- اگر کنجِ در ورودی بنشینی، بدهکاری به خانه می ­آید
- اگرشب کسی زیر درخت بخوابد، شیطانی می­ شود.
- با آتش بازی نکن، شب خودت را خیس می­کنی.
- اگر دراز به دراز به پشت بخوابی، می­گویند: «بُت شب گلویت را می­گیرد و فشار می­دهد و نفست در نمی­آید».
- خانواده­ای که بچه­دار نمی­شوند برای این­که اجاق­شان کور نماند، یک برکه درست می­کردند و به نشانۀ این که اجاقشان کور نیست، چهار اطراف سقفش را از داخل پارچۀ رنگین آویزان می­کردند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
- اگر چای را نصفه بخوری، عاشق می­شوی.
۵-۲-۴-۲۱مُرده
وقتی کسی می­میرد، دیگران در آن روز که دفن شده، لباس نمی­شویند و حمام نمی­روند. معتقدند که از مرده سؤال می­ کنند که چه کسی بعد از تو می ­آید؟ و او می­گوید: «همان که حمام زده یا لباس شسته است».
- اگر کسی به طرف قبرستان دست دراز کند، باید آن­را بگزد وگرنه عمرش کوتاه می­ شود و شگون ندارد.
- شب به قبرستان نمی­روند، می­گویند مرده تو را به سمت خود می­کشد.
- زن نباید به قبرستان برود، چون مرده او را برهنه می­بیند. به همین دلیل زنان اصلاً به قبرستان نمی­روند.
- اگر سنگ قبر برای مرده بگذارند، می­گویند مرده صدای اذان را نمی­شنود یا روحش راحت نمی­تواند از قبر بیرون بیاید. به همین دلیل سنگ قبر را به صورت ایستاده بالای سر مرده قرار می­ دهند.
- هرگاه کسی مُرد، زنان جلوی در خانه می­ایستند، هنگامی که مردان جسد را برای تشییع و تدفین به قبرستان می­برند، دستان­شان را می­شویند و به صورت می­کشند و می­گویند مُرده نا امید شود و نگاه به پشت سرش نکند.
- هرگاه به مراسم ختم کسی می­روند، هنگام برگشتن مستقیم به منزل خود می­آیند و به خانه دیگری نمی­روند. در بین راه نیز چند برگ سبز از درختی کنده و با خود می­آورند. روی سر فرزندان و داخل منزل می­پاشند. این برگ­ها باید در دست راست باشد. این کار را نشانۀ بقای عمر فرزندان و دور شدن مرگ و میر از اهالی منزل می­دانند.
۵-۲-۴-۲۲ مهمان
- اگر یک لنگه کفش یا دمپایی جلو و لنگۀ دیگرش عقب باشد، می­گویند مهمان می ­آید.
- اگر بچه­ای جارو را برداشت و شروع به جارو زدن کرد، مهمان می ­آید.
- اگر دستۀ هاون را داخل هاون بگذاری، مهمانی که قصد رفتن ندارد، زود از آن خانه می­رود.
- اگر قند داخل چای بیفتد، مهمان می ­آید.
- اگر روی اولین فنجان چای، تفاله بیاید مهمان می ­آید.
- اگر مرغی پرهایش را در آفتاب پهن کند، مهمان می ­آید.
- اگر سنجاقک (پَلْپَلَک)، از بیرون به داخل اتاق بیاید مهمان می ­آید.
- اگر سوسک داخل اتاق بیاید، مهمان می ­آید.
- وقتی پشه­ای خسته است، چون نمی­تواند حرکت کند و جابه جا شود، می­گویند مهمان خسته­ای از در می ­آید.
- برای رفتن مهمان از خانه، داخل کفش او نمک می­ریزند.
۵-۲-۴-۲۳ نوزاد
نوزاد را که در گهواره می­خوابانند، باید یک هفته روی دست راست و یک هفته روی دست چپ بخوابانند و به عبارتی دست به دست کنند.
بچه­ای که پیچ سر دارد، اگر پیچ راست باشد خوب است. می­گویند: «رزق و روزی می­آورد» ولی اگر پیچ چپ باشد یا جفت باشد، بد است و نحوست دارد و باید پیچ­ها را داغ کنند (روش داغ کردن در قسمت طبابت آمده است).
نوزادانی که هم­زمان به دنیا می­آمدند، اگر یکی از آن­ها مریض می­شد و پشتش زخم در­ آورد، می­گفتند: «با هم هم­زا افتاده­اند». پنهانی لباسی را از نوزاد سالم می­آوردند، می­سوزاندند و به زخم نوزاد بیمار می­زدند یا مقداری از آب دهان نوزاد سالم را می­آوردند و به بدن نوزاد بیمار می­زدند، می­گفتند: «بچه زود سالم می­ شود و زخم از بین می­رود».
اگر بچه­ای که در چلّه است، لباسش در آفتاب پهن باشد و باران بیاید و به لباسش بزند، می­گویند باران بند می ­آید.
اگر قطرۀ باران در دهان نوزاد بیفتد، می­گویند کر و لال می­ شود.
اگر کودکی که هنوز سخن نمی­گوید به آینه نگاه کند، می­گویند لال می­ شود.
کتک زدن کودک، در حکم ضربه زدن به قرآن است، زیرا کودک قادر به دفاع از خود نیست لذا بر این باورند کتک زدنش گناه است.
۳-۱-۲۲ برخی وسایل قدیمی مورد استفادۀ مردم
۱- خُمَهَ (خَُمره)[۶۷]:خمره­های بزرگی که جهت نگهداری اقلامی مانند: خرما، برنج، شکر، نمک و….استفاده می­کردند. گاهی وقت­ها خُمَه را در زمین دفن می­کرده ­اند تا هم ماندگاری اقلام بیشتر شود و هم سالم­تر بماند.
۲- تولَکْ[۶۸]: جهت جمع­آوری و نگهداری خرما استفاده می­شد که از شاخ و برگ درخت خرما بافته می­شده است.
۳- دُسنَهِ مَیَه[۶۹]:خمرۀ کوچکی که در آن مَیَه نگهداری می­شده و هم اکنون نیز استفاده می­ شود.
۴- چِخْرِک[۷۰]: وسیله­ای برای اندودن بام خانه­ها و بالا کشیدن آب از داخل برکه.
۵- فِرَسْت[۷۱]:چوبی که جهت ساختن سقف خانه­ها استفاده می­شده است.
۶- کُرْگَ[۷۲]: ‌چیزی شبیه کُرسی که در زمستان برای گرم کردن خانه استفاده می­شده است. برای درست کردن آن زمین راکنده، کمی آن را گود کرده و با آجر و گِل به صورت دایره می­چیده­اند. سپس آن را گِل اندود کرده و درون آن آتش درست می­کرده ­اند.
۷- آس(آسک)[۷۳]: آسیاب دستی.
۸- جاغَنْ[۷۴](هاون): معمولاً سنگی بوده و هنوز هم در بعضی خانه­ها موجود است.
۹- کارخونَه: وسیله­ای که بالشتکی روی آن قرار می­گیرد و برای بافتن غوس جهت آماده کردن شلوار زنانه استفاده می­ شود که بیشتر جنبه سرگرمی دارد.
۱۰- شِمشَه[۷۵]، شاغول، تراز،‌کِنِر، مَنتول،‌تُوَر تیشَه، گاری(فرغون)، لگن، مالَه، کمچَه: همه وسایلی هستند که در ساختمان سازی استفاده می­شده و بعضی از آن­ها هم اکنون نیز کاربرد دارد.
۱۱- مَشک: از پوست گوسفند درست می­شده است و هم برای نگهداری آب و هم تبدیل ماست به دوغ استفاده می­شده است.
۱۲- دَلی[۷۶]: وسیله­ای برای کشیدن آب از برکه(آب انبار) که جنس آن ازپلاستیک بوده است.
۱۴- فی[۷۷]: کوزه­ای سفالی و بزرگ بوده که برای خنک نگهداشتن آب استفاده می­شدهاست.
۱۵- هیخ[۷۸]: مشکی پوستی برای درست کردن دوغ.
۱۶- خوُرَه[۷۹]:جهت نگهداری و حمل مصالح ساختمانی مثل گچ و خاک در قدیم استفاده می­شده است.
۱۷- باربند: از طناب و موی بُز درست می­شده است. ‌هیزم را داخل آن می­گذاشته­اند و روی خَر حمل می­کرده ­اند.

موضوعات: بدون موضوع
[جمعه 1400-07-23] [ 02:06:00 ب.ظ ]