تامین مالی صحیح برای اجرای پروژه های سودآور می تواند در جهت افزایش ثروت سهامداران شرکت نقش اساسی ایفا نماید. افزایش ثروت سهامداران هدف نهایی موسسات انتفاعی است بدست آوردن سود بیشتر از طریق تغییر ترکیب ساختار سرمایه، بخصوص استفاده از استقراض برای دوره های زمانی بلندمدت، ازجمله مواردی است که شرکت ها به عنوان یک شیوه جهت دست یافتن به اهداف خود مد نظر قرار می دهند.
گرچه گروهی از متخصصین مالی براین عقیده اند که ارزش شرکت بستگی به عملکرد مدیریت دارد نه ساختار سرمایه، در مقابل توجه به صرفه جویی های مالیاتی ناشی از بهره بدهی ها گروهی از استادان مالی را متقاعده کرده است که استفاده از بدهی بلند مدت در تامین مالی شرکت ها یکی از راه های قابل توجه برای افزایش ارزش شرکت و در نتیجه افزایش ثروت سهامداران است. این ها معتقدند برای هر شرکت یک ساختار مطلوب سرمایه وجود دارد که در آن حالت ارزش شرکت حداکثر خواهد شد.
واحدهای تجاری برای انجام فعالیت های عملیاتی و سرمایه گذاری خود نیاز به وجه نقد دارند. تامین مالی می تواند از منابع مختلف صورت گیرد. هر منبع مالی دارای تاثیرات خود بربازده و مخاطرات صاحبان واحد انتفاعی است. صاحب نظران از یک دیدگاه منابع مالی را به کوتاه مدت، منابع میان مدت و منابع بلند مدت تقسیم می کنند.
منابع کوتاه مدت ما نند وجوه دریافتنی از بانک های تجاری ،موسسات بیمه، موسسات اعتباری و… که در مدت کمتر از یک سال بازپرداخت یا تصفیه می شوند. منابع میان مدت نیز معمولا از همان موسسات دریافت می شود، سررسید آنها دارای مدتی طولانی تر( عموما بین یک سال تا پنج سال) می باشد.
منابع بلند مدت دریافت و جهاز محل انتشار سهام عادی و ممتاز و انتشار اوراق قرضه بلند مدت و نیز اجاره های بلند مدت است که یا سر رسید ندارد یا در مدتی طولانی تر بازپرداخت می شوند. از یک دیدگاه دیگر منابع بلند مدت خود به دو بخش تقسیم می شوند: منابع داخلی و منابع خارجی.
دکتر شباهنگ با ذکر چهار منبع اصلی تامین مالی شامل استقراض، انتشار سهام عادی، انتشار سهام ممتاز و استفاده از سود انباشته می باشد، آنها را به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم کرده است. بطوری که استقراض ، انتشارسهام عادی و انتشار سهام ممتاز را به عنوان منابع خارج از موسسه و استفاده از سود انباشته را به عنوان منبع داخلی معرفی می نماید ( شباهنگ، ۱۳۸۴ ، ۲۱۵).
۲-۲ ویژگی های روش های تامین مالی
استقراض و انتشار سهام ممتاز یا سهام عادی دارای یک ویژگی مشترک می باشند یعنی منابع تامین وجه، خارج از واحد انتفاعی و عملیات آن قرار دارند در حالی که سود انباشته معرف یک منبع داخلی تامین مالی است، مادام که مدیریت وا حد انتفاعی بتواند اشخاص را برای سرمایه گذاری در واحد انتفاعی یا اعطای اعتبار و وام به آن متقاعد کند، از لحاظ تامین وجوه از منابع خارجی محدودیتی وجود نخواهد داشت اما سود انباشته، یک منبع داخلی واحد انتفاعی است و مبلغ آن به سودهای سنواتی تحصیل شده توسط واحد انتفاعی پس ازکسر سودهای توزیع شده محدود می شود.
تامین مالی از طریق انتشار سهام عادی و استفاده از سود انباشته نیز از یک لحاظ ویژگی مشترک دارند زیرا هر دو معرف وجوه اعطایی توسط صاحبان واحد انتفاعی (در مقایسه با اعطا کنندگان، اعتبار و وام و سهامداران ممتاز) می باشد. تحقیقات انجام شده در مورد روش های تامین مالی واحد انتفاعی بزرگ در کشورهای صنعتی نشان می دهد که در درجه اول، منبع اصلی تامین مالی سود انباشته است در درجه دوم و پس از سود انباشته، استقراض منبع عمده وجوه مورد نیاز واحدهای انتفاعی محسوب می شود. اگر چه سهام عادی و سهام ممتاز در مقایسه با دو منبع اول، وجوه کمتری را تامین می کنند اما این دو منبع از دیدگاه واحد انتفاعی در یک دوره معین حائز اهمیت است ( شباهنگ، ۱۳۸۴، ۲۱۶).
عوامل موثر در تامین نوع وجوه
معیارها و عواملی وجود دارند که تعیین می نمایند وجوه مورد نیاز را از چه طریق می توان بدست آورد و این عوامل با توجه به وضعیت موسسه مشخص می نماید که از چه نوع وجوهی استفاده گردد و با توجه به شرایط اقتصادی وضعیت صنعت و شرکت به هر کدام از عوامل موثر در تعیین نوع وجوه وزنی داده می شود ، و این عوامل آزادی مدیریت را برای انتخاب ترکیبی از بدهی و سهام محدود می نماید به فرض اگر مدیرت بخواهد وام بیشتر بگیرد ولی عرضه کنندگان منابع ممکن است به این نتیجه برسند که این کار ( دادن وام) ریسک بیشتری برای آنها در بردارد، در نتیجه برنامه های مدیریت براساس این عوامل محدود می شود و باید سعی کرد که بین خوا سته های مدیریت و شرایط وضع شده به وسیله عرضه کنندگان منابع مصالحه ای ایجاد نمود، عوامل و معیارهای موثر در تعیین نوع وجوه عبارتند از:
تناسب[۷]
این عامل اشاره می کند به اینکه بایستی بین وجوه بدست آمده با ماهیت و نوع دارایی بکار گرفته شده به وسیله آن تناسب داشته باشد یعنی بایستی برای افزایش سرمایه در دارایی های ثابت از سهام و بدهی های بلند مدت استفاده نمود.
به عنوان یک قاعده ی کلی تامین مالی برای دارایی های جاری پایدار و داراییهای ثابت همانند بدهی بلند مدت سهام انجام می گیرد، دلیل تامین مالی دارایی های پایدار با وجوه پایدار این است که این نوع جریانات نقدی از این دارایی ها بدست می آیند که می توانیم از آن در بهبودی که دارایی ثابت سرمایه گذاری کنیم.
درآمد[۸]
یکی از اهداف مدیریت در برنامه ریزی مالی با بهره گرفتن از انواع وجوه، این است که در آمد سهامداران عادی را افزایش دهد. بوسیله ی استفاده از اهرم مالی می توانیم بفهمیم استفاده از ان وجوه مساعد بوده یا خیر، بوسیله ی مقایسه ی درآمد هر سهم در سطوح مختلف درآمدی در مواقعی که درصد متفاوتی از بدهی سهام را مورد استفاده قرار می دهیم، درباره نوع وجوه و اینکه آیا درآمد هر سهم را افزایش می دهند قضاوت نماییم که درباره ی تاثیر اهرم مالی بردرآمد هر سهم در قسمت های بعدی به تفضیل توضیح داده شده است.
ریسک[۹]
سهامداران عادی آخرین گروهی هستند که حق مشارکت در سود و دارایی های شرکت (درموقع ورشکستگی) دارند. لذا وقتی یک شرکت ورشکست شد آنها اولین کسانی هستند که احساس خطر می نمایند زیرا ابتدا باید سهم طلبکاران و سهامداران ممتاز پرداخت گردد و آن چه باقی می ماند بین سهامداران عادی تقسیم می گردد. این حقیقت که سهامداران هنگام انحلال شرکت آخرین گروهی هستند که از دارایی های موسسه سهم می برند متضمن مفهوم مشارکت سهامداران در ریسک شرکت می باشد.
پس مدیریت بایستی در تامین وجه مورد نیاز به گونه ای عمل کند که بتواند ریسک های شرکت را در سطحی قابل کنترل نگه دارد. سودآوری و در نتیجه ارزش بازار هر شرکتی تا حد زیادی در گرو قدرت و توانایی آن شرکت در باقی ماندن در میدان رقابت است و توانایی شرکت در بهره برداری از فرصت های سودآور در گرو شیوه ای است که شرکت می تواند از تخصص ها و مهارتها و آگاهی های نیروهای متخصص خود بهره جوید.
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir |

موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1399-12-18] [ 01:33:00 ق.ظ ]