آب خوش را صورت آتش مدهاندر آتش صورت آبی منه

(۱/۱۱۹۸)
در قرآن مجید در مورد نزول عذاب و عکس العمل مردم آیاتی آمده است. در یکی از آیات اشاره شده که هدف از ابتلا، وادار کردن آنها به تضرع و در نتیجه جذب لطف و رحمت بیشتر بوده است: وَ لَقَد أرسَلنا إلی أُمَمٍ مِن قَبلِکَ فَأخَذناهُم بالبَأساءِ وَ الضَّرّاءِ لَعَلَّهُم یَتَضَرَّعُونَ. فَلَولا إذ جاءَهُم بَأسُنا تَضَرَّعوُا و لکِن قَسَت قُلُُوبُهُم وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیطانُ ماکانُوا یَعمَلُونَ۳۹ (و هر آینه فرستادیم به گروهانی از پیشت، پس گرفتیم ایشان را به سختی و تنگی تا مگر ایشان زاری کنند. پس چرا چون آمد ایشان را عذاب ما زاری کردندی ولکن سخت شد دلهای ایشان و آراست برای ایشان دیو آنچه بودند که می کردند).
مولانا در دفتر پنجم، ماجرای قوم یونس را بیان می کند که وقتی نشانه های بلا را دیدند، شب تا صبح، به پیشگاه حق تضرع و زاری کردند و در اثر آن بلا رفع شد.۴۰

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

– صدقه:

مولوی با توجه به خبر الصَّدَقَهُ تَمنَعُ سَبعِینَ نوعاً مِن أنواعِ البَلاءِ (صدقه از هفتاد بلا از انواع بلاها جلوگیری می کند) و نیز دَاوُوا مَرضَاکُم بِالصَّدَقَهِ۴۱ (بیماریهایتان را با پرداخت صدقه درمان کنید) می گوید:

 

 

 

 

چاره ی دفع بلا نبود ستم   چاره احسان باشد و عفو و کرم
گفت: الصَّدقَه مرَدٌّ لِلبَلا   داوِ مَرضَاکَ بصَدقه یا فَتَی

(۶/۲۵۹۰ و ۲۵۹۱)

۸-۴٫ عتاب بر پیامبران

طبق تعلیمات شیعی و بعضی مذاهب دیگر، پیامبران همیشه، چه در هنگام وحی و چه غیر از آن، معصوم و مبرا از گناه و خطا هستند و اگر گاهی مورد عتاب پروردگار قرار می گیرند، به خاطر ترک اولی (ترک کار نیکی به خاطر کار نیک دیگری) است که اگر مردم عادی آن را انجام دهند، نه مورد عذاب قرار می گیرند، نه عتاب.
در مثنوی، داستانهائی در مورد عتاب خداوند بر پیامبران ذکر شده است:

 

 

 

 

 

 

 

 

روزی آدم بر بلیسی کو شقی است   از حقارت و از زیافت۴۲ بنگریست
بانگ برزد غیرت حق کای صفی   تو نمی دانی ز اسرار خفی
پوستین را بازگونه گر کند   کوه را از بیخ و از بن برکند
پرده صد آدم آن دم بر درد   صد بلیس نومسلمان آورد

(۱/۳۸۹۳-۳۸۹۷)
در دفتر دوم نیز، چند بیت در مورد عتاب خداوند بر پیامبر (ص) آورده است به این مضمون که پیامبر (ص) روزی با بزرگان قریش مشغول صحبت بود تا نظر آنها را به دین اسلام جلب کند و در این اثنا، نابینائی وارد شد و پیامبر را خطاب کرد اما پیامبر (ص) به خاطر کار مهمی که داشتند، در جواب او تعلل ورزیدند و خداوند در عتاب پیامبر، سوره ی عبس را نازل فرمود. اما از نظر مفسران شیعه، این سوره خطاب به پیامبر و در مورد او نیست بلکه در مورد شخص دیگری می باشد.۴۳
«روزی سلیمان –صلواه الله علیه- بر تخت “سخّرنا له الرّیح” نشسته بود. مرغان در هوا پر در پر آورده بودند و قبّه کرده تا آفتاب بر سلیمان نتابد. هم تخت پرّان هم قبّه بر هوا پرّان. “غدوّها شهرٌ و رواحُها شهر” ناگاه اندیشه ای که لایق شکر آن نعمت نبود، در خاطر سلیمان بگذشت. در حال تاج بر سرش کژ گشت. هر چند که راست می کرد، باز کژ می شد. گفت: ای تاج راست شو. تاج به سخن آمد، گفت: ای سلیمان تو راست شو. سلیمان در حال در سجود افتاد که “رَبَّنا ظَلَمنَا” در حال تاج کژ شده بی آنکه او راست کند، بر سر راست ایستاد، سلیمان به امتحان، تاج را کژ می کرد، راست می شد».۴۴

موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1399-12-18] [ 01:39:00 ق.ظ ]