بدیهی است که شاعر انقلاب باید با عنصر «زر» به معنی «دنیاگرایی» و به تبع آن فساد و ظلم مبارزه کند.
هشت- ماه رمضان و روزه:
از مفاهیمی که قزوه در غزل به آن پرداخته است توجه به ماه معنوی رمضان است:
«تشنه ام این رمضان، تشنه تر از هر رمضانی
شب قدر آمده تا قدر دلِ خویش بدانی
لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم
راستی روزه مگر چیست؟ همین خانه تکانی!» (همان، ص۸۵).
«ماه شعبان و رجب، نم نم اشکی شد و رفت
خانه ابری است خدایا رمضان را چه کنم»(همان، ص۳۵).
نه- مضامین فلسفی:
یکی از شگردهای علیرضا قزوه، بهره گیری از رگه های امروزین اندیشه ها فلسفی در غزل است. ابیات زیر را با هم مرور می کنیم:
«کربلا به اصل خود رسیدن است، هرچه می روم به خود نمی رسم
چشم تا به هم زدم چه دورشد، تا به خویش آمدم چه دیر بود»(همان، ص۶۴).
«شعر نوعی زندگی است زندگی در رستخیز
هر نفس نو می شود این درختِ برگریز»(همان، ص۸۳).
«عقل پندارد که من از سرزمینی دیگرم
بس که مضمون های دور از دسترس دز دیده ام»(همان، ص۲۷).
می بینم که ذهن شاعر دارای رگه هایی از تعریف فلسفی از مضامین و مفاهیم امروزین دارد.
۴-۳- مرتضی امیری اسفندقه
۴-۳-۱- زندگی نامه
مرتضی امیری اسفندقه در سال ۱۳۴۵ در شهر تهران دیده به جهان گشود. پس ازآن با خانواده به مشهد مقدس نقل مکان کردند. دوران خردسالگی اسفندقه تا پایان دوره متوسطه در مشهد مقدس سپری شد.
وی پس از اخذ دیپلم در رشته کارشناسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تبریز پذیرفته شد.
امیری با شرکت فعال در انجمن شعر «فرّخ» در تبریز از وجود شاعران پیش کسوتی چون: احمد کمال پور«کمال»، و در مشهد مقدس از محضر ذبیح الله صاحبکار«سهی»، محمد قهرمان بهره برد.
وی همچنین به یادگیری متون عرفانی نزد شیخ محمد باقر ساعدی خراسانی و سید صدرالدین قوام شیرازی پرداخت. امیری هم اکنون دبیر دبیرستان های شهر تهران است.
۴-۳-۲- معرفی آثار
– گزیده ی ادبیات معاصر، شماره ۳۴، (۱۳۷۸). تهران: کتاب نیستان.
مرتضی امیری اسفندقه، اگر چه شاعر کم کاری در شعر انقلاب نبوده است، امّا آثار زیادی از او در هیأت کتاب به چاپ نرسیده است. گزیده ی اشعار او، با شماره ی ۳۴ در زنجیره ی کتاب های شعر از انتشارات نیستان، اندکی از آثار او به حساب می آید که بدون عنوان و با نام گزیده ی ادبیات معاصر چاپ شده است؛ تمام این مجموعه در برگیرنده ی آثار کلاسیک وی در هیأت غزل، مثنوی و قصیده وار است؛ که او را شاعری با شاخص های شعر دهه شصت و آغاز دهه هفتاد معرفی می کند.
– کوار(۱۳۸۷). تهران، تکا.
کوار که به عنوان گزیده ی اشعار اسفندقه معرفی شده است، تقریباً تمام سروده های وی را در خود دارد و در پنج دفتر، شامل غزل ها، مثنوی ها، قصیده واره ها، رباعی ها و نوسروده ها تنظیم شده است.
جالب آن که تعداد قصیده واره های این مجموعه بیش از غزلیات است و تعداد نوسروده ها نیز بسیار اندک است و چشم گیر نیست. این نکته نشان می دهد که امیری بیشتر کلاسیک گراست؛ در عین حال، معنا محوری را بیش از هر چیز دیگر پیش چشم دارد.
۴-۳-۳- بررسی اجمالی شعر امیری اسفندقه
امیری اسفندقه همچون بسیاری از شاعران امروز تلاش می کند تا از بخش عمده ای از ظرفیت واژگان بهره ببرد؛ وی برای رسیدن به این هدف، از شگردهای خاصی استفاده می کند.
یکی از این شگردها استفاده از واژگان و ترکیبات مردم خراسان- جایی که او«بزرگ» شده است- با همان کاربرد محلی است:
«دیوار خانه باغ تو ای نبضِ نوبهار!
سرشار از طراوت گل های یاس بود»(اسفندقه، ۱۳۸۷، ص۲۲).
«دعا کن پرده ی گوشم بلرزد یک صدا ناگاه
خجالت می کشم نشنیده انم بانگ رسایت را»(همان، ص۶۸).
«هُرم«گرماخیز» تابستان
یکبار دیگر نوبهار آمد»(همان، ص۱۹۸).
تعابیر «خانه باغ، پرده ی گوشم بلرزد، گرماخیز» همه از لهجه و گویش خراسانی ها وارد زبان غزل شده است. البته این امر پسندیده و ستودنی است؛ یکی دیگر از این شگردها در غزل های اسفندقه، بهره گیری از واژگان اجتماعی امروزین در ساختار زبانیِ کهن غزل است. نمونه های زیر را با هم مرور می کنیم:
«بدنام در جمعِ اوباش، گم می شدم ای کاش! ای کاش!
در جاده های رهایی، هرگز مسافر نبودم»(همان، ص۲۵).
«گله داریم از این فاصله با خیل خواص
بار عامی بده از این گله صحبت بکنیم»(همان، ص۲۳).
«با تو از راز نگهداری آن «آری» پاک
می توانیم در این مرحله صحبت بکنیم»(همان، ص۲۴).
«هستیِ عریان همین یک دونفس پیش ماست
جلوه تلف می شود چشم چرانی کنید»(همان، ص۳۵).
«گل ها برای دیدن او چانه می زدند
هم صحبت نسیم، رفیق بهار بود»(همان، ص۴۰).
«شهد سرشار شهادت به تو ارزانی باد
آه از این مردن شیرین، دهنم آب افتاد»(همان، ص۵۹).
«تو را روشن نخواهم دید، می دانم، ولی یک شب
بیا در خواب من، شاید، ببینم خیمه هایت را»(همان، ص۶۸).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1399-12-17] [ 10:22:00 ب.ظ ]