلاش” کنند، به همین جهت به مشاغل برخی از آنان اشاره می شود. براساس برخی از آیات از جمله سوره هود، آیه ۳۷، سوره قصص، آیه ۲۷، سوره انبیاء، آیه ۸۰ و … شغل حضرت نوح(ع) نجاری، شغل حضرت شعیب(ع) شبانی و کارگری، شغل حضرت موسی(ع) شبانی و کارگری، شغل حضرت داود(ع) زره سازی و آهنگری، شغل حضرت آدم(ع) کشاورزی، شغل حضرت ابراهیم(ع) کشاورزی و دامداری، شغل حضرت ادریس(ع) خیاطی، حضرت یعقوب و ایوب(ع) کشاورزی و دامداری، شغل حضرت هود و صالح(ع) تجارت،شغل حضرت سلیمان(ع) حصیربافی و حکومت، شغل حضرت عیسی(ع) نجاری و حضرت محمد(ص) تجارت و صیادی و شبانی بوده است. باعنایت به آنچه نقل شد، انبیای بزرگوار الهی، برای گذران زندگی و تامین معیشت خویش هرکدام به “شغلی” اشتغال داشته اند.

درآموزه های اسلامی به کار و کوشش و تولید توجه و تأکیدی ویژه شده است. «کار و تلاش، انسان ها را در کسب استقلال فردی و اجتماعی یاری می دهد. ازاین رو، از ارزشمندترین وجوه زندگی انسان به شمار می رود. کار، افزون بر تأمین زندگی افراد، موجب ارزش آفرینی، حفظ کرامت، شخصیت و آبروی انسان ها و سامان دادن به نظام اجتماعی می شود. همچنین، بر خُلق وخو و رفتار انسان و جامعه اثرگذار است. ازاین رو، هرچه کار روشمندتر و ضابطه دار تر باشد، مفیدتر است.( مصطفی دلشاد تهرانی، ۱۳۷۶، ش ۵، ص ۷)

کار و کوشش چنان اهمیتی دارد که به مثابه ابزاری برای سنجش انسانیت به شمار می رود. در قرآن کریم می خوانیم:«و اَنَّ لَیس لِلانسان اِلا ماسَعی و اَنَّ سَعیَهُ سَوفَ یُرَی ثُمَّ یَجْزاه الْجَزا الاُوفی»(نجم، ۳۹- ۴۱)واین که براى انسان جزحاصل تلاش اونیست. و [نتیجه‏] کوشش اوبه زودى دیده خواهدشد. سپس هرچه تمام تروى راپاداش دهند.

زندگی دنیایی، فرصتی گران بها برای شکوفایی استعدادهای الهی انسان ها و آبادسازی آخرت از راه کار و کوشش است. قران کریم کار نیکو را موجب تعالی انسان شمرده و فرمود :« مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ وَ الَّذِینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ وَ مَکْرُ أُولئِکَ هُوَ یَبُورُ» «فاطر،۱۰»هرکس سربلندى مى‏خواهد،سربلندى یک سره ازآنِ خداست. سخنان پاکیزه به سوى اوبالامى‏رود،وکارشایسته به آن رفعت مى‏بخشد. وکسانى که باحیله ومکرکارهاى بدمى‏کنند،عذابى سخت خواهندداشت،ونیرنگشان خودتباه مى‏گردد. (علامه طباطبایی،بی تا ، ج۱۷ ،ص ۲۷)

امیر مومنان می فرماید :کسی که در کار و عمل نیک کا هل باشد و کارهایش وی را از کمال و خوشبختی دور سازد، حسب و شرافت خاندانش به وی نفعی نمی رساند .

خداوند به اهل ایمان فرمان می دهد به کسب روزی و کار و کوشش برخیزند؛ زیرا کوشش برای کسب روزی حلال و حفظ استقلال و کرامت، زمینه ای مناسب برای دست یابی به کمالات الهی و رسیدن به رستگاری است. در حدیثی قدسی آمده است خدای متعال در شب معراج به پیامبرگرامی اش فرمود: «ای احمد! همانا عبادت، ده قسمت است که نُه قسمت از آن [کارکردن برای] کسب [روزی] حلال است».(ارشاد القلوب،بی تا ، ص ۲۰۳)

۲-۱۴-۱-۱- سعی و تلاش در قرآن

سعی و تلاش در معانی مختلف اعم از مادی و معنوی بکار رفته است. در برخی آیات در معنای تلاش در امور معنوی و برخی آیات دیگر؛ در امور مادی به کار رفته است؛ مثل:
«أَمَّا السَّفِینَهُ فَکاَنَتْ لِمَسَاکِینَ یَعْمَلُونَ فیِ الْبَحْرِ»( کهف ،۷۹)؛ اما آن کشتی مال گروهی از مستمندان بود که با آن در دریا کار می کردند.

«رَّبُّکُمُ الَّذِی یُزْجِی لَکُمُ الْفُلْکَ فیِ الْبَحْرِ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ کاَنَ بِکُمْ رَحِیمًا»( اسراء ، ۶۶) پروردگار شما کسی است که کشتی را در دریا برای شما به حرکت در می آورد تا از نعمت او بهره مند شوید. او نسبت به شما مهربان است.

«وَ مِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَکمُ ُ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ لِتَسْکُنُواْ فِیهِ وَ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکمُ ْ تَشْکُرُونَ»( قصص ،۷۳) و از رحمت اوست که برای شما شب و روز را قرار داد تا هم در آن آرامش داشته باشید و هم برای بهره گیری از فضل خدا تلاش کنید و شاید شکر نعمت او را بجا آورید.
«وَ جَعَلْنَا الَّیْلَ وَ النهَّارَ ءَایَتَینْ ِ فَمَحَوْنَا ءَایَهَ الَّیْلِ وَ جَعَلْنَا ءَایَهَ النهَّارِ مُبْصرِهً لِّتَبْتَغُواْ فَضْلًا مِّن رَّبِّکمُ ْ»(اسراء ، ۱۲) ما شب و روز را دو نشانه قرار دادیم، سپس نشانه شب را محو کردیم و نشانه روز را روشنی بخش ساختیم تا فضل پروردگارتان را بطلبید (و به تلاش زندگی برخیزید).
«فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَوهُ فَانتَشِرُواْ فیِ الْأَرْضِ وَ ابْتَغُواْ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْکُرُواْ اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکمُ ْ تُفْلِحُونَ»(جمعه ، ۱۰) و هنگامی که نماز پایان گرفت در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا بطلبید و خدا را بسیار یاد کنید، شاید رستگار شوید.

«لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلًا مِّن رَّبِّکُمْ»(بقره ،۱۹۸) گناهی بر شما نیست که از فضل پروردگارتان طلب کنید.

«هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُواْ فیِ مَنَاکِبهِا وَ کلُواْ مِن رِّزْقِهِ»(ملک ،۱۵) او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، بر شانه های آن راه بروید و از روزی های خداوند بخورید. این آیه نیز از آیات مطلق است و انسان ها را به تصرف در طبیعت و فعالیت و تلاش اقتصادی امر می کند.
«وَ مِنَ الشَّیَاطِینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُ وَ یَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِکَ»(انبیاء ،۸۲) و گروهی از شیاطین برای او (حضرت سلیمان) غوّاصی می کردند و کارهایی غیر از این نیز برای او انجام می دادند.
«وَ مِنَ الْجِنّ ِ مَن یَعْمَلُ بَینْ َ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ»(سبأ، ۱۲) و گروهی از جن پیش روی او (حضرت سلیمان) به اذن پرودگارش کار می کردند.

«لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُواْ وَ لِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ ممِّا اکْتَسَبنْ َ»( نساء ،۳۲)مردان را نصیبی است از آنچه به دست می آورند و زنان را نصیبی)

۲-۱۴-۱-۲- کار وتلاش در سیره معصومین (ع)

در سیره معصومان (ع) نیز کار و تلاش به دلیل ارزش ذاتی آن و بدون نیاز به درآمدش، به تمامی نمود دارد. فعالیتهای تولیدی در سیره اولیاء دین، بسیار گسترده و چشمگیر است. بسیاری از کارهای تولیدی یاد شده در قرآن، به دست پیامبران انجام می شده است. اشتغال به کار و تولید در سیره پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) نیز بطور کامل نمایان است؛ رسول خدا (ص) پیش و پس از بعثت، به کارهای اقتصادی اشتغال می ورزید (ایروانی،بی تا ، ص۷۳). امیرمومنان(ع) آن گاه که از امر جهاد، آموزش مردم و قضاوت، آسوده می گشت، بطور گسترده، به کشاورزی، باغداری و کندن قنوات می پرداخت و جامعه اسلامی سالیان متمادی از ثمرات آن بهره می برد. (پیشرفت اقتصادی و عوامل آن ، محمد حسین مهر آیین ،۱۳۸۸)

امام صادق علیه السّلام: « الکادّ ُ لعیا له کالمجاهد فی سبیل الله » ( کافی ،۱۳۶۵، ج ۵، ص۸۸) یعنی کارگر و کارمند تلاشگر مانند مجاهد در اراه خداوند حرمت و قداست دارد. هرکس فعالیت مجاهدانه داشته باشد اجر جهاد نصیب او می شود.

پیامبر بزرگوار اسلام به عنوان الگو و اسوه حسنه، بهترین سرمشق برای مسلمانان در حوزه کار و تعهد قلبی به آن است.

نقل است روزی مردی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: «به خدا سوگند! خواستار دنیا هستیم و دوست داریم آن را به دست آوریم.» حضرت علیه السلام فرمود: «دوست داری با آن چه کنی؟» گفت: «خود و خانواده ام را اداره کنم، صله رحم به جا آورم، صدقه دهم، حج بگذارم و به عمره روم.» امام فرمود: «این خواستن، دنیاخواهی نیست، این خواستن آخرت است». (محمدتقی فلسفی، الحدیث، بی تا ، ج ۲، ص ۳۹٫) کار و تلاش متعهدانه و خداجویانه، نه تنها بازدارنده انسان از سیر به سوی کمال مطلق نیست، بلکه عبادتی والا و امری آخرتی به شمار می رود. خداوند، امین بودن در کار و به جا آوردن حق آن را از راه های تقرب بندگان به سوی خود می داند و با این بیان، ارزش و جایگاه کار و کوشش و چگونگی آن را در زندگی انسان ها بیش از پیش آشکار می سازد. حضرت امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «جوینده روزی حلال، چون مجاهد در راه خداست.» (الحدیث، بی تا ،ج ۱، ص ۲۱۲٫) رسول بزرگوار اسلام نیز به حضرت علی علیه السلام فرمود: «ای علی! از صفات مؤمن، پرکاری است.» (جمال الدین خوانساری، شرح غررالحکم،بی تا ، ج ۷، ص ۲۵) رسول خدا صلی الله علیه و آله به شدت از سستی و تن پروری بیزار بود و از آن به خدا پناه می بُرد و کسانی را که خود را سربار دیگران می ساختند، به شدت نکوهش می کرد و با تأکید می فرمود: «رانده از نیکی و رحمت است، رانده از نیکی و رحمت است، آن که خود را سربار دیگران کند.» (نهج الفصاحه، بی تا ، ص ۶۶۰٫)حضرت علی علیه السلام نیز اسوه کار و کوشش بود و سستی و کاهلی را ناپسند می شمرد، چنان که می فرمود: «آفت پیروزی، کاهلی است».۰(غررالحکم و دررالکلم،بی تا ، ج ۳، ص ۱۱۲، ح ۳۹۶۸٫) آن بزرگوار همواره به کار مشغول بود و لحظه ای از کار کردن غافل نبود.

در نظام ارزشگذاری اسلام، کار و تولید، نه امری تنها مادی و ضد ارزش، که عبادتی بزرگ و دارای جایگاه معنوی بسیار والایی است. ارزش و جایگاهی که در روایات برای کار و تلاش اقتصادی بیان شده، شایان توجه است؛ کار در ردیف جهاد در راه خدا (کلینی، ۱۳۶۳،ج ۵، ص۷۸٫)، زمینه ساز آمرزش (صدوق، بی تا ، ص ۲۸۹) و محبت الهی (سیوطی، بی تا ، ج ۱، ص۲۸۷٫) و از بالاترین عبادات (کلینی، ۱۳۶۳، ج۵، ص ۷۸) به شمار رفته و رسول گرامی خدا (ص) دست کارگر را بوسه گاه خویش قرار داده است (ابن اثیر، بی تا ،ج ۲، ص ۲۶۹٫)

۲-۱۴-۲- اصل پیشرفت و عدالت

شاید بتوان گفت مهم ترین اصل در تحقق جهاد اقتصادی ، اصل عدالت است . عدالت در نظام اقتصاد اسلامی ، به مثابه ی روح فعالیت های اقتصادی بوده و از جایگاه بسیار والایی بر خوردار است ، به طوری که در نظام اسلامی تحقق عدالت در جامعه یکی از عالی ترین اهداف حکومت اسلامی شمرده شده است . قران کریم تحقق عدالت و اقامه ی قسط را یکی از بنیاد ی ترین اهداف پیامبر دانسته استو رعایت عدالت وبرقرارى قسط در شؤون فردى و اجتماعى انسان ها، از جمله فعالیت هاى اقتصادى، یکىاز اهداف بسیار بلند اقتصاد اسلامى محسوب مى شود: «لَقد اَرسلنا رُسلنا بِالبیّنات وَ انزلنا مَعَهُم الکتابَ و المیزان لیقومَ الناس بالقسط و انزلنا الحدیدَ فیه بأسٌشدیدٌ و منافعُ للناس» (حدید،۲۵) به راستى [ما] پیامبران خودرابادلایل آشکارروانه کردیم وباآنهاکتاب وترازو را فرودآوردیم تامردم به انصاف برخیزند،وآهن راکه درآن براى مردم خطرى سخت وسودهایى است،پدیدآوردیم، .

در روایات اسلامی نیز بر اجرای عدالت تاکید فراوان شده است ، و برای عدالت فوائد بسیاری ذکر شده است ؛ در برخی روایات ، صلاح رعیت منوط به آن گشته و در برخی دیگر ، اجرای عدالت موجب افزایش برکات و خیرات معرفی شده است .(عبدالواحد تمیمی ،۱۳۶۶ش، حدیث ۷۷۵۹و حدیث ۱۰۲۲۶٫) توجه به سیره ی عملی پیشوایان دین ، به خصوص تلاش نفس گیر امیر مومنان علی بن ابی طالب (علیهم السلام) در جهت اجرای عدالت در طول حکومت کوتاه آن بزرگوار ، بسیار سودمند و راهگشا است که چگونه آن حضرت به این مهم پرداخته است ؟ آن بزرگوار از اغاز خلافت خود به مبارزه ی فراگیر با فساد اقتصادی و بسط عدالت اجتماعی برخواست و این سخن پرطنین خود را در این باره اظهار فرمود :« والله لو وجدته قد تزوج به النساء و ملک به الإماء لرددته فإن فی العدل السعه و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق» (نهج البلاغه ، خطبه ۱۵٫) « به خدا سوگند آنچه از بیت المال بخشیده شده است به صاحبانش بر می گردانم ، اگر چه به مهر زنان رفته باشد یا به خرید کنیزان (زناشویی را بر هم میزنم و معامله را باطل می کنم) زیرا عدالت است که همه را در خود می گیرد (و موجب آسایش عمومی می شود ) و هر کس تحمل عدالت برایش مشکل باشد ، تحمل ظلم مشکل تر خواهد بود .»

با توجه به نصوص وارده در این باب ، می توان دریات که جایگاه اصل عدالت در نظام اقتصادی اسلام ممتاز و بر جسته است به نحوی که بدون این اصل رسیدن به جهاد اقتصادی نیز ناممکن می نماید . از این رو ، اصل عدالت در نظام اقتصادی اسلام ، نقش محوری داشته و در صورت تزاحم با هر اصل دیگری ، جانب عدالت برتری یافته و بر آن مقدم می شود . نقوی می نویسد :« هر نوع سیاست اقتصادی ککه سبب ایجاد یا تشدید مداوم نابرابری های اجتماعی گردد ، به هیچ عذر و بهانه ای از قبیل رشد اقتصادی پذیرفته نیست ؛ زیرا اقتصاد اسلامی فقط به فکر رونق مادی نیست و می خواهد کیفیت زندگی بهبود یابد .»(حیدر نقوی،۱۳۶۶) شهید صدر (ره) نیز معتقد است ، مشکل اقتصادی که مکتب اسلام در صدد حل آن است ، ناشی از کمیابی یا خست طبیعت نیست بلکه نتیجه ی رواج ظلم و بی عدالتی در زندگی اقتصادی است . این مشکل یا ناشی از ظلم در توزیع ثروت میان اعضای جامعه است (عدالت توزیعی ) و یا از هدر دادن و کفران نعمت هنگام بهره برداری از منابع خدادای ( عدالت تولیدی یا عدالت در حفظ و گسترش ثروت ) (شهید صدر ،۱۳۸۲ش ،ص۷۵۰٫) بنابراین از دیدگاه شهید صدر (ره) عدالت اقتصادی در دو گستره ی توزیع و تولید جریان دارد که با توجه به این تفسیر از عدالت ، عدالت تولیدی در واقع همان رشد اقتصادی پایدار است .

هستی شناسانه ی قرآن کریم است که در نظام اقتصاد اسلامی ، مادیت و معنویت را با هم عجین نموده و دنیا و آخرت را با یک دیگر پیوند زده است به گونه ای که دنیا به عنوان مزرعه ی آخرت و زندگی مادی ، جان مایه ی زندگی اخروی شمرده می شود. (سوره ی نساء آیه ۷۷ و سوره ی رعد آیه ۲۶ و نیز ؛ محمد باقر مجلسی ،۱۴۰۴ ق ، ج ۶۷، ص ۳۵۲٫)

قران کریم در این زمینه می فرماید (سوره ی فاطر ،آیه ۱۷ تا ۱۵٫)

در این آیه ی شریفه فقر و نیاز برای آدمی و غنا و بی نیازی برا خداوند متعال ، ذاتی دانسته شده است ؛ بدین معنی که تمام هویت و حقیقت انسان و هستی ، وابستگی محض به خداوند متعال است و پیوسته سراسر هستی از درگاه خداوندی در خواست فیض دارد و فیض او هر لحظه نو به نو بر سراسر هستی جاری است . (سوره ی الرحمن ، ۲۹٫)

بر این اساس ، شالوده ی جهاد اقتصادی ، توجه به فقر ذاتی بشر و غنای مطلق خداوند سبحان است و چنین باور و ایمانی است که انسان مجاهد را به تکاپو انداخته و او را به سوی کمال مطلق و غنای محض هدایت می کند .( سوره ی انشقاق ، ۶٫)

بنابراین، اصل «عدالت» در اقتصاد یک اصل حکیمانه و واقع گرایانه به شمار مى رودکه سلامت و رشد اقتصاد رهین آن است.

۲-۱۴-۳- اصل استقلال وعزت طلبی

از آن رو که کشور های استعمار گر عمدتا به دنبال سلطه بر کشور های ضعیف تر و بهره برداری از امکانات آنان به نفع خویش است ، استقلال اقتصادی جامعه ی اسلامی و طرد سلطه ی بیگانگان ، یکی از اصول راهبردی جهاد اقتصادی به شمار می اید . این تلاش ها روز به روز با پیشرفت های علمی و تکنیکی کشور های صنعتی ، ابعاد گسترده تر و عمیق تری به خود می گیرد . صدمات حاصل از آثار روانی چنین دست آورد هایی برای کشورهای تحت سلطه بسیار عظیم و شکننده است انسان های تحت سلطه ، معمولا دچار احساس خود کم بینی و حقارت می شوند و خود را در پیمودن مسیر ترقی و پیشرفت ، ناتوان می بینند . همین امر زمینه ی پذیرفتن فرهنگ بیگانه را فرهم می سازد .(علیرضا لشکری، ۱۳۸۲،ص ۷۲٫)

به همین جهت اسلام تلاش دارد مسلمانان در تمامی ابعاد از بیگانگان مستقل و بی نیاز باشند. زیرا نیاز ، همیشه ملازم با ذلت و اسارت است . ملتی که بخواهند عزیز و سربلند زندگی کنند باید نخست خود را از نیاز به بیگانگان برهانند . امام علی (ع) می فرماید :« احتج الی من شئت و کن اسیره » (آمدی ،۱۳۶۶ ،حدیث ۸۲۷۲) محتاج هر که شوی اسیر او خواهی بود .

بنابر این بر هر انسان مسلمانی فرض است که در فعالیت های اقتصادی خویش به این اصل اساسی توجه داشته باشد . به خصوص لازم است ، بازرگانان مسلمان در داد و ستد های خارجی و اقتصاد بین الملل، همواره این اصل را مد نظر قرار دهند و از مبادلاتی که به گونه ای به استقلال اقتصادی – سیاسی ملت های اسلامی آسیب می رساند ، به شدت پرهیز نمایند . قرآن کریم نیز هر گونه سلطه ی کفار را بر مسلمین نفی کرده استخداوند در قرآن می فرماید: «لَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً؛(نساء،۱۴۱) وخداوندهرگز بر [زیانِ‏] مؤمنان،براى کافران راه [تسلّطى‏] قرار نداده است. استقلال اقتصادی و ترک هرگونه وابستگی است.»

اطلاق آیه ی شریفه می رساند ؛ که جایز نیست مسلمان در امور معشیتی و اقتصادی محتاج و زیر سلطه ی بیگانگان قرار گیرند . امام راحل (ره) که در سیاست و موقعیت شناسی او جای تردید نیست، وابستگی اقتصادی را منشاء همه ی وابستگی های فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی می دانستند و معتقد بودن بدون دستیابی به استقلال اقتصادی نمی توان از جهات دیگر به استقلال دست یافت .(روح الله خمینی ،۱۳۶۱،ج۱۰ ، ص ۴۰ و ص۱۰۵) بنا براین ، مسلمانان موظف اند برای حفظ اعتبار و حیثیت جامعه ی اسلامی ، از هر گونه تصمیم گیری ، سیاست گذاری و یا اقدام عملی که موجب سلطه ی بیگانگان در اقتصاد می شود خود داری کنند تا بتوانند از استقلال فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی خویش به درستی صیانت کنند .

یکی ازاصول مهم حماسه اقتصادی عزت طلبی و اقتدار سیاسی است چنان که سرور شهیدان در روز حماسه عاشورا فرمود: «اَلا وَ اِنَّ الدَّعی ابنَ ادَّعی قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السِّلَّهِ وَ الذِّلَّهِ وَ هَیْهات مِنَّا الذِّلَّه؛» آگاه باشید فرومایه پسر فرومایه (پسر زیاد) مرا بر سر دوراهی قرار داده است راهی به سوی مرگ و راهی به سوی ذلت، هرگز مباد که ما ذلت و خواری را بر مرگ برگزینیم». )اللهوف علی قتلی الطفوف)

جامعه اسلامی ما نیز باید از امام حسین علیه السلام الگو بگیرد و سلطه و نفوذ دشمنان و بیگانگان را نپذیرد جامعه ای که تحت نفوذ بیگانگان قرار گیرد هرگز نمی تواند ادعای استقلال و عزت مندی نماید.

عزت نفس احساس ارزشمندی است که از افکار ، احساسات عواطف و تجربیات زندگی ناشی می شود . عزت نفس دارای دو رکن است ۱- باور به خود و اطمینان از توانستن، عزتمندی در قران با ایمان به خدا و پیامبر (صل الله علیه و آله ) قرین گشته و از صفات بر جسته ی مومنان شمرده شده است خداوند می فرماید « وَ لِلَّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ » (منافقون،۸) عزت مخصوص خداو رسول او و مومنان است . چه این که ایمان به خواهد و یک نیروی قوی در درون آدمی پدید آورد و چنان او را در برابر لغزش ها مقاوم و شکست ناپذیر می سازد که حوادث روزگار کوچکترین تزلزلی در او ایجاد نمی کند .

عزتمندی در امور اقتصادی به انسان مصونیت می بخشد و به عنوان یک عامل قوی او را از ذلت و خواهش های مادی از دیگران و تن دادن به رفتار های ناپسند جهت رسیدن به پول و ثروت باز میدارد قرآن کریم به نمونه های متعددی اشاره کرده که افراد به ظاهر مومن و حتی مستجاب الدعوه در آن جا که فاقد عزت نفس بودند خود را در برابر ما دیات باختند .

۲-۱۴-۴- اصل تفکر جمعی ومشارکت عمومی

یکی از مهم ترین اصول جهاد اقتصادی ، بهره گیری از تمامی ظرفیت های موجود جامعه ی اسلامی است ؛ قرآن کریم آدمی را به بهره وری پیوسته و فعال از طبیعت و آن چه خداوند متعال در ان ، به ودیعه نهاده است دعوت می ند و به او یاد آور می شود که تمام توان را در این راه به کار گیرد به گونه ای که دشمنان به رعب و وحشت افتاده و از فکر رویارویی و یا حمله به کشور اسلامی منصرف گردند . قرآن کریم می فرماید : ( سوره ی انفال ، آیه ی ۶۰٫)

در این آیه ی شریفه ، به یکی دیگر از مهم ترین اصول جهاد اقتصادی اشاره شده است . تعبیر ( و اعدوا لهم ما اسطعتم من قوه ) لزوم آمادگی همه جانبه در برابر دشمنان و بهره گیری از تمام ظرفیت ها را به عنوان یک اصل در جهاد پیشنهاد می نماید .

واژه ی « اعدوا » که به معنای اعداد و آمادگی است ، بیان گر این مطلب است که مسلمانان پیوسته آما ده ی دفاع بوده و از حقوق خود دفاع نمایند و از خطر تجاوز دشمن لحظه ای غفلت روا ندارند ، این کریمه به مسلمین هشدار می دهد نباید آنقدر منتظر بمانید تا دشمن به شما حمله کند و آن گاه آماده ی مقابله شوید ، بلکه از پیش باید آمادگی کافی در برابر هجوم های احتمالی دشمن را داشته باشید .»

کلمه ی « قوه» که در آیه ی شریفه به کار رفته است از سعه ی مفهومی قابل توجهی حکایت دارد که نه تنها ابزار و ادوات جنگی و سلاح های مدرن هر عصری را در بر می گیرد ، بلکه هر چیزی که به نوعی در پیروزی بر دشمن اثر گذار است را نیز شامل می شود . حتی در برخی روایات « قوه» در آیه ی شریفه به خضاب کردن موهای سربازان و مجاهدین تفسیر شده است تا دشمن در رویارویی با انان مرعوب گردد .( عروسی حویزی ، ۱۴۱۵ ق،ج۲،ص۱۶۴٫) در روایات دیگری قوه به معنای تیر ، اسلحه ، شمشیر و سپر آمده است .( عروسی حویزی ، ۱۴۱۵ ق،ج۲ ، ص۱۶۴ و ۱۶۵٫) از مجموعه ی این روایات ، به دست می آید که مصداق «قوه» منحصر به موارد فوق نیست ، بلکه هر به هر نیرویی که بتوان از آن در برابر دشمن استفاده کرد اطلاق می شود ، فرقی ندارد توان نظامی باشد و یا توان اقتصادی و یا غیر این دو .

دولت اسلامی موظف است که سیاست خاصی را جهت رشد اقتصادی و بالا بردن سطح تولید ترسیم کند ؛ زیرا قدرت اقتصادی یکی از عده عناصری به حساب می اید که در ارزش گذاری جوامع و تعیین توان حکومت ها در صحنه ی بین الملی نقش به سزایی دراد ، شهید صدر (ره) ضمن استناد به آیه ی فوق می فرماید :« مقصور ایه ی شریفه تنها نیرویی که به میدان جنگ گسیل می شود نیست ، بلکه مراد هر توانی است که اذهان جوامع جاهلی را به خود مشغول نموده و ترس و وحشت جامعه ی اسلامی را در ذهن آنان ایجاد نماید که در قدم نخست آن توان اقتصادی جامعه ی اسلامی است .» (شهید صدر ،۱۳۸۶، ص۱۱۵٫)

شهید مطهری (ره) نیز در اهمیت توان اقتصادی جامعه ی اسلامی می فرماید :« جامعه باید بنیه ی اقتصادی سالمی داشته باشد ، مبتلا به کم خونی اقتصادی نباشد و اگر نه ، مانند یک مریض کم خون یا مریضی که دستگاه قلب و جهاز دمویه اش خراب است همیشه مریض خواهد بود . گمان نمی رود هیچ عالم و بلکه هیچ عاقلی منکر لزوم و ضرورت اقتصاد سالم باشد . از نظر اسلام هدف های اسلامی بدون اقتصاد سالم غیر قابل تأمین است . اسلام می خواهد که غیر مسلمان در مسلمان تسلط و نفوذ نداشته باشد . این هدف هنگامی میسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نباشد و دستش به طرف غیر مسلمان دراز نباشد و الا یازمندی ملازم است با اسارت و بردگی ولو آن که اسم بردگی در کار نباشد . هر ملتی که از لحاظ اقتصاد دستش به طرف ملت دیگر دارز باشد اسیر و برده ی اوست و اعتباری به تعارف های دیپلماسی معمولی نیست . به قول نهرو : ملتی مستقل است که جهش اقتصادی داشته باشد …. چقدر جهالت و حماقت است که آدمی ارزش سلامت بنیه ی اقتصادی را در نیابد و نفهمد اقتصاد مستقل ، از شرایط حیات ملی است .» (شهید مطهری ،۱۳۸۵ش،ص۱۹٫)

در آیات قرآنی از امت اسلام خواسته شده تا از همه عده و عده (افراد و ابزار) استفاده شود تا به موفقیت کامل دست یابند. بنابراین، لازم است در جهاد اقتصادی از همه ظرفیت های امت اسلام و کشور استفاده و همه نفرات و ابزارها و وسایل و امکانات به کار گرفته شود. هرگونه قعود (کوتاهی) افراد جامعه می تواند موجب تزلزل حرکت جهاد اقتصادی شود و نادیده گرفتن و عدم بهره گیری از همه امکانات می تواند آسیب جدی بر جامعه وارد سازد.

بدون اتحاد مردم، هرگونه تلاش فراگیری در جامعه، عقیم می ماند. خداوند در قرآن کریم، مردم را به وحدت حول یک محور دعوت می کند: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعًا وَ لا تَفَرّقُوا؛» همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.» (آل عمران، ۱۰۳)وهمگى به ریسمان خداچنگ زنید،وپراکنده نشویدونعمت خدارابرخود یادکنید: آنگاه که دشمنان [یکدیگر] بودید،پس میان دلهاى شماالفت انداخت،تابه لطف او برادران هم شدیدوبرکنارپرتگاه آتش بودیدکه شماراازآن رهانید. اینگونه،خداوندنشانه‏هاى خودرابراى شماروشن مى‏کند،باشدکه شماراه یابید.(علامه طباطبایی،بی تا ، ج ۳، ص ۵۷۲٫ )

تفرقه و دودستگی، نیروها را پراکنده و قدرت جامعه را ضعیف می کند: «وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ؛ نزاع و کشمکش نکنید تا سست نشوید و قدرت شما از میان نرود».(انفال ،۴۶)

وازخداوپیامبرش اطاعت کنیدوباهم نزاع مکنیدکه سُست شویدومهابت شماازبین برود،وصبرکنیدکه خداباشکیبایان است.

از آنجا که حماسه در بطن جهاد متولد می شود می توان گفت هیچ حماسه ای بدون روحیه جهادی قابل تصور نیست و این حماسه چیزی نیست که از عهده هر کسی برآید پس حماسه باید همگانی باشد اینجاست که اتحاد و انسجام هرچه بیشتر مردم و مسئولان معنا پیدا می کند این الفت و مهربانی با هم بودن است که حماسه می آفریند همان گونه که خداوند می فرماید: «وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِی الارْضِ جَمِیعاً مَّا أَلَّفَتْ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَـکِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»؛ (انفال ،۶۳)میان دلهایشان الفت انداخت،که اگرآنچه درروى زمین است هم هراخرجمى‏ کردى نمى‏توانستى میان دلهایشان الفت برقرارکنى،ولى خدابودکه میان آنان الفت انداخت،چراکه اوتواناى حکیم است.

وحدت میان مردم و وحدت میان ارکان حکومتی یعنی مجلس، قوه قضاییه و دیگر دستگاه ها، لازمه حماسه آفرینی است. همه باید بسیار بکوشند و از مسائل اختلافی پرهیز کنند و زمینه هایی را که سبب اختلاف بین ارکان کشور می شود، برطرف کنند اگر در یک جبهه و حماسه آفرینی، توان افراد متفرق باشد پیروزی ممکن نیست. ازاین رو، همه باید دست به دست هم بدهند و تلاش کنند تا از یک سو، استعداد و فرصت های اقتصادی کشور، شکوفا و از سوی دیگر، نقیصه هایی که در حوزه اقتصادی وجود دارد، رفع شود.

مشورت به معنای بهره مندی از عقل و تجربه و دانش دیگران است و شخص با این روش می تواند از دانش و تجربه دیگران بهره مند شده و کارش را به درستی و شایستگی انجام دهد. (شوری، آیات ۳۶ و ۳۸.) در قرآن کریم، علاوه بر طرح مسأله «شورا» به عنوان یکى از ویژگى هاى مؤمنان و اشاره به لزوم بهره گیرى از «تعقّل» براى تدبیر امور (اقتصادى، سیاسى و…)، در مواردى نیز تلویحاً کاربرد تجارب بشرى یاداورى شده است.

بنابراین ، حرکت جهادی در ابعاد اقتصادی آن ، نیازمند باز شناسی منابع و بهره وری تمام از آن ها است ؛ وا نهادن منابع طبیعی و یا سوء مدیریت آن به طور حتم مانع تحقق جاهد اقتصادی می شود . قرآن کریم می گوید : ( سوره ی هود ،آیه ۶۱) قرآن نمی گوید خداوند زمین را ابد کرد و در اختیار شما گذاشت ، بلکه می گوید عمران و آبادی زمین را به شما تفویض کرد ؛ یعنی امکانات از هر نظر آماده است ، اما شما باید با کار و کوشش آن را اباد سازید .( مکارم شیرازی و دیگران ،۱۳۷۴،ج۹،ص۱۵۱٫)

۲-۱۴-۵- اصل بصیرت ودشمن شناسی

بصیرت به حس بینایی وقدرت (اداراک دل) گفته می شود (راغب اصفهانی، ۱۳۸۹، ص۸۴ .)و همچنین به معنای بینش تشخیص تمیز و فهم نیزآمده است.

مکتب قرآن ، خود را عهده دار بینش و فهم ، بینایی ، هدایت و راهنمایی انسان ها می داند و تلاش می کند تا آنان را کسب کما لات و فضا ئل اخلاقی و معنوی رهنمون و از رذایل و ناهنجار زندگی فردی و اجتماعی دور کند . هذا بصا ئر للناس (جاثیه ، ۲) فروفرستادن این کتاب،ازجانب خداى ارجمندسنجیده‏کاراست. (علامه طباطبایی، بی تا ، جلد ۱۸ ، ص ۲۳۵ .)این کتاب بصیرت های گوناگونی برای مردم دارد از قبیل بصیرت فرهنگی ، بصیرت اقتصادی و غیره در این کتاب آسمانی نهفته است .

پیشرفت اقتصادی مسئله ای نیست که دشمنان به راحتی بگذارند واز کنار آن بگذرند !ما باید در فعالیت های اقتصادی و فشار های داخلی و خارجی مارا نسبت به امور انسانی بی اعتنا در برابر دینمان بی تعهد نسازد باید باور کنیم که رزق و روزی ما در دست دیگران نیست باید به خداوند توکل کرد و از قطع رابطه اقتصادی دشمنان و تحریم های آنان نهراسیم .آنان که خداوند را دارد فضل او را نیز خواهد داشت در این صورت همه چیز را به ویژه مردم را نیز خواهد داشت و آن که او را نداشته باشید هر چه قدر هم زرنگ مدیر و اقتصاددان باشد نه خود چهره ماندگار می شود ونه تلاشش ماندنی !در همین زمینه خداوند بصیرت می دهد که از فقر و تنگ دستی ناشی از قطع رابطه اقتصادی دشمنان نباید ترس به خود راه داد و باید به فضل او امید وار بود آنجا می فرماید: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَهً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ »(توبه، ۲۸)اى کسانى که ایمان آورده‏اید،حقیقت این است که مشرکان ناپاکند،پس نبایدازسال آینده به مسجدالحرام نزدیک شوند،واگر [دراین قطع رابطه‏] ازفقربیم ناکید،پس به زودى خدا- اگربخواهد- شمارابه فضل خویش بى‏نیازمى‏گرداند،که خداداناى حکیم است. (علامه طباطبایی،بی تا ،ج ۹ ، ص ۳۰۳ .)

اقتصاددانان بصیر تنها خداوند را اعلم دانسته وآموزه های دینی را کلید اصلی برای صندوق اسرار اقتصادی می دانند در فرهنگ قرانی از بینش و قدرت تمیز وتشخیص ویژه که از آن به بصیرت یاد میشود می توان به عنوان “خیره کثیر”نام برد .براین اساس اگر همه امور مادی فدای دستیابی به حکمت و بینش صحیح اقتصادی شود هزینه نیست بلکه پس انداز خواهد بود . اگر فرد مسلمان صا حب بصیرت و اطلاع نشود آن هم در امور مادی و اقتصادی به یقین به سوی افراط و تفریط به عبارتی به (سوی ضرر وزیان)شوق پیدا می کند در حالی که اسلام مالکیت را در حوزه ی اقتصاد می پذیرد می فرماید : «النّاسُ مُسلطون عَلی اموالِهم »(بحار، بی تا ، ج۲،ص۲۷۲)ولی اجازه ضربه زدن به خود و دیگری را در سایه ی افراط نمی دهند «لاضرر ولا ضرار فی الاسلام» (کافی ، ج۵٫)

فرد بصیر ثروت و قدرت خود را احساس الهی می داند نه نتیجه و محصول علم اقتصادی یا تلاش خود پس با بینش و فهم اقتصادی به معنای آگا هی دانش قدرت تمیزو تشخیص هدایتگر میتواند حوزه های مختلف اقتصاد را تدبیر کند وتلاش های اقتصادی به کمال مطلوب برساند.

قران کریم به عنوان کتابی که منبع وخاستگاه بصائر گوناگون از جمله بصیرت اقتصادی است جادارد همه ی مردم جهت بصیرت یابی مراجعه کند ونظریه پردازان ومدیران اقتصادی ازآن برای برنامه ریزی در پیشرفت و وتولید و عدم وابستگی بهره گیرند .

۲-۱۴-۶-اصل نظارت اقتصادی

اسلام نه آزادی بی قید و شرط اقتصاد سرمایه داری را می پذیرد و نه سلب آزادی از همه اقتصاد سوسیالیستی را. روشی که اسلام اتخاذ می کند با طبیعت و فطرت انسان سازگاراست؛ لذا در چارچوب ارزش های دینی و اخلاقی به مردم آزادی می دهد؛ و بدین وسیله آزادی در مجرای صحیح خود قرار می گیرد. بدین معنا که از راه صحیح کسب مال شود و در موارد صحیح خرج گردد.
مال باید در راه صحیح خرج شود و هزینه گردد و در راه خدا خرج کند و در راه معصیت خرج کردن مورد نکوهش و مذمت قرار گرفته است.( عیاشی، بی تا ، ج ۱،ص ۱۵۵٫)

زمانی که مردمان به کارهای ممنوع دست زدند و هر چه دلش خواست عمل کرد، بدون آن که کسی نظارت کند، مردم همگی به فساد و تباهی دچار می گردند.( عیون اخبار الرضا ،بی تا ، ج۲،ص ۹۹٫)

فصل سوم

مصادیق جهاد اقتصادی از نظر قرآن و سنت

۳-۱- همت وکار مضاعف در قرآن

همت مضاعف و کار مضاعف به معنای واقعی ریشه در آیات قرآنی دارد و جهت آن، تلاش و کار در مسیر رضای خداوند منّان است. در قرآن به کسب و کار و کارآفرینی با عناوین مختلفی در بیش از ۳۰ سوره و حدود ۵۰ آیه توصیه و تشویق شده.  و در واژه های مختلفی بکار رفته که هر کدام نوعی اشاره به تلاشی مضاعف و کار مضاعف دارد که در ذیل به برخی از واژه ها اشاره می گردد:

۳-۱-۱-  واژه سعی

از جمله واژه هایی که به معنای کار وتلاش است واژه “سعی ” می باشد . در قرآن مجید یکی از توصیه های مهمی که به مسلمانان صورت گرفته، دعوت آنها به کار، تلاش و کوشش است؛ از فرد مسلمانان خواسته شده است که اهل تلاش و کوشش باشند و بدانند هیچ چیزی برای انسان ماندگار نیست، مگر اینکه از طریق سعی و تلاش به دست آمده باشد و اساسا دستورهای انبیای الهی نسبت به انسان ها همیشه بر این بوده و تأکید داشته که افراد از تنبلی، سستی و کاهل بودن در رابطه با امور دنیا و آخرت بپرهیزند. قرآن کریم در سوره نجم  می فرماید: « «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى‏»؛ (نجم ، ۳۹)واین که براى انسان جزحاصل تلاش اونیست. « وَاَنَّ سَعیَهُ سوفَ یُری ؛( نجم، ۴۰) و [نتیجه‏] کوشش اوبه زود ى دیده خواهدشد.در این آیات منظور از “سعى” ،آن است که درانجامش جد و جهدى کرده، ومنظوراز” رؤیت” مشاهده نتیجه کار است) علامه طباطبایی، بی تا ،ج‏۱۹،ص۷۵ و طبرسی، بی تا ، ج۲۳، ص۴۱۱٫)

از دیگر آیات قرآن کریم در خصوص کار و تلاش: «فَمَن یعْمَلْ مِنَ الصَّلِحَتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا کُفْرَانَ لِسَعْیهِ وَإِنَّا لَهُ کَتِبُونَ»( انبیاء ، ۹۴)پس هرکه کارهاى شایسته انجام دهدومؤمن [هم‏] باشد،براى تلاش او ناسپاسى نخواهدبود،وماییم که به سوداوثبت مى‏کنیم. در تفسیر این آیه گفته شده مؤمنى که بعضى ازاعمال صالح رابه جاى مى‏آورداهل نجات است یعنى سعى ایشان مستورنمى‏ماند.” کفران” درمقابل” شکر” است،( علامه طباطبایی،بی تا ، ج ۱۴ ، ۴۵۸٫) نمونه های قرآنی دیگری از سعی و تلاش در سوره یوسف آیه ۵۶، سوره اسراء آیه ۱۹، سوره حجرات آیه ۱۴ و سوره زلزال آیه ۷ آمده است.

از دیدگاه دین مبین اسلام بهره وری یا وجدان کاری وضعیتی است که فرد در هر شغلی سعی دارد کارهای محوله را به بهترین وجه ممکن و به صورت دقیق و کامل و با رعایت اصول بهینه به انجام رساند. در چنین نگرشی فرد کار را نه تنها به عنوان اسبابی برای کسب درآمد و تأمین معیشت می داند بلکه آن را نوعی عبادت تلقی کرده که نزد خداوند مأجور خواهد بود لذا با انجام آن علاوه بر پاداش بیرونی(دستمزد) به نوعی پاداش درونی(رضایت قلبی) نیز دست می یابد و همین امر موجب نشاط روحی و جسمی او نیز می شود. اینجاست که امام علی(ع) می فرماید: «مُن قصر فی العملِ ابتلی بالهمِ»(نهج البلاغه ،حکمت ۱۲۷) هرگاه که در کار کوتاهی کند به اندوه و غم مبتلا گردد. و یا حضرت ختمی مرتبت رسول اعظم(ص) می فرمائید: «افضلُ النّاسِ یعطی جهده.»(انصار قمی ،۱۳۸۸، ص ۲۰۲٫) برترین مردم کسی است که به تلاش و کوشش خود را بکار ببندد.

وقتی ابعاد گوناگون شخصیتی همچون حضرت علی (ع) مورد مطالعه و بررسی قرار می‏گیرد، مشاهده می شود که ایشان در عین حال که زاهدترین فرد زمان خود است، فعال‏ترین آن ها نیز هست. از این رو پیشوایان معصوم(ع) با تمام مشکلات و مسئولیت‏های طاقت فرسای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، در عرصه کار و تلاش‏های اقتصادی کوشا و فعال بودند و در کنار کارگران و غلامان به کار و تولید می‏پرداختند تلاش و پرداختن به فعالیت‏های اقتصادی از برجسته‏ترین ویژگی‏های آن بزرگواران (ع) است. آنان با این روش، عزت نفس را به پیروان راستین خود آموخته‏اند.جامعه اسلامی ما در عصر جهانی سازی و جهانی شدن سخت محتاج به کار بست تعالیم دین مبین اسلام و سیره ی ائمه اطهار علیهم السّلام می باشد..

۳-۱-۲- بلند همّتی

بلند همتی به معنای قدرت تصمیم گیری و طراحی و برنامه ریزیهای اقتصادی بلند مدت و مؤثر در رفع نیاز جامعه، از مصادیق جهاد اقتصادی بوده و هست که در طول تاریخ در رشد و ترقی جوامع بشری نقش بسزا ایفا کرده است. این ویژگی در قرآن در چند آیه آمده و دستور تلاش و بلند همتی به همه مسلمانان داده می فرماید: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ»(انفال،۶۰) وهرچه درتوان داریدازنیروواسب هاى آماده بسیج کنید،. این آیه در واقع مؤمنان را به بلند همتی دعوت می کند که برای دفاع از مرز عقیده و جغرافیا باید از هر توا نی که دارند استفاده کنند و مهم این که برنامه های بلند مدت و استراتژی برای آینده طرح ریزی نمایند.همت بلند، به انسان و جامعه کمک می کند تا کارهای بزرگی را عهده دار شود و زیر بار مسئولیت های سنگین برود. همت بلند در واقع نوعی جهاد اقتصادی است که با فکر و اندیشه و تصمیم گریهای درست به نتیجه می رسد. زیرا جهاد در این زمینه، یعنی جدّ و جهد در راه رسیدن به هدف. باید جدّ و جهد و تلاش زیاد و مجاهدت کرد تا به هدف بلند اقتصادی دست یافت. در سیره عملی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و ائمه هدی (علیهم السلام) دیده می شود، که این بزرگواران به طور جدّی به کار دنیا می پرداختند، همچنان که به طور جدّی به کار آخرت مشغول بودند. آنان هر دو عرصه را خیلی جدّی می گرفتند و کار برایشان امری مبارک به حساب می آمد و تنبلی و بیکاری را مذمّت می کردند،آنچنان که امام صادق(ع) در پاسخ مردی که گفت: دنیا را دوست دارم و دنبال آن هستم فرمود: برای چه به دنیا رسیدن را دوست داری؟ گفت: برای اینکه نیازهای خود و خانواده ام را بر آورم و به واسطه آن صله رحم، صدقه، حج و عمره به جای آورم. امام فرمودند این طلب دنیا نیست؛ طلب آخرت است.(کافی، بی تا ، ج ۵ ،ص ۷۲)(ان الله تعالی کتب علیکم السعی فاسعوا)(انصاری قمی، ۱۳۸۸، ص ۱۱۷٫) پیامبراکرم(ص) فرمودند: خداوند بر شما تلاش و کوشش را مقرر داشته پس بکوشید.

تلاش، فعالیت و پر کار بودن، از ویژگی های مردان خودساخته و مؤمن است. آنان بر اثر ایمان و اعتقاد کاملی که به راه خود دارند، هیچ گاه از پای نمی نشینند و همواره به کار و فعالیت برای رسیدن به مقصود می پردازند. حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه السلام در کلامی که بیانگر این حقیقت است، می فرماید: «اَلْمُؤمِنُ قَلِیلُ الزَّلَلِ کَثِیرُ الْعَمَلِ؛» مؤمن لغزشی اندک دارد و دارای عمل فراوان می باشد.

در این فرمایش معصوم(ع) اصل پر کاری، تداوم و پیوستگی همراه با کم لغزشی و خطا نداشتن به عنوان ممیزه مؤمن شناخته شده است با اینکه انسان باایمان پرکار است، اشتباه هایی را هم مرتکب می شود و لغز ش های اندک دامن گیر او می شود. این خود گواه بر این حقیقت است که شخص مؤمن از قدرت تدبیر و کاردانی برخوردار است. (آمدی، بی تا ، ج ۱، ص ۲۸۳٫)و در کلام دیگری امام علی علیه السّلام می فرماید « قدر الرجل علی همته»(نهج البلاغه، حکمت ۴۷)ارج انسان به میزان همت اوست. یعنی آنکه همتش بلند باشد ، همتش افزون می شود . کارهای خوب و زیبا از بلند همتی نشأت می گیرد. اُفق همت انسان باید فراتر از امور شخصی بوده، بیشتر به منافع اجتماعی متوجه باشد. زیرا ترقی و پیشرفت جامعه حاصل نمی شود، مگر با اجرای طرح های بزرگ عام المنفعه ای که جوانان بیش از دیگران شایسته انجام آن هستند. زیرا نسل جوان نیروی فعال جامعه را تشکیل می شود. (نظری، ۱۳۸۴ ، ص ۱۲٫)

۳-۱-۳- واژه سرعت وسبقت

از جمله واژه هایی که در قرآن کریم به معنای سعی وتلاش فراوان « مضاعف » بکار برده شده است واژه سرعت وسبقت می باشد که در واقع هر دو به یک معنا است وآن اینکه برای رسیدن به اهداف الهی وانسانی « یعنی رسیدن به درجات والای انسانی » نباید کار را به طور عادی انجام داد بلکه بایددر میدان مسابقه با سرعت وتلاش مضاعف در تمام امور حرکت کرد.

قرآن با دو واژه از مردم خواسته شده است تا در کارهای نیک و پسندیده مشارکت فعال و سازنده داشته باشند. در تشویق و ترغیب مردم به عمل به خیر و نیکوکاری نیز از دو واژه سرعت و سبقت بهره گرفته شده است. از این رو گاه سخن از«یُسارِعُونَ‏ فِی الْخَیْراتِ»(آل عمران آیه ،۱۱۴) و گاه از «سابِقٌ‏ بِالْخَیْرات‏»(فاطر ، ۳۲)«فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرات‏»(بقره ،۱۴۸) است.

خداوند در سوره حدید  می فرماید: « سابِقُوا إِلى‏ مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ»؛ (حدید ، ۲۱)[براى رسیدن‏] به آمرزشى ازپروردگارتان و بهشتى که پهنایش چون پهناى آسمان وزمین است [و] براى کسانى آماده شده که به خداو پیامبرانش ایمان آورده‏اند،بریکدیگرسبقت جویید. این فضل خداست که به هرکس بخواهدآن رامى‏دهد،وخداوندرا فزون‏بخشى بزرگ است. کلمه” مسابقه” که مصدرفعل امر” سابقوا” است به معناى غلبه‏جویى در رسیدن به هدف است،به اینکه هریک از دوطرف مسابقه حرکت خودراسریع‏تر ازحرکت حریفش کند،پس درمعناى مسابقه چیزى زیادترازمعناى مسارعت هست،چون مسارعت تنهابه معناى کوشش درسرعت دادن به حرکت است،ولى مسابقه هم این معنارامى‏رساندوهم این رامى‏فهماندکه سرعت دادنبایدطورى باشدکه زیادترازسرعت حریف شود . وجمله” سابِقُواإِلى‏مَغْفِرَهٍ …” تکلیفى را مى رساند .خداون در این آیه مردم را به یک مسابقه عظیم و روحانی در طریق کسب آنچه پایدار است و سزاوار هر گونه تلاش وکوشش دعوت کرده است (علامه طبا طبایی،بی تا ،ج۱۹، ص ۲۹۰-۲۹۱٫)

در آیه ی دیگری از قرآن به اسبان تندرویی که از کثرت سرعت از زیر سم آنهاموقعی که به سنگ برخورد می کنند برق جستن می کند قسم یاد فرموده: «والعادیات ضبحاً فالموریات قدحا» (العادیات ،۲و۱) یعنی قسم به اسبان تندرویی که در اثر سرعت وشتاب صدای نفس و شکم های آنها از دور شنیده می شود، و هرگاه سم اسبان به سنگیبرسد در اثر سرعت از زیر سم آنها برق می جهد، و در آیه دیگر می فرماید: «فالسّابقات سبقاً » ( النّازعات ،۴) یعنی به آن اسبانی که در میدان مسابقه جلو می روند ، وقتی که حیوانی تندرو و چالاک اینقدر مورد علاقه حضرت احدییت است که باو قسم می خورد،پس مؤمن متقی که گل سر سبد عالم وجود است هرگاه دارای جانی گرم و همتی عالی گردید به چه سرحدی از سعادت سبقت خواهد گرفت.

۳-۱-۴-پر هیز از تنبلی

تنبلی و یأس و نا میدی مانعی در مسیر تحقق فرهنگ همت و کار مضاعف در جامعه می باشد .

امروزه کم کاری پیدا ونهان در زندگی بسیاری از ما انسان ها  به چشم می خورد . وقتی افراد براساس ساعات حضور ، وبدون انگیزه های الهی وتعهد دینی واخلاقی مزد دریافت می کنند ، جامعه بسوی کم کاری ، بیکاری ، فقدان ابتکار و اتلاف وقت وانرژی خویش ودیگران کشیده می شود. این کم کاری واهمال کاری سبب « حرام خواری » ودریافت حقوق ومزد بدون انجام کار مناسب می شود که ریشه بسیاری از مفاسد دیگر اجتماعی است . خداوند مسلمانان را تنبلی و تن پروری نهی می کند و می فرماید: «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ »(آل عمران ،۱۳۹٫) و اگر مؤمنید، سستى مکنیدوغمگین مشوید،که شمابرترید. خداوند در آیه موردبحث،بالادست بودن مسلمانان رامقیدبه هیچ قیدى به جزایمان نکرده واندرزبه مؤمنین است ایمان داده وهم عتاب وتوبیخ منافقین و بیمار دلان است. (علامه طباطبایی، بی تا ،ج۴،ص۴۰٫)

۳-۲- همت و کار مضاعف در بیا نات مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به حق شعار همت و کار مضاعف را با نگاهی ارزشی و آینده نگر نسبت به نظام مطرح کردند. در موقعیت کنونی کشور نیاز بود که در رابطه با رسیدن به چشم انداز بیست ساله، همت و کاری مضاعف اتفاق بیفتد،اگر بخواهیم نظام جمهوری اسلامی در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره در جایگاهی که شأن و منزلت کشور و نظام اسلامی است، قرار بگیرید، باید برنامه ریزی لازم را در جهت رسیدن به این ساختار و اهداف انجام دهیم،زیربنا و زیرساخت توسعه اجتماعی تلاش و کوشش است؛ مفهومی ندارد بگوییم در کشوری می خواهد توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اتفاق بیافتد، اما زیرساختش کار و تلاش نباشد. باید به کار و آن هم کار با کیفیت باور داشته باشیم و باورهایمان را متوجه این مهم بداریم که انسان جز در سایه تلاش و کوشش به جایی نخواهد رسید کار و فرهنگ آن رمز موفقیت هر جامعه ای است. نگاه به گذشته، حال و درنگ در سرنوشت ملت ها نشان می دهد، جوامعی موفق بوده و هستند که کار محور آن جامعه بوده است. کسانی که می خواهند در ترویج و نهادینه کردن بحث همت و کار مضاعف در جامعه فعالیت کنند، باید به این شعار عقیده داشته باشند.

۳-۳-مبارزه با مفاسد اقتصادی

هنگامی که از فساد در جامعه ای سخن گفته می شود به معنای خارج شدن هر چیزی از حد اعتدال و عدالت است. البته گاه این خروج به سوی کاستی و گاه زیادی است. (راغب اصفهانی ،بی تا ، ص ۶۳۶.)

جامعه ای که به فجور گرایش دارد آن نیز بیانگر فساد و بیماری در جامعه است؛ زیرا رفتار فجور آمیز به معنای خروج از دایره اصول عقلانی اخلاقی است و این خود شاخصه ای برای فساد در جامعه است.(نوح، ۲۷) فجور به معنای هنجارشکنی و ارزش زدایی از جامعه است. فاجر کسی است که هنجارها و ارزش های جامعه از جمله عدالت، صداقت، وفای به عهد و مانند آن را در هم می شکند و پرده های حرمت و حریم قوانین و احکام عقلانی و وحیانی را می درد.

در جامعه بیمار و فاسد، سرقت و دزدی مستقیم و غیر مستقیم از مال دیگری یا اموال عمومی رشد می یابد و بر خلاف قوانین جاری و حاکم بر هستی ، ظلم و بی عدالتی رواج می یابد.(یوسف، ۷۳)؛ (اعراف، ۱۰۳) از مصادیق این خروج از قوانین و بی عدالتی می توان به کم فروشی و گران فروشی(هود، آیات ۸۴ و ۸۵؛ شعراء، آیات ۱۸۱ و ۱۸۳.) اشاره کرد که سلامت داد و ستد اقتصادی را به هم می ریزد و اعتماد عمومی را به قول و قرارها و معاملات سلب می کند. فساد اقتصادی همان اندازه که مانع رشد و شکوفایی اقتصادی جامعه است می تواند عامل نا بودی و نیستی آنان باشد؛ زیرا جامعه ای که گرفتار فجور و فساد اقتصادی است در زمینه دیگر چون اعتقادات نمی تواند به سلامت باشد؛ زیرا سلامت روحی و روانی جامعه در رفتارهای عملی از جمله رفتارهای اقتصادی آن خودنمایی می کند و جامعه ای که دچار فساد و بیماری اقتصادی است، نشان می دهد که از سلامت عقلانی و روانی برخوردار نیست. پس چنین جامعه جز نابودی از درون یا خشم و استیصال نمی تواند امیدی داشته باشد. بنابر این مبارزه با فساد اقتصادی یکی از راهکارهای جهاد اقتصادی است.

۳-۴- برخی از مفاسد اقتصادی

از نظر اسلام و قرآن، چون هدف، گردش سالم اقتصادی در همه جامعه است، هرگونه رفتاری بر خلاف این اصل به عنوان فساد اقتصادی شناسایی و با آن مقابله می شود. از این رو حتی با کنز ثروت و ثروت اندوزی برخورد می شود؛ زیرا ثروت اندوزی نه تنها مانع از گردش سالم اقتصاد در جامعه می شود بلکه مانع جدی در سر راه رشد شخص می شود و او را گرفتار اتراف و اسراف می کند. خداوند در آیاتی از جمله ۳۴ و ۳۵ سوره توبه و نیز آیه ۷ سوره حشر، بر لزوم مقابله با پدیده نادرست ثروت اندوزی تاکید می کند. البته مراد از ثروت اندوزی در اینجا ثروت اندوزی ای است که مانع سلامت اقتصادی و گردش سالم آن و خروج از دایره عدالت و اتراف و اسراف ومانند آن می شود. بنابراین، اگر ثروت اندوزی به نیت و قصد افزایش ثروت عمومی جامعه و ثروت ملی و گسترش و رشد اقتصادی جامعه و مردم باشد، عملی مثبت و در چارچوب عدالت و اقتصاد سالم خواهد بود. خداوند همان گونه که با اقتصاد ربوی یا احتکار یا اتراف یا اسراف مقابله می کند، با انباشت ثروت در بخشی از جامعه نیز مقابله می کند؛ زیرا همه اینها از مصادیق مفاسد اقتصادی است که اجازه بهره مندی به توده های مردم را نمی دهد و یا بخشی از افراد را محروم می سازد.
برهمین اساس، مبارزه با مفاسد اقتصادی در دستور کار پیامبران و مدیران جامعه اسلامی قرار گرفته است(بقره، آیات ۱۸۸ و ۲۷۸ و ۲۷۹؛ آل عمران، آیه ۱۳۰؛ نساء، آیه ۲۹؛ انعام، آیه ۱۵۲ و آیات دیگر). در اسلام با هرگونه کم فروشی یا گران فروشی(اسراء، آیه ۳۵؛ شعرا؛ آیات ۱۷۷ و ۱۸۱ تا ۱۸۳)، غصب اموال و تصرف بیرون از دایره مالکیت و رضایت (بقره، آیه ۱۸۸؛ نساء، آیه ۲۹)، ربا (آل عمران، آیه ۱۳۰) و مانند آن به عنوان فساد اقتصادی مقابله می شود؛ زیرا این گونه رفتارهای اقتصادی مهمترین مانع بهره مندی همگانی از مواهب الهی و قرار گرفتن در مسیر کمالی است.
در همه این موارد می توان ریشه فساد را در همان عدالت گریزی جست وجو کرد.

۳-۴-۱- مبارزه با ربا

یکی از مفاسد اقتصادی رباخواری است. رباخواری، عامل بسیاری از بحران های اقتصادی در جوامع است؛ زیرا از گردش سالم و صحیح اقتصادی در جامعه جلوگیری می کند و مانع تولید و رشد و شکوفایی اقتصادی می شود و یک عمل زشت اقتصادی ،که در ظاهر برای عده ای سودآور ، ولی در کلان به اقتصاد جامعه ضربه ای وارد می سازد وامکان رشد و شکوفایی را از آن می گیرد. از این روقرآن شریف ،آن را جنگ با خداوند متعال و رسولش می‏داند: « فَاِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَربْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِه»ِو اگر (از ربا) پرهیز نکنید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده ی او برخاسته‏اید.

سوره بقره آیه ۲۷۵ « الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لاَ یَقُومُونَ إِلاَّ کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَهٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ » آن کسانی که در دنیا ربا خورند بر نمی خیزند در آخرت مگر مثل برخاستن آن کسی که مصروع و بی عقل کرده است او را شیطان به تماس گرفتن با او این حالت برای این است که گفتند رباخواران : بیع مثل رباست و هر دو سوداگری و داد و ستد است ! و حال آنکه نیست چنین بلکه خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام نموده پس به هرکه برسد پند پروردگارش و باز ایستد از این کار از برای او خواهد بود آنچه گذشته است از ربا خواری او پیش از نهی از ربا و نازل شدن این آیه و آمدن حکم حرمت آن و کار او با خداست که به رحمت خود گذشته را ببخشد و هرکه تجاوز کند و بعد از شنیدن نهی خدا از ربا باز مرتکب ربا شود پس آنها یاران آتشند که در آن همیشه خواهند بود. (مکارم شیرازی، ۱۳۶۶، ص ۸۸ .)

قرآن کریم می فرماید: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ »(بقره ،۲۷۸) ای کسانی ایمان آورده اید بترسید از خدا و بگذرید از آنچه باقی مانده است از طلبتان که بابت ربا است اگر شما مومن هستید.

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَهً وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ » (آل عمران ، ۱۳۰) ای مومنان ! ربا را چندین و چند برابر ( مگیرید و ) مخورید ، و از خدا بترسید ، تا مگر به رستگاری دست یابید. خداوند از مومنان خواسته است تا از رباخواری پرهیز کنند؛ چرا که خشم الهی و عذاب دوزخ را به همراه داشته و اعلان جنگ با خدا و رسول(ص) است. مومنان می بایست با شناخت شیوه های عقلایی و عقلانی، معاملات صحیح و سالم خود را از هرگونه معاملات ربوی حفظ کنند. امیرمومنان علی(ع) از مردم می خواهد تا پیش از هرگونه ورود به معاملات نسبت به احکام و قوانین آن آشنا شوند تا گرفتار معاملات باطل و ربوی نشوند و ناخواسته خود را گرفتار خشم الهی نسازند. چنانکه می فرماید: ای مردم! ابتدا احکام را یاد بگیرید، سپس تجارت کنید! به خدا قسم که ربا در میان این امت ناپیداتر از حرکت مورچه بر روی تخته سنگ است. (محمد باقر مجلسی ، بی تا ،ج ۱۰۳، ص ۱۱۷، ح ۱۶٫)

رسول اکرم(ص) در بیان لزوم آگاهی با فقه مکاسب و رعایت آن می فرماید: هر که تجارت می کند باید از پنج چیز دوری گزیند وگرنه اصلا خرید و فروش نکند: ربا، قسم خوردن، کتمان عیب، تعریف از کالایی که می فروشد و بدگویی از کالایی که می خرد. (کلینی، ۱۳۶۳، ج ۵، ص ۱۵۰)
ابوبصیر از امام صادق(ع) پرسید: حکم رباخوار بعد از روشن بودن حکم ربا برای وی چیست؟ حضرت فرمودند: تادیب می شود و اگر (برای بار دوم) ربا گرفت باز تادیب می شود و (برای بار سوم) اگر ربا گرفت، کشته می شود. (کلینی ، ۱۳۶۳ ، ج ۷، ص ۲۴۲، ح ۹٫)

۳-۴-۲- ظلم و بی عدالتی

همان گونه که سلامت اقتصادی در جامعه مرهون عدالت از جمله عدالت اقتصادی است، بی عدالتی و ظلم، مهمترین عامل مفاسد اقتصادی می باشد. جامعه ای که افراد آن خود را محصور در چارچوب عدالت نمی سازد و برخلاف موازین و معیارهای عدالت فکر و عمل می کند، دچار مفاسد اقتصادی می شود. فساد اقتصادی که در مقابل سلامت اقتصادی قرار می گیرد، به این معناست که فکر و رفتاری، جریان سالم ثروت را از مسیر طبیعی خود خارج کرده و موجبات اختلال و نقص در این جریان می شود. اگر رفتار صحیح اقتصادی این گونه است که هر کسی در هر موقعیت بتواند ازمواهب و ثروت های خدادادی بهره مند شود، فساد اقتصادی رفتاری است که بیشتر یا برخی از افراد انسانی را از بهره مندی محروم می سازد.

براساس آیه ۷ سوره حشر می توان دریافت که گردش سالم اقتصادی و بهره مندی همگان از ثروت و مواهب الهی مهمترین هدف از عدالت اقتصادی و برنامه ها و سیاست های اقتصادی اسلام است؛ چرا که اعمال قوانین خاص چون مساله «انفال» و «فی»، به این قصد و نیت انجام می گیرد که از انباشت ثروت و همچنین گردش ثروت در میان بخشی از افراد جامعه که از آنان به ثروتمندان و اغنیاء یاد می شود، جلوگیری شود. بنابراین، هرگونه محدودیت یا اختلال یا نقص در گردش ثروت در میان توده های انسانی، به معنای فساد شناخته شده و با آن مقابله می شود.

از این رو خداوند همان گونه که با اقتصاد ربوی یا احتکار یا اتراف یا اسراف مقابله می کند، با انباشت ثروت در بخشی از جامعه نیز مقابله می کند؛ زیرا همه اینها از مصادیق مفاسد اقتصادی است که اجازه بهره مندی به توده های مردم را نمی دهد و یا بخشی از افراد را محروم می سازد.

۳-۲-۵- قوانین نامناسب و ناپایدار

مفاسد مالی و اقتصادی با بهره گرفتن از ابزارهای مختلفی صورت می گیرد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود: ۱ـ قوانین و مقررات: شاید بتوان گفت که عمده ترین ابزار فساد مالی و اقتصادی، سوء استفاده از قوانین نامناسب موجود، عدم وجود قوانین و مقررات در پاره ای موارد، و روشن و شفاف نبودن بسیاری از قوانین و مقررات می باشد. مقررات صدور مجوزهای مختلف، مقررات تعیین محدوده، و مقرراتی که ارزش اقتصادی زیادی بر آنها مترتب است و مقرراتی که بسیاری از هزینه ها و اعتبارات را از شمول قانون محاسبات عمومی خارج می سازد، از این جمله هستند. ۲ـ جریمه ها: جریمه های مربوط به نقض احتمالی یا عملی قواعد حقوقی موجود (مانند قوانین راهنمایی و رانندگی، قوانین ساختمان سازی در شهرداری و قوانین حفظ محیط زیست در واحدهای صنعتی). ۳ـ کنترل برقراردادهای خرید: بسیاری از وزارتخانه ها و دستگاه های اجرایی با توجه به ماهیت کار خود و روال طولانی کار در گذشته مستقیماً با شرکتهای خارجی و داخلی قراردادهای هنگفت خرید منعقد می کنند. خرید کالاهای اساسی در حجم زیاد، خرید نیروگاهها، پالایشگاهها و تجهیزات آنها، خرید تجهیزات صنعتی در شرکتهای دولتی از این جمله هستند که کنترل و یا انعقاد آنها توسط مأموران دولتی می تواند بعنوان ابزاری برای ارتکاب فساد مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. تبانی بین خریدار و فروشنده به روش های مختلف برای دریافت پورسانت و رشوه نیز با بهره گرفتن از این ابزار صورت می گیرد. ۴ـ کنترل بر قراردادهای سرمایه گذاری دولتی: تشخیص و انتخاب پیمانکاران طرح های بزرگ عمرانی و زیربنایی (مانند احداث جاده، فرودگاه، پل و …) که از اختیارات کارکنان دولتی است، می تواند به گونه ای صورت گیرد که به نفع پیمانکاران خاصی تمام شود و یا باعث سوق دادن اعتبارات به سوی بعضی مناطق خاص گردد. نظارت بر این گونه قراردادها و تأیید گزارشهای کار برای انجام پرداختها و برآوردهای حجم کار که میزان پرداختها را مشخص می کند و همچنین تأیید انجام کار نهایی طبق قرارداد و تحویل گرفتن کاری که در واقع خاتمه نیافته است، همگی ابزارهایی در دست مدیران، کارشناسان و هیأت های ناظر و مشاور است که می تواند مورد سوء استفاده قرار گیرد.

همچنین رهبر معظم انقلاب بر اصلاح قوانین معیوب اقتصادی تأکید دارند که برخی از آنها از دید ایشان به این شرح است: قوانینی که موجب بردن سودها و بهره های بی حساب و کلان از موجودی های کشور می شود، قوانینی که موجب شکاف طبقاتی در جامعه می شود، قوانینی که در آنها میان وظایف نهادهای نظارتی و بازرسی تداخل به وجود آمده است و اصلاح مقرراتی که انحصارهایی در فعالیت های اقتصادی به وجود آورده یا خواهد آورد.

البته این نکته را باید مدنظر قرار داد که تدوین قوانین مناسب اقتصادی کافی نیست؛ بلکه در کنار آن مدیریت های اجرایی قوی نیازمند است تا قانون کارایی خود را نشان دهد

۳-۳- عمل به آموزه های اقتصاد مقاومتی

اصطلاح اقتصاد مقاومتی یک اصطلاح قرآنی است. وقتی بحث از اقتصاد مقاومتی می کنیم، تصور ما از اقتصاد، نوعی از اقتصاد اسلامی است؛ یعنی اقتصادی که ریشه در جهان بینی توحیدی

” إِنَّ ا لَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ “ (احقاف، ۱۳)محقّقاًکسانى که گفتند: «پروردگارماخداست» سپس ایستادگى کردند،بیمى برآنان نیست وغمگین نخواهند شد.
«فَلِذلِکَ فَادعُ وَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم» (شوری، ۱۵ )بنابراین به دعوت پرداز،وهمانگونه که مأمورى ایستادگى کن،وهوس های آنان راپیروى مکن وبگو:

این آیات هم ما را به استقامت دعوت کرده و هم نتیجه استقامت را که فوز و پیروزی و در نهایت ورود به بهشت پروردگار است، مژده می دهد.

خداوند در آیه ۶۰ سوره انفال می فرماید: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّهٍ» این آیه تأکید دارد که هر چه می توانید قوت و توان خود را افزایش دهید و زمینه های استعداد و مقاومت را در جامعه اسلامی فراهم کنید، کلمه” اعداد” به معناى تهیه کردن چیزى است تاانسان باآن چیزبه هدف دیگرى که دارد برسد،که اگرقبلاآن راتهیه ندیده بودبه مطلوب خودنمى‏رسید،مانندفراهم آوردن هیزم وکبریت براى تهیه آتش،ونیزمانندتهیه آتش براى طبخ. وکلمه” قوه” به معناى هرچیزى است که باوجودشکارمعینى ازکارهاممکن مى شود ‏وچون چنین است دشمن منافع یک جامعه اسلامى ، دشمن منافع تمامى افراداست،وبرهمه افراداست که قیام نموده ودشمن راازخودوازمنافع خوددفع دهند،وبایدبراى چنین روزى نیروواسلحه زیرسر داشته باشند،تابتوانندمنافع خودراازخطردستبرددشمن نگهدارند،گواینکه پاره‏اى ازذخیره‏هاى دفاعى هست که تهیه آن جزازعهده حکومت‏هابرنمى‏آید،ولیکن پاره‏اى دیگرهم هست که مسئول تهیه آن خودافرادند،چون حکومت هرقدرهم نیرومندوداراى امکانات زیادى باشدبه افرادمردم محتاج است،پس مردم هم بنوبه خودبایدقبلافنون جنگى راآموخته وخودرابراى روزمباداآماده کنند. پس تکلیف” واعدوا …”،تکلیف به همه است.

«ُهمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ »(منافقون، ۷ ) تفسیر آیه آورده شود

آنها می گفتند به افراد اطراف پیامبر کمک اقتصادی و مالی نکنید تا در اثر فشار و مضیقه اقتصادی پراکنده شوند. محاصره پیامبر و اصحابشان و مسئله شعب ابوطالب از همین قبیل است.

بعد از پیامبر(صلی الله وعلیه وآله) هم در جنگ صفین می بینیم معاویه آب را بر روی لشکریان امیرالمومنین(علیه السلام) بست به بهانه اینکه مثلاً عثمان تشنه مرد و علی(علیه السلام) هم باید تشنه باشد، درحالی که نظر واقعی او تحت فشار قرار دادن لشکر امیرالمومنین(علیه السلام) در اثر تشنگی و ایجاد شکاف و اختلاف و نافرمانی در لشکر حضرت بود.

مسئله فدک نیز از همین قبیل بود که دست امیرالمومنین(علیه السلام) را از عایدات فدک قطع کنند تا حضرت بنیه اقتصادی اداره اطرافیان خود را نداشته باشد.

مسئله بستن آب در روز عاشورا بر امام حسین (علیه السلام) هم این گونه بود تا در اثر تشنگی، صدای اعتراض لشکریان یا زن و فرزندان امام حسین(علیه السلام) بلند شود که تاریخ یک مورد از این اعتراضات را ثبت نکرده است.

ولیکن قرآن مجید پادزهر این سم را هم بیان کرده که همان تقوی، صبر و استقامت است:
«إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَهٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکُمْ سَیِّئَهٌ یَفْرَحُواْ بِهَا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا إِنَّ اللّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ» (سوره آل عمران، ۱۲۰)اگربه شماخوشى رسدآنان را بدحال مى‏کندواگربه شماگزندى رسد بدان شادمى‏شوندواگرصبرکنیدوپرهیزگارى نمایید،نیرنگشان هیچ زیانى به شمانمى‏رساندیقیناًخداوندبه آنچه مى‏کننداحاطه دارد.(علامه طباطبایی، بی تا ، ج ۳، ص ۱۸۰٫ )
هر گاه شما به موفقیتی دسترسی پیدا کنید، کفار ناراحت شده و هرگاه به مشکلی برخورد کنید، خوشحال می شوند. و لیکن اگر صبر و تقوا داشته باشید، کید آنها به شما ضرری نمی رساند، خداوند محیط بر کار و رفتار آنها است، یعنی آنها تحت سیطره قدرت الهی هستند، هر چند برنامه های حساب شده بریزند، اگر شما این دو عنصر یعنی تقوا و صبر را رعایت کنید، کید آنها به شما ضرری نخواهد رساند.

این آیات باید سرلوحه اقتصاد مقاومتی باشد، در قرآن و حدیث عبارات زیادی را در مورد جهاد اقتصادی داریم که در آن ها مسئله عزت اسلام و مسلمانان موضوع محوری است، عزت از منظر قرآن کریم به معنای شکست ناپذیری است و ملت عزیز، ملتی است که مقاومت و پایداری کرده و فشارها را تحمل می کند تا به سربلندی دست یابد.

اقتصاد مقاومتی تخصیص بهینه منابع، افزایش ظرفیت تولید ملی، بهبود فضای کسب و کار از طریق مدیریت سرمایه های انسانی، اجتماعی و فیزیکی به منظور تبدیل تهدیدها به فرصت است. مقام معظم رهبری(مدظله العالی) با اشاره به تحریم ها و فشارهای اقتصادی نظام سلطه می فرمایند: برای مقابله با این فشارها باید «اقتصاد مقاومتی واقعی» بوجود آوریم که معنای واقعی کارآفرینی نیز همین است. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با کار آفرینان۱۶/۶/۸۹)

«…. می خواهند ملت ایران را به وسیله تحریم فلج کنند، اما نتوانستند ملت ایران را فلج کنند و ما در میدانهای مختلف به توفیق الهی و به فضل پروردگار به پیشرفت های زیادی دست پیدا کردیم، در زمینه اقتصاد البته بر مردم فشار وارد آمد، مشکلاتی ایجاد شد… لیکن در مجموع حرکت مجموعه نظام و مجموعه مردم یک حرکت رو به جلو بوده است و ان شاءالله آثار و نتایج این ورزیدگی را در آینده خواهیم دید… سالهای پیش رو می تواند فرصت شکوفایی اقتصاد ایران تقویت استقلال سیاسی سه دهه گذشته و رشد تولید و اشتغال ملی باشد، اگر روحیه جهادی و اقتصادی و سیاسی کشور ادامه یابد، شرایطی را شاهد خواهیم بود که با وحدت مردم به بهبود فضای کسب وکار و زندگی کمک خواهد کرد.»

متن فوق بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب به مناسبت نامگذاری سال ۹۲ به عنوان سال حماسه اقتصادی و حماسه سیاسی است. مقام معظم رهبری با نامگذاری سال ۹۲ به عنوان سال حماسه سیاسی و اقتصادی، چشم انداز سال جدید را امیدوارانه و همراه با حضور جهادی ملت ایران در عرصه های سیاسی و اقتصادی توصیف کردند.

 

فصل چهارم:

را هبردها ی جهاد و حماسه اقتصادی ازمنظر قرآن وروایات

۴-۱- راهبرد های جهاد و حماسه اقتصادی

قرآن کریم، منشأ حرکت به سوی حیات طیبه را عمل نیک، فعالیت مفید، مثبت و سازنده در همه زمینه های علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر می شمرد. از اختراعات بزرگ تا مجاهدت ها و شهادت ها و از کارهای بزرگ همچون رسالت انبیا تا کوچک ترین کارها، مانند کنار زدن یک سنگ کوچک از وسط جاده، همه در این مفهوم گسترده، جمع می باشند .( مکارم شیرازی،بی تا ، ج ۱۱، ص ۳۸۹) و تمامی این موارد، در سخنی از رسول اکرم صلی الله علیه وآله بیان شده اند؛ زیرا آدمی مساوی تلاش است و کار و تلاش، جوهره وجودی اوست. از این رو می فرماید: «خداوند، تلاش و کار و کوشش را بر شما مقرر داشته است؛ پس بکوشید».(رسول اکرم، نهج الفصاحه.)

برای رسیدن به «جهاد و حماسه اقتصادی»راهبردهایی لازم است که باید به آن عمل کرد.که برخی از این موارد بیان می شود.

۴-۱-۱- ترویج ارزش کار و کار آفرینی

کارآفرینی عبارت است از فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصربه فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصت ها فرایندی است که منجر به ایجاد رضایت مندی و یا تقاضای جدید می گردد. ( احمد پور،۱۳۸۴، ص ۲۸٫ )

«کارآفرینی»که در واقع فرایند تأسیس یک شغل برمبنای یک فکر و یک ایده ی نو است.راهبردی برای حل مسأله ی اشتغال و ایجاد و خلق عرصه های نوین در جهت رشد و پویایی و تولید ثروت در جامعه است

از نظر لغوی «کار» به معنای فعل، عمل و کردار است. راغب اصفهانی واژه «عمل» را این گونه تعریف می کند: «هر فعلی را که حیوان از روی قصد انجام دهد، “عمل” نامیده می شود. مفهوم عمل از فعل، خاص تر و محدودتر است؛ زیرا “فعل” گاه در مورد اشیای جامد نیز به کار می رود» (راغب اصفهانی، بی تا ، ص ۵۸۷ .) «عمل» به کاری اطلاق می گردد که از روی عقل و فکر انجام شود، لاجرم با عمل و آگاهی همراه است، اما «فعل» از آن عام تر است (عسکری، ۱۴۱۲ق، ص ۳۸۳٫) در اصطلاح کار فعالیتی است نسبتا دائمی که به تولید کالا یا خدمات می انجامد وبه آن دست مزد تعلق میگیرد و به اشکال مختلف ظهور و بروز میکند. چند راه ترویج کار افرینی عبارتند از :

۴-۱-۲- پیشگیری از بروز مشاغل کاذب

در نظام اقتصادی اسلام یکی از راه های ایجادکار ورونق کار آفرینی ، تحریم مکاسب نامشروع است تا جامعه از آثار و نتایج سویی که این مکاسب برای بشریت در بردارد، در امان بماند. خداوند در قرآن کریم در آیات متعددی به برخی از مکاسب حرام اشاره کرده و هرگونه کسب که از رهگذر دزدی (مائده، ۳۸؛ ممتحنه: ۱۲)، شراب فروشی (آل عمران: ۱۳۰)، غارت اموال یتیم (اسراء: ۳۴)، ارتزاق از راه دین (توبه: ۹ـ۱۰)، ارتزاق از راه چپاول (نساء: ۱۰، ۲۹؛ کهف: ۷۹)، رشوه خواری (بقره: ۱۸۸؛ مائده: ۲۲) به دست آید نهی کرده است؛ زیرا منجر به غفلت از یاد خدا و آخرت می شود.

یکی از مصادیق بارز درآمد نامشروع «ربا» است که از منظر قرآن کریم تحریم شده است تا جایی که به منزله جنگ علنی با خدا و رسول محسوب شده است (بقره،۲۷۸ـ۲۷۹). در احادیث معصومان(ع) نیز ربا موجب فساد، ظلم، تباهی سرمایه، هلاک ملت ها، جلوگیری از کارهای خیر، عادت مردم به گناه و بازماندن آنها از فعالیت های تجاری و تولیدی دانسته شده است. در چندین روایت، یک درهم ربا از ده ها زنا بدتر شمرده شده است. در حدیث معتبری صریحاً تهدید شده است که ظهور ربا در میان ملتی، سبب هلاکت آن جامعه خواهد شد (صدر، ۱۳۶۸، ص ۱۰۲-۱۰۳٫)

در اسلام، بر حلال بودن کسب و کار بسیار تأکید شده است. در آیات و روایات متعددی، به پیروان خود دستور داده است که روزی خود را تنها از راه حلال به دست آورند: «یا أَیّهَا النّاسُ کُلُوا مِمّا فِی اْلأَرْضِ حَلالاً طَیِّبًا وَ لا تَتّبِعُوا خُطُواتِ الشّیْطانِ إِنّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ» (بقره،۱۶۸)؛ «وَ کُلُوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلالاً طَیِّبًا وَ اتّقُوا اللّهَ الّذی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ» (مائده، ۸۸)

اى مردم، از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه را بخورید، و از گامهاى شیطان پیروى مکنید که او دشمن آشکار شماست.(بقره ،۱۶۸)

و از آنچه خداوند روزىِ شما گردانیده، حلال و پاکیزه را بخورید، و از آن خدایى که بدو ایمان دارید پروا دارید.(مائده ،۸۸) رسول خدا(ص) می فرماید: «سعی و تلاش در جهت به دست آوردن درآمد حلال، بر هر مرد و زن مسلمان واجب است» (مجلسی، ۱۴۰۴ق، ص ۱۰۳، ج ۹٫) در نگاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) کار کردن، در ردیف جهاد در راه خدا آمده است: «ای احمد! به راستی که عبادت ده جزء است و نه جزء آن در کسب روزی حلال قرار داده شده است. (همان، ج ۷۴، ص ۲۷٫)، کسب کار حلال باعث: ۱- گشوده شدن تمام درهای بهشت: رسول اکرم(ص) می فرمایند: «هر که از دسترنج حلال خود بخورد، درهای بهشت به رویش گشوده شود و از هر در که خواهد وارد شود۲- گرامی بودن نزد خداوند:۳- غفران و آمرزش الهی،۴- استجابت دعا: امام صادق(ع) فرمود: «کسی که دوست دارد با استجابت دعایش شادمان گردد، باید کسب و درآمد خود را طیب و حلال کند» (مجلسی، ۱۴۰۴ق، ج ۹۰، ص ۳۷۳،ج ۱۰۰، ص .۲۰۱۶٫)

۴-۱-۳- رهنمود های کار آفرینی در قرآن کریم:

در قرآن کریم ۲۶۰ آیه ، و روایات بسیار فراوانی درباره کار و کارآفرینی، تشویق به کار، فواید کسب و کار آسایش و آرا مش انسان ، فقر زدایی و عدم وابستگی به دیگران از جمله کشور های دیگر، تمدن و اقتصاد شکوفا ، جلوگیری از مفاسد ، بیدار نمودن روحیه ی خلاقیت و کار افرینی وجود دارد که بعضی از آن ها کار را هدف خلقت، شعار مؤمن، جهاد، عزت، شخصیت، ارزش، عامل اعتماد به نفس و… می شمارد که به ذکر مواردی از آن ها می پردازیم.

۴-۱-۳-۱- تشویق به کار:

اسلام با بیکاری مخالف است؛ رهبانیت را تحریم می کند وتکدی گری و گدایی را، به شدت مذمت نموده ویکی از تأکیدات مهم اسلام به انسان ها این است که همواره در همه عرصه های گوناگون زندگی، از جمله تأمین نیازهای اقتصادی و معیشتی به صورت جدی و مستمر تلاش کنند تا در پرتو چنین تلاش هایی، جامعه دینی هم از جهت فردی و هم از نظر اجتماعی به اهداف خود نائل آید.

قرآن، کارآفرینان متعددی، مانند حضرت سلیمان، داود و ذوالقرنین را مثال می زند که با تبحر زیاد، ثروت فراوان اندوختند؛ اما علاقه به مال را در خود تعدیل و جامعه را به فعالیت ترغیب کردند و آدمیان را از بطالت و بیکاری رها ساختند .( سبأ ، آیه ۱۲-۱۳؛ کهف، آیه ۹۵ و۹۸ ؛ سباء ، آیه ۱۰-۱۱٫) و در مقابل، سودجویان و ثروت اندوزان نابالغ را مثال می زند: مانند قارون، فرعون، ولیدبن مغیره و ابی لهب که مترفان و مستکبرانی کنزگرا بودند و عشق بیش از حد به انباشت و ثروت اندوزی ، موجب سقوط آنها شده است(قصص ، آیه ۷۹؛ یونس، آیه ۸۸؛ قلم ، آیه ۱۲-۱۵؛ مدثر آیه ۱۲؛ مسد، آیه ۱-۲٫٫)

در قرآن برای تشویق به کار و کار آفرینی به شش قاعده ی کلی اشاره شده است: ۱- قاعده لطف؛ « اللَّهُ لَطیفٌ‏ بِعِبادِهِ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزیزُ »( شوری ،۱۹)

خدا نسبت به بندگانش مهربان است: هر که را بخواهد روزى مى‏دهد و اوست نیرومند غالب.

۲ – قاعده بسط؛ « (اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیم» ( عنکبوت ،۶۲)

خدا بر هر کس از بندگانش که بخواهد روزى را گشاده مى‏گرداند و [یا] بر او تنگ مى‏سازد، زیرا خدا به هر چیزى داناست.

۳- قاعده تسخیر؛« أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ »، (لقمان ، ۲۰)

خدا آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است، مسخّر شما ساخته است .

۴- قاعده تبشیر؛ « ویُبَشُّرَالْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا»(اسرا،۹)

و به آن مؤمنانى که کارهاى شایسته مى‏کنند، مژده مى‏دهد که پاداشى بزرگ برایشان خواهد بود.

(برخی در تفسیر کلمه صالحات می گویند این فقط عمل عبادی نیست؛ بلکه خود کار که مساوی جهاد است، جزء برترین کار و عمل نیک است.)،

۵- قاعده خلق؛ «أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدینا »(یس ،۷۱)

آیا ندیده‏اند که ما به قدرت خویش براى ایشان چهارپایانى آفریده‏ایم تا آنان مالک آنها باشند؟

۶- قاعده کنترل؛«أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَی کُلِّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ » (رعد،۳۳)

آیا کسى که بر هر شخصى بدانچه کرده است مراقب است [مانند کسى است که از همه جا بى‏خبر است‏]؟

۴-۱-۳-۲- معرفی برخی مشاغل در قرآن

در اسلام برخی مشاغل در رشد و توسعه جامعه نقش ویژه ای ایفا می کنند از سوی دیگر، اسلام از انسان ها می خواهد که هر کس به اندازه توانایی خود همه کوشش و توان خود را به کار برد و کار را هرچه بییشتر و بهتر انجام دهد؛ زیرا نتیجه کار نه تنها به خود فرد، بلکه به اجتماع نیز برمی گردد که در قرآن و روایات معصومان(ع) نیز به جایگاه و اهمیت آنها اشاره شده است:

الف – کشاورزی و زراعت: اسلام به دلیل نقشی که کشاورزی در استقلال اقتصادی و سیاسی جامعه دارد، همچنین به دلیل اینکه کشاورزی نان و غذای مایحتاج روزانه مردم را، که از صنعت به دست نمی آید، آماده می سازد، تأکید زیادی بر کشاورزی نموده است. ازاین رو، پیامبر(ص) می فرمودند: «بار خدایا به نان ما برکت عنایت فرموده و فاصله ای میان ما و آن میانداز که اگر نان (برای تأمین قدرت جسمی) نباشد، نه نماز خوانده می شود و نه روزه گرفته شود و نه توانسته ایم واجبات الهی را انجام دهیم» (خوشنویس، بی تا، ص ۱۱۸٫)

کشاورزی از اولین مشاغلی است که بشر به آن پرداخته است. امام صادق(ع) می فرمایند: «هنگامی که حضرت آدم به زمین هبوط کرد، نیاز به غذا و آشامیدنی پیدا کرد. پس به جبرئیل شکایت کرد. جبرئیل به وی اظهار داشت: ای آدم! کشاورزی کن» (حرعاملی، ۱۳۶۷، ج ۱۳، ص ۱۹۴٫) قرآن کریم نیز در آیات متعددی به مسئله کشاورزی و نقش آن در زمینه های غیرخوراکی، مانند تنظیم و تصفیه هو ا و… اشاره کرده است. از جمله در سوره نحل می فرماید: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَکُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ * یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (نحل، ۱۰-۱۱).

ازاین رو، معصومان(ع) تنها به تأکیدات لفظی اکتفا ننموده، بلکه خود اقدام به برزگری و کشاورزی نموده و سختی آن را پذیرفته اند تا عملاً اهمیت این امر حیاتی را نشان دهند.

امام صادق(ع) در مورد جایگاه کشاورزان می فرمایند: «کشاورزان گنج داران مردمند و حلالی را می کارند که خداوند عزوجل آن را از زمین رویانده و خارج نموده و رشد می دهد. و اینان روز رستاخیز، بهترین مقامات را از میان دیگران دارند و از همه مقرب تر و نامشان به مبارک برده خواهد شد» (همان، ص ۱۹۴٫)

ب- صیادی:«وَ إِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ»(مائده ،۲) و چون از احرام بیرون آمدید [مى‏توانید] شکار کنید.

در آغاز سوره مائده، خداوند صید چهارپایان و خوردن گوشت آن ها را حلال کرده و فرموده است:

«أُحِلَّتْ لَکُم بَهِیمَهُ الاَنْعَامِ.» (مائده ،۱)براى شما [گوشت‏] چارپایان حلال گردیده است .
ج و د- ماهی گیری و غوّاصی:«وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُواْ مِنْهُ لَحْما طَرِیّا وَ تَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا»( فاطر ،۱۲) او کسی است که دریا را مسخّر ساخت تا از آن گوشت تازه بخورید و زیوری برای پوشیدن از آن استخراج کنید. در این آیه، خداوند متعال با برشمردن برخی نعمت ها به دو نوع اشتغال اشاره کرده است: نخست ماهی گیری؛ زیرا مقصود از خوردن گوشت تازه از دریا، گوشت ماهی است که متوقف بر صید آن است. بنابراین، تقدیر آیه چنین است: «… لتصطادوا و تأکلوا.» دوم غوّاصی و استخراج زیور آلاتی مانند لؤلؤ و مرجان از دریا.

و- دایگی:«فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَکُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُن»( طلاق ،۶) اگر براى شما [بچه‏] شیر مى‏دهند مزدشان را به ایشان بدهید. در این آیه، به مردانی که زن خود را طلاق داده اند و کودک شیرخوار دارند و مادر کودک حاضر است به آن شیر دهد، امر کرده که اگر زنان به فرزندان شما شیر دادند، مزد آنان را بدهید. سپس در دنباله آیه می فرماید:«وَإِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَی»(طلاق،۶) و اگر به توافق نرسیدید، زن دیگری شیر دادن او را به عهده می گیرد.

ه– دامداری: در قرآن کریم از دامداری به عنوان نشانه ای برای خردمندان یاد کرده، و می فرماید: «کُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِأُولِی النُّهی»‏ (طه،۵۴).

«وَلَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّهً مِّنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَیْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُکُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِی حَتَّی یُصْدِرَ الرِّعَاء وَأَبُونَا شَیْخٌ کَبِیر»(قصص،۲۳) و هنگامی که به چاه آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آنجا دید که چهارپایان خود را سیراب می کنند و در کنار آنان دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند. به آن دو گفت: کار شما چیست؟ گفتند: ما آن ها را آب نمی دهیم تا چوپانان همگی خارج شوند و پدر ما پیرمرد کهنسالی است .

رسول خدا (ص) می فرمایند: «خداوند پیغمبری را مبعوث نگردانید، مگر آنکه زمانی از عمر خود را به چوپانی گوسفندان اشتغال داشته است» (مجلسی، ۱۴۰۴ق، ص ۶۴٫)

پیامبر اکرم(ص) در حدیثی در اهمیت دامداری می فرمایند: «خداوند هنگامی که روزی را آفرید، برکت را در کشاورزی و گوسفند قرار داد» (متقی هندی، ۱۳۷۲، ج ۴، ص ۳۲٫)

ی- تجارت

قرآن در موارد متعدد، به صراحت یا کنایه، به تجارت اشاره کرده و همگان را تشویق بر انجام آن نموده، به شرطی که در محدوده رعایت مسائل مذهبی باشد و مخالفتی با مقررات و احکام اسلام نداشته باشد. از جمله در سوره نساء می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَهً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً» (نساء: ۲۹).

قرآن بهترین تجارت را نیز معرفی می کند. آیه ۱۰ تا ۱۱از سوره «صف» در این رابطه سخن می گوید« یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى‏ تِجارَهٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ (۱۰) تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ » اى کسانى که ایمان آورده‏اید،آیاشمارابرتجارتى راهنمایم که شماراازعذابى دردناکمى‏رهاند؟ (۱۰) به خدا وفرستاده او بگروید ودرراه خدابامال وجانتان جهادکنید. این [گذشت وفداکارى‏] اگربدانید،براى شمابهتراست.

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1399-12-17] [ 10:18:00 ب.ظ ]