کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل







مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



آخرین مطالب


  • پژوهش های انجام شده درباره تأثیر عدالت سازمانی بر تعهد سازمانی کارکنان بانک رفاه استان خوزستان۹۳- فایل ۸
  • بررسی میزان بقاء لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7 ریزپوشانی شده توسط صمغ فارسی (زدو) در ماست و در شرایط شبیه‌سازی شده گوارشی- قسمت ۱۲
  • پایان نامه روانشناسی با موضوع : خودکارآمدی وپیشرفت تحصیلی
  • دپایان نامه در مورد رآمد کافی
  • فایل ها درباره : بررسی روایات مجعول و اسرائیلیات در آثار عطّار نیشابوری- فایل ۱۱
  • دانلود مطالب درباره کاربردهای نوین غذایی و غیرغذایی سیب‌زمینی- فایل ۳
  • مپایان نامه در مورد ولفه‌های خلاقیت
  • مطالب پایان نامه ها درباره تحلیل پیامدهای توسعه گردشگری در شهر لاهیجان با تاکید بر جنبه ...
  • کنترل بیولوژیک کنه بالغ هیالوما مارجیناتوم توسط قارچ های انتوموپاتوژن متاریزیوم آنیزوپلیه در شرایط آزمایشگاهی- قسمت ۹
  • تاثیر مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش بر بهره وری نیروی کار بخش صنعت بررسی موردی شرکت آب و فاضلاب شهری شهرستان ارومیه
  • پایان نامه روش تحقیق مدیریت منابع انسانی- قسمت ۶
  • مدانلود پایان نامه ؤلفه های انگیزش تحصیلی
  • مقاله تصویر بدنی
  • بررسی مبنای تحولات قانونی راجع به ارث زوجه در حقوق ایران- قسمت ۵
  • ماتریس سختی برای یک پی صلب مستطیلی مستقر بر محیط ‌لايه‌ای‌ ...
  • دانلود مطالب پژوهشی درباره صلاحیت واقعی در حقوق کیفری ایران و لبنان- فایل ۵
  • دانلود مقالات : اهمیت اجتماعی و اقتصادی بهداشت ­روانی (سلامت ­روانی)
  • دیدگاه مدیران و کتابداران دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان در مورد ایجاد کتابخانه دیجیتال- قسمت ۲
  • رپایان نامه درباره فتار کاربر
  • رویکرد قانون تعیین تکلیف ثبتی اراضی و ساختمان های فاقد سند رسمی در حل و فصل اختلافات ملکی- قسمت ۱۷
  • دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد رشته ریاضی محض ( آنالیز)نقاط c-فرین- ...
  • پایان نامه در مورد : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس(عهدین)- ...
  • پایان نامه دانشگاهی : تعریف سلامت روانی
  • بررسی میزان بقاء لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7 ریزپوشانی شده توسط صمغ فارسی (زدو) در ماست و در شرایط شبیه‌سازی شده گوارشی- قسمت ۱۲
  • دانلود مطالب پایان نامه ها در رابطه با بررسی نقش خانواده در سالم‌ سازی محیط جامعه و راهکارهای تحقق آن ...
  • دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با بررسی اثر فرآورده‌ها ی کفیر موجود در بازار ایران بر ...
  • پایان نامه درباره حقوق جزا
  • دانلود پایان نامه درباره شروع مدت حبس
  • منابع پایان نامه با موضوع مدل جدید تراوایی برای غشاهای ماتریس آمیخته پرشده بانو ذرات تراوا- ...
  • پایان نامه : طرحواره های ناسازگار اولیه
  • مقررات حمایتی شرع از زنان- قسمت ۷
  • تأثیر شوری و سدیمی آب بر هدایت هیدرولیکی اشباع خاک
  • پایان نامه آموزش های مهارتی:/آموزش
  • بررسی تاثیر میزان مهریه بر احساس قدرت زنان و تغییرات آن طی دوره های متفاوت زندگی- قسمت ۴
  • پایان نامه : خودجوشی و خلاقیت
  • پایان نامه درباره :مطالعه نظری ۵-آمینولوولینیک اسید با نانولوله های کربنی- فایل ۳۴
  • پایان نامه دام­های توانمندسازی
  • دانلود منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله روش‌های آماری در المان محدود و کاربرد آن در انتقال حرارت- فایل ...
  • بررسی تاثیر میزان مهریه بر احساس قدرت زنان و تغییرات آن طی دوره های متفاوت زندگی- قسمت ۱۹
  • عپایان نامه با موضوع زل وکیل
  • ریزازدیادی و بهینه‌سازی کشت در شیشه دو گونه گیاه دارویی ...
  • چالش ها یران و شورا- قسمت ۳
  • ددانلود پایان نامه با موضوع اوری های تجاری بین المللی
  • بررسی شاخص‌ها و ویژگی‌های غزل انقلاب اسلامی در آثار شاعران معاصر قادر طهماسبی(‌فرید)، علی رضا قزوه، مرتضی امیری‌اسفندقه و غلامرضا کافی- قسمت ۲۰
  • شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر رفتار خریداران ماشین آلات راهسازی در پروژه های عمرانی شهر تهران- قسمت ۲۸
  • عملکرد پلیس تا چه اندازه توانسته احساس امنیت کوه پیمایان مراجعه کننده به محورهای کوهستانی شمال شهر را افزایش دهد
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه تاثیر ارائه مجدد صورتهای مالی بر رشد شرکت- فایل ۴۳
  • تهیه کرم حاوی عصاره حلزون و روغن شترمرغ و بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی آن۹۳- ...
  • پژوهش های پیشین درباره ارائه ساختار جدید بازار همزمان توان اکتیو و راکتیو با در ...
  • دانلود مقاله و پایان نامه : روشهای تدریس مهارت‌های زندگی




  • جستجو




     
      فایل ها درباره : اندازه گیری ضریب اتلاف گرما در پدیده کلیدزنی و تعیین مکانیسم ... ...

    ۲-۱۶-۱) دلایل رخ دادن پدیده کلیدزنی در مواد آمورف
    الف) رشد مسیر های رسانشی در مواد آمورف آسانتر صورت می گیرد.
    ب) تغییرات فیزیکی در ساختار مواد آمورف با سرعت بیشتری انجام می پذیرد.
    در فصل های سوم و چهارم به روش های آزمایشگاهی و زبان برنامه نویسی مورد استفاده در مکانیسم کلیدزنی نمونه و برآورد ضریب اتلاف گرما در نمونه ها خواهیم پرداخت.
    فصل سوم
    روش آزمایشگاهی، آنالیز نمونه ها
    و برنامه نویسی کامپیوتری
    ۳-۱) مقدمه
    با توجه به اینکه کار پژوهشی حاضر در دو بخش آزمایشگاهی و برنامه نویسی کامپیوتری دنبال شده است، در این فصل در ابتدا به تفصیل به معرفی روش آزمایشگاهی و نمونه­سازی پرداخته و سپس بطور خلاصه معرفی دستگاهی سامانه­هایی که در طول آزمایش به منظور جمع­آوری داده ­ها و اطلاعات مورد نظر مورد استفاده قرار گرفته­اند، انجام شده است.
    در ادامه به برنامه نویسی به کار برده شده در مدل الکتروگرمایی با بهره گرفتن از داده های بدست آمده در پژوهش های قبلی پرداخته می شود.
    ۳-۲) فرایند آزمایشگاهی
    ۳-۲-۱) مقدمه
    از بین روش های مختلفی که برای ساخت لایه های نازک مورد توجه است، تبخیر گرمایی تحت خلا می ­تواند یک روش ساده و قابل اعتماد باشد. اتم­های تبخیر شده بصورت تصادفی به یک زیر لایه می­رسند و به دلیل کم شدن حرکت سطحی، دمای زیر لایه خیلی کمتر می­باشد؛ بنابراین، این اتم­ها بسادگی یک لایه­ی بی­شکل را ایجاد می­نمایند. این موضوع صحیح می­باشد، اما در حالتی که با آلیاژها کار می­کنیم، هنگامی که میزان تبخیر مؤلفه­ های تشکیل دهنده آلیاژ متفاوت است، در نهایت لایه­ای که ایجاد می­ شود می ­تواند ترکیبی کاملاً متفاوت نسبت به آنچه تبخیر شده است داشته باشد و به عبارت بهتر تناسب عنصری[۱۱۳] حفظ نمی­ شود. حتی علاوه بر اختلاف ترکیبات لایه تشکیل شده، ممکن است در طول ضخامت لایه باز هم ترکیبات و نسبت آنها تغییر کند، زیرا با افزایش دما آلیاژ بصورت جزء به جزء شروع به تبخیر می­ کند تا جایی که کاملاً تبخیر شود. هرگاه سرعت افزایش دما به اندازه کافی بالا نباشد، ابتدا آلیاژ در یک دمای کمتر به مؤلفه­ های تشکیل دهنده آن تجزیه می­ شود و سپس هر مؤلفه بصورت جدا تبخیر می­ شود و یک ترکیب ته نشین باقی می­ماند که برای تبخیر نسبت به کل آلیاژها نیاز به دمای خیلی بالاتری دارد]۶۷[. بنابراین از روش سرمایش سریع مذاب (فرونشانی مذاب) به منظور نمونه­سازی استفاده می­کنیم.
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    یکی از معمولترین و ساده­ترین راه­های تولید جامد بی­شکل، سرمایش سریع ماده مذاب است و موادی را که بدین صورت تهیه می­شوند، گاهی شیشه می­نامند. ویژگی منحصر به فرد این روش سرد شدن سریع است که اجازه هسته بندی و رشد فاز بلوری را به ماده مذاب نمی دهد. در این کار نیز برای تهیه­ نمونه­های مورد نظر از این روش استفاده شده است]۱،۳،۱۷[.
    ۳-۲-۲) مشخصات پودرهای اولیه و روش تهیه نمونه های مورد نظر
    در کار حاضر هدف ساخت، مشخصه نگاری و بررسی رفتار الکتریکی نمونه های  در میدان الکتریکی قوی می­باشد. در جداول (۳-۱) و (۳-۲) مشخصات مؤلفه های تشکیل دهنده نمونه (پودرهای اولیه) و مشخصات دستگاه های مورد نیاز جهت تهیه نمونه ارائه شده است.
    جدول ۳-۱) مشخصات پودرهای اولیه جهت تهیه­ نمونه

     

    جرم مولی شرکت و کشور سازنده شکل ظاهری و رنگ فرمول شیمیایی
    gr/mol 60/159 Merck آلمان پودر سفید رنگ TeO2
    gr/mol 88/188 Merck آلمان پودر زرد رنگ V2O5
    gr/mol 75/121 Merck آلمان پودر خاکستری تیره Sb

    جدول ۳-۲) مشخصات دستگاه های مورد استفاده جهت تهیه نمونه و کار پژوهشی

    نام دستگاه
    موضوعات: بدون موضوع
    [سه شنبه 1400-07-27] [ 06:39:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دانلود منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله نقش ایمان و عمل صالح در رسیدن به حیات طیبه از منظرامام علی ... ...

    در سراسر نهج­البلاغه امام (ع) به فراگیری علم و دانش تأکید کرده ­اند و۰دریک تقسیم بندی کلی مردم را سه دسته می­دانند:« الناس ثلاثه: فعالمٌ ربّانى و متعلّم على سبیل نجاه، و هَمَجٌ رَعاع أتباع کلّ ناعِق، یمیلون مع کل ریح، لم یستضیئوا بنور العلم و لم یَلجئوا الى رکنٍ وثیقٍ.؛
    امام علیه السلام به کمیل بن زیاد فرمود: مردم به سه دسته اند: عالم ربانى، آموزنده در راه نجات حق، و مردم عوام و بى سروپایى که دنبال هر صدایى مى دوند و با هر یادى حرکت مى کنند که نه از نور علم، بهره مندند و نه به پناهگاه محکمى تکیه زدند.» (نهج­البلاغه، حکمت ۱۴۷) در قرآن نیز به این موضوع توجّه شده است، در این زمینه آیات فراوانى در قرآن آمده که به نمونه‌هایى از آنها اشاره مى‌کنیم. در یک سرى از آیات، خداوند مردم را ترغیب مى‌کند درباره توحید، نبوت و معاد بیندیشند تا حقّ را بشناسند و از این رهگذر بر ایمان به آنها دست یابند.
    درباره توحید یکى از نکاتى که براى بیان آیات در خود قرآن به آن اشاره شده، این است که انسان باید به آنها توجّه و درباره آنها فکر کند تا خدا و یگانگى خدا را بشناسد. به عنوان نمونه خداوند در یک آیه مى‌گوید: «اِنَّ فى خَلْقِ السَّمواتِ وَاْلاَرْضِ وَ اخْتِلافِ الْلَّیْلِ وَالنَّهارِ وَالْفُلْکِ الَّتى تَجْرى فِى الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النّاسَ وَ ما اَنْزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماء فَاَحْیا بِهِ اْلاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّه وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَاْلاَرْضِ َلایات لِقَوْم یَعْقِلُونَ. » حقّاً در آفرینش آسمانها و زمین و پى هم در آمدن شب و روز و کشتى که به نفع مردم در دریا شناور است و آبى که خداوند از آسمان فرو فرستاد پس زمین را بعد از مرگش به وسیله آن زنده (و سرسبز) ساخته و از هر جاندارى در آن پراکنده است و هدایت کردن بادها و ابرهاى تسخیر شده بین آسمان و زمین، نشانه‌هایى است براى کسانى که بیندیشند. (بقره، ۱۶۴)
    آرى، نظام جهان حقّ است، در کار خداوند عبث و لهو و لعب وجود ندارد پس ناگزیر باید سرانجامى متناسب با خلقت خود داشته باشد. در آیه دیگرى مى‌گوید: «وَ یَتَفَکَّرُونَ فى خَلْقِ السَّمواتِ وَاْلاَرْض»و در نهایت چنین نتیجه مى‌گیرد که: «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلا سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّار»اولوالاباب کسانى هستند که؛. . . و مى‌اندیشند در آفرینش آسمانها و زمین (و در نتیجه مى‌گویند) پروردگارا این را باطل و بى‌هدف نیافریده‌اى تو (از انجام کار باطل) منزّه و پاکى پس ما را از عذاب آتش حفظ کن. (آل عمران، ۱۹۱-۱۹۲)یعنى، پس از فکر و اندیشه مى‌یابند که معادى و جهان پس از مرگى هست و از آن مى‌هراسند و مى‌گویند: ما را از عذاب آتش حفظ کن.
    بنابراین، قرآن ونهج­البلاغه درباره این اصول و سایر معتقداتى که باید بوسیله عقل ثابت شود مستقلا تأکید دارد و بر تفکّر و اندیشیدن درباره آنها اصرار می­ورزد و ما به این نتیجه مى‌رسیم که علم، چنانکه قبلا توضیح داده‌ایم، مقدمه ایمان است و کلید علم، تفکّر صحیح خواهد بود. در ادامه رابطه به کارگیری ابزار حسی و تفکر و علم را توضیح می­دهیم.
    پایان نامه - مقاله - پروژه

    ۳-۹-۱٫ ارتباط ابزارهای حسی و حصول ایمان

    قرآن کریم در آیه۷۸سوره نحل می فرماید: «وَاللّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ »این آیه دلالت بر این مطلب دارد که انسان درهنگام تولد فاقد علومی است که به واسطه حواس بدست می آیند واین علوم نیز درحقیقت مبدأ معارفی هستند که درصورت تأمل انسان را به شکرگزاری سوق می­دهد. چون لازمه شکرگزاری شناخت نعمت وبه تبع آن شناخت منعم است. این آیه وآیات دیگر بیانگر این نکته اند که اعضای حسی انسان،به خصوص چشم وگوش، و مرکز تصدیق و فکر"قلب"راه های دریافت معارفی هستند که باشرایط خاص منتهی به کسب حقیقت ودر نهایت حصول ایمان درفرد خواهد شد وانسان در مقابل آیات الهی ونعمات او شاکر خواهند بود. باتوجه به این آیات وآیاتی که شکر را در مقابل کفر قرار داده (ابراهیم،۷و۸) است رابطه شکر وایمان هم معلوم می­ شود.
    بنابراین طبق آیات میتوان مدعی بود که شکرگزاری معیاری مهم در وجود ایمان در انسان محسوب میشود. از مجموع مطالب میتوان چنین نتیجه گرفت که حواس انسان معرفت هایی به انسان میدهند که زمینه ساز حصول ایمان در انسان است به شرطی که اولاً حواس خود را به درستی به کارگیرد ثانیاً به واسطۀ تعقل ازظاهر به باطن عبور کند وثالثاً حق گزیر نباشد.

    ۳- ۹- ۲٫ راهه­ای کسب معرفت از منظر.امام علی (ع)

    الف) حسّ :امام علی(ع) در یکی از خطبه های خود، اعتماد به حسّ را اعتماد به سندی قوی می داند. ایشان در مقام توصیف طاووس و زیبائی ها و شگفتی های آفرینش آن می­فرماید: «أحیلک مِن ذلک علی معاینهٍ لا کَمَن یُحیل علی ضَعیف إسناده» (نهج­البلاغه، خطبه ۱۶۴)؛ «در مورد آن چه راجع به طاووس بیان کردم، تو را به مشاهده و دیدن حواله می دهم، نه مانند کسی که گفتارش را بر سند ضعیف و نادرست حواله می­دهد.
    ب) عقل:امام علی(ع) در معرفّی بدبخت و شقیّ می­گوید: «فَإنَّ الشَقیّ مَنْ حَرُمَ نَفعَ ما أُتِیَ مِنَ الْعَقلِ والتّجربه» (نامه،۷۸)؛ «زیان کار و بدبخت کسی است که از سود عقل و تجربه ای که به او داده شده بی­بهره ماند.» در جای دیگر حضرت (ع) می­فرمایند: «کفاکَ مِنْ عَقلِک ما أَوْضَحَ لکَ سُبُلَ غَیّکَ مِنْ رُشدکَ» (نهج­البلاغه، حکمت ۴۱۳)؛ «بس است تو را عقل و خردی که راه های گمراهیت را از راه های رستگاریت آشکار می­سازد.
    ج)قلب: قلب از مهم­ترین مجاری ادراکی است. البته منظور از قلب، آن قلب جسمانی صنوبری نیست، بلکه منظور از قلب ابزاری است که کشف و شهود به وسیله آن محقق می­ شود. امام علی (ع) در این باره می­فرمایند: «إنَّ اللَّه سبحانه جَعَلَ الذّکر جَلاءً لِلْقُلوب تَسمَعُ به بعدَ الْوَقْره وتبصرُ به بعدَ الْعشوه»( نهج­البلاغه، خطبه ۲۱۳)؛ «خداوند ذکر و یاد خود را صیقل و روشنایی دل ها قرار داد که به سبب آن بعد از کری می­شنوند و بعد از تاریکی می­بینند.
    د)وحی:مهم ترین و خطا ناپذیرترین ابزار شناخت، وحی است: «واعْلَموا أَنّ هذا القرانَ هُو النّاصح الَّذی لایَغُشّ والْهادی الَّذی لا یُضِلّ والمحدّث الَّذی لا یکذب وما جالَسَ هذا القرانَ أَحَدٌ إلّا قامَ عنه بزیادهٍ أَوْ نُقصانٍ، زیادهٌ فی هدیً ونقصانٌ مِنْ عَمیً واعْلَموا أَنّه لیس علی أَحدٍ بعد القران مِنْ فاقهٍ وَلا لِإَحدٍ قبل القرانِ مِنْ غِنی واتّهموا علیه آرائکم واُستغشّوا فیه أَهوائکم»( نهج­البلاغه، خطبه ۱۷۵)؛ «و بدانید این قرآن پنددهنده ای است که خیانت نمی کند و راهنمایی است که گمراه نمی کند و سخن گویی است که دروغ نمی گوید و کسی با این قرآن ننشست، مگر این که چون از پیش آن برخاست، هدایت و رستگاری او افزایش یافت و کوری و گمراهی او کم گردید. بدانید کسی را پس از (آموختن) قرآن نیازمندی نیست و نه برای کسی پیش از قرآن بی نیازی محقق می گردد. اندیشه هایتان را که بر خلاف قرآن است متّهم سازید و خواهش هایتان را در برابر آن خیانت کار بدانید».
    امام علی(ع) در موارد متعدّدی از نهج البلاغه به محدودیت شناخت حسّی تصریح می­ کنند. در جایی می فرمایند: «لا تُدرکُهُ الْحواسّ فتحسُّهُ وَلا تَلْمِسُهُ الْاَیدی فَتَمَسُّهُ»( نهج­البلاغه، خطبه ۲۲۸) «حواس ظاهری خداوند را درک نمی­کنند تا به وجود حسّی موجودش گردانند و دست ها او را لمس ننمایند تا دسترسی به او پیدا کنند». به عبارت منطقی، هر چه قابل ادراک با حسّ باشد جسمانی است. عکس نقیض این قضیه می شود: هر غیر جسمانی قابل ادراک با حواس (پنج گانه) نیست. در موضعی دیگر، حضرت (ع) در مورد قلمرو شناخت عقلانی می فرمایند: «لَمْ یُطلِعِ الْعُقولَ علی تحدید صِفتِهِ وَلَمْ یَحْجُبْها عَن واجب معرفته» (نهج­البلاغه، خطبه،۴ ) «عقل ها را بر حدّ و نهایت خود آگاه نساخته، ولی آن ها را از شناختن خویش (خداوند) به قدر واجب بازنداشته است».
    در ادامه به نمونه ای اشاره می­ شود تا به وضوح دریافت که اگر انسان با نگرشی الهی چشم وگوش خود را به کارگیرد چگونه می ­تواند ازچیزهای به ظاهر کوچک که مردم عادی به آنها اعتنایی ندارند،نردبانی بسازند که پایه های آن درعالم ناسوت پله های آن تاعالم ملکوت کشیده شده باشد واز پدیده های حسی معارفی آسمانی بسازند.
    حضرت امیر(ع) در نهج البلاغه می­فرماید: «اگر مردم در عظمت قدرت خدا وبزرگی نعمت های او می اندیشیدند به راه راست بازمی گشتند واز آتش سوزان می ترسیدند،اما دل ها بیمار،وچشم ها معیوب است. آیا به مخلوفات کوچک خدا نمی نگرند که چگونه به آفرینش آنها استحکام بخشید وترکیب اندام آنرا برقرار کرد.»( نهج­البلاغه، خطبه ۲۲۷)
    قرآن کریم هدف از مواجهه انسان با آیات آفاقی وانفسی را ایجاد زمینه ای برای رفتار های معرفتی مانند تفکر،تعقل وتدبروامثال آن دانسته. بی شک هدف نهایی تمامی این افعال نیز جز ایمان به خدا وآنچه مقدمات هدایت وکمال انسان رافراهم می آورد نیست. (فیروزآبادی،۵۵: ۱۳۸۹)
    امام خمینی (ره)،دربارۀ چگونگی تابش نورایمان برقلب درکتاب شرح جنودعقل وجهل چنین بیان می کنند: بدان که ایمان به معارف الهیه واصول عقاید حقه صورت نگیرد مگربه آنکه: اولاً آن حقایق را به قدم تفکر وریاضت عقلی وآیات وبینات وبراهین عقلیه ادراک کند واین مرحله به منزله مقدمه ایمان است وپس از آنکه عقل خط خود را استیفاء نمود،به آن قناعت نکند؛ زیرا که اینقدر از معارف اثرش خیلی کم است وحصول نورانیت از آن،کمتر شود. پس از آن،بایک سالک الی الله اشتغال به ریاضات قلبیه پیدا کند،واین حقایق را با هر ریاضتی ساده به قلب رساند تا قلب به آنها بگرود. پس در اینجا،مراتب ایمان فرق کند،و شاید معنای حدیث شریف که می فرماید: «العلم نورٌ یقذفه الله فی قلب من یشاء» همین باشد؛ زیرا که علم بلالله تا در حد عقل است،نور است،و پس از ریاضات قلبی، خدای تعالی آن را در قلوب مناسبه افکند ودل به آن بگرود. (امام خمینی،۱۳۷۷: ۸۹)
    به طورکلی وخلاصه براى تقویت ایمان باید سرشاخه‌هاى آن را بشناسیم و با مرتب کردن آنها از ساده به مشکل، از عوامل ساده‌تر شروع کنیم و پس از تقویت آنها به تدریج به عوامل مشکل و مشکل‌تر برسیم و آنها را نیز تقویت نماییم.
    براى دست‌یابى به معرفت و شناخت کامل‌تر، که از مقدمات ایمان است، فعالیت‌هاى مختلفى مى‌توان انجام داد، اما شاید دو فعالیت اساسى‌تر از سایر برنامه‌ها باشد:
    الف) تلاش کنیم براى چیزهایى که به آنها ایمان داریم دلایل و مستنداتى روشن‌تر و متقن‌تر پیدا کنیم و آنها را فرا بگیریم.
    تحصیل علم در زمینه متعلّقات ایمان، یعنى علم به خدا، علم به قیامت و علم به بد و خوب، یکى از ابزارها و راه‌هاى تکامل و تقویت ایمان است. از همین‌جا است که تحصیل علم، ارزشى فوق العاده مى‌یابد و در معارف اسلامى نیز براى علم و عالم و تحصیل علم جایگاه و اهمیتى ویژه در نظر گرفته شده است.
    ب) نسبت به مواردى که به آنها شناخت پیدا مى‌کنیم، توجه بیشترى مبذول داریم و پیوسته آنها را مد نظر قرار دهیم تا از خاطرمان نرود. معرفت اگر بخواهد در زندگى و رفتار و کردار ما تأثیر داشته باشد، باید معرفتى زنده وآگاهانه باشد. علمى که در گنجینه معارف ما هست اما در سطح توجه ذهن ما نیست و فقط هر از چند گاهى و در مواقع لزوم به آن توجه مى‌کنیم، منشأ اثر زیادى نخواهد بود. معرفتى منشأ اثر است که همواره مورد توجه و التفات و آگاهى ما باشد. یکى از اسرار این که در عبادات شرعى بر تکرار الفاظ و مفاهیم تأکید گردیده، همین است که این دانسته‌ها همیشه در سطح توجه ذهن ما وجود داشته باشند. مثلا در نماز، ما در ابتداى آن «الله اکبر» مى‌گوییم. به هنگام رفتن رکوع نیز مستحب است آن را تکرار کنیم. پس از سر برداشتن از رکوع نیز همین طور. پس از سجده و براى سجده دوم نیز همین طور. در تسبیحات اربعه، و خلاصه، موارد متعددى، در یک نماز این ذکر تکرار مى‌شود.
    این فلسفه، در تشریع نماز، که هر روز و آن هم روزى چند نوبت واجب شده، به خوبى قابل درک است. این تکرارها باعث مى‌شود کم‌کم آن دانسته در ذهن ما رسوخ یابد و همواره مورد توجّه و التفات باشد.

    ۳-۱۰٫ معرفی پایه های ایمان در حکمت ۳۱ نهج­البلاغه

    در حکمت سی­ویکم نهج­البلاغه آمده است: «سئل عن الأیمان»؛ از حضرت تقاضا کردند دربارۀ ایمان برای آنها صحبت کند. فرمود: «الأیمان علی اربع دعائم»؛ ایمان روی چهار پایه استوار است. منظور از چهار پایه این است که اگر پایه ها محکم بود، ایمان رو می ماند؛ اما اگر پایه ها سست شد یا فرو ریخت، ایمان به همان نسبت فرو می ریزد. به طور کامل ساقط نمی شود، اما به همان نسبت فرو می ریزد. حضرت این چهار پایه را این گونه معرفی فرمودند: ؛«وَ سُئِلَ ع عَنِ الْإِیمَانِ فَقَالَ الْإِیمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْیَقِینِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّهِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِیبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ فِی الْخَیْرَاتِ وَ الْیَقِینُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى تَبْصِرَهِ الْفِطْنَهِ وَ تَأَوُّلِ الْحِکْمَهِ وَ مَوْعِظَهِ الْعِبْرَهِ وَ سُنَّهِ الْأَوَّلِینَ فَمَنْ تَبَصَّرَ فِی الْفِطْنَهِ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَهُ وَ مَنْ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَهُ عَرَفَ الْعِبْرَهَ وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَهَ فَکَأَنَّمَا کَانَ فِی الْأَوَّلِینَ وَ الْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ وَ غَوْرِ الْعِلْمِ وَ زُهْرَهِ الْحُکْمِ وَ رَسَاخَهِ الْحِلْمِ فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحِلْمِ وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ یُفَرِّطْ فِی أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِی النَّاسِ حَمِیداً وَ الْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِینَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْمُنَافِقِینَ وَ مَنْ صَدَقَ فِی الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَیْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ »ایمان بر چهار پایه استوار است: صبر، یقین، عدل و جهاد. صبر نیز بر چهار پایه قرار دارد. شوق، هراس، زهد و انتظار. آن کس که اشتیاق بهشت دارد، شهوت‏هایش کاستى گیرد، و آن کس که از آتش جهنّم مى‏ترسد، از حرام دورى مى‏گزیند، و آن کس که در دنیا زهد مى‏ورزد، مصیبت‏ها را ساده پندارد، و آن کس که مرگ را انتظار مى‏کشد در نیکى‏ها شتاب مى‏کند. یقین نیز بر چهار پایه استوار است: بینش زیرکانه، دریافت حکیمانه واقعیّت‏ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پیمودن راه درست پیشینیان. پس آن کس که هوشمندانه به واقعیّت‏ها نگریست، حکمت را آشکارا بیند، و آن که حکمت را آشکارا دید، عبرت آموزى را شناسد، و آن که عبرت آموزى شناخت گویا چنان است که با گذشتگان مى‏زیسته است. و عدل نیز بر چهار پایه بر قرار است: فکرى ژرف اندیش، دانشى عمیق و به حقیقت رسیده، نیکو داورى کردن و استوار بودن در شکیبایى. پس کسى که درست اندیشید به ژرفاى دانش رسید و آن کس که به حقیقت دانش رسید، از چشمه زلال شریعت نوشید، و کسى که شکیبا شد در کارش زیاده روى نکرده با نیکنامى در میان مردم زندگى خواهد کرد. و جهاد نیز بر چهار پایه استوار است: امر به معروف، و نهى از منکر، راستگویى در هر حال، و دشمنى با فاسقان. پس هر کس به معروف امر کرد، پشتوانه نیرومند مؤمنان است، و آن کس که از زشتى‏ها نهى کرد، بینى منافقان را به خاک مالید، و آن کس که در میدان نبرد صادقانه پایدارى کند حقّى را که بر گردن او بوده ادا کرده است، و کسى که با فاسقان دشمنى کند و براى خدا خشم گیرد، خدا هم براى او خشم آورد، و روز قیامت او را خشنود سازد. (دشتى، ۱۳۷۹: ۶۳۱)
    روی سخن این حکمت شریف با انسان مؤمن است؛ یعنی انسانی که ایمان او محفوظ است و وارد گود مبارزه با نفس شده و باید حواس خود را جمع کند که شکست نخورد و بر نفس غالب شود.حضرت در جواب چنین انسانی می‌فرمایند: «الایمان على اربع دعائم: على الصبر و الیقین و العدل و الجهاد»؛ ایمان بر چهار پایه و رکن قرار دارد. اگر این چهار رکن وجود داشته باشد، ایمان محکم و پابرجا می‌ماند و اگر وجود نداشته نباشد، به‌تدریج در آن انحراف پیدا می‌شود. این چهار رکن عبارت‌اند از: « صبر، یقین، عدل و جهاد. » شاید کسانی گمان کنند که حضرت از میان فضائل چند فضیلت را گلچین کرده‌اند و این سخن تبیینی منطقی نیست، به خصوص این‌که ارتباط این مفاهیم هم خیلی برای ما روشن نیست. البته از قرائن بعدی که خود حضرت توضیح می‌فرمایند حدود این مفاهیم معلوم می‌شود. در این‌جا این سؤال مطرح می‌شود که این چهار رکن با هم چه ارتباطی دارند و چگونه پایه ایمان قرار می‌گیرند و می‌توانند ایمان را تقویت کنند به گونه‌ای که اگر این ارکان نباشند ایمان ضعف پیدا می‌کند، کج می‌شود و احیانا فرومی‌ریزد. درباره ارتباط این مفاهیم می‌توان گفت: از میان این چهار عامل، صبر و یقین در امور فردی جاری هستند و بر زندگی اجتماعی توقف ندارند؛ اما عدل و جهاد در مسایل اجتماعی جریان پیدا می‌کنند. اما وجه انتخاب صبر و یقین به عنوان دو ستون ایمان شاید این باشد که ایمان بر خلاف اسلام و مفاهیم مشابه، مقتضی این است که شخص مؤمن تصمیم داشته باشد که به لوازم اعتقاد خود ملتزم باشد و به آن ترتیب اثر دهد. پس برای حفظ ایمان که اقتضای رفتار خاصی را دارد به دو عامل نیازمندیم که در همه رفتارهای اختیاری، نقشی اساسی را ایفا می‌کنند: یکی شناخت و دیگری انگیزه. با توجه به توضیحات گذشته می‌توان گفت: مقصود حضرت از صبر، عاملی است که در انگیزه انسان اثر دارد و از واژه یقین هم استفاده می‌شود که از مقوله شناخت است. بنابراین این دو مفهوم به دو عامل مؤثر و اساسی در افعال اختیاری انسان اشاره دارند.

    ۳-۱۰-۱٫ صبر، پایه اول ایمان

    . معمولا در فارسی «دعامه» را به ستون ترجمه می‌کنیم؛ اما در دعامه به خصوصیتی عنایت شده است و آن این است که مانع از مایل شدن و فروریختن است. «دعم» هم به معنای پشتیبانی و حمایت کردن است. به هر حال دعائم یعنی چهار ستونی که در اطراف ساختمان یا سقف نصب می‌کنند تا مانع از ریزش آن شود. (قرشی بنایی،۱۳۷۷: /۳۸۵)
    این حدیث هم از جهت مفرداتْ احتیاج به توضیح دارد، چون دارای واژه‌های متشابهی است، و هم ساختار آن نیازمند توضیح است تا مشخص شود ارتباط چهار چیزی که حضرت به عنوان دعائم ایمان ذکر می‌فرمایند چیست و چرا حضرت از میان همه فضایل این چند چیز را انتخاب کرده‌اند.
    شخص مؤمن کسی است که تصمیم دارد به آن‌چه می‌داند عمل کند و به آن ملتزم باشد. از این رو در روایات متعدد، عملْ جزء ایمان شمرده شده است: «إِیمَانُ مَعْرِفَهٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَانِ »( نهج­البلاغه، حکمت ۲۲۷). ولی ممکن است در شرایطی خاص ایمان موجود باشد، ولی امکان عمل نباشد. پس این تعریفی منطقی نیست که جنس و فصل داشته باشد و بخواهد کاملا ماهیت ایمان را بیان کند. اما وقتی می‌گوییم کسی ایمان دارد، به این معناست که آماده‌ است تا به مقتضای ایمان خود عمل کند. این اعتقادْ اقتضای عمل دارد، ولی با توجه به موانعی که برای انسان پیش می‌آید اعم از وسوسه‌های شیطانی، هواهای نفسانی و عوامل اجتماعی مختلف، نیازمند تقویت است. از این رو باید اطراف ایمان با ستون‌هایی پشتیبانی شود تا لطمه‌ای به آن وارد نشود و تاثیر خود را بر سعادت انسان ببخشد. پایه‌های چهارگانه‌ای را که حضرت برای ایمان ذکر فرمودند می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: دو پایه‌ به رفتار فردی انسان و دو پایه به رفتار اجتماعی او بازگشت دارند.
    برای انجام کاری اختیاری دست‌کم دو عامل مؤثرند؛ یکی از مقوله شناخت و دیگری از سنخ انگیزش است. اگر شناخت یا انگیزه نباشد کار اختیاری انجام نمی‌گیرد. اگر این دو با هم جمع شد انسان کار را انجام می‌دهد. اما در میان انگیزه‌ها هم مهم‌ترین انگیزه‌ای که در رفتار انسان اثر می‌کند ترس از ضرر و امید به منفعت است. بنابراین ما باید برای پشتیبانی ایمان در رفتار فردی خود از یک طرف به مقوله شناخت اهمیت بدهیم یعنی رفتار ما توأم با شناختی قوی باشد و به حد یقین برسد و از طرف دیگر انگیزه‌ای قوی داشته باشیم تا بتوانیم رفتار خود را کنترل کنیم. تا زمانی که ایمان و ارزش‌ها مطرح نیست انسان خود را آزاد و رها می‌بیند و هر کار دلش می‌خواهد انجام می‌دهد. اما وقتی ایمان باشد به این معناست که قرار است رفتار انسان حساب داشته باشد. بنابراین اگر انگیزه انسان قوی نباشد، انگیزه‌های حیوانی کار خود را انجام می‌دهند. در این حالت، انسان برای انجام رفتارهای ایمانی به خود زحمت نمی‌دهد، با نفس کشتی نمی‌گیرد و خود را به خواسته‌های غرائزش می‌سپارد. حضرت علی علیه‌السلام داشتن چنین انگیزه‌ای را با تعبیر «صبر» بیان فرموده‌اند. منظور حضرت از صبر، داشتنِ انگیزه برای کنترل رفتار است. در تأیید این سخن می‌توان از روایاتی بهره برد که صبر را به سه قسم تقسیم کرده‌اند؛ صبر بر طاعت، صبر از معصیت و صبر بر مصیبت. (کلینی،۱۴۰۷: ۲/۹۰) مقاومت در مقابل عواملی که انسان را به مخالفت رضای خدا دعوت می‌کند نیازمند نیرویی است که عنوان کلی آن «صبر» است. صبر یعنی داشتن انگیزه و نیروی مقاومت در مقابل عواملی که انسان را از انجام کار خیر باز می‌دارد یا دعوت به رفتار ناهنجار می‌کند.

    ۳-۱۰-۲٫ شعبه‌های صبر

    حضرت در ادامه می‌فرمایند: خود صبر چهار شعبه دارد. با توجه به مقدمه‌منظور از این شعبه‌ها یعنی عواملی که به این انگیزش کمک می‌کنند. امید به منفعت و ترس از ضرر، مهم‌ترین عوامل مؤثر هستند. حضرت این دو عامل را با دو تعبیر «شوق» و «شفق» بیان می‌فرمایند. شفق، نقطه مقابل شوق و به معنای خوف است.(قرشی بنایی،۱۳۷۷: ۲/۶۰۶) هر قدر انسان بیشتر معتقد باشد که کاری برای او سودمند است بیشتر برای انجام آن تلاش می‌کند. سود هم مراتبی دارد؛ از سودهای دنیوی تا ثواب‌های اخروی و رضوان الهی. طبعا شوقی که در اعمال انسان مؤمن مؤثر است شوق به ثواب‌های اخروی است. اسلام به مؤمن این بینش را می‌دهد که زندگی دنیا دوره مقدماتی و به یک معنا دوره جنینی برای زندگی اصلی است. قرآن می‌فرماید: « وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ» (عنکبوت، ۶۴)حیات حقیقی آن‌جاست. پس مؤمن طوری رفتار می‌کند که برای زندگی حقیقی‌ او مفید باشد و شوق او به ثواب آخرت است. برای این‌که بتوانیم عامل صبر را در خودمان ایجاد کنیم باید بدانیم که صبر خود دارای چهار شعبه است. الشوق و الشفق و الزهد و الترقب.
    حضرت برای هریک از این شعب فوایدی را ذکر می‌کنند. می‌فرمایند: فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّهِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ؛ ‏وقتی انسان شوق به ثواب اخروی داشت به راحتی از شهوت‌ها چشم‌پوشی می‌کند. در امور دنیوی هم این قاعده جاری است. مثلا جوانی که شوق ازدواج با دختری را دارد و به او گفته‌اند که باید تحصیلات عالی داشته باشی، برای رسیدن به این آرزوی خود همه زحمت‌ها را به جان می‌خرد و صرف‌نظر کردن از بعضی راحتی‌ها برای او آسان می‌شود. می‌فرماید: اگر انسان مشتاق به بهشت باشد به راحتی از شهوت‌ها چشم‌پوشی می‌کند. آیا برای رسیدن به ثواب ابدی و بی‌نهایت، جا ندارد انسان چند سالی از بعضی تمایلات خود صرف‌نظر کند؟! به هر حال اولین عنصری که برای تحقق صبر لازم است، شوق به ثواب‌ها، لذت‌ها و کمالات اخروی است.
    وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ. عنصر دومْ ترس است. امید مؤمن به بهشت و ترس او از جهنم است؛ جهنم نماد عقوبت الهی است. باید آیات و روایات را خواند و با خصوصیات جهنم و عذاب‌های آن آشنا شد تا ترس از آن در دل ما ایجاد شود. وَ مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِیبَاتِ. در مصیبت‌ها که نه عامل ترسْ مؤثر است و نه امید، باید دلبستگی‌ها را از دنیا گسست. همه مصیبت‌های دنیا وقتی برای انسان سنگین است که انسان به متعلقات خود دلبستگی داشته باشد. اگر دلبستگی نداشته باشد وقتی چیزی را از دست می‌دهد غصه نمی‌خورد وقتی دلبستگی نباشد مصیبت، مصیبت نمی‌شود. اما با وجود دلبستگی، گم شدن یک اسکناس هزارتومانی خواب را از چشم انسان می‌برد. اگر انسان به همه نعمت‌های دنیا به عنوان امانت الهی نگاه کند، پس گرفتن آن برای او مصیبت نمی‌شود و تحملش برای او بسیار راحت است. «زهد» یعنی عدم دلبستگی به دنیا. اگر بود نعمت خداست و باید او را شکر کرد و اگر نبود باید به آنچه خدا صلاح می‌داند راضی بود.(مصباح یزدی، ۱۳۸۶: ۱۳۴) پس رکن و شعبه سوم این دعامه «زهد» است.
    وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَیْرَات. آخرین شعبه صبر «ترقب» است. معادل فارسی ترقب، «انتظار کشیدن» است. اما مقصود از ترقب در این‌جا این است که مؤمن باید طوری باشد که همیشه نگاه او به آینده باشد و انتظار واقعیاتی را بکشد که قرار است در آینده اتفاق بیافتد.(قرشی بنایی، ۱۳۷۷: ۱/۴۶۱) آن‌چه برای انسان مهم است و نقطه عطفی در هستی او به شمار می‌رود مرگ است. مرگ است که ورق زندگی را عوض می‌کند و ما را از عالم اختیار و انتخاب به عالمی دیگر می‌برد که دیگر در آن‌جا اختیاری نداریم. در آن‌جا نه می‌توانیم ثوابی کسب کنیم و نه می‌توانیم عقابی را جبران کنیم. البته اگر انسان از قبل خود را آماده کرده باشد و توشه فراهم کرده باشد این سفر این گونه خواهد بود که از جایی تنگ، تاریک، متعفن و کثیف رهایی پیدا می‌کند و به فضایی باز، خرم و شاداب پا می‌گذارد. اما اگر بر عکس این رفتار کرده باشد، نتیجه هم برعکس می‌شود.
    ما در وقوع مرگ شک نداریم، اما همیشه خود را به تغافل می‌زنیم یا نمی‌گذاریم فکرمان به آن سمت برود. این تغافل باعث می‌شود که انسان به دنیا دلبستگی پیدا کند و به دنبال شهوات برود. پس مؤمن علاوه بر این‌که نباید دلبستگی به لذت‌های دنیا داشته باشد باید دوراندیش هم باشد و ‌خود را برای ملاقات با مرگ آماده کند. کسی که منتظر مرگ باشد در کارهای خیر شتاب می‌کند تا این سفر برای او مبارک باشد و از سختی‌ها و رنج‌ها نجات پیدا کند.

    ۳-۱۰-۳٫ یقین، پایه دوم ایمان

    وَالْیَقِینُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى تَبْصِرَهِ الْفِطْنَهِ وَتَأَوُّلِ الْحِکْمَهِ وَمَوْعِظَهِ الْعِبْرَهِ وَسُنَّهِ الْأَوَّلِینَ فَمَنْ تَبَصَّرَ فِی الْفِطْنَهِ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَهُ وَمَنْ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَهُ عَرَفَ الْعِبْرَهَ وَمَنْ عَرَفَ الْعِبْرَهَ فَکَأَنَّمَا کَانَ فِی الْأَوَّلِینَ؛
    یقن به معنای ثابت و واضح شدن است: «یقن الامر یقنا: ثبت و وضح» می گویند: «یقن الامر و بالامر» یعنى به آن علم پیدا کرد و محقق دانست «یقین» وصف است به معنى ثابت و واضح، باید گفت: یقین در لغت علم است که نقطه مقابل شک است .یقین علمى است که از استدلال حاصل شود لذا علم خدا را یقین نگویند «یقنه و ایقنه» هر دو به یک معنى هستند. (قرشی بنایی،۱۳۷۷)«من ایقن بالخلف جاد بالعطیّه» (حکمت ،۱۳۸) هر کس به جانشین و پاداش الهى یقین کند اهل جود و بذل بود، در جاى دیگر فرموده: «لا تجعلوا علمکم جهلا و یقینکم شکا اذا علمتم فاعملوا و اذا تیّقنتم فأقدموا» یعنى عالم بى عمل مانند جاهل و یقین کننده بدون اقدام مانند شکاک است. (حکمت ،۲۷۴)
    یقین در دین به منزله سرمایه است و ایمان متوقف بر آن می باشد. سایر علوم شاخ و برگ آن است و رستگاری در آخرت بدون یقین حاصل نمی شود. حال اگر گفته شود: معناى یقین چیست؟ می باشد و طبق آنچه از اخبار و روایات استفاده مى‏شود به مرحله عالى ایمان” یقین” گفته مى‏شود.(مکارم شیرازی،۱۳۷۴: ۲۷/۲۸۴)
    در روایات مراد از یقین، علمی است که منشأ اثر عملی باشد. ما به بسیاری از امور به صورت کلی علم داریم، اما وقتی به خودمان مراجعه می‌کنیم می‌بینیم که این علوم خیلی منشأ اثر‌ نیستند. اما وقتی همین علوم در واقعیات عینی تجسم پیدا می‌کنند و نمونه جزیی آن‌ ها تحقق پیدا می‌کند می‌بینیم که اثر خاصی دارند. پس هر علمى یقین نیست ولى هر یقینى علم است و به علم خدا یقین گفته نمى‏شود؛ زیرا علم خدا از تحقیق و استدلال حاصل نمی شود.
    یقین کاربردهای مختلفی دارد. یقین در محاورات عرفی تقریبا مساوی با علم قطعی است، اما در فرهنگ دینی ما جایگاه خاصی دارد و مفهوم بسیار ارزشمندی است. در برخی روایات آمده است که هیچ چیز در عالم کم‌تر از یقین بین مردم تقسیم نشده است.(مجلسی،۱۳۶۳: ۶۷/ ۱۳۶)
    اکنون با توجه به این توضیحات، ادامه حکمت سی و یکم نهج‌البلاغه را مرور می‌کنیم. حضرت می‌فرمایند: وَ الْیَقِینُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ؛ دومین ستون ایمان یعنی یقین، چهار شعبه دارد: عَلَى تَبْصِرَهِ الْفِطْنَهِ وَ تَأَوُّلِ الْحِکْمَهِ وَ مَوْعِظَهِ الْعِبْرَهِ وَ سُنَّهِ الْأَوَّلِینَ؛ «فطنه» یعنی تیزهوشی و زیرکی. (قرشی بنایی،۱۳۷۷: ۲/۸۲۲) انسان تیزهوش و زیرک بینش و بصیرت عمیقی نسبت به قضایا پیدا خواهد کرد و به آن‌ ها سَرسَری نگاه نمی‌کند. این بینش و بصیرتْ عنصری است که در حصول یقین دخالت دارد، به این معنا که کسانی می‌توانند چنین یقینی پیدا کنند که از چنین هوش و نگاهی برخوردار باشند (تَبْصِرَهِ الْفِطْنَهِ). چنین کسی بعد از این‌که نظر تیزبینانه به حوادث روزگار داشت باید آن حوادث را تفسیر کند. ما در هنگام نقل بسیاری از مطالب می‌گوییم: «فلان چیز را دیدم یا شنیدم». اما در حقیقت ما خودِ این مطلب را ندیده یا نشنیده‌ایم؛ بلکه این تفسیری است که ما از حوادث داریم. پس تفسیر دیدنی‌ها غیر از خود دیدن است. در روان‌شناسی مراحلی را برای حصول چنین تفاسیری ذکر کرده‌اند. پس بعد از دیدن دقیق حادثه‌ها باید بتوان تحلیل درستی از آن ارائه داد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام از این تحلیل به تَأَوُّلِ الْحِکْمَهِ تعبیر می‌فرمایند؛ یعنی تفسیر و تحلیلی که ناشی از حکمت و اصول صحیح عقلایی باشد، نه تفسیری دلخواه. بعد از این باید نقاط قوت و ضعف آن حادثه و جریان را روشن کنیم و از آن پند بگیریم و این آمادگی خاصی را می‌طلبد (مَوْعِظَهِ الْعِبْرَهِ). بعد از پندگرفتن باید از تجارب دیگران هم درست مانند تجارب خودمان استفاده کنیم (وَ سُنَّهِ الْأَوَّلِینَ). ما منبعی بی‌کران از تجارب دیگران در اختیار داریم که می‌توانیم از آن بهره ببریم و آن سرگذشت پشینیان است. این چهار چیز که به هم ضمیمه شوند انسان دارای یقینی می‌شود که در رفتار او اثرگذار است و این رفتار موجب تقویت ایمان او و حفاظت از آن خواهد شد.

    ۳-۱۰-۴٫ عدل، پایه سوم ایمان

    وَ الْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ وَ غَوْرِ الْعِلْمِ وَ زُهْرَهِ الْحُکْمِ وَ رَسَاخَهِ الْحِلْمِ. فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُکْمِ وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ یُفَرِّطْ فِی أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِی النَّاسِ حَمِیداً؛( نهج­البلاغه، حکمت ۳۱)
    درباره توجیه ارتباط این مفاهیم با یکدیگرباید عرض کنیم که دو پایه اول یعنی صبر و یقین در رفتار فردی انسان و دو رکن دیگر یعنی عدل وجهاد در رفتار اجتماعی او جاری می‌شوند. صبر و یقین و شعبه‌های آن‌ ها را در مطالب گذشته توضیح دادیم. برای تتمیم توجیه مذکور می‌توان گفت: عدل و جهاد از این نظر انتخاب شده‌اند که انسانی که در اجتماع زندگی می‌کند این دو مسأله برای او مطرح است که اولاً خود باید در اجتماع چگونه باشد و ثانیاً نسبت به دیگران چه وظیفه‌ای دارد؟ بر این اساس عنصر سومی که در این‌جا ذکر شده عدل است که موقعیت انسان را در زندگی اجتماعی از این لحاظ روشن می‌کند که نسبت به دیگران چه وظیفه‌ای دارد.

    ۳-۱۰-۵٫ شاکله نظام عادلانه

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 06:39:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پژوهش های کارشناسی ارشد درباره بررسی نظام حقوقی بین المللی حاکم بر حمایت از مهاجران- ... ...

    -International Institute of Humanitarian Law: IIHL. ↑
    - Global Instruments. ↑
    - Freedom of Movement, Available at:
    www.hrea.org/index.php?doc_id=409, pp.1-8, at:3-4 ↑
    - The Universal Declaration of Human Rights: UDHR. ↑
    -Human Rights Strengthen Migration Policy Framework, Available at: www.migrationinformation.org/feature/display.cfm?ID=295, pp.1-3, at:1 ↑
    - The Facts:Immigration and Human Rights, Available at:
    www.800milewall.org/resources/immigration and human rights.pdf, pp.1-3, at:1 ↑
    ۲- این موارد عبارت است از: حق دارا بودن استانداردهای زندگی مناسب، سلامت و رفاه، حق کارکردن تحت شرائط منصفانه که تمام این موارد در اعلامیه جهانی حقوق بشر ذکر شده است. ↑
    - Freedom of Movement. ↑
    -Human Rights Strengthen Migration Policy Framework, Op.Cit, p.2 ↑
    ۲- در حقیقت پناهندگان همان مهاجران اند. وجه مشترک آنها جلای وطن و غربت است. تفاوت در انگیزه هاست. مهاجران بنا بر شرائط اقتصادی، اجتماعی کشور خود و جهت روی آوردن به زندگی بهتر مهاجرت می کنند. اما پناهندگان مهاجرانی هستند که نه به خواست خود، بلکه بنا بر مقتضیات سیاسی و امنیتی مجبور به مهاجرت می شوند. این دسته از مهاجران آسیب پذیرتر بوده و به حمایت های بیشتری نیاز دارند. ↑
    -International Covenant on Civil and Political Rights: ICCPR. ↑
    -The International Bill of Human Rights. ↑
    -The Right of Phisical Integrity. ↑
    - The Right to Life. ↑
    - The Right of Liberty and Personal Security. ↑
    - The Right to Be Free From Arbitrary Arrest and Detention. ↑
    ۱۰۱- قرار یا اقدامی قانونی است که از آن طریق یک زندانی از بازداشت غیر قانونی آزاد شده و در پی آن حق جبران غرامت برای زندانی یا هرکس که قصد کمک به او را دارد به وجود می آید. از لحاظ تاریخی این یک سند مهم حقوقی است که تضمین آزادی فردی علیه هرگونه اقدام خودسرانه دولت است.(Habeas Corpus) ↑
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    - The Right of Just and Impartial Trial. ↑
    - The Right to Be Presume Innocent. ↑
    - Freedom of Religion and Thought. ↑
    - Freedom of Association and the Right to Form Family. ↑
    - The Right of Nationality and to be Free from Violation of Personal Integrity. ↑
    - Prevention War Propaganda Causing Discrimination, Violence and Hostility. ↑
    - The Right to Participation in Political Affairs of Government. ↑
    -The Right to Vote. ↑
    - The Right to Be Member of Various Political Groups. ↑
    -The Right of Non-Discrimination. ↑
    -The Rights of Minorities. ↑
    - The Right to be equally by the Law. ↑
    -International Covenant on Civil and Political Rights, Available at: www.en.wikipedia.org/wiki/international_covenant_on_civil_and_political_rights, pp.1-13, at:3 ↑
    ۱- علت عدم ذکر این دو حق نفوذ دول کمونیستی در خصوص تعریف و محدوده مالکیت، همچنین انواع پناهندگی می باشد. ↑
    - International Covenant on Economic, Social and Cultural Rights: ICESCR. ↑
    ۳- از آنجا که اعلامیه جهانی حقوق بشر فاقد تدابیر اجرایی و ضمانت اجرا بود، کمیسیون حقوق بشر بلافاصله پس از تنظیم و انتشار آن مصمم شد در این زمینه میثاق هایی که برای دول امضاء کننده از جهت حقوق ملی و بین المللی الزام آور باشد به تصویب رساند. علاوه بر مفاد دو میثاق تمام اصول و ضوابط مقرر در اعلامیه نیز لازم الاجرا دانسته شد. این دو میثاق مفاد اعلامیه را با دقت و وضوح بیشتری مورد تحلیل قرار داده و در برخی موارد نیز تغییرات کلی در آن به عمل آورده اند. رعایت حقوق مندرج در میثاقین برای دولتها یک تکلیف و قاعده حقوقی است، در صورتی که اعلامیه آن را یک تکلیف اخلاقی و معنوی تلقی می کند. ↑
    - The Right of Workers to Favourable Conditions of Work. ↑
    - The Right to Social Protection. ↑
    - The Right to Adequate Standards of Life. ↑
    - The Right to Cultural Freedoms and Scientific Progress. ↑
    - The Right to Work. ↑
    - The Right to Fair Conditions for Employment. ↑
    - The Right to Social Security. ↑
    ۱- میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، قابل دسترسی در سایت:
    www.forum.98ia.com/archive/index.php/t-114567.html., pp.1-3, at:1-2 ↑
    - The Convention on the Elimination of All Forms of Discrimination against Women: CEDAW. ↑
    - Convention on the Elimination of All Forms of Discrimination Against Women, Available at: www.un.org/womenwatch/daw/cedaw, pp.1-3, at:1-2 ↑
    ۲- این کنوانسیون بر این تصریح دارد که زنان باید از حق انتخاب کشور مورد نظر خود و محل اقامت در آن کشور مانند مردان برخوردار باشند. ↑
    ۳- این کنفرانس توسط یک نهاد ملی تحت عنوان ” گروه جهانی بشردوستی” که متشکل از ۱۶۵ عضو ملی است تشکیل شد و هدف حمایت از حقوق زنان مهاجر بود. در همین راستا دبیر کل این نهاد در کنفرانس بر مواردی ضروری تأکید نموده است. بیش از ۱۰۰ نماینده از کنفدراسیون خیرخواهان کاتولیک و دیگر متخصصان مهاجرت از ۵۰ کشور در این کنفرانس سه روزه در سالی سنگال در ۳۰ نوامبر تا ۲ دسامبر ۲۰۱۰ حضور داشته اند. ↑
    - Greater Protection of Women Migrants Essential, Available at: www.caritas.org/newsroom/press_release/pressrelease02_12_10.html. pp.1-3, at:1-2 ↑

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 06:38:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      طراحی بهینه منحنی فشار- تغذیه‌ی محوری در فرآیند هیدروفرمینگ گرم ... ...

    کشش عمیق هیدرومکانیکال[۴]:
    یک طرح از فرایند کشش عمیق هیدرومکانیکال در شکل ۱-۵ نشان داده شده است. این فرایند همانند فرایند کشش عمیق سنتی است با این تفاوت که در مقابل سنبه به جای ماتریس فشار سیال وجود دارد.

     

     
    شکل ‏۱‑۵ کشش عمیق هیدرومکانیکال [۱]

    فرایند کشش عمیق هیدرومکانیکال قالب مادگی ندارد ولی فشار هیدرولیک به هنگام پایین آمدن سنبه اعمال می‌شود. فشار متقابل سیال با شیر خودتنظیم[۵] کنترل می‌شود. ناکامورا و همکارانش [۳] کشش عمیق هیدرومکانیکال را به صورت تجربی بررسی و نشان دادند که حد کشش در این فرایند به سبب حضور فشار متقابل سنبه افزایش می‌یابد و قسمتی از ورق که به سنبه چسبیده است در طول فرایند کشیده نمی‌شود.
    هیدروفرمینگ فشار بالای ورق:
    شکل۱-۶ یک فرایند هیدروفرمینگ فشار بالای ورق را نشان می‌دهد. ورق قرار داده شده در ورق‌گیر پس از یک مرحله شکل‌دهی کشش عمیق سنتی در مرحله‌ی دوم توسط فشار سیال حفره‌ی قالب را پر می‌کند. برای هیدروفرمینگ ورق دولایه که در شکل۱-۷ نشان داده شده است؛ بعد از این‌که دو ورق در مرحله‌ی اول شکل‌دهی با کشش عمیق سنتی شکل داده شدند بین دو ورق سیال پمپ می‌شود و حفره‌ی قالب با فشار سیال پرمی‌شود تا ورق‌ها به شکل حفره‌ی بالایی و پایینی شکل داده شوند [۱].
    دانلود پروژه

     

     
    شکل ‏۱‑۶ هیدروفرمینگ فشار بالای ورق برای ورق تکی [۱]

     

     

     
    شکل ‏۱‑۷ هیدروفرمینگ فشار بالای ورق برای ورق دولایه [۱]

    هیدروفرمینگ لوله:
    در طول تاریخ، هیدروفرمینگ لوله، متناسب با زمان و مکان استفاده از آن، با اسامی گوناگونی شناخته می‌شده است. شکل‌دهی محدب لوله[۶]، شکل‌دهی محدب با سیال[۷] و شکل‌دهی با فشار هیدرولیکی[۸] نام‌هایی هستند که در گذشته برای این فرایند استفاده شده‌اند. شکل۱-۸ مراحل تولید یک لوله‌ی سه‌راهی در فرایند هیدروفرمینگ لوله را نشان می‌دهد.

     

     
    شکل ‏۱‑۸ مراحل تولید لوله‌ی سه‌راهی در فرایند هیدروفرمینگ لوله‌ی سه‌راهی [۴]

    همان‌طور که در شکل نشان داده شده است، در ابتدا لوله در میان دو قالب قرار می‌گیرد. سپس توسط سیال با فشار بالا پر شده و هوای داخل آن تخلیه می‌شود. دو نیروی تغذیه‌ی محوری که توسط پیستون‌ها اعمال می‌شود و فشار داخلی که به کمک سیال داخل لوله اعمال می‌شود لوله را به شکل منحنی داخل قالب شکل می‌دهد.
    کمیت‌های یک نوع هیدروفرمینگ لوله در شکل (۱-۹-الف) نشان داده شده است. شکل‌های (۱-۹-ب) و (۱-۹-پ) نمونه‌هایی از قطعات ساخته‌شده با روش هیدروفرمینگ لوله را نشان می‌دهند[۱].

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 06:38:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      طرح های پژوهشی انجام شده در مورد رابطه ی بین مولفه های هوش هیجانی مدیران و عملکرد کارکنان ...

    .
    کمک: هنگامی که سازمان با فراهم کردن بودجه و تسهیلات فرد را در انجام دادن وظایفی که بر عهده دارد یاری نماید.
    محیط: کلیه عواملی که در داخل و خارج سازمان می تواند به عنوان عناصر کلیدی بر عملکرد تاثیرگذار باشد.
    ارزیابی: ارزیابی و بازخورد می تواند کارکنان را از مشکلات عملکرد خود آگاه کند و نقاط قوت و ضعف را نشان می دهد تا کمبود ها را جبران نماید.
    اعتبار: اطمینان از اینکه امور مربوط به کارکنان برای همه ی گروه ها و افراد یکی است و سازمان به ارزیابی های عملکرد قانونی و معتبر در جهت ارتقاء امور سازمان نیاز دارد. تصمیمات کارکنان باید با دلیل و مدرک همراه باشد.
    پایان نامه
    دانشگاه آزاد اسلامی: بخشی از آموزش عالی است که هزینه های آن از محل منابع غیر از بودجه عمومی تامین می شود(محمد نژاد عالی زمین،۱۳۸۳).
    موسسه آموزشی غیر انتفاعی: سازمان های آموزشی غیر انتفاعی سازمان های قانونی هستند که هدف اصلی آنها پشتیبانی از یک مورد یا موضوع خصوصی یا همگانی است، بدون داشتن مقاصد تجاری در کنار آن(کاظمی،۱۳۸۷).
    فصل دوم
    مرور ادبیات و پیشینه پژوهش
    مقدمه: در این بخش ابتدا مبانی تئوریکی هوش هیجانی و عملکرد و هم چنین نظام آموزش عالی بحث می شود، سپس پیشینه پژوهش در ایران و جهان ارائه می گردد.
    مبانی تئوریکی
    در سیر تمدن جوامع انسانی کمتر پدیده ای را می توان یافت که تاریخی طولانی تر از سازمانهای اجتماعی داشته باشد. سرگذشت ظهور و سقوط سازمان ها، سیاست ها و فعالیت های آنها طی قرون و اعصار در تاریخ ثبت شده است.در دنیای امروزی در روزنامه ها و دیگر نشریه ها، گزارش های متعددی درباره ی عملکرد سازمان ها دیده می شود. اگرچه سازمان در طول تاریخ زندگی انسان پیوسته مطرح بوده اند، اما در حقیقت از زمان انقلاب صنعتی پیدایش سازمان های عظیم صنعتی، بازرگانی ایجاد و گسترش موسسات بزرگ دولتی به عنوان یک پدیده ی پیچیده اجتماعی مورد توجه دانشمندان و محافل علمی قرار گرفت و از اوایل قرن بیستم، مطالعات و تحلیل های علمی پیرامون آن شروع شد.امروزه سازمان اجتماعی به عنوان یکی از پیچیده ترین سیستم ها شناخته شده در معرفت بشری، ارزیابی و طبقه بندی شده است، بنابراین شناخت علمی این پدیده ی پیچیده احتیاج به تجزیه و تحلیل ابعاد مختلف ساختاری و رفتاری آن دارد. فلسفه اصلی و عقلانی برای وجود سازمان ها این است که هدف های معین فقط از طریق همکاری گروهی از مردم تحقق می یابد. بنابراین هدف خواه سود، تعلیم و تربیت، تامین بهداشت، امنیت عمومی و رفاه اجتماعی باشد و خواه ترویج مذهب، سازمان ها با هدف های مشخص علت وجودی خود را پیدا می کنند. به عبارت دیگر، سازمان ها هدف های کوتاه مدت و بلند مدتی را تعقیب می کنند که می تواند به طور کارآمد و موثر با کوشش های ثمر بخش و مشترک افراد تامین شود. از سوی دیگر، همه ی سازمان ها به وسیله ی یک یا چند مدیر اداره می شوند. مدیران منابع کمیاب را در جهت حصول هدف های مختلف تخصیص می دهند. در واقع، مدیران هستند که رابطه بین هدف و شرایط نیل به هدف را تعیین می کنند. مدیران شرایطی را برای ایجاد مشاغل جدید، درآمد، محصول، خدمت، امنیت، بهداشت و آموزش به وجود می آورند. اگر اداره امور سازمان ها مورد توجه باشد، نقش مدیران به عنوان یک منبع مهم تامین نیازمندیهای اجتماعی آشکار می شود. حقیقت این است که سازمان ها به مدیر نیاز دارند و مدیران می توانند نقش حیاتی در هر جامعه داشته باشند. پیچیدگی فزاینده ی جامعه، پیشرفت علم و تکنولوژی و به تبع آنها افزایش نیازمندیها و گسترش سازمان ها ایجاب می کند که از مدیران کارآمد در اداره ی امور سازمان ها استفاده شود، زیرا بازده عملکرد معقول مدیران موجب بقاء و رشد سازمان می شود و برای جامعه ثمر بخش است(ایران نژاد و ساسان گوهر،۱۳۸۵). مفاهیم سازمان و مدیریت لازم و ملزوم یکدیگرهستند . وجود یکی بدون دیگری بی معنا است. فعالیت مدیریت در سازمان اتفاق می افتد و سازمانی نیست که از مدیریت بی نیاز باشد(علاقه بند،۱۳۸۴). کارآیی و اثر بخشی عملکرد مدیران، مستلزم استفاده از مهارت های مدیریتی است. مدیران علاوه بر دانش و تجربه، لازم است که از مهارت های ویژه ای نیز برخوردار باشند.
    کاتز[۲۲] (۱۹۹۵) مهارت های مورد نیاز مدیران را به فنی[۲۳]، انسانی[۲۴] و ادراکی[۲۵] طبقه بندی کرده است . مهارت به توانایی های قابل پرورش شخص که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس می شود، اشاره می کند. بنابراین منظور از مهارت، توانایی به کار بردن موثر دانش و تجربه شخصی است(علاقه بند،۱۳۸۴). جدول شماره ی ۱-۲، تعریف این مهارت ها را نشان می دهد.
    جدول شماره ی ۱-۲ : مهارت های مورد نیاز مدیران

     

    مهارت فنی دانایی و توانایی در انجام دادن وظایف خاص که لازمه ی آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است.
    مهارت انسانی توانایی و قدرت تشخیص در زمینه ایجاد تفاهم و همکاری و انجام دادن کار به وسیله ی دیگران، فعالیت موثر به عنوان عضو گروه، درک انگیزه های افراد و تاثیر گذاری بر رفتار آنان.
    مهارت ادراکی توانایی ذهنی برای درک و تجزیه و تحلیل پیچیدگی های سازمان و فهم همه ی عناصر و اجزای تشکیل دهنده ی کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد (سیستم).

    یکی دیگر از نظریه های مدیریت در رابطه با مهارت های مدیران، نظریه ی نقش های مدیریتی است. اساس این نظریه، این است که آنچه را مدیر انجام می دهد، باید ملاحظه نمود و بر پایه چنین ملاحظاتی فعالیت ها یا نقش های مدیری را معین کرد. مینتزبرگ[۲۶](۱۹۶۰) بر اساس مطالعه ی دقیقی از کار و فعالیت های مدیران ارشد سازمان ها نتیجه گیری کرد که رویکرد کارکردی برای توصیف کار مدیریت کافی نیست. او پی برد که مدیران فقط مقدار اندکی از وقت خود را صرف فعالیت های برنامه ریزی بلند مدت می کنند و کمتر به تحلیل بی طرفانه ی اطلاعات می پردازند. او بر اساس اطلاعاتی که جمع آوری کرده بود به تعریف مجددی از کار مدیران به عنوان اجرا کننده ی ده نقش متفاوت ولی بسیار مرتبط به هم پرداخت. بر اساس کار او نقش عبارت است از مجموعه ای از رفتارهای وابسته به یک کار خاص در سازمان می باشد. جدول شماره ی ۲-۲ ، نقش های مدیران از دیدگاه مینتزبرگ را نشان می دهد. به زعم مینتز برگ کار هر مدیری عملاً مستلزم ترکیبی از این نقش ها است و ایفای این نقش ها غالباً نوع مهارت های مورد نیاز آنها را مشخص می کند. نقش های مدیریت در عمل با هم یگانگی و یکپارچگی دارند ولی باید برای فهم بهتر هر کدام را جداگانه تعریف کرد.
    جدول شماره ی ۲-۲: نقش های مختلف مدیران از دیدگاه مینتزبرگ

     

    ۱. نقش میان شخصی مقام تشریفاتی
    رهبر
    رابط
    ۲. نقش اطلاعاتی خبرگیر
    پخشگر
    موضوعات: بدون موضوع
     [ 06:37:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت